گفتوگویی با بریدجنرال دولتوزیری؛ رییس ارتباطات عامه و استراتژیک وزارت دفاع ملی
سوال: سالهای 2015 و 2016 شاهد رشد ناامنی در سطح کشور بودیم. وضعیت اردوی ملی را در آن زمان و اکنون چهگونه ارزیابی میکنید؟ به نظر میرسد اردوی ملی ضعیف شده است.
دولت وزیری: شما میدانید که تا قبل از 2015، تمام پلانگذاریها و عملیات محاربوی به دوش نیروهای خارجی بود و ما به عنوان همکار با آنها کار میکردیم اما با ختم 2014 و شروع 2015، تمام مسئولیتهای پلانگذاری و عملیات محاربوی، به نیروهای امنیتی افغانستان منتقل شد. دشمنان افغانستان فکر میکردند که بعد از سال 2014، نیروهای اردوی ملی توان دفاع از افغانستان را ندارند و پلان ریخته بودند که حدود هشت ولایت افغانستان را سقوط بدهند، کنترول شصت ولسوالی را به دست گیرند و نیز بر سه شاهراه را مسلط شوند. منطق شان برای این برنامه نیز چنین بود که با خروج 130 هزار نیروی خارجی، تجهیزات نظامی شان نظیر توپ، تانک و طیاره که زمین و آسمان را بر دشمنان افغانستان تنگ کرده بودند، نیز از افغانستان بیرون خواهند شد و اردوی افغانستان توان دفاع از وطن را نخواهد داشت.
ما در سال 2015 با مشکل بزرگی روبهرو بودیم، ما قوت لازم را نداشتیم. مثلاً قوای هوایی قوی نداشتیم، زرهدار و توپچی نداشتیم، تجربه عملیات مستقلانه در جنگ را نداشتیم، در پلانگذاریها نیز مشکلاتی داشتیم. ما سال 2015 را با تمام مشکلاتش پشتسر گذاشتیم. هیچ ولایتی به جز قندوز که حدوداً سه روز تحت کنترول دشمن آمده بود، سقوط نکرد. البته کنترول قندوز را هم به زودترین فرصت بدست آوردیم. ما توانستیم پلانهای دشمن را ناکام کنیم و به صورت مستقلانه، افغانستان را در سال 2015 سرپا نگهداریم. مأموریت ما در اردوی ملی افغانستان در سال 2015، تنها به عملیات مستقلانه در جنگها خلاصه نمیشد. ما در سال 2015، در کنار عملیات و جنگ علیه دشمن، به تربیه، تجهیز و تمویل اردو نیز پرداختیم.
سال 2016، مشکلات اردوی افغانستان به نسبت سال 2015 کمتر بود. ما در سال 2015، تجربیات بسیاری کسب کردیم، خلاها را پر کردیم. به طور مثال، اردوی ملی در سال 2015 قوهی هوایی بسیار ضعیفی داشت اما در سال 2016، تقویت شد. ما طیارات جدید A-29 را بدست آوردیم. هیلیکوپترهای جدید MD-530 را صاحب شدیم. طیار کشف بسیار سریع AC-12 بدست آوردیم. طیارات بیسرنشین کشفی، طیارت C-130 ترانسپورتی را صاحب شدیم و چهار فروند هیلیکوپتر MD-24 هندی را نیز بدست آوردیم. به این ترتیب، ظرفیت قوای هوایی بالا برده شد و مشکلات قوای هوایی اردوی ملی در سال 2016 نسبت به سال 2015 کمتر بود.
سوال: چه پیشرفتهای در بهتر شدن وضعیت اردوی ملی حاصل شده است؟
دولت وزیری: اردوی ملی در سال 2015 با مشکل وسایط نیز روبرو بود؛ وسایطی که در طول چهارده سال گذشته، فرسوده شده بود و کارآیی خویش را از دست داده بود. ما در سال 2015، حدوداً 2000 واسطهی جدید زره را که از ایالات متحده امریکا آمده بودند را به اردوی ملی دادیم. وسایط قابل ترمیم را ترمیم کردیم، وسایط از کارافتاده را از جمع اردو خارج کردیم و به این ترتیب، اردوی ملی روح تازه گرفت.
در بخش تشکیلات، ما در سال 2015، دو لوای ضربتی را در اردوی ملی تشکیل دادیم که هر لوا را با 700-800 زرهپوشهای بسیار جدید و مدرن تجهیز کردهایم. لوای کماندو را به فرقه ارتقا دادیم که در این بخش نیز اردوی ملی بسیار تقویت شده است.
کار عمدهی دیگری که در سال 2015 اردوی ملی افغانستان روی دست گرفت، راهاندازی عملیات شبانه بود. عملیات شبانه در سالهای 2013 و 2014 توسط نیروهای خارجی راهاندازی میشد اما در سال 2015، اردوی ملی افغانستان مستقلانه راهاندازی و رهبری عملیات شبانه را به دوش گرفت. عملیات شبانه به ظرفیت بسیار بالایی ضرورت داشت، هم از لحاظ قوای هوایی، هم از لحاظ کشف، هم از لحاظ قوای زمینی. ما در سال 2015 این ظرفیت را به وجود آوردیم، خانمهایی بسیاری را تربیه کردیم که در علمیات شبانه، برای تلاشی خانهها، نیروهای اردوی ملی را کمک میکردند. شما میدانید که ما حالا، هر شب حدود 3-5 عملیات شبانه انجام میدهیم. میتوانم بگویم که عملیات شبانه، کمر دشمن را شکسته است.
اردوی ملی افغانستان در ختم 2014، تشکیلات توپچی نداشت، هزاران واسطه در اردو موجود بود اما تشکیلاتی برای ترمیم، سجیل کردن و خارج کردن وسایط از کار افتاده وجود نداشت. ما در سال 2015، هم ریاست توپچی را ایجاد کردیم هم ریاست تخنیک را. حالا هم نیروهای توپچی را مدیریت میکنیم هم بخش تخنیک را. حتا یک بایسکل هم که وارد اردو میشود، ثبت میشود. اینکه از کجا آمده و برای چه آمده، تمام مشخصاتش ثبت میشود.
سوال: ما شاهد ناامن شدن بخشهای جدیدی از کشور شدیم، مانند قندز و هلمند.
دولت وزیری: در ولایت قندوز یک لوا داشتیم که به فرقه ارتقا یافت. در ولایت بدخشان یک کندک داشتیم که به لوا ارتقا یافت. در بخشهای دیگر که ضرورت ایجاد تشکیلات جدید بود، ما تشکیلات جدید را ایجاد کردیم. به طور مثال، در بخش انجنیری، اردوی ملی به 63-64 قلم وسیله ضرورت داشت که ما از این جمله 13-16 قلمش را در اختیار داشتیم اما در سال 2015، ما وسایل مورد ضرورت بخش انجنیری اردو را در حدود 50 قلم مورد ضرورت رساندهایم که خود یک ظرفیت ایجاد شدهی بسیار بزرگ میباشد. ما اکنون لوای انجنیری، کندکهای انجنیری و ریاست انجنیری داریم و تقریباً کمبودی در این زمینه نداریم.
در بخش کشف، استخبارات در وزارت دفاع تشکیل داشت، اما فعال نبود. اما از اواخر 2014 و به خصوص در سال 2015، وزارت دفاع بخش استخبارات را بسیار فعال کرد که همین اکنون معاونیت استخبارات و چند ریاست مربوطه، در زمینه فعال است که در تمام بخشهای اردو، شبیه عنکبوت شبکه ایجاد کرده است. ما اکنون در کنار ریاست استخبارات، ریاست ضد استخبارات، ریاست تجزیه و تحلیل استخبارات را داریم که همه فعال اند و کار انجام شدهی بسیار عالی در اردوی ملی افغانستان میباشد.
در بخش تعلیم و تربیه، مرکز تعلیمی کابل ظرفیت تقدیم 14000 نیرو در یک دور را دارد که در سطح منطقه بینظیر است. در کنار مرکز تعلیمی کابل، مراکز دیگری در ولایتهای جلال آباد، قندهار، هرات، بلخ، هلمند و گردیز ایجاد شده که سرباز تربیه میکنند.
سوال: در بخش آموزش کدر نظامی چه تمهیداتی سنجیده شده است؟
دولت وزیری: ما برای تربیه کادرها، پوهنتون دفاعی مارشال فهیم را ایجاد کردهایم که بعد از پنج سال به پوهنتون بینظیر در سطح منطقه تبدیل خواهد شد. این پوهنتون با ظرفیت 10000 نفری ساخته شده. همین اکنون در این پوهنتون اکادمی ملی نظامی فعال است، کالج قرارگاه و قوماندانیت که سه کورس دارد –استراتژیک، اوپراتیفی و تطبیقی- فعال است. در آینده، حربی شوونزی، مکتب امور عامه، مکتب ضد شورش، مکتب عقیدتی-فرهنگی و پوهنتون اکادمی افسران جوان که اکنون در موقعیتهای دیگر فعال است، به پوهنتون دفاعی مارشال فهیم منتقل خواهند شد. ساختمانهای آکادمی ملی نظامی، کالج قرارگاه و قوماندانیت، اکادمی افسران جوان و مکتب امور عامه ساخته شده و کار روی ساختمان بخشهای دیگر جریان دارد. ما پوهنتون هوایی نداشتیم که آن را ایجاد کردهایم که عنقریب دور سوم آن فارغ میشود. ما اینجا در بخش هوایی نیرو تربیه میکنیم و آنها را به خارج میفرستیم که به پیلوت و تخنیک و کشاف تربیه میشود و پس میآیند.
ما برای تربیه کدرها که بخش بسیار مهمی در اردو است، در کنار پوهنتونها، شانزده مکتب مسلکی داریم که عملاً فعال اند. مثلاً مکتب پیاده، مکتب توپچی، مکتب زرهدار، مکتب مخابره، مکتب کشف، مکتب امور عامه، مکتب پولیس نظامی، مکتب عقیدتی-فرهنگی، مکتب انجنیری، مکتب ملالی برای دختران و… اند که به صورت مداوم به هدف تربیه کدرها، فعال اند. مثلاً مکتب پیاده را در نظر بگیرید؛ زمانی که لوملی بریدمل به مقام تورن ترفیع میکند، اول باید بیاید در مکتب پیاده درس بخواند، بعدش برود قوماندان تولی شود. کسی که قوماندان کندک مقرر میشود، اول باید در این مکتب بیاید درس بخواند، بعدش برود قوماندانی کندک را تسلیم شود. در کنار پوهنتونها و مکاتبی که مصروف تربیه کدر اند، ما برای تربیه کدرهای بیشتر و بهتر، به خارج نیز نیرو میفرستیم که بیاموزند.
سوال: در مورد ادعایی که میگوید حدود 30 درصد خاک افغانستان در کنترول دشمن است، چه میگویید؟
دولت وزیری: تنها هشت ولسوالی در کنترول دشمن است. حالا شما بگویید که هشت ولسوالی چند درصد خاک افغانستان میشود؟ این ادعا پروپاگند است که بعضی از دوستان ما خواسته یا ناخواسته، به نفع دشمن تبلیغ میکنند. همین اکنون سی و چهار ولایت و بالاتر از چهارصد ولسوالی فعال است، تمام شاهراهها بروی مردم باز است. این ادعا تنها 30 درصد نیست، بلکه بالاتر از 50 درصد است که ما آن را رد میکنیم. حرف اینجاست که جنگ در افغانستان، جنگ تحمیلی است. اگر نیروهای امنیتی صرفاً با طالبان طرف میبود، این جنگ یکماه هم دوام نمیآورد و طالبان شکست میخورد. چهار گروه بسیار بزرگ تروریستی در افغانستان طرف جنگ با نیروهای امنیتی افغانستاناند. گروههای تروریستی بینالمللی نظیر القاعده و داعش، گروههای تروریستی آسیای میانه مانند گروه تروریستی اوزبیکستان، تاجکستان، چچینیها، اویغوریها و عربها، گروههای تروریستی پاکستان مانند پنجابیها، لشکر طیبه، لشکر جهنگوی، جیشالمحمد، طالبان پاکستانی و دیگر گروههای تروریستی پاکستانی، و در ردهی چهارم مخالفین مسلح نظام که شامل طالبان و حقانی میشود. اگر نیروهای امنیتی تنها با طالبان و شبکه حقانی مواجه میبود، این جنگ یک ماه هم دوام نمیآورد. اینجا جنگ با تروریسم بین المللی است. پنجاه مملکت اینجا حضور دارند. 130 هزار سرباز شان برآمد که تمام دنیا به دست شان بود. آیا جنگ با تروریسم در افغانستان را مهار توانستند؟ نه! اما نیروهای امنیتی افغانستان، بعد از تقبل مسئولیتها، در برابر تروریزم شکست نخورد و سربلند است.
دشمن در سال 2016 برنامه داشت که مراکز تروریستی شبیه شورای کویته، شورای پشاور، شورای میرانشاه را در افغانستان منتقل کنند و ولایتهای هلمند، قندوز، ارزگان و زابل را برای ایجاد پایگاهها انتخاب کردند. موفق نشدند، قوای مسلح ما جلو انتقال مراکز تروریستی از پاکستان به افغانستان را گرفتند. داعش با همان قوتی که سوریه و عراق را ویران کردند، تصمیم داشتند در افغانستان نیز پایگاه بسازند، اما موفق نشدند. در هلمند، ارزگان و فراه به صورت کامل شکست خوردند. در زابل، تنها در ولسوالی خاک افغان که گاهگاهی تحرکات دارند، دیگر وجود ندارد. در ننگرهار حدود 5000 داعش با فامیلهای خویش آمدند و در نه ولسوالی مستقر شدند. اما در حدود 3500 نفرش یا کشته شدند، یا زخمی یا هم فرار کردند. هماکنون تنها 300-400 نفر شان در کوهها متواری اند که هر ازگاهی، تحرکاتی از خود نشان میدهند. مثلیکه در آگام پچی خانههای مردم را به آتش کشیدند. حافظ سعید، شاهد، گلزمان و اجمل که سرگروههای شان بودند، کشته شد. مراکز محاربوی شان، مراکز کمپیوتری، مراکز تعلیمی شان از بین برده شدند.
سوال: در مورد نگرانیهای جنرال نیکلسون در مورد اردوی ملی افغانستان چه میگویید؟
دولت وزیری: آقای نیکلسون در سنای امریکا گفت که تمام مراکز تروریستی در خاک پاکستان است اما جنگ در افغانستان. جنگ در افغانستان، بدترین شکل جنگ است. جنگهای گوریلایی و چریکی. سختی این جنگ این است که دشمن از مردم به عنوان سپر انسانی استفاده میکنند. جنگ به نام و زبان و مذهب افغانهاست اما در ترکیب شان، عرب، چچینی، اویغورها، پاکستانی و … حضور دارند. در پاکستان بیشتر از چهل هزار مدرسه وجود دارد. اگر از ده هزار این مدرسهها، از هرکدام یک نفر انتحاری به افغانستان بیاید، ده هزار انتحاری میشود. ما در افغانستان با چنین جنگی مواجه هستیم.
آقای نیکلسون گفت که قوای هوایی افغانستان باید تقویت شود. ما اکنون صاحب قوای هوایی هستیم اما هنوز هم مشکلات خود را داریم. مثلاً ما در ترکیب قوای هوایی خود، قوای رادار، قوای توپچی دافع هوا، قوای راکت دافع هوا، قوای طیارات هجومی، طیارات شکاری، طیارات سفیر بمباردمان را نداریم.
در بخش هماهنگی، وزارت دفاع افغانستان مرکز سوق و اداره واحد را ایجاد کرده که تمام پلانها در این اداره واحد و به اجرا سپرده میشود. لوی درستیز هر روز از طرف صبح با معینهای امنیتی امنیت ملی، وزارت داخله و ارگانهای محل برای هماهنگی بیشتر در این مرکز جلسه دارند، کار میکنند. مشکلات کوچکی هم وجود دارند که در بخش هماهنگی تاکتیکها در هنگام جنگ است که در تمام اردوها وجود دارد. در بخشهای اپراتیفی و استراتژیک، هیچ ناهماهنگی وجود ندارد.
سوال: آمارها دریافتی ما نشان میدهد که میزان جلب و جذب نسبت به دو سال گذشته، به صورت چشمگیری کاهش یافته. علتاش چیست؟
دولت وزیری: ما هیچ روزی از کاهش جلب و جذب شکایت نکردهایم. ما امسال در آکادمی ملی نظامی به 500 نفر ضرورت داشتیم، اما 7500 نفر برای سپری کردن امتحان آمده بودند. 270 نفر در آکادمی افسران جوان ظرفیت داشتیم، 3500 نفر امتحان دادند. این آمارها نشان از علاقهی مردم به اردوی ملی است. پس مشکلی در جلب و جذب وجود ندارد. شما هر وقتی از مراکز تعلیمی ما دیدن کنید، خواهید دید که مراکز تعلیمی ما پر است. از کابل و هلمند گرفته تا بلخ و ننگرهار و هرات.
سوال: گزارشهای سال 1392 نشان میدهد که حداکثر 5000 سرباز برحال اردوی ملی، در وظیفه حاضر نیست و این روال در سالهای اخیر هم به نحوی تأیید شده، آیا این به معنای فرار از صفوف اردو است؟
دولت وزیری: نخیر! شما تعداد کسانی که به صورت ماهوار ترخیص میگیرند را با تعداد سربازانی که شهید میشوند و آنهایی که در تعطیلات بسر میبرند یا غیرحاضر اند در نظر بگیرید، میبینید که 5000 سرباز برحال در وظیفه حاضر نیست. این فرار نیست. فرار آن است که سرباز اردوی ملی با سلاح خویش از قطعات جدا شوند و در صفوف دیگر بپیوندند.
سوال: گزارش تلویزیون یک از ولایت هلمند نشان میداد که تعدادی از سربازان اردوی ملی با سلاح و مهمات خویش به طالبان پیوسته، وزارت دفاع این مسأله را در اوایل رد کرد اما بعداً اعلام کرد که روی این مسأله تحقیق میکند. این تحقیق به نتیجهیی رسید؟
دولت وزیری: ما حالا هم آن را رد میکنیم. فرض بگیرید یک پوسته است که 30 سرباز دارد. دشمن بالای این پوسته حمله میکند، پنج نفر را شهید میکند، پنج تن دیگر را زخمی. مابقی هم شب تا صبح میجنگند و مهمات تمام میکنند. به آنها کمک نمیرسد (ممکن هوا طوفانی باشد) و آنها به اسارت دشمن درمیآیند. این فرار است؟ نخیر. در جنگ این مسایل وجود دارد. این فرار نیست.
سوال: وعدهی تشویقیهی که برای نیروهای امنیتی در نظر گرفته شده بود، به کجا رسیده؟ قرار بود مبلغی به عنوان تشویقیه به هر نفر اختصاص یابد و نیز در سقف معاشات نیروهای امنیتی به ویژه اردوی ملی بوجود بیاید.
دولت وزیری: ما دو نوع معاش برای سربازان خویش داریم. یکی معاش ثابت است، دیگری معاش ساحوی است. کسانی که در ساحات با تهدیدات بلند امنیتی ایفای وظیفه میکنند، مشمول معاشات ساحوی میشوند که معاش شان با معاش سربازانی که در داخل وزارت دفاع ایفای وظیفه میکنند، تفاوت دارد. امسال ما در قراردادهای وزارت دفاع، یک میلیارد افغانی تصرف داشتیم، یعنی جلو فساد را گرفتیم. رییس صاحب جمهور همین مبلغ را میان اردوی ملی توزیع کرد. از خود وزیر صاحب دفاع گرفته تا آخرین سرباز، هر کدام 21000 افغانی به عنوان بخشش دریافت کردند.
سوال: بانو نیلوفر رحمانی به عنوان پیلوت اردوی ملی افغانستان به امریکا رفت و درخواست اقامت نمود، هرچند که بعداً در مصاحبههای خود از وجود تبعیض جنسیتی در صفوف نیروهای امنیتی سخن گفت. دیدگاه شما در این مورد چیست؟
دولت وزیری: بانو نیلوفر رحمانی در وزارت دفاع بسیار مورد نوازش قرار گرفت. ناز بسیار باعث شد که او از امریکا چنین درخواستی بکند. همین حالا 1575 زن در وزارت دفاع مشغول خدمتاند. ما در وزارت دفاع خانمهایی را داریم که جنرالاند، دگروالاند، جگلناند، تورناند، سربازاند، اجیراند، داکتراند، نرساند. هیچ تبعیض جنسیتی وجود ندارد. ما در وزارت دفاع، ریاست حقوق و جندر داریم. ده درصد تشکیل اردو مربوط به زنان است. هرچند که این ده درصد هنوز تکمیل نشده، اما دروازه وزارت دفاع به روی خانمهای داوطلب باز است. ما همین حالا در اکادمی ملی نظامی، دخترانی را داریم که مصروف تحصیلاند. همهی امکانات را هم دارند. در آکادمی افسران جوان دختران مصروف تحصیلاند. مکتب ملالی مخصوص دخترخانمها است که 70-80 دختر همین حالا در آنجا مصروف فراگیریاند. 109 دختر را به ترکیه بورس روان کردیم که تحصیلات خویش را تکمیل کرده و برگشته. برعلاوه، وزارت دفاع با پوهنتون دنیا قرارداد دارد. دخترانی که صنف دوازده را خوانده و خواهان تحصیل در سطح پوهنتوناند، به پوهنتون دنیا فرستاده میشوند. همین اکنون 200 دختر در پوهنتون دنیا از آدرس وزارت دفاع، مصروف تحصیلاند. معاش شان حواله است، در ضمن پنجهزار افغانی برای مصارف قرطاسیهی شان دریافت میکنند، مصارف ترانسپورت شان جداگانه پرداخت میشود. خانمهای که طفل دارند، ماهانه پنجهزار افغانی برای تربیت کودکش در کودکستان دریافت میکنند. معاششان، غذایشان با ما یک چیز است. زمینهی تحصیل برای شان فراهم است، کجای این مسئله را شما تبعیض جنسیتی مینامید. حرف دیگر این است که در هر ریاست ما P1, P2&P3 داریم. پییک مخصوص مردان است. پیسه مخصوص خانمهاست. پیدو مشترکاً هم برای خانمهاست هم برای مردان.
سوال: نیویارک تایمز گزارش داد که تعداد جنرالان افغانستان از تعداد جنرالان امریکا هم بیشتر است و بخشی از آنها غیرمسلکیاند.
دولت وزیری: در افغانستان احزاب برای خودشان جنرال ساختهاند. من مشخصاً اسم نمیبرم، اما همه میدانند که رهبران احزاب، هرکدام از خودش و برای خودش جنرال ساخته. منظور نیویارک تایمز هم همین جنرالان است. این جنرالان، در اردو شامل نیستند. جنرالان اردو کسانیاند که حکم جنرالی خویش را از رییس جمهورها دریافت کرده باشند نه از رهبران احزاب و تنظیمهای جهادی.
سوال: مسألهی وجود سرباز خیالی باعث شد که سربازان اردوی ملی یک بار دیگر بایومتریک شوند، آیا بایومتریک شدند؟
دولت وزیری: حدود 95 درصد اردوی ملی از نو بایومتریک شدند، یک سرباز خیالی هم وجود نداشت.
سوال: عملیات شفق در پی دست یافتن به چه نتیجهیی است؟
دولت وزیری: این عملیات شفق نیست، پلان شفق است. عملیات شفق یک بخشی از پلان شفق است. ما برای ساحاتی که تهدیدات جدی وجود دارد، عملیات انجام خواهیم داد. عملیات پلانشدهی روزانهی ما که هر روز انجام میشود، عملیات شفق است. بخش دیگر، اکمال اردو برای سال آینده است. ما تقریباً 85 درصد اردوی خود را برای بهار، اکمال کردهایم. بخش دیگرش هم تعلیم و تربیه است. ما برای بهار آینده، نیروهای تازهنفس تربیه کردهایم. یک کندک در 201 سیلاب، یک کندک در فرقهی 111، یک کندک در 209 شاهین مزار شریف آماده شده. یک کندک دیگر هم در گردیز عنقریب آماده میشود. بخش دیگر، ترمیم و تفویض وسایط است. ما در این اواخر، 370 زرهپوش جدید را برای اردو ارسال کردهایم و گروههای تخنیکی را در تمام قولاردوها توظیف کردهاند که وسایط را ترمیم کنند تا برای بهار آماده باشند.
خدا کند سال آینده جنگ نباشد، اگر جنگ بود، دشمن سرکوب، نابود و سیهرو خواهد شد!