علی شهامت
حکیمالله محسود، رهبر طالبان پاکستانی در عملیات هواپیماهای بدون سرنشین ایالات متحدهی امریکا در مناطق قبیلهای وزیرستان شمالی کشته شده است. این امر با استقبال و خوشنودی تمامی کشورهای جهان مواجه شد. ایالات متحدهی امریکا با انتشار بیانیهای گفته که با کشته شدن حکیمالله محسود ضربهی سنگینی به طالبان پاکستانی و گروههای تروریستی منطقه وارد شده است. تمامی شهروندان جهان از این امر به مثابه کشته شدن یک تروریست جانی و رهبر خطرناکترین گروه تروریستی منطقه استقبال کردهاند. مردم افغانستان نیز از این امر بهشدت استقبال کردهاند. رگهها و نشانههایی از خوشنودی مردم از این اتفاق در میان مردم، رسانهها و شبکههای اجتماعی بهخوبی محسوس بود و همه این اتفاق را به عنوان گامی مؤثر و مفید در راستای مبارزه با تروریسم تلقی نمودند، اما در این میان دولت پاکستان از این امر بهشدت خشمگین شده است. ساعاتی پس از تأیید کشته شدن حکیمالله محسود، وزیر داخلهی پاکستان با انتقاد شدید از این اتفاق، اعلان نمود که مرگ آقای محسود تلاشهای این دولت برای گفتوگوهای صلح با پیکارجویان طالبان را از بین برد. دیگر رهبران سیاسی این کشور خواهان بستن مسیرهای تدارکاتی ناتو از خاک پاکستان در واکنش به این امر شده و در سراسر پاکستان نیروهای امنیتی این کشور به حالت آمادهباش درآمدهاند.
حکیمالله محسود از رهبران کلیدی طالبان پاکستانی بود؛ گروهی را که او رهبری میکرد، سالهاست که با دولت پاکستان میجنگد و تروریستان زیادی به افغانستان و دیگر کشورهای منطقه برای دهشتافگنی و تخریب اعزام میکند. وی در داخل پاکستان بارها حملات مرگباری بر نیروهای نظامی این کشور انجام داده و مرتکب خشونتهای بیشمار و مرگباری در نقاط مختلف این کشور شده است. افزون برآن، وی در بیشتر رویدادهای انتحاری و یورشهای مسلحانه در افغانستان دست داشته و نفوذیها و گروههای وابسته به آن هماکنون در نقاط مختلف افغانستان دست به فعالیتهای تخریبی میزنند. بنابراین، در کنار ملا عمر و بن لادن، سالهاست که کشورهای جهان و مردم منطقه که در آتش خشونت و ترور میسوزند، مرگش را آرزو میکردند و اکنون از وقوع آن به عنوان دستآورد بزرگی در مبارزه با تروریسم خوشنود گردیدهاند.
خشم پاکستان ظاهرا از نقض حریم هوایی، حاکمیت ملی و عملیات خودسرانهی نظامیان امریکایی برقلمروش میباشد، اما در حقیقت ناراحتی پاکستان از ناحیهی دیگری نشأت میگیرد. عناصری نظیر بیتالله محسود، حکیمالله محسود، بن لادن و دیگر فرماندهان طالبان افغانی و پاکستانی و رهبران گروههای افراطی و تروریستی دیگر، در واقع ابزارهای استراتژیک سیاست خارجی آنها میباشد. این کشور از صدور افراطگرایی و حمایت از بنیادگرایی در قبال هند، افغانستان و امریکا استفاده مینماید. بنابراین، این کشور هرگز دوست ندارد مهرههای مؤثر خود در صفحهی شطرنج منطقه را از دست بدهد، حتا اگر آنها رهبران و فرماندهان خطرناکترین گروههای تروریستی هم باشند. پاکستان در مبارزه با تروریسم صادق نیست؛ این کشور سالهاست که در این پروسه با متحدین بینالمللیاش دوگانه بازی مینماید. دوروییهای پاکستان سالهاست که محرز گردیده و اکنون بهسختی افکار عمومی و جامعهی جهانی به صداقت پاکستان در مبارزه با تروریسم اعتماد میکنند. پاکستان سالهاست که خطرناکترین رهبران گروههای تروریستی را در خود جا داده و در برابر اصرار متحدینش مبنی بر دستگیری آنها، مقاومت کرده است. این کشور خود هیچگاه این گروهها را سرکوب نکرده و در برابر حملات هواپیماهای بدون سرنشین امریکایی خصمانه ایستادگی کرده است. پاکستان خود هیچگاه برای سرکوب و دستگیری تروریستان اقدام نمیکند، بهتر این است که امریکا و دیگر شرکای منطقهایاش در مبارزه با تروریسم برای سرکوب، دستگیری و کشتن تروریستان در مناطق قبیلهای از اقدام یکجانبه کار بگیرند. ادامهی حملات هواپیماهای بدون سرنشین، راهاندازی عملیاتهای مخفی و تعقیب عوامل و عناصر آنها در افغانستان و دیگر کشورهای منطقه از بهترین شیوههای مبارزه با این گروهها میباشند. هرچند که ادامهی عملیاتهای هوایی در خاک پاکستان از نظر قانونی زیر سوال است، اما انجام این عمل با توجه به مأموریت مشترک مبارزه با تروریسم برای دست یافتن به هدف مشترک و تعریف شده معقول و توجیهپذیر میباشد.