افزایش سریع مکتبهای خصوصی در قندهار امید تازهیی را برای آیندهی جوانان افغان به ارمغان آورده است، شهری که یک زمان خاستگاه و مقر حکومت دینی طالبان بود.
شیر احمد افغان ساعت 7:45 صبح در اکادمی ویسا در قندهار بهسرعت تلاش میکند تا شاگردان را جمع کند. با فرمان او انبوهی از شاگردان وارد میشوند و بهسرعت به دو ردیف منظم تقسیم میشوند. پسران با پیراهنهای شیک و نیکتایی به یک طرف مکتب میروند، در حالیکه یک گروه کوچکتر اما قابل توجه از دختران با چادرهای سرخ، سیاه و سبز به رنگ پرچم افغانستان به سمت دیگر مکتب میروند.
زیر نگاه خیرهکنندهی نقاشیهای بزرگ میکی ماوس، تام و جری و بتمن، کودکان خوشآمدگویی خود را با یکصدا به زبان انگلیسی بیان میکنند: «صبح بخیر معلم». این مکتب در سال 2011 توسط یک کارگشای محلی تاسیس شد. در آن زمان ولایت قندهار محوری برای هجوم دهها هزار نظامی امریکا بود که برای امنسازی شهر و بیرون راندن طالبان از مناطق روستایی و مراکز قدرتشان مبارزه میکردند.
شیر احمد افغان توضیح میدهد که چگونه تعداد قابل توجهی از والدین- شامل اعضای جامعهی تاجران قندهار، مقامات رسمی، فرزندان مجاهدینی که با شوروی میجنگیدند و رهبران دینی- اکنون با اعتماد به نفس بالا در برابر آداب و رسوم فرهنگی که دختران را از رفتن به مکتب منع میکنند، ایستادگی میکنند. او میگوید: «طرز فکر آنها کاملا تغییر کرده است. آنها این روزها نه تنها به فکر آموزش که خواستار کیفیت آموزش نیزاند.»
قندهار بهعنوان بزرگترین شهر در جنوب افغانستان مورد توجه جامعهی قومی پشتون است که از نظرشان جایگاه زنان یا در خانه و یاهم بهصورت گمنام در پشت حجاب برقع است. قندهار تا سال 2001 که حکومت طالبان سرنگون شد مقر حکومت دینی آنها بود، حکومتی که زنان را از کارکردن و آموزش منع میکرد. اما چندین سال پس از آن هواداران این جنبش زیر نفوذ سرکوب کنندهی آنها به این راه ادامه میدادند.
افزایش سریع آموزش خصوصی دماسنج تغییر است. حکومت محلی میگوید که طی 5 سال گذشته تعداد مکتبهای خصوصی در قندهار با جمعیت نیم میلیون نفری با 10 درصد افزایش به 31 مکتب رسیده است. مکتبی که به دختران بالاتر از 14 سال و پسران بالاتر از 18 سال آموزش میدهند، در ماه سپتمبر کودکستانی را در همان نزدیکی گشود که با تقاضای سیلآسا مواجه است. در سال 2011 از 58 شاگرد ویسا تنها 9 تن آنها دختر بودند، حالا اما یک سوم شاگردان 620 نفری این مکتب دختراند.
دولتهای غربی برای توجیه فداکاری کشورهای خود به ثبتنام میلیونها دانشآموز در مکتبهای دولتی سراسر افغانستان پس از سقوط طالبان اشاره میکنند. با اینوجود گزارشهای تازه گویای موضوعات دیگری است. این موضوعات هزینه برای صدها «مکتب خیالی» و استفادهی نیروهای نظامی افغانستان از ساختمان و صنفهای مکتبها بهعنوان پناهگاه را شامل میشود. نگرانی در مورد کیفیت درسی مکتبهای خصوصیای که برای بهره بردن از تقاضای زیاد جوانان افغانستان بهطور قارچ گونه در سراسر افغانستان ایجاد شدهاند، نیز وجود دارد.
قندهاریان میگویند این روزها شهرشان بیشتر احساس امنیت میکنند، اما ادامهی مشکلات دیگر سبب نگرانی شدید شده است. بهطور مثال: نرخ مرگومیر مادران و نوزادان هنوز در این شهر بالاست. آموزگاران میگویند اندوه پنهانیِ که بسیاری از خانوادهها به آن مبتلا اند، کمک کرده است تا از طریق متقاعد کردن سران خانواده از اهمیت داکتران زن، جمعیتی وسیعی از دختران شامل آموزش شوند. در مکتب ویسا ریحانه 14 ساله با کمربند سرخ و نشانی که مشخصاتش بهعنوان سردستهی دختران در آن درج شده است، میگوید: «در اینجا داکتران زن زیاد نیست به همین دلیل ما میخواهیم داکتر شویم.»
معلمان مکتب دولتی دخترانهی ملالی در قندهار میگویند اکنون شاگردانی زیادی در تلاشاند تا تحصیلات خود را به سطح عالی برسانند. آناهیتا رحیمی مدیر این مکتب میگوید: «سه سال پیش تعداد کسانی که میخواستند به دانشگاه بروند زیاد نبود. ما خانواده را متقاعد میکنیم تا به دختران خود اجازهی ادامهی تحصیل را بدهند.»
پیکارهای فرهنگی قندهار به زودی حل نخواهد شد، با اینحال، موسسهی جنگ و صلح به نقل از حضرت میر توتاخیل رییس دانشگاه قندهار گزارش میدهد که از مجموع 2060 نفری که سال گذشته از مکتب فارغ شدند و برای ادامهی تحصیل وارد رقابت کانکور شدند، تنها 321 نفر آنها دختر بودند.
دیدگاه خانوادهها در مورد ادامهی تحصیل دختران متفاوت است، یک دکاندار بهنام فضل احمد میگوید که او تصمیم گرفته است که مانع رفتن دخترش به مکتب نشود. او از تصمیم برادرش که دختر 14 سالهی خود را بهدلیل ترس از شورشیان و ریشسفیدان محافظه کار از مکتب خارج کرد، تاسف میخورد. احمد میگوید: «در اینجا بسیاری از مردم تحت فشاراند تا دختران خود را به مکتب نفرستند، اما آنها دختران خود را در هر حالتی به مکتب میفرستند. من مطمئنم وضعیت تغییر میکند.»
همان طوریکه نگرشها در حال تکامل است، روح پیشگامان در اکادمی ویسا با شعاری که به رنگ سرخ، سیاه و سبز آراسته شد، تسخیر میشود: «هرگز تسلیم نمیشویم».