عابر شایگان
بهتازگی یکی از مهرههای درشت حکومت دوران حامد کرزی، خاطرات سیاسی و تحولات حساس تاریخی این دوران را نوشته است. عصر روز یکشنبه، این کتاب در دفتر انستیتوت مطالعات استراتژیک افغانستان با حضور چهرههای سیاسی و فعالان فرهنگی، نقد، بررسی و رونمایی شد.
خاطرهنگاری سیاسی در افغانستان چندان معمول نیست. شمار افراد و کتاب خاطرات سیاسی در این کشور در حد چند عدد تکرقمی است. «سیاست افغانستان؛ روایتی از درون» یکی از اینها است؛ کتاب خاطرات سیاسی سیاستمدار 64 سالهیی که خودش را از چهرههای کمشمار لیبرالدموکرات در افغانستان میداند. این کتاب را داکتر رنگین دادفر سپنتا، وزیر خارجه و مشاور شورای امنیت دوران حکومت کرزی نوشته است.
کتاب، داستان خانزادهیی را روایت میکند که از کرخ هرات میآید و پس از پیمودن فرازوفرودهای زیاد زندگی، به درجات بلند سیاسی میرسد. داکتر اسپنتا پس از تاسیس دولت جدید در افغانستان، در سال 2005 با دعوت رسمی از آلمان به افغانستان میآید و بهعنوان استاد در دانشگاه کابل فعالیتاش را آغاز میکند. سپس مشاور رییسجمهور کرزی در امور بین المللی میشود و سرانجام در سال 2006 از مجلس نمایندگان رای اعتماد میگیرد و بهعنوان وزیر خارجهی افغانستان گماشته میشود. از این سال بهبعد او در سمتهای مشاور امور بینالمللی، مشاور شورای امنیت ملی و یکی از نزدیکتیرین چهرههای سیاسی به رییسجمهور کرزی بوده است. طوریکه هرزمانی آقای کرزی، سخن از امور کشور میزند، میگوید: «اسپنتا صاحب شاهد است».
سنجر سهیل، یکی از منتقدان این کتاب می گوید که از ویژگیهای مهم این اثر، توصیف خوب از شخصیتها است: «مثلاً در مورد کرزی، که چگونه یک شخص متناقض است. یک شخص صلحجو، خشونتگریز، و در عینحال محافظه کار و گاهی وقت بهشدت قبیلوی.»
به گفتهی آقای سهیل، برخلاف معمول که سیاست مداران در خاطرهنویسی، گذشتهی سیاسی خود را انکار میکنند، دوکتور اسپنتا گذشتهی سیاسیاش را انکار نکرده و در مواردی بهسختی به افکار گذشتهی خود می پردازد و اشتباهاتش را می پذیرد.
همزمان با این، دکتور نصیراحمد اندیشه، معین وزارت امور خارجه میگوید که یکی از خلاهای اساسی فرهنگ سیاسی و دولتداری در افغانستان، ننوشتن خاطرات و تحلیل زمان ماموریت است که تا اندازهیی این خلا را کتاب دوکتور اسپنتا پر کرده است.
بهباور دوکتور اندیشه، این کتاب هرچند جسته و گریخته اما صادقانه تمایلات سیاسی و آرمانهای نویسنده را بازگو میکند: «نویسنده در بین کتاب در هربار ذکر کردن از تمایلاتاش بهسرعت به نفع آن میپردازد و خودش را از گرایشهای ایدیولوژیک انقلابی بریده میداند و بهحیث یک دموکرات و اصلاحطلب وارد مرحلهی دوم زندگیاش میشود».
اینکه آقای اسپنتا بهعنوان یکی از بلندپایهترین مقام حکومت پیشین افغانستان که در معادلات و تحولات مهم این کشور حضور تاثیرگذار داشته و از اطلاعات محرم آگاه بوده، چقدر توانسته از آن برای مخاطبانش در این کتاب بنویسد، دوکتور اندیشه میگوید: «نویسنده به افشای موضوعات محرم و جنجالبرانگیز سیاسی آن دوره بهصورت گسترده نپرداخته اما بازهم برای مخاطبان بازگویی پارهیی از حقایق تلخ و دشوار در بحثهای پشت پرده پراهمیت است».
به گفتهی منتقدان در این کتاب، تناقضات جدی سیاست خارجی و حکومتداری افغانستان بهطور آشکارا روشن می شود و نویسنده شخصیت افراد و سرانجام دور باطل تلاشهای بیثمر روند صلح را به زیبایی بیان کرده است.
