زهرا جویا
پس از سرنگونی رژیم طالبان در افغانستان، در سال 2008 آوازهی فیلمی زیر عنوان «بودا از شرم فروریخت» در افغانستان و شماری از کشورهای جهان، طنینانداز شد؛ فیلمی که محصول مشترک ایران و فرانسه بود و حنا مخملباف آن را کارگردانی کرده بود. نیکبخت نوروزی مشهور به بختی، دختر 6 سالهیی است که نقش مرکزی را در این فیلم دارد.کارگردان فیلم «بودا ازشرم فروریخت» تاکنون 18 جایزهی بین المللی را از آن خود کرده است.
نقش بختی در این فیلم بسیار برجسته است. تلاشهای او برای اینکه چگونه در دنیایی زنستیز، برای آیندهی روشنتری یک قدم به جلو میرود و چگونه مسیری را برای رفتن به مکتب پیدا کند، کلیت روایت این فیلم را ساخته است.
حنا مخملباف، فیلمساز ایرانی، در این فیلماش تلاش کرد که وضعیتی خشونتپرور کودکان افغان را به تصویر بکشد و نسبت به عواقب جنگ و ویرانیها در افغانستان به کشورهای جهان و افغانستان هشدار دهد.
بختی در فیلم بودا از شرم فروریخت، در همان ابتدا یک دغدغهی بزرگتر از همسن وسالاناش داشت؛ دغدغهی یادگیری.
پس از ساخته شدن این فیلم، بختی برای دیگران فراموش شد، اما خودش راه دشواری را برای رسیدن به آرزوهایش را شروع کرد.
نیکبخت اکنون 18 سال سن دارد؛ دختری آرام و درسخوانی که امسال صنف دوازدهم را در مکتب «شیرین هزاره» در ولایت بامیان تمام کرده است. نیکبخت میگوید در فیلم «بودا از شرم فروریخت» نقش او نقش دختری بود که در یک جامعهی مردسالار، بهدنبال تهیهی کتابچه و قلم و در جستوجوی یک آیندهی روشن تلاش میکند.
او گفت وقتی که در این فیلم بازی کرد، دختر خردسالی بود. اما تلاش او برای یافتن راهی جهت رفتن به مکتب، واقعی بود.
«بختی» اکنون در یک خانوادهی 9 نفری که تنها نانآور آن پدرش است، در منطقهی درهی فولادی ولایت بامیان زندگی میکند. شغل پدرش دهقانی است.
از نیکبخت پرسیدیم که چگونه در فیلم «بودا از شرم فروریخت»، کار کرد و چه کسی از او دعوت کرد تا در این فیلم پرآوازه کار کند، گفت: «آن سالها خیلی خرد بودم. در مغارههای کنار بودا بودوباش داشتیم، آقای مخملباف در فیلم من را انتخاب کرد. اما این را که چرا من انتخاب شدم، نمیدانم.»
او افزود که این فیلم در مدت 7 ماه تکمیل شد. سازندهی فیلم در روزهایی که بختی با او کار میکرده حدود 250 افغانی در روز به او دستمزد داده است.
بختی به گفتهی خودش به انترنت و شبکههای اجتماعی دسترسی ندارد و از اینکه چقدر عکسهای او در شبکههای اجتماعی در میان کاربران دستبهدست شده معلومات ندارد. اما گاهی دوستانش برای او تعریف کردهاند که تصویرهایش در «انترنت» منتشر شده و کاربران شبکههای اجتماعی به او لقب قهرمانی دادهاند.
او در اشاره به دشواریهای زندگیاش میگوید سه سال قبل زمانی که او صنف نهم مکتب بود یک خواهرش را از دست داد. بختی میگوید که نمیتواند مرگ خواهرش را فراموش کند، چون او را بهدلیل فقر و تنگدستی روزگار از دست داده است. وی گفت: «خواهرم به بیماری سرطان گرفتار بود، ولی ما پول کافی نداشتیم که او را تداوی کنیم. مرگ خواهرم تاثیرات بسیار منفی روی زندگی همهی خانواده بهویژه من گذاشت. وقتی دیگر خواهرم در کنارم نبود، تصمیم گرفتم که دیگر به مکتب نروم و برای بهبود زندگی کار کنم، اما پدر و مادرم تلاش کردند که من به درسهایم ادامه بدهم.»
هرچند که بختی در ششسالگی از خشونت علیه کودکان بهویژه کودکان دختر در جامعهی خشونتمحور افغانستان، به مخاطبانی که اکثریت کشورهای حامی حقوق بشر و حقوق زن هستند، آگاهی داده است. با اینحال هنوز هم بختی با ممانعتها و سنگاندازیهای برخی از اعضای خانواده و اقواماش مواجه است.
او میگوید: «گاهی برخی از فامیلهای ما برایم ممانعت ایجاد میکنند، گاهی پدرم را ترغیب میکنند که به دخترش اجازهی مکتب رفتن را ندهد. بهقول آنان دختر نباید درس بخواند. من بهخاطر فیلمی که در آن نقش بازی کردم، چندین بار تهدید شدم، اما به اینزودی تسلیم نمیشوم. آرزو دارم که در آینده کارگردان یک فیلم شوم».
تمام تلاش بختی (نیکبخت) تاکنون این بوده که درسهای مکتباش را تمام کند. او اکنون از حکومت افغانستان، وزارت معارف و حکومت محلی بامیان میخواهد که او را کمک کنند تا بتواند به درسهایاش ادامه بدهد.
بختی در مورد رفیقاش «عباس»، پسر بچهیی که در فیلم گاهی برای بختی از روی کتاباش قصه میخواند و گاهی او را بهدلیل نداشتن سواد طعنه میداد، گفت: «از عباس خبر ندارم کجاس.، نمیتوانم در جامعهی سنتی با او ارتباط بر قرارکنم، هرچند که دلم میخواهد یکبار دیگر او را بهعنوان دوست دوران کودکیام بیبنم. ولی ممکن نیست.»