خالق ابراهیمی
متأسفانه وقت اذان شده و ما ناگزیریم که آهنگ پخش نکنیم. نطاق رادیو چنین گفت و ما تاکسی نشینان بین خود بسیار جنجال کردیم. وقتی آدم دل به دریا میزند و رادیو گوش میکند، به حق چیزهای ندیده و ناشنیده که زنگ دل آدم را پاک میکنند.
نفر اول: السلام علیکم و رحمتالله خواهر خوبم، جانتان جور است، دیگه چطور استین؟ همکاران، مدیران برنامه، همکار تخنیکی، درایورتان همگی خوب استند انشاالله؟
گویندهی رادیو: سلام برادر گُلم! تشکر همگی جور و تیار استند و سلام میرسانند. میشه خودتانه معرفی کنین؟ که استین و از کجا به تماس شدین؟
نفر اول: نام مه شاپور است، از کارته کهنه به تماس شدیم. بسیار علاقهمند برنامهیتان و خودتان هستم. کاکایم ده مندهای کار میکنه، مامایم کارخانه قالین بافی داره، بچهی همسایه ما بسیار شوخ است، ده کوچه قیمندان ضیا زندگی میکنم. راستی تخلصام شاهدوز است و پدرم شاهدوز قندوزی و مه به همو خاطر شاپور شاهدوز لقب ماندیم.
گویندهی رادیو: خو شاهدوزجان! بگو که چاشت چه خوردی؟ صبح چند بجه از خواب خیستی؟ از پهلوی راست خیستی یا از چپ؟ صبحانه چه میل کدین؟ دیشب خواب راحت داشتین یا نه؟ دیشب چه خورده بودین؟ معده و رودهیتان سالم است انشاالله؟
نفر اول: خواهرم مه صدقهتان شوم، مه بسیار بسیار به خانمها احترام دارم، ازو خاطر نصف شو هم که باشه از خواب میخیزم و به دختر حاجی الیاور پیام میتُم و جویای آوال نازنینش میشوم. پُرسان نکو خواهرک؛ صبح که از خاو خیستم، یک دفعه دیدم که پدر جانم ده خانه نیست، مه هم رفتم نان آوردم شیرواری همرای مادر خود ده چای دم کدن کمک کدم عین خرواری. یالی آم سر کوچه شیشتم با رفیقا سیگرتی میزنیم. خوش استیم که رفیقا جمع استن و این روزگار نمیماند. راستی رفیقایم هر یک، عبدالواسع بغلانی، شاهجان وردکی، غمگینالله پنجشیری، گلاب منگل شیرزوی، آصف قنداری و غیره سلام دارند خدمت نازنینتان. راستی نگفتی خواهرک نام نازنینت چیست؟
گویندهی رادیو: شما هم سلام مره برسانید و راستی آم که ایرقم روزا کم یافت میشه. تشکر ازیکه به خانما احترام دارین، چون دختر خانما بهخصوص خیلی محروم استن، مه هم دوستشان دارم. نامم سحر شیدا است. راستی بیادرک میشه امروز در مورد افغانستان و آمریکا صحبت کنی؟ یعنی این که پیمان بسته شود خوب است یا نه؟
نفر اول: مه بار اول است که زنگ میزنم، ازو خاطر کمی وارخطا شدیم. یادم رفت که بگویم یگان آهنگگ گنجشکک برای ما نشر کنید. رابطهی آمریکا و افغانستان باید است که بگویم که از امیالی باید قطع شود! اینا هیچکدامشان مسلمان نیستند، نه به قرهان باور دارند و نه نماز میخوانند. ما شکر مسلمان استیم، کشور ما کشور مسلمان است، کشور اسلام است. ای بیناموسا هرچه زودتر گُم شوند، خوب است. ما هیچ به اینا نیاز نداریم. امیالی یک چیز بد گفته بودم که دیگه هیچنفامند. مه خوار و مادر ازینا ره…
هلو… هلو… هلو… میشنوی خواهرکم؟
گوینده: دوست خوب از کارته کهنه زنگ زده بودند و نظر نیکشان این بود که غیرمسلمانها نباید در کشور مسلمانها باشند و ما صدایشان را حتما به گوش مقامات میرسانیم. ایشان گفتنیهای جالبی داشتند، اما متأسفانه که تیلفون قطع شد. یک آهنگک فرمایشی داشتند که تقدیمشان میکنیم و تقدیم به شما شنوندههای هزیز و محترم.