تزلزل اصلاحات امنیتی و جنگ دشوار پیش‌رو

نیویارک تایمز/مجیب مشعل

ترجمه: حمید مهدوی

کابل، افغانستان –ارتش امریکا سال گذشته بیش از 100 میلیون دالر را صرف بازسازی قول‌اردوی 215 میوند که با ستیزه‌جویان در حالِ بازخیز طالبان در ولایت جنوبی هلمند در حال نبرد است، کرد. قرار بود سربازان استخدام شده و آموزش ببینند و با تجهیزات جدید مجهز شوند. یک فرمانده جدید که رویایی و عاری از فساد جار زده شده بود، برای بازسازی و اصلاح این واحد گماشته شد؛ واحدی که صرف یک سال پس از به‌عهده گرفتنِ امنیت هلمند از ائتلاف ناتو به‌رهبری امریکا، در حال از هم پاشیدن بود. میزان تلفات بی‌پیشینه و رهبری فاسد بود و بسیاری از سربازان صرف روی کاغذ وجود داشتند.

اما با فرارسیدن زمستان روشن شد که این برنامه موثر واقع نشده بود. طالبان در طول سال قلمرو بیشتری را تصرف کردند؛ این ستیزه‌جویان اکنون عمدتا هفت ولسوالی از چهارده ولسوالی در هلمند را کنترل می‌کنند و به گفته‌ی مقام‌های محلی، برای کنترل پنج ولسوالی دیگر در حال نبرد هستند. تلفات در میان نیروهای حکومتی در این ولایت باردیگر رکورد را شکست.
و آن فرمانده جدید و پاک؟ او به اتهام دزدیدن غذا و تیل سربازان تحت محاصره‌اش دستگیر شد. در حالی‌که بخش‌های وسیعی از روستاهای افغانستان تحت کنترل طالبان است و چندین شهر تهدید می‌شود، رهبران امریکا و ناتو به‌طور فزاینده‌یی از سرعت کُند اصلاحات امنیتی، که آن را برای نبرد با شورشیان لازم می‌دانند، ناامید می‌شوند. فساد شایع در رهبری امنیتی افغانستان یک مشکل کلان است، رهبرانی‌که از هرج‌ومرج نفع می‌برند حتا در زمانی‌که سربازان به‌طور بی‌سابقه‌یی می‎میرند. جنرال ریچارد قیصر، مسئول فرماندهی مشترک انتقال امنیتی در افغانستان، با اشاره به تلاش‌ها برای اصلاح قول‌اردوی 215 میوند، می‎‌گوید: «اغلب آن کارها به‌خاطر رهبری فاسد و بی‌عرضه به سرعت بی‌اثر شدند.» «وقتی آن‌ها به چرخه‌ی زمستان رفتند، قول‌اردوی 215 میوند بسیار پایین بود و ما گفتیم ما دیگر این کار را نمی‌کنیم».
جنرال جان نیکولسن، فرمانده نیروی ایالات متحده و ناتو در این‌جا، اصلاحات در میان نیروهای افغانستان را به ایجاد «یک هواپیمای در حال پرواز» ارتباط داده است. جنگ که قبلا در زمستان کُند می‌شد و در بهار دوباره شدت می‌گرفت، اکنون ثابت است و مانع تجدید قوای ارتش می‌شود. جنگ در سال جاری در حالی می‌آید که حکومت ائتلافی این کشور به‌دلیل اختلافات داخلی در حالت رکود است و به سختی از پس واقعیت‌ها در میدان نبرد بر می‌آید.
هم‌چنین در مورد ماموریت ایالات متحده در منطقه توافق‌نظر وجود ندارد. روسیه و ایران، علاوه بر پاکستان، به‌طور فزاینده‎یی به تقویت روابط با طالبان و محافظت از خودشان با حمایت از هردو طرف متهم هستند. کارل آیکنبیری، جنرال بازنشسته‌ی امریکایی که فرمانده نیروهای ائتلاف در افغانستان و بعدا سفیر امریکا به کابل بود، گفت: «ارتش امریکا 15 سال تلاش کرده است به افغانستان در ایجاد یک ارتش حرفه‌یی کمک کند. همواره فرض کرده است که هدف خودش در زمینه‌ی شکست دادن شورشیان هدف رهبران ارتش افغانستان نیز است». اما، او اضافه کرد: «اغلب این‌گونه نیست». آقای آیکنبری گفت که برای بسیاری از فرماندهان افغانستان، طالبان صرف یک نگرانی در یک فضای نامشخص سیاسی و اقتصادی بود. او، با اشاره به به فرماندهان به‌صورت عموم گفت: «دیگران رفاه خانواده و حامیان او را تضمین می‌کنند، با حامیان سیاسی همسو می‌مانند و از نبرد برای محافظت از واحدش خودداری می‌کنند؛ واحدی که منبع درآمد است». ارتش امریکا می‌پذیرد که پیشرفت‌هایی به درجات مختلف در سراسر کشور در طول زمستان حاصل شده است؛ تعدادی از مقام‌های امنیتی از وظایف‌شان سبکدوش شده و تحت بازجویی قرار داده شده‌اند.
جنرال قیصر گفت که نیروهای افغانستان «حدود 10 درصد تا 20 درصد بیشتر آماده بوده‌اند». او به نیروهای ویژه‌ی افغان اشاره کرد که در حالی‌که سال گذشته در جنگ‌های شدید پخش شده بودند، به هدف حفظ حدود یک‌سومِ این نیروها در حال نبرد، یک‌سوم در حال استراحت و یک‌سوم در حال بازآموزی دست یافتند. او گفت که در هلمند، فرمانده جدید قول‌اردو بر آموزش مستمر کندک‌هایش حتا در زمانی‌که جنگ در یک ولسوالی کلیدی درگرفت، تاکید کرد. رهبری نیروهای هوایی به‌صورت یکجا جایگزین شدند.
اما از مصاحبه با حدود بیست تن از مقام‌های امنیتی در سراسر کشور روشن است که از جمله‌ی پیشرفت‌هایی که جنرال نیکولسن گفت در چندین بخش حیاتی فورا به آن نیاز است – رهبری، آموزش مجدد واحدهایی که تقلا می‌کنند و مبارزه با فساد – در عمل بخش اندکی از آن محقق شده است. مقام‌های غربی گفتند که نیروهای افغانستان در سه ماه نخست سال تقریبا به‌صورت کامل در حالت دفاعی بودند. جنرال نیکولسن از کاخ سفید خواسته است تا هزاران سرباز اضافی امریکایی را برای کمک به حدود 10000 نیروی ائتلاف در میدان نبرد بفرستد که نشانه‌ی واضحی از نگرانی است.
در ولایت شرقی ننگرهار، ولسوال بتی‌کوت گفت فشار جنگ در جریان ماه‌های زمستان چنان [زیاد] بود که آموزش غیرممکن بود. در ولایت شمالی سرپل، فرمانده یک کندک پولیس گفت نیروهای او اصلا وقتی برای تجدیدقوا و آماده شدن برای فصل بعدی جنگ نداشتند، چون آن‌ها در تمام زمستان «بیست‌وچهار ساعت در حالت آماده‌باش» بودند. حاجی غالب مجاهد، ولسوال بتی‌کوت گفت: «امسال، هیچ‌کس را برای آموزش نفرستادیم.» «ما هر ساعت، شب و روز، مصروف جنگ هستیم».
مقام‌ها می‌گویند رییس‌جمهور اشرف غنی به‌طور مسلم آگاه است که فرمانده ارتش او به او در مورد وضعیت واحدهای‌شان و در مورد ایجاد تغییرات طرح‌شده در کابل دروغ گفته است. اما هم‌چنین در مورد این‌که او تا چه حد به دور نگهداشتن اصلاحات اساسی امنیتی از سیاست حمایتی متعهد است، در میان مقام‌های غربی و افغان شک و تردید وجود دارد. پس از برانگیخته شدن توسط رهبران ائتلاف، قرار بود هیات انتخاب شده توسط رییس‌جمهور در جریان زمستان رهبران فاسد و نالایق را تصفیه کرده و براساس شایستگی یک سیستم ارتقا بسازد. زمستان تمام است و این کار هنوز آغاز نشده است.
هرچند اصلاحات در ارتش تا رضایت‌بخش بودن فاصله‌ی زیادی دارد، حمایت [خارجی‌ها از نیروهای امنیتی] هم‌چنان ادامه دارد. به گفته‌ی جنرال قیصر، ایالات متحده از ماه اکتوبر بدین‌سو حدود 900 هاموی جدید، سلاح‌های جدید که برای حدود 14 کندک کافی است، نفت برای ناوگانی از بیش از 100000 موتر، لباس زمستانی برای 25 درصد نیروهای ارتش و پولیس افغانستان و مهمات سه -چهارم یک سال را فراهم کرده است. جنرال قیصر گفت: «من می‌توانم تمام روز به شما هرچیز بدهم، اما در صورتی که شما رهبری ضعیف داشته باشید که آن را از شما بگیرد، این هیچ معنایی ندارد».
رهبران ائتلاف مجبور شدند برای این‌که شرکای افغان‌شان را تکان داده و به عمل وادار کنند، به اقدامات جدی متوسل شوند. سال گذشته، تیم جنرال قیصر قرارداد تیل به ارزش حدود 250 میلیون دالر را از وزارت‌های دفاع و امور داخله گرفت، چون نتوانست به این ادارات با این مبلغ پول اعتماد کند. سپس آن‌ها، به هدف این‌که رهبران افغان را وادار سازند سیستم بیومتریک سربازان موجود را به‌منظور حصول اطمینان از عدم موجودیت «سربازان خیالی» در فهرست معاشات به روز سازند، پرداخت پول برای ده‌ها هزار سرباز ارتش را که توسط ایالات متحده تامین مالی می‌شد متوقف ساختند.
ظاهرا این تاکتیک‌های فشار موثر واقع شد: ارتش در جریان صرف دو ماه تعداد سربازان ثبت‌شده‌اش به‌صورت درست را حدود تا 20000 سرباز افزایش داد. جنرال قیصر گفت: «این یک شوک به سیستم بود، اما من باید این کار را می‌کردم». یکی از دلایل مشکلات رهبری خلای در حال افزایش میان سربازان و فرماندهی است. یک مقام ارشد افغان که نخواست نامش فاش شود، آنچه را که یک سیستم مبتنی بر طبقه در داخل صفوف خواند، توضیح داد. او گفت، در بالا طبقه‌یی از جنرال‌های بی‌کفایت است، بسیاری از آن‌ها از دوران کمونیست‌ها یا جنگ داخلی‌اند که روابط سیاسی قوی داشتند. با سربازان و افسران پولیس که به‌طور اوسط نزدیک به 20 تن‌شان در یک روز می‌میرند، به‌عنوان یک طبقه‌ی «نجس» برخورد می‌شود. این مقام افغان گفت که رهبران نگرانی اندکی برای مردان‌شان نشان می‌دهند، دیدگاهی که به‌صورت گسترده با دیدگاه مقام‌های غربی مشترک است. جان سپکو، بازرس ویژه‌ی ایالات متحده برای افغانستان در یک سخنرانی اخیرش گفت: «ما یکی پس از دیگری داستان‌های فرماندهانی را می‌شنویم که تیل را می‌دزدند، آن را به طالبان می‌فروشند، کسانی که سلاح را که ما و شما پول آن را پرداخته‌ایم می‌گیرند و به طالبان می‌فروشند». «مسخرگی این کار این است که در آخر زنجیره‌ی اکمالات ما تروریستان هستند».
در این مصاحبه، فقدان همدردی رهبران افغانستان نسبت به سربازان‌شان، به‌وضوح فکر جنرال قیصر را که پسرش یک بریدمن ارتش است مخدوش ساخت. این جنرال گفت: «کاش هر رهبر افغان پسر یا دختری در ایست‌های بازرسی می‌داشت و کاش همه شبانه پیش از رفتن به رختخواب سوالی می‌پرسید که آیا پسر یا دخترم امشب آنچه را که برای جنگیدن و پیروز شدن بدان نیازمند است، دارد؟».

دیدگاه‌های شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *