لطفعلی سلطانی
تا حال برای شما پیش آمده، کسی که مدعی تألیف کتابهای بسیاری است، در درک یک واژهی ساده به مشکل برخورده باشد؟ حکمتیار که به ادعای خود او و نزدیکانش 118 اثر در حوزهی علوم دینی چاپ و نشر کرده، اخیراً واژهی «شهروند» را در معنایی به کار برد که بسیاری از مردم عادی نیز به تصحیح اشتباه او شتافتند.
آقای حکمتیار در یک نشست خبری که به روز پنجشنبه( 18 جوزا) در مورد اوضاع جاری کشور برگزار کرده بود، در مورد تفکیک تبعه و شهروند از همدیگر، اظهار نظر عجیبی کرد. او در پاسخ به خبرنگاری که واژهی شهروند را بهصورت همهشمول بهکار برده بود، گفت: «من با لفظ شهروندت موافق نیستم. شهروند تا تبعه فرق میکند. شهروند یعنی شهری؛ که دهاتنشینها را در بر نمیگیرد». او شهروند را مختص شهرها خواند و تبعه را واژهی بهتر و مناسبتری برای اطلاق بر ساکنان یک سرزمین دانست. آقای حکمتیار تاکید کرد که اطلاق شهروند به تمام ساکنان یک کشور (روستایی و شهری) درست نیست. این اظهارات گلبدین حکمتیار در شبکههای اجتماعی فضایی برای گفتوگو باز کرد.
دکتر امین احمدی استاد دانشگاه ابن سینا با استناد به مقالهی «صلح پايدار» کانت، فیلسوف آلمانی، نوشته است: در واقع افراد در حكومت مردمسالار شهروند اند و رضايت آنها مبناي سياستهاي عمومي است، اما در حكومت غيرمردمسالار اتباعاند، نه شهروند. البته در حكومت مردمسالار بر افراد فقط از آنحيث كه همه وفادار و تابع يك قانون مشترك و منبع قانونگذاري مشتركاند ميشود اتباع گفت، اما وضعيت اساسي از نظر او در اين حكومت همان شهروند بودن است كه از حق پيشيني و مقدم فرد بر دولت و جامعه ناشي ميشود.
بهباور دکتر احمدی: «اين بحث تا حدودي بهدليل ورود حكمتيار بهعنوان رهبر يك جريان نسبتا تأثيرگذار اهميت دوچندان يافته است. دو چندان از آن جهت که واژهی شهروند و تفاوت آن با تبعه از اهميت بنيادين و ذاتي برخوردار است».
آقای احمدی در شرح مورد بالا اضافه میکند: «شهروند، ترجمهی فارسي واژهی انگليسي citizen است. درحاليكه تبعه ترجمهی فارسي واژهی subject است. بر اساس توضيحاتي كه داده شد، واژهی شهروند ربطي به شهر و روستا بهمعناي عرفي آن ندارد، بلكه بر حسب اين تعريف يك روستايي به همان اندازه شهروند است كه يك شهري». دکتر احمدی در قسمت دیگری از یادداشت فیسبوکیاش در مورد شهروند و تبعه نوشته که: «زیربنای صلح که میتواند نقطهی پایانی بر هر نوع سلطهطلبی و برتریجویی قومی تحت هر عنوانی از جمله عنوان اکثریت، سابقهی تاریخی و فرهنگی بگذارد شهروندی و حقوق ناشی از آن است».
قنبرعلی تابش ، شاعر، به این باور است که کسانی که مفهوم تبعه را بر شهروند ترجیح میدهند در واقع به فرهنگ سیاسی سنتی گرایش دارند و نوعی نگاه امارتی/ سلطنتی در اندیشهی سیاسیشان نهفته است.
آقای تابش نوشته: «در فرهنگ سیاسی شهروندی (Citizenship) بین تمام شهروندان برابری ذاتی و مطلقی حکمفرما است. هیچکسی حق برتریطلبی در حوزهی حقوق شهروندی و امتیازات و مسئولیتهای اجتماعی برای خود قائل شده نمیتواند».
تابش به نکتهی دیگری اشاره میکند که نشان میدهد در قانون اساسی افغانستان نیز از واژهی تبعه استفاده شده است و از آن بهعنوان یک مشکل اساسی یاد کرده است. آقای تابش این مورد را از ابهامات و پارادوکسهای قانون اساسی جدید کشور دانسته است.
در این میان اما امرالله صالح وزیر دولت در امور اصلاح نهادهای امنیتی، در واکنش به اظهار نظر حکمتیار در مورد تبعه و شهروند بهصورت کنایهآمیزی نوشته: «من «شهروند» افغانستانام. از حقوق شهروندیام باخبرم، میدانم و برای حراست و احقاق آن مبارزه میکنم. تمام سلطهگراها (دکتاتورها) و مطلقگراها خوش دارند ملت را رعیت و تبعه خطاب کنند. وجود همین تفکر حاکمیت مافوق در برابر رعیت پایین است که تا حال فاجعه آفریده است. شهروند شدن اولین گام در راستای ایجاد دسترسی مساوی به فرصتهای ملی است. وقتی یک سلطهگرای ناکام حق شهروندی را انکار میکند ناشی از ضعف درک و گرامر لسان نیست. این همان صدای نهفته و اصلی اوست که بیرون میآید. تعجب نکنید. بیدار باشید و مبارزه کنید».
کاربری بهنام نصرت صمیمی نیز نوشته که شهروند و «تبعه» یکسان نیست، او مفهوم شهروند در نظام کنونی بریتانیا را حجتی بر این مدعایش آورده و نوشته: «هر شهروند «تبعه» هست، اما حتمی نیست هر «تبعه» شهروند باشد. بهگونهی نمونه، بریتانیا شش گونه «تابعیت» دارد:١- شهروند بریتانیا ٢- شهروند بریتانیایی سرزمینهای برونمرزی ٣- شهروند بریتانوی برونمرزی ٤- سوبژکت بریتانوی ٥- شهروند بریتانیا (برونمرزی) ٦- فرد دارای پشتیبانی بریتانیا. هرچند بریتانیا مانند هر کشور دیگر دارای یک «تابعیت» است، اما شهروندان گوناگون دارد، حتا برخی «اتباعش» هیچگونه شهروند بریتانیا نیستند».
عمدهی کاربران شبکههای اجتماعی با اظهار حیرت از برداشت حکمتیار از واژهی شهروند، پرسیدهاند که «او چهطور با این اندازه از سواد، 118 اثر نوشته است؟» اما برخی نیز معتقدند که سخنان آقای حکمتیار در این مورد، آگاهانه و بهصورت تلویحی برای بیان نوع دیدگاه سیاسیاش بوده.