افراط‌‌ گرایی در دارالعلوم‌های هرات

گزارشی از: سیدحسن انوری، بابر ایتوک، حمید فرهادی
به‌دنبال بازداشت یک متهم از دارالعلوم عالی هرات در ماه اسد امسال به‌اتهام دست داشتن در هراس‌افکنی، رسانه‌ها و کاربران شبکه‌های اجتماعی، مرکزها و مدرسه‌های دینی را به ترویج افراطیت متهم کرده و خواهان نظارت جدی از این مرکزها شدند.
این در حالی است که مسوولان وزارت حج و اوقاف کشور و ریاست معارف هرات پیش از این رویداد از موجودیت نهادهای غیررسمی دینی در هرات ابراز نگرانی کرده بودند.
فیض محمد عثمانی وزیر حج و اوقاف کشور دو سال پیش در سفری به ولایت هرات، پذیرفته بود که در مدرسه‌های غیررسمی دینی هرات، افراط‌‌‌گرایی ترویج می‌شود و عبدالرزاق احمدی، رییس معارف هرات نیز صحبت‌های آقای عثمانی را تأیید کرد.
چرا دارالعلوم‌های هرات به افراط‌‌‌گرایی دینی متهم‌اند؟
برای واکاوی و یافتن پاسخ به این پرسش، به 11 دارالعلوم در مرکز شهر هرات سر زده و از چگونگی فعالیت آنان خواهان اطلاعات شدیم.
در این پژوهش، چند پرسش به‌عنوان پرسش‌های کلیدی از مسوولان، استادان و طلبه‌های دارالعلوم‌ها مطرح شده و نیز دیدگاه شماری از آگاهان دینی، شهروندان و مسوولان ریاست معارف و ریاست ارشاد، حج و اوقاف هرات گرفته شده است.
دارالعلوم‌هایی که پاسخ‌گو نیست
از مجموع 11 دارالعلومی که از چگونگی فعالیت آن خواهان اطلاعات شدیم، دو دارالعلوم «دارالعلوم عالی هرات» و «دارالعلوم مولانا عبدالرحمن جامی» از دادن اطلاعات خودداری کرد و دو دارالعلوم دیگر«دارالعلوم هرات» و «دارالعلوم امام فخرالدین رازی» اگرچه مسوولان آن مصاحبه کردند، اما اجازه‌ی مصاحبه با استادان و طلبه‌ها را ندادند.
دارالعلوم عالی هرات: این همان دارالعلومی است که مأموران امنیت ملی برای گرفتاری یک متهم وارد آن شدند. دارالعلوم عالی هرات جزء دارالعلوم‌های خصوصی است و نزدیک به 50 سال سابقه‌ی فعالیت دارد.
این دارالعلوم توسط مولانا جلیل‌الله مولوی‌زاده و پسرانش اداره می‌شود. مولانا جلیل‌الله مولوی‌زاده در زمان حاکمیت طالبان به حیث سرپرست دادگاه عالی و دادستانی کل کار کرده است. او هم‌چنان در زمان حکومت برهان‌الدین ربانی، وزیر معارف افغانستان بود.
به گزارش خبرگزاری«هشدار» مولانا جلیل‌الله مولوی‌زاده با ملا محمدعمر، رهبر پیشین گروه طالبان ارتباط نزدیک داشته و در نشست‌های مهم این گروه شرکت کرده است.
ظاهراً تمامی افرادی که در این مرکز درس می‌خوانند با هزینه‌ی شخصی مولوی جلیل‌الله تأمین می‌شوند. ادعاهایی نیز مبنی بر سرازیرشدن صدها هزار دالر به این مرکز دینی از سوی عربستان وجود دارد، هرچند هیچ منبع مستقلی آن را تأیید نکرد.
این مرکز سابقه‌ی تکفیر و مرتد شماردن چندین فرد را نیز در کارنامه‌اش دارد. در آخرین مورد، دارالعلوم هرات، احمدضیا رفعت، استاد دانشگاه کابل را به‌دلیل چاپ مجموعه‌ی شعری‌«رفتن رسیدن نیست» متهم به کفرگویی کرد و خواهان اخراج وی از دانشگاه شد.
برای انجام مصاحبه با مسوولان و استادان این مرکز چندین‌بار تلاش کردیم اما تلاش‌های‌مان بی‌نتیجه ماند. نخستین‌بار پس از آن‌که وارد ساختمان آن شدیم، فردی با ما مقابل شد و خود را مصطفی احسان، استاد این دارالعلوم معرفی کرد. وی پس از بازجویی، وعده‌ داد که بعد از هماهنگی با مسوولان، زمان مصاحبه را تنظیم می‌کند اما دو روز بعد هنگامی که دوباره تماس گرفتیم، او جواب رد داد. با اصرار بیشتر او گفت: «شما در نقش خبرنگار، کار امنیت ملی را می‌کنید».
مردم محل در مورد این دارالعلوم گفته‌های متفاوتی دارند. شماری از مردم از این دارالعلوم ابراز رضایت کرده و عملکرد آن را موثر دانستند اما برخی دیگر فعالیت‌های این مرکز دینی را مشکوک ‌خواندند.
خواستیم در مورد گمانه‌های موجود به دارالعلوم عالی هرات با ریاست امنیت ملی این ولایت نیز گفت‌وگویی داشته باشیم اما مسوولان این اداره گفت که اجازه ندارند در این زمینه گفت‌وگو کنند.
دارالعلوم مولانا عبدالرحمن جامی: این مدرسه در غرب شهر هرات موقعیت دارد. برای دریافت اطلاعات از چگونگی فعالیت آن چندین‌بار با مسوولان آن تماس گرفتیم اما سرانجام جواب رد دادند. این مرکز نیز به صورت خصوصی فعالیت می‌کند و جواز فعالیت ندارد.
هرچند اطلاعات موثقی از فعالیت این دارالعلوم بدست نیاوردیم، اما باشندگان حوالی این مرکز از چگونگی فعالیت آن انتقاد کردند. آنان ‌گفتند که مسوول این مرکز هر از گاهی در خطبه‌های نماز جمعه، مردم را علیه نظام فعلی کشور تشویق می‌کند.
یک باشنده‌ی محل مشروط بر افشا نشدن اسمش گفت: کسانی که به این دارالعلوم رفت و آمد می‌کنند، افراد بومی نیستند و این که چه‌کارهایی انجام می‌دهند، معلوم نیست.
دارالعلوم مولانا عبدالرحمن جامی از جمله دارالعلوم‌های به شمار می‌رود که نیازهای مالی آن توسط مردم تمویل می‌شود. یک باشنده محل گفت: «روزهای جمعه در صف‌های نماز، پتو می‌گردانند و خواهان پول می‌شوند، اما چون مردم محل فقیرند، مبلغ آن‌چنانی جمع نمی‌شود که تمام مصارف این دارالعلوم را تامین کند».
دارالعلوم هرات: یکی از بزرگترین مرکز دینی در هرات است که در ولسوالی انجیل هرات موقعیت دارد. مسوول این دارالعلوم مفتی محمد سرور نام دارد. وی از مولوی‌های شناخته‌شده و مطرح هرات است.
هنگامی‌ که وارد خانه‌ی مسوول دارالعلوم هرات شدیم، قبل از مصاحبه از ما پرس‌وجوهایی زیادی کرد و پرسش‌های مصاحبه را خواست. مسوول دارالعلوم هرات پس از آن‌که نگاهی به پرسش‌ها انداخت، ناگهان به یکی از آن گیر داد. آن هم به این پرسش«چندی پیش ماموران امنیت ملی به دارالعلوم عالی هرات وارد شدند و یک‌تن را به اتهام هراس‌افکنی بازداشت کردند، به نظر شما چنین اتهام‌هایی به مراکز دینی چقدر واقعیت دارد؟». آقای سرور به تکرار پرسید که منظور ما از طرح این پرسش چیست و در ادامه افزود: «سوال‌های شما از توان یک خبرنگار بالاست».
سرانجام با تلاش‌های فراوان و بحث و گفت‌وگو، مسوول دارالعلوم هرات اجازه‌ی مصاحبه داد. مولوی سرور اما اجازه‌ی ضبط صدا نداد: «من جواب می‌دهم و شما بنویسید».
مسوول دارالعلوم هرات گفت که مصارف این مرکز توسط مردم تمویل می‌شود. این مرکز 12 سال سابقه‌ی کاری دارد و اکنون 500 طلبه‌ی پسر و 500 طلبه‌ی دختر در آن مصروف فراگیری علوم دینی هستند. 30 استاد در این مرکز وجود دارد که 18 تن آن زنان‌اند و نصاب آموزشی معارف افغانستان در آن تطبیق می‌شود.
مولوی سرور ادعای ترویج افراط‌گرایی و تندروی دینی را از سوی مراکز دینی و به‌ویژه دارالعلوم عالی هرات، رد کرد و گفت که شماری از افراد با مراکز دینی خصومت دارند و شایعه‌پراکنی می‌کنند.
مولوی محمد سرور پس از آن‌که به هرسوال به‌طور مختصر پاسخ ‌داد، در اخیر گفت که برای مصاحبه با استادان و طلبه‌ها باید 15 روز بعد مراجعه کنیم.
باشنده‎های محل اما از این دارالعلوم به شدت ناراض به نظر می‌رسند. علی‌احمد می‌گوید که برادر کوچکش چندسالی در این دارالعلوم درس خوانده است. وی به نقل از برادرش گفت که در این مرکز تصویرهای خشن و ترسناک صحنه‌های جنگ به دانش‌آموزان نشان داده می‌شود و کسانی را که علیه طالب و داعش می‌جنگند، کافر می‌خوانند.
وی گفت که باری هشت نفر از اعضای این دارالعلوم به گروه داعش پیوستند و در پی آن برخی از مردم محل به کودکان و جوانان‌شان اجازه رفتن به این دارالعلوم را ندادند. علی احمد گفت این‌که هشت نفر از طلبه‌ها به داعش پیوستند هیچ وقت رسانه‌ای نشد و دولت هم هیچ واکنشی نشان نداد.
یکی دیگر از باشندگان محل نیز گفت که رابطه‌ی مردم با دارالعلوم هرات قطع است. او افزود که در گذشته‌ها مردم در آن‌جا نمازجماعت می‌خواندند اما حالا آن‌ها اجازه نمی‌دهند که مردم حتا در نماز جماعت اشتراک کنند: «کسانی که می‌خواهند در آن‌جا وارد شوند یک کارت مخصوص دارند و حتا برای طلبه‌ها اجازه داده نمی‌شود که شبانه به خانه‌های‌شان بروند.»
دارالعلوم‌ امام فخرالدین رازی: این مرکز در غرب شهر هرات موقعیت دارد و از جمله‌ی مراکز دینی خصوصی است. برای انجام مصاحبه، زیاد تقلا کردیم و آخیر موفق شدیم که با مسوول و یکی از استادان آن وقت مصاحبه کنیم.
سیدهاشم شهیدزاده، مسوول دارالعلوم امام فخرالدین رازی می‌گوید که در این مرکز 50 الی 60 طلبه درس می‌خوانند. این مرکز نیز به قول مسوولان آن، توسط مردم تمویل می‌شود.
مسوول این مرکز می‌پذیرد که بعضی مراکز دینی تندرو اند اما می‌گوید که تلاش می‌کند جلو نفوذ چنین افرادی را در این مرکز بگیرد.
مسوول این مرکز نیز اجازه‌ی مصاحبه با استادان و طلبه‌هایش را نداد. مردم محل اما از این دارالعلوم ابراز رضایت می‌کنند. بیشتر آنان گفتند که استادان و طلبه‌های این مرکز دینی هرچند از همان محل نیستند، اما با مردم برخورد ملایمی دارند.
به باور کارشناسان، عدم پاسخ‌گویی دارالعلوم‌ها ریشه در کارهای پشت پرده و پنهانی آنان دارد.
سیدمسعود حسینی، استاد دانشگاه هرات می‌گوید دلیل عدم پاسخ‌گویی این دارالعلوم‌ها می‌تواند کارهای پشت‌پرده و پنهانی آنان باشد که می‌هراسند اگر وارد گفت‌وگو شوند از لابلای صحبت‌های‌شان فاش شود.
عزیز نیکیار روزنامه‌نگار می‌گوید: یکی از دلایلی که اجازه نمی‌دهند کسی وارد دارالعلوم‌ها شود احتمالاً این است که در آن‌جا آموزش‌های نظامی وجود دارد: «حتی بارها گزارش شده از مدارس دینی سلاح، بمب‌افکن و ابزار جنگی بدست آمده است».
نیکیار افزود که چندی پیش دو طلبه‌ی یک مدرسه دینی در هرات به یک پاسگاه امنیتی حمله کرده بودند.
امین الله امین، آمر امنیت فرماندهی پولیس هرات با تایید این خبر گفت: این افراد مربوط به دارالعلوم «حضرت علی» در ولسوالی گذره بوده‌ که پس از شلیک به یک پاستگاه امنیتی در فلکه «اسپین ادی» بازداشت شدند.
دارالعلوم‌هایی که ثبت‌ نیستند
از جمع 11 دارالعلومی که در این پژوهش به آن پرداخته شده، تنها «دارالعلوم فخرالمدارس» و «دارالعلوم جامع» به صورت رسمی و در چهارچوب وزارت معارف فعالیت می‌کند و سه دارالعلوم دیگر «دارالعلوم غیاثیه»، «دارالعلوم هرات» و «احیاء العلوم» ثبت شده‌اند ولی از سوی دولت تمویل نمی‌شوند و باقی آنان ثبت ریاست معارف و ریاست ارشاد و حج و اوقاف نیستند و یا هم از نصاب تعلیمی وزارت معارف پیروی نمی‌کنند.
مسوولان این دارالعلوم‌ها می‌گویند که دوست ندارند ریاست معارف در نصاب آنان دخالت کند، زیرا آنان می‌خواهند به صورت آزادانه و آنچه را که خودشان خوب تشخیص دهند، تدریس کنند.
محمد شفیق انصاری مسوول دارالعلوم عالی انصار می‌گوید که نصاب تعلیمی ریاست معارف در خصوص مراکز دینی محدودیت دارد و از آن‌جای که مرکز دینی انصار نیازمند تمویل مالی دولت نیست، نظارت و برسی دولت را هم نمی‌خواهد.
ریاست معارف و ریاست حج و اوقاف هرات نیز می‌پذیرد که شمار زیادی از دارالعلوم‌های ولایت هرات در این ریاست ثبت نیستند و حاضر هم نمی‌شوند جواز فعالیت دریافت کنند.
عبدالرحمن عزیزی، آمر تعلیمات اسلامی ریاست معارف هرات می‌گوید که از جمع تمامی مراکز و مدارس دینی در هرات تنها 35 مرکز دینی در ادارۀ معارف هرات ثبت بوده که تنها پنج مرکز آن خصوصی است.
در همین حال، عبدالرزاق احمدی، ثبت نبودن این مراکز دینی را نگران کننده خواند اما افزود که ریاست معارف برای ثبت عمومی این دارالعلوم‌ها به نیرو و امکانات بیشتر نیاز دارد.
مسوولان ریاست ارشاد حج و اوقاف نیز می‌پذیرند که این اداره توانایی برسی و ارزیابی از چگونگی فعالیت دارالعلوم‌های خصوصی را ندارد. سید عبدالواحد عاصمی رئیس اداره‌ی حج و اوقاف هرات می‌گوید که نبود امکانات و کمبود پرسنل سبب شده است که آنان نتوانند جهت ثبت و ارزیابی دارالعلوم‌های خصوصی اقدام کنند.
عربستان، پاکستان و ایران؛ منابع مالی دارالعلوم‌ها؟
با افزایش شمار مراکز و مدارس دینی در هرات، یکی از پرسش‌های عمده، منابع مالی آنان است. مسوولان دارالعلوم‌های خصوصی هرات می‌گویند که منابع مالی آنان توسط مردم تمویل می‌شود. «مرکز علمی صادقیه» یکی از این دارالعلوم‌ها است. مسوول آن می‌گوید منبع مالی این مرکز از «خُمس» و «ذکات» بدست میاید.
مسوولان دارالعلوم‌های«انصار»، «احیاء العلوم»، «امام فخرالدین رازی»، «دارالعلوم هرات» نیز می‌گویند که «افراد خیر» و مردم محل پول مورد نیاز این دارالعلوم‌ها را می‌پردازند و بخشی از منبع مالی دارالعلوم غیاثیه نیز به‌گونه‌ای توسط دولت و نیم دیگر آن توسط مولوی خداداد صالح، مسوول دارالعلوم پرداخته می‌شود.
اما گفته‌هایی وجود دارد که اکثر مراکز و مدارس دینی از سوی کشورهای عربستان، ایران و پاکستان تمویل می‌شود و در راستای منافع این کشورها فعالیت می‌کنند.
علی کاوه، جامعه‌شناس به این باور است که دارالعلوم‌‌ها تنها با کمک مردم اکتفا نمی‌توانند. او معتقد است تعمیرهای بزرگ و اعاشه آنها که به میلیون‌ها افغانی می‌رسد، به یک منبع مالی خیلی قوی نیاز دارد. مردم توانایی پرداخت این پول را ندارد. آقای کاوه می‌گوید شواهد و اسنادی وجود دارد که برخی دارالعلوم‌‌ها سالانه از کشورهای و سازمان‌های خارجی به‌طور مستقیم یا غی مستقیم پول دریافت می‌کنند.
غلام رسول عبده، آگاه دینی می‌گوید: منبع مالی دارالعلوم‌ها می‌تواند مردم باشد اما ممکن است منابع پنهانی هم وجود داشته باشد. آقای عبده افزود: «ملا امامان مساجد معاش بسیار کم دارند، مردم به پرداختن آن غفلت می‌کنند ولی چطور ممکن است دارالعلومی که به شکل بسیار مفشن ساخته شده و ده‌ها طالب در آن درس می‌خوانند و مصرف گزافی هم دارند، اما توسط مردم تمویل شود؟». آقای عبده گفت احتمال دارد کشورهای خارجی بعضی مراکز دینی را تمویل کنند.
سید مسعود حسینی، استاد دانشگاه می‌گوید که نفع شماری از کشورها به هرج‌ومرج و اوضاع نابسامان افغانستان گره خورده و ممکن است کشورهای عربی و پاکستان بیشتر مصارف دارالعلوم‌ها را تمویل کنند و با ترویج مفکوره افراطیت دینی در افغانستان، هرج‌ومرج و بی‌نظمی به وجود بیاورند.
نگاه این مراکز دینی به هراس‌افکنی
یکی از مهم‌ترین موضوعاتی که افغانستان همواره از آن آسیب دیده و علما نیز دیدگاه واحدی در آن نداشته‌اند، هراس‌افکنی و اعمال گروه‌های مخالف دولت بوده است. بارها از بلندگوی مساجد و مدارس دینی عملکرد گروه‌های مخالف دولت توجیه شده است.
آیا می‌شود عملکرد گروه‌های مخالف دولت را در اسلام توجیه کرد؟ پرسشی است که به منظور یافتن پاسخ از مسوولان، استادان و طلبه‌های مدارس مطرح شده و دیدگاه‌های متفاوت به آن ارائه شده است.
شماری از مسوولان و استادان و طلبه‌ها عملکرد گروه‌های مخالف دولت را خلاف احکام دین اسلام می‌خوانند و می‌گویند که اعمال این گروه‌ها هیچ ربطی به دین اسلام ندارد و این گروه‌ها از نام اسلام سوء‌استفاده می‌کنند. اما در عین زمان برخی هم دیدگاه روشنی در این رابطه ندارند. مسوول دارالعلوم انصار بعد از مطرح کردن این پرسش می‌گوید: «این سووال را از یک مفتی اعظم بپرسید، چون سووال کلانی است ولی وقتی ما مسلمانیم، وظیفه ما امر به معروف و نهی از منکر است. حکومتی که شعبه‌ی امر به معروف و نهی از منکر نداشته باشد، حکومت گفته نمی‌شود. در همین مملکت ما و شما یک عده‌ای به‌خاطر رضای خدا به جمع طالب و داعش پیوسته است، زیرا در بسا موارد در این حکومت ظلم جریان دارد.» طلبه‌های این مرکز نیز اعمال گروه‌های شورشی را به شکلی توجیه کردند. یکی از طلبه‌ها گفت: «اکنون در افغانستان نیروهای خارجی حضور دارند و در دین اسلام آمده است که در برابر کشورهای متجاوز بجنگید، بناء کسانی که در برابر دولت افغانستان می‌جنگند، برای اسلام جهاد می‌کنند».
مسوول، استادان و طلبه های درالعلوم جامع، اعمال گروه های دولت را محکوم می کنند.
در مدرسه احیاء‌العلوم نیز باورها متفاوت است. مسوول این مرکز گروه‌های شورشی و هراس‌افکن را نمی‌پذیرد، اما یکی از استادان این مرکز می‌گوید: «ما مسلمان هستیم و جهاد در اسلام فرض است، تا زمانی‌که در کشور، بیگانگان حضور داشته باشند یک شمار حق دارند که جهاد کنند.» طلبه‌های آن نیز می‌گویند که بعضی اهداف گروه‌های مخالف دولت مطابق احکام دین اسلام است.
در دارالعلوم عالی غیاثیه قبل از طرح این پرسش با مورد عجیبی بر‌خوردیم: یکی از استادان این مرکز قبل از مصاحبه به طلبه‌ها گوشزد کرد که اگر از شما در مورد گروه‌های شورشی و انتحاری پرسیدند، شما بگویید که در اسلام چنین چیزی توجیه ندارد. در آخر طلبه‌ها نیز چنین کردند.
استادان و مسوول این دارالعلوم نیز گفتند عملکرد گروه‌های مخالف دولت هیچ ربطی به دین اسلام ندارد.
در دارالعلوم‌های شاه ولی الله دهلوی، صادقیه، فخرالمدارس و امام فخرالدین رازی عملکرد گروه‌های هراس‌افکن مردود دانسته می‌شود.

دولت اسلامی و نظام دموکراسی؟
در گفت‌وگویی که با مسوولان، استادان و طلبه‌های دارالعلوم‌ها داشتیم، بیشتر آنان نظام دموکراسی را خلاف دین اسلام ‌دانستند و آن را منشأ به‌وجود آمدن چالش‌های عمده عنوان کردند. برخی هم نظام دموکراسی را مهم‌تراز نظام دین اسلام ‌خواندند و گفتند که اصل این نظام، مشکلی با دین اسلام ندارد اما برخی رفتارها در کشورهای اسلامی خلاف آن چیزی است که در دموکراسی وجود دارد.
در دارالعلوم عالی انصار هرسه منبع این گزارش، نظام دموکراسی را در افغانستان به هیچ وجه پذیرفتنی ندانستند و گفتند که در دین اسلام آزادی و محدودیت، هر دو وجود دارد و نیازی به این نظام نیست.
در دارالعلوم عالی غیاثیه ضمنی که مسوول و یکی از استادان آن نظام دموکراسی را مشکل‌ساز نخواندند اما یکی از استادان و طلبه‌های آن با این نظام به شدت مخالف بودند. آنان گفتند که این نظام باعث به‌وجود آمدن آزادی‌های بیش از حد و «فحشا» در افغانستان شده است.
مسوول احیاء‌العلوم نیز با موجودیت نظام دموکراسی در افغانستان مشکلی ندارد اما استادان و طلبه‌های این مرکز دموکراسی را «نظام کفری» عنوان می‌کنند و می‌گویند که باید در افغانستان نظام اصلی اسلامی وجود داشته باشد.
در دارالعلوم‌های صادقیه، جامع، فخرالمدارس، شاه‌ولی‌الله دهلوی، امام فخرالدین رازی اصل نظام دموکراسی مشکل عنوان نمی‌شود.
غلام رسول عبده آگاه دینی می‌گوید: نظام دموکراسی یعنی نظام خداسالاری و در آن تنها مسلمانان می‌توانند حق داشته باشند و پیروان دیگر ادیان، شهروندان درجه دو به حساب میایند اما در دموکراسی فضای زندگی و مشارکت به صورت مساوی به تمام ادیان و مذاهب می‌تواند باز باشد.
آقای عبده افزود که یک عده به هرپدیده‌ی بیرونی نگاه بدبینانه دارند و بدون این‌که آمار بدهند و مستند صحبت کنند، از تئوری توطیه و برچسپ استفاده می‌کنند.
«کسی که موسیقی را حلال می‌داند کافر است»
چندی پیش شماری از علما و دانش‌آموزان دینی با رهبری مولانا جلیل‌الله مولوی‌زاده، مسوول دارالعلوم عالی هرات علیه برنامۀ«ستارۀ افغان» اعتراض کرده و خواستار توقف نشر این برنامه شدند.
این علما گفتند که توسط این برنامه فحشا ترویج میابد و بیش ازین نباید اجازه فعالیت به آن داده شود.
تمام علمای دینی که در این پژوهش با آنان مصاحبه شده نیز در برابر رسانه‌ها ادامه‌ی همان نارضایتی علما را نشان می‌دهند.
مسوولان، استادان و طلبه‌های تمام درالعلوم‌ها می‌گویند که اکثر رسانه‌های کشور برای «ترویج فحشا» و «فساد» فعالیت می‌کنند و نشرات آنان به هیچ وجه اسلامی نیست.
به باور آنان رسانه‌ها پروژه‌های خارجی‌اند که برای ترویج آزادی‌های بی‌قید و شرط در کشور و رقصاندن زنان تلاش می‌کنند.
سیداحمد طلبه‌ی دارالعلوم انصار می‌گوید که اکثر رسانه‌ها برای ترویج فحشا فعالیت می‌کند که شمار آن‌ها از سوی کشورهای خارجی تمویل و دکته می‌شود.
دیدگاه اغلب مسوولان، استادان و طلبه‌ها در مورد موسیقی نیز موافق نیست. به عقیده آنان موسیقی کاملاً حرام است و رسانه‌ها حق نشر و پخش موسیقی را ندارند.
محمد طارق کریمی استاد دارالعلوم امام فخرالدین‌رازی می‌گوید که همۀ مصارف رسانه‌ها را غرب می‌پردازد و آواز و موسیقی نیز از پروژه‌ی غربی است که توسط رسانه‌ها پیش برده می‌شود.
یکی از طلبه‌های دارالعلوم عالی غیاثیه می‌گوید که برنامه‌ی موسیقی ستار‌ی افغان، فرهنگ مبتذل است و کسانی هم که دنبال آن می‌رود «جوجه‌های شیطان» هستند.
وی می‌گوید که فحشا بیشتر از این چیزی بوده نمی‌تواند که «پسر و دختر مسلمان روی استیژ می‌رقصد. کسی که موسیقی را حلال بشمارد کافر شده و زن بر او طلاق است.»
غلام رسول فایز استاد در دارالعلوم انصار می‌گوید: که موسیقی به‌طور مطلق در اسلام رد نشده است اما این موسیقی‌های که در رسانه‌ها پخش می‌شود و زن‌ها لخت و برهنه می‌رقصند مخالف شرع اسلام است.
مسوول دارالعلوم انصار می‌گوید که ساز و موسیقی حرام است: «امروزه زن در تلویزیون می‌رقصد، یک فاسق در تلویزیون هرچه می‌خواهد می‌گوید، سریال‌های مبتذل در رسانه‌ها پخش می‌شود».
آگاهان دینی به این باور هستند که رسانه‌ها چیز جدیدی در این کشور هستند و علمای سنتی با هرچیز جدید مشکل دارند.
غلام رسول عبده، آگاه دینی می‌گوید: برنامه‌های تلویزیونی و موسیقی چیز طبیعی در جامعه است و مردم با آن حساسیت ندارند. به باور آقای عبده، تمام رسانه‌ها را عامل فحشا و منکرات دانستن برخواسته از «خودخواهی» است. وی گفت: رسانه‌ها بیشتر طبق سلیقه عام نشرات می‌دهند و بیشترین بننده‌ها را دارند و خود مردم به این برنامه‌ها علاقمندند.
سعید حقیقی، فعال رسانه‌ای می‌گوید گروه‌ها و افراد، قبل از این‌که در این رابطه ابراز نظر کنند و در مورد شرعی و غیرشرعی بودن برنامه‌ها قضاوت کنند، باید نخست به قوانین نافذه‌ی کشور مراجعه کنند و وقتی که قوانین نافذه کشور برنامه رسانه‌ها را غیرشرعی عنوان نمی‌کند، آزادی بیان و رسانه‌ها به رسمیت شناخته می‌شود.
به باور آقای حقیقی رسانه‌ها از دست آوردهای 16 ساله دولت افغانستان، مردم و جامعه جهانی است و توانسته‌اند به نیازهای مردم پاسخ‌ بگویند. آقای حقیقی افزود: «حق یا از طریق رسانه مطالبه می‌شود یا از طریق سلاح. وقتی رسانه‌ها چنین فضایی را ایجاد می‌کند نیازی به گرفتن سلاح و برآمدن به کوه نیست».
«نهادهای حقوق زن، پروژه‌ی غرب است»
یکی از پرسش‌های عمده و کلیدی این پژوهش حقوق زن در دین اسلام و مطابقت آن با جامعه امروز افغانستان بوده است.
به باور تمامی مصاحبه شوندگان حقوق زن در دین مبین اسلام کاملاً مشخص و واضح شده است اما آنچه که امروز به نام حقوق زن در افغانستان پیاده می‌شود کاملاً غیر اسلامی است.
مصاحبه شوندگان می‌گویند که زنان نباید به شکل آزاد در رسانه‌ها حضور پیدا کنند و هم‌چنان در دین اسلام اجازه داده نشده است که زن و مرد در یک صنف درسی باهم درس بخوانند.
اکثر کسانی که در این پژوهش مصاحبه کرده‌اند، می‌گویند که زن حق کار، حق تحصیل و حق زندگی دارد اما تحت محدودیت‌های خاص و قواعد خاص اسلامی که امروز در افغانستان این احکام و قواعد اسلامی کمتر پیاده می‌شود.
یکی از استادان دارالعلوم غیاثیه می‌گوید که نهادهای برای حقوق زن و خشونت علیه زن و… پروژه غرب است. وی تاکید می‌کند که حضور نهادهای خارجی در کشور اهداف شوم و پنهانی به دنبال دارد و می‌خواهند در ذهن زنان افغانستان افکار غلط ترزیق کنند: «خارجی‌ها آمده‌اند که به ما حقوق زن یاد بدهند، در حالی‌که خواهران و مادران خودشان در بازارها مورد تجاوز آزاد قرار می‌گیرند».
این استاد دارالعلوم عالی غیاثیه اضافه می‌کند که زنان حق کار دارند اما در شرایط جداگانه و به دور از فضای مردان. وی گفت: زنان حق ندارند کاندید ریاست جمهوری باشند اما در دیگر اداره‌ها چون پارلمان می‌توانند مشروط بر این‌که حجاب را رعایت کنند نه این‌که صورت خود را آراسته و در کنار مردان بنشینند.
وی هم‌چنان تاکید می‌کند که خارجی‌ها می‌خواهند زنان را تحریک کنند که یک مرد حق ندارد چهار زن بگیرد، در حالی‌که فلسفه‌ی چهار زن در اسلام برای رفع نیازمندی‌های خود زنان است.
در عین زمان یک استاد دیگر دارالعلوم غیاثیه می‌گوید که اسلام حق زن را چند برابر نسبت به مرد تعیین کرده است. یکی از طلاب این مدرسه می‌گوید در سوره‌ی نور آمده است: زن حق نوشتن را ندارد.
سیداحمد طلبه دارالعلوم انصار می‌گوید که اگر زن با مردها کار کند و شراکت و اشتغال داشته باشد از نظر اسلام رد می‌شود.
از نظر اکثر مسوولان، استادان و طلبه‌های دارالعلوم‌ها حضور دختر و پسر نامحرم در یک مکان که مصداق آن صنف‌های درسی دانشگاه‌ها می‌باشد نیز از دید شرعیت و اسلام کاملاً مردود است.
سید احمد طلبه‌ی دارالعلوم انصار می‌گوید که یک‌جا بودن زن و مرد سبب به وجود آمدن فحشا و فساد اخلاقی می‌شود و نظامی که از سوی وزارت تحصیلات عالی حاکم است قطعاً غیراسلامی است.
این دیدگاه اکثر مسوولان، استادان و طلبه‌های مراکز و مدارس دینی است که دختران و پسران در صورتی که در یک صنف درسی درس بخوانند، گرفتار انحرافات و شهوات نفسانی می‌شوند.
طلبه‌های دارالعلوم صادقیه می‌گویند که حضور دختر و پسر در یک صنف درسی مشکل ندارد، اما در صورتی که حجاب اسلامی رعایت شود.
غلام رسول عبده، آگاه دینی می‌گوید که این موضوع بیشتر برخواسته از نگاه جامعه به زنان است. به باور آقای عبده نگاه جامعه افغانستان به زن نگاه جنسی است و بهتر است به جای تغییر جای پسر و دختر، نوع نگاه جامعه به زنان تغییر کند.
این آگاه دینی می‌گوید: اگر قرار باشد مردم با دیدن زن تحریک شوند، بازار و مکان‌های عمومی بیشتر از دانشگاه‌ها این فضا را مهیا کرده است.
هرات به کجا خواهد رفت؟
با وصف این‌که روز به روز به شمار مدارس و مراکز دینی در هرات افزوده می‌شود و این مدارس نیز در بسا موارد دیدگاه تندروانه دارند، آگاهان به این باوراند که ممکن است هرات آینده ناگواری داشته باشد.
سید مسعود حسینی استاد دانشگاه می‌گوید که هرات ظرفیت پرورش مفکوره‌های تندروانه را دارد و روز به روز در هرات افزایش میابد و کسانی که می‌خواهند باتوجه به همسایگی ایران و افغانستان جنگ مذهبی به راه بیاندازند، از این فرصت استفاده می‌کنند.
آقای حسینی می‌گوید که هرات به این همه دارالعلوم و مرکز دینی نیاز ندارد.
غلام رسول عبده آگاه دینی نیز به این باور است که ترویج افکار افراطی و تندروانه سبب به وجود آمدن اختلافات شدید در هرات خواهد شد. آقای عبده می‌گوید هرات به دلیل وجود دو فرقه‌ی مذهبی سنی و شیعه از چندین سال بدین‌سو بیشتر مذهبی شده است. وی می‌گوید شماری از سنی‌ها چون به این باور هستند که شیعه‌های هرات توسط ایران تمویل می‌شود، دنبال پشتوانه کشورهای عربی می‌گردند که این کار فضای مداخله دو کشور را در هرات باز کرده است.
وی گفت: آنچه خطرناک جلوه می‌کند، دیدگاه علما است، خصوصاً کسانی که فکر می‌کنند سنی‌ها را عربستان و شیعه‌ها را ایران حمایت می‌کند که اگر این روال ادامه پیدا کند به نفع هرات نخواهد بود.
غلام رسول عبده افزود که مداخلات کشورهای خارجی از جوانان قربانی گرفته و هرات از آن سطح فرهنگی و مدارا و تساهل بیرون خواهد شد.
علی کاوه جامعه شناس و استاد دانشگاه می‌گوید که مدرسه‌های غیررسمی فرصت خوبی برای رخنه کردن اندیشه‌های افراط‌گرایی است و در وضعیت فعلی از این لانه‌ها به عنوان ابزار استفاده می‌شود و قطعاً منجر به چالش‌های زیادی در جامعه خواهد شد.
این گفته‌ها در حالی مطرح می‌شود که تنها 38 مدرسه دینی در ریاست معارف هرات به ثبت رسیده اما طبق آمار غیررسمی بیش از 400 مرکز دینی در هرات وجود دارد. گفتنی است که این تحقیق در 9 دارالعلوم مرکز شهر و دو دارالعلوم از ولسوالی انجیل صورت گرفته و به مراکز و مدارس دینی دیگر ولسوالی‌های هرات پرداخته نشده است.

دیدگاه‌های شما
  1. تحقیقات شما بجاست واقعاً شیوع اندیشه های افراطی دینی ومذهبی نظر به یک ده قبل درتمام ولایات علنی تر و بیشتر شده است. عین واقعیت که شما انجام دادید درولایت غزنی بخصوص درمرکز شهر ونواحی شهر وجود دارد و با گروه های افراط گرایانه تروریستی ارتباط دارد. اکثر چنین مراکز دینی که دراصل دینی نیستن، مراکز تولید اندیشه افراطیت ودرنهایت پرورش گروه های تروریستی وانتحاری است. دیگرهیچ بازتولید وثمره ای که خدمت به خلق باشد نداشته، جز بارور کردن اندیشه های عقب گرایانه ی اجتماعی و دینی.

  2. یک کار خوب و شدیدن مورد نیاز! در ۱۳۹۰ موقعی که در دانشگاه هرات درس می خواندم، یک روز طلبه‌ها آمدند و از رییس فاکولته خواستند که همه دانشجویان را به سالون جمع کند تا آنها تبلیغ و ارشاد کنند. رییس فاکولته از ما خواست برویم به تبلیغ گوش دهیم اما من، استاد و برخی هم صنفی هایم نرفتیم. برخی از استادان دانشگاه نیز از جدا بودن صنف های درسی دختران و پسران دفاع می کردند.

  3. یک پژوهش بسیار جامع که واقعیت های جامعه را در بخش وجود افراط گرایان بخوبی پوشش داده است.
    ممون زحمات تمام اشخاصی که در جمع آوری اطلاعات و تکمیل این پژوهش زحمت کشیدند.
    من نمره ۱۰ را میدهم

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *