میثم مهریار
مذاکرات کابل–واشنگتن بر سر توافقنامهی امنیتی میان دو طرف هنوز در بنبست است. اصرار آمریکاییها بر امضای این توافقنامه و بازی کرزی با این موافقتنامه با وضع پیششرطها، کماکان ادامه دارد.
موضع رسمی آمریکاییها پس از تعین شرط زمانی برای امضای این توافقنامه، بررسی گزینهی صفر است. اما دیپلماتهای این کشور از مجاری مختلف هنوز هم ابراز امیدواری کردهاند که این توافقنامه میان کابل-واشنگتن به امضا برسد. از اینرو اعلام موضع رسمی آمریکا نشان دهندهی بحثی است که امریکاییها راههای بدیل برای افغانستان پس از 2014 را بررسی میکنند، اما حقیقت مسلم این است که مقامهای واشنگتن هنوز هم امیدوارند که این توافقنامه به امضا برسد و حضور نیروهای نظامی این کشور در افغانستان قانونی شود. از اینرو، بخش بزرگی از آنچه که در رسانههای غربی یا در اظهارنظرهای دیپلماتها و نمایندههای سنای آمریکا تبارز داده میشوند، فشار و امیدواری است که همآهنگ با دستگاه سیاسی خارجی و سازمانهای امنیتی آمریکا ابراز میشوند. اما اعمال فشار بر کرزی چه از سوی رسانههای غربی یا دیپلماتهای این کشور، به معنای کنار گذاشتن «گزینهی صفر» نیست. برای مقامهای واشنگتن به همان اندازه که امضای این توافقنامه مهم است، نزدیک شدن به موعد خروج گزینهی صفر را نیز برای امریکاییها الزامی میکند. آمریکا برای حفظ وجههی بینالمللی نیاز به توجیه حضور نظامیاش در افغانستان دارد. عدم امضای این توافقنامه میتواند حضور نیروهای نظامی آمریکا را با چالشهای حقوقی و قانونی فراوان روبهرو کند. از اینرو، آمریکاییها در صورت ادامهی بنبست در مذاکرات توافقنامهی امنیتی، ملزم به خروج کامل خواهند شد.
گزینهی صفری هرچند که به عنوان یکی از دو گزینهی غالب در روابط 10 سال آیندهی افغانستان و آمریکاست، اما این گزینه مهمترین وجههی منفی اش این است که طرفداران اندک دارد. در آمریکا بزرگترین طرفدار گزینهی صفری، شهروندان این کشورند که هنوز آمار دقیق طرفداران این گزینه در دست نیست و دسترسی به تعداد موافقان و مخالفان گزینهی صفری نیز ناممکن است. دومین لایه از طرفداران گزینهی صفری، لایهی زیرزمینی است که در سطوح سیاسی، امنیتی و اقتصادی این کشور ممکن است فعال شوند. جمهوریخواهان میتوانند قدرتمندترین نیروی این لایهی زیرزمینی باشند که هنوز رسماً گزینهی صفر را سیاست رسمی در قبال افغانستان تعریف نکردهاند. از اینرو، جمهوریخواهان در حالی که میتوانند از بحث توافقنامهی امنیتی و گزینهی صفر برای کاهش نفوذ و محبوبیت دموکراتها در آمریکا بهره ببرند، هنوز تصمیم رسمی و اجرای پنهانی علیه پالیسی اوبامای دموکرات را ندارند. جان مککین، بانفوذترین سناتور جمهوریخواه و رقیب اوباما عملاً از امضای توافقنامهی امنیتی با کابل حمایت کرده و چندی قبل به عنوان مأمور رایزنی برای امضای این توافقنامه به افغانستان سفر کرد.
در افغانستان نیز مخالفان و موافقان امضای این توافقنامه و گزینهی صفری کاملاً مشخص است. مردم افغانستان با یک صدا به گزینهی صفری «نه» گفتند. جرگهی مشورتی با ضریب صد درصدی به امضای توافقنامهی امنیتی با آمریکا رای داد. این بزرگترین پشتوانهی توافقنامهی امنیتی و گستردهترین نیروی ضدگزینهی صفری است، اما چالش بزرگ در برابر ارادهی مردم، مناصب و مناسکاند که در قدرت و اجرای تصامیم نقش دارند. همین اکنون رییس جمهور افغانستان با منصب و مناسکی که برای اتخاذ تصامیم بزرگ از لحاظ اداری و قانونی وجود دارد، ارادهی مردم را به چالش کشانده است و به تنهایی ترازوی خیر و شر مردم افغانستان را در دست گرفته و با مقیاس خودش وزن و با متر خودش گز میکند.
رییس جمهور افغانستان از این منظر بزرگترین مخالف توافقنامهی امنیتی تاکنون و جدیترین حمایت کنندهی گزینه صفری است. علاوه بر اینکه جریانهای افراطی بنیادگرا و مراکز آموزشی و مذهبی وابسته به ایران و پاکستان نیز مخالفان امضای توافقنامهی امنیتیاند، رییس جمهور تأثیرگذارترین فرد افغانستان بر آیندهی مناسبات کابل-واشنگتن است. تصمیم رییس جمهور برای رد توافقنامهی امنیتی و مجبور کردن آمریکا به گزینهی صفر، نقطه ضعفی است که صلاحیتهای قانونی و ساختارهای سیاسی در افغانستان آن را مشروعیت بخشیدهاند. از اینرو، رییس جمهور میتواند به تنهایی تا چند ماه دیگر این توافقنامه را در بنبست نگهدارد یا از امضای آن خودداری کند.
اما امیدواری برای شکستن دژ رییس جمهور نیز قدرتهای پراکنده در اطراف رییس جمهور و ساختار اداری و سیاسی اطراف ارگ است. همین اکنون، به استثنای رییس جمهور، اکثریت مقامهای حکومتی و رهبران سیاسی و قومی افغانستان خواهان امضای توافقنامهی امنیتی با آمریکااند. اما چالش بزرگ در برابر اعمال نفوذ بر تصامیم رییس جمهور، رفاقت و مناسباتیاند که این نیروهای پراکنده به صورت جداگانه با رییس جمهور دارند. این نیروها با وجود اینکه مخالف مخالفت رییس جمهور با توافقنامهی امنیتیاند، اما در عمل هنوز هم موضع رسمی اکثریت آنان سکوت در برابر تصامیم رییس جمهور بوده است. این سکوت ناشی از امیدواری در تغییر موضع رییس جمهور است. اگر چنانکه موضع رییس جمهور همچنان تکیه بر پیششرطهای غیرعملی و بهنحوی مخالفت با امضای توافقنامهی امنیتی باشد، و آنگاه تشت رسوایی و دورنگی مقامهای افغانستان نیز از بام خواهد افتاد و رییس جمهور با مخالفتهای شدید اعضای کابینهی خود روبهرو خواهد شد.
هرچند که اکثریت مقامهای کابینهی کرزی هنوز هم ساکتاند، اما آرام آرام این سکوت شکسته خواهد شد و بسیاری از وزیران کابینه و اعضای مجلس نمایندگان مانند عمر داوودزی، اسپنتا، وزیر دفاع، رییس سنا، والی هرات و رهبران سیاسی و قومی و… خواهان امضای توافقنامه خواهند شد.
حالا با توجه به آرای مثبت مردم افغانستان، مقامهای سیاسی و حکومتی این کشور و سیاست رسمی آمریکا در قبال امضای توافقنامهی امنیتی، رییس جمهور افغانستان روزبهروز تنهاتر خواهد شد. وابستگی جدی مقامهای سیاسی افغانستان به روابط قومی و مردمی، کاسهی صبر آنها را لبریز خواهد کرد و علم مخالفت با تصامیم رییس جمهور بلندتر خواهد شد. در این صورت، یکی از احتمالات قطعی این بنبست، انزوای رییس جمهور و تنها ماندن او در موضعی که صرفاً خود او میخواهد، خواهد بود.