بمب‌گذاری انتحاری؛ استراتژی کم‌هزینه و مرگبار افراط‌گرایی اسلامی – بخش اول

بمب‌گذاری انتحاری؛ استراتژی کم‌هزینه و مرگبار افراط‌گرایی اسلامی – بخش اول

مؤسسه‌ی تغییر جهانی


اولین‌ بمب‌گذاری انتحاری مدرن در سال 1981 در لبنان، عصر جدیدی از خشونت‌ تروریستی را رقم زد. از آن به بعد گروه‌های افراط‌گرای اسلامی مفهوم استشهاد یا شهادت‌طلبی را تحریف و برای توجیه ایدئولوژیک راه‌اندازی جهاد خشونت‌آمیز به کار برده‌اند. افراط‌گرایان از این مفهوم که در آن فردی برای تصدیق ایمانش نسبت به خدا می‌میرد، برای امکان‌پذیرساختن اعمال خشونت‌ وحشتناک علیه اهداف از جمله اهداف غیرنظامی سوءاستفاده کرده‌اند. در سال 2017 پروژه‌ی «دیدبان افراط‌گرایی جهانی» مؤسسه‌ی تغییر جهانی، دست‌کم 888 مورد حمله‌ی انتحاری و اقدام به حمله از سوی 1643 بمب‌گذار را در 27 کشور به ثبت رسانده است.

گروه‌های تندرو، این چارچوب ایدئولوژیک را برای برانگیختن و پاداش افرادی که در صفوف این گروه‌ها می‌جنگند و یا کسانی که به دنبال پیوستن به این گروه‌ها هستند، طراحی کرده‌اند. گروه‌های تندرو سلفی-جهادی دیرزمانی‌ست اعلام کرده‌اند که بمب‌گذاران انتحاری، شهدای قهرمانی هستند که در زندگی پس از مرگ از عزت و احترام برخوردار خواهند شد. داعش یا دولت اسلامی از این ادعای خود که «مرگ را بیش از آنکه شما زندگی را دوست دارید، دوست داریم» برای جازدن خود به عنوان گروهی که می‌تواند مسیر بهشت را برای شبه‌نظامیانش باز کند، استفاده کرده است. بسیاری از سازمان‌های افراط‌گرای اسلامی از آیه‌ها و مفاهیم قرآنی مرتبط با زندگی پس از مرگ بهره برده‌اند. داده‌های دیدبان افراط‌گرایی جهانی از سال 2017 نشان می‌دهد که دو گروه تندرو بزرگ از زنان نیز برای انجام حملات انتحاری در سال 2017 استفاده کرده‌اند؛ امری که موضوع بحث‌های بسیاری در میان جهادی‌ها بوده است.

استفاده از مأموریت‌های انتحاری از نیاز به ایجاد موازنه بین منابع موجود اسلام‌گرایان تندرو و اهداف اعلام‌شده‌ی آن‌ها متولد شد. شرایطی که اسلام‌گرایان تندرو در آن عمل می‌کنند و منابعی که برای آن‌ها فراهم شده، موجب شده است که این گروه‌ها از شبه‌نظامیان خود به عنوان سلاح استفاده کنند. حملات انتحاری ابزار کم‌هزینه و با اثرگذاری بسیار بالا است که به تروریست‌ها امکان می‌دهد تا از مناطق اغلب پیچیده و شهری سود برده و تعداد زیادی از دشمنان خود را [در آن واحد و با یک حمله] به قتل برسانند. این تاکتیک باعث برگشتن ورق به نفع گروه‌های تندرو در کشورهایی مانند عراق، سوریه و افغانستان شده، درگیری‌ در این کشورها را با بن‌بست روبرو کرده و باعث ایجاد نیروهای خشونت‌آمیز قدرتمندی شده است که از بمب‌های انسانی برای ترور و ارعاب استفاده می‌کنند.

کشورهایی که از بمب‌گذاری انتحاری متأثر شده‌اند

بر اساس داده‌های دیدبان افراط‌گرایی جهانی، بیست و هفت کشور در سال 2017 شاهد بمب‌گذاری انتحاری بوده‌اند.

گروه‌هایی که از حمله‌ی انتحاری استفاده می‌کنند

دیدبان افراط‌گرایی جهانی 37 گروه‌ تندرو را که در سال 2017 از بمب‌گذاران انتحاری برای راه‌اندازی حمله استفاده کرده‌اند، ثبت کرده است. یافته‌ی این پروژه نشان می‌دهد که 69 درصد حملات انتحاری در مناطقی رخ داده است که درگیری آن‌ در سطح کشور است؛ امری که نشان می‌دهد چگونه افراط‌گرایان تندرو از این تاکتیک در حملاتی با مقیاس بزرگ بهره می‌برند. گروه‌هایی که در ذیل مورد بحث قرار گرفته‌اند، پراستفاده‌ترین کاربران بمب‌گذاران انتحاری اند. دیدبان افراط‌گرایی جهانی نمونه‌یی را تحلیل کرده است که در آن هر گروه حداقل 30 حمله را در سال 2017 انجام داده و 25 درصد یا بیشتر خشونت خود را به مأموریت‌های انتحاری اختصاص داده است. این پارامترها امکان تحلیل ژرف یکی از ترسناک‌ترین تاکتیک‌های افراط‌گرایی خشونت‌آمیز اسلامی را فراهم می‌کند.

بوکوحرام

بمب‌گذاری انتحاری بخش اساسی و مهم کارزار خشونت‌آمیز بوکوحرام در سال 2017 بوده است. یافته‌های دیدبان افراط‌گرایی جهانی نشان می‌دهد که این گروه با راه‌اندازی 189 حمله‌ی انتحاری در سال 2017، 43 درصد حملات خود را به این مأموریت اختصاص داده است. بوکوحرام [برای برآورده‌کردن] اهداف توسعه‌طلبانه‌اش، بمب‌گذاران انتحاری خود را در سه کشور یعنی نایجریا، کامرون و چاد مستقر کرده است. دیدبان افراط‌گرایی جهانی استفاده مداوم بوکوحرام از بمب‌گذاری انتحاری را برای کشف اصلیت گروهی که از شهادت به عنوان سلاح استفاده می‌کند، تحت بررسی گرفته است.

در سال 2017، حملات انتحاری بوکوحرام باعث کشته‌شدن 449 نفر شده است. به طور میانگین، این گروه در هر ماه 16 حمله‌ی انتحاری راه‌اندازی کرده است و در هر حادثه دو نفر را به قتل رسانده است. 81 بمب‌گذار انتحاری بوکوحرام در مأموریت‌های‌شان ناموفق بوده‌اند، زیرا آن‌ها یا پیش از رسیدن به هدف منفجر شده‌اند یا پیش از آنکه بتوانند حمله را انجام بدهند، توسط نیروهای امنیتی کشته یا دستگیر شده‌اند.

ویژگی استراتژی انتحاری بوکوحرام، حملات مکرر اما خام با اثرات متنوع است. هدف این استراتژی تضعیف مؤلفه‌ها و اجزای کلیدی فضای عمومی در نایجریا و کشورهای اطراف آن است که در خشونت این گروه علیه غیرنظامیان بازتاب داده شده است. بمب‌گذاری انتحاری اعضای این گروه را قادر می‌سازد تا خود را در میان مردم پنهان کنند و با انتحار، باعث ایجاد بیش‌ترین خشونت و گسترش وحشت و دهشت شوند.

83 درصد حملات بوکوحرام در سال 2017 علیه غیرنظامیان و «اهداف نرم» بوده است. هشت مورد از حملات انتحاری بوکوحرام متوجه بازارها و میادین فروش کالا بوده است. در طول 2017، بوکوحرام 10 حمله‌ی انتحاری را بر مساجد و 15 حمله‌ی انتحاری را بر اردوگاه‌های پناه‌جویان و آوارگان داخلی در نایجریا، کامرون و نیجر انجام داده است. بمب‌گذاران انتحاری بوکوحرام مؤسسات آموزشی را نیز در سال 2017 هدف قرار داده‌اند که بازتاب‌دهنده‌ی مخالفت ایدئولوژیک این گروه با آموزش سکولار است. در 2017 دانشگاه مایدوگوری در ایالت بورنو، هفده بار هدف حملات انتحاری بوکوحرام قرار گرفت.

تکرار حملات انتحاری نشانه‌یی از تمایل بوکوحرام به قدرتمندتر ظاهرشدن، آن‌هم در میانه‌ی ادعاهای ارتش نایجریا است که می‌گوید این گروه را شکست داده است. علاوه بر این، تلفات خط مقدم این گروه در جنگ با ارتش، یکی از عوامل اصلی استفاده‌ی مداوم این گروه از بمب‌گذاری انتحاری بوده است.

شاخه‌ی خراسان دولت اسلامی

شاخه‌ی خراسان دولت اسلامی که در افغانستان و پاکستان فعال است، از بمب‌گذاری انتحاری برای هدف‌ قراردادن دشمنانش با عواقب مر‌گبار استفاده کرده است. در سال 2017، این گروه با راه‌اندازی 33 حمله‌ی‌ انتحاری باعث کشته‌شدن 504 نفر از جمله 480 غیرنظامی شده است. 42 درصد حملات این گروه در دو کشور، حملات انتحاری بوده‌ که به طور متوسط 15 نفر در هر مأموریت انتحاری کشته‌ شده‌اند. 85 درصد بمب‌گذاری‌های انتحاری شاخه‌ی خراسان دولت اسلامی در افغانستان انجام شده است؛ کشوری که عمدتا این گروه در آن مستقر است.

ایدئولوژی فرقه‌یی شاخه‌ی خراسان دولت اسلامی در 10 حمله‌ی انتحاری که این گروه در آن شهروندان شیعه و صوفی را هدف قرار داده، آشکار شد. پنج حمله‌ی این گروه در افغانستان نمازگزاران را در مساجد شیعه هدف قرار داده است. در ماه آگست 2017، یک بمب‌گذار انتحاری به مسجد شیعیان در کابل حمله کرد و مهاجمان مسلح به ساختمان مسجد یورش بردند و به غیرنظامیان شلیک کردند. این حمله باعث کشته‌شدن 40 نفر شد. این گروه در مرز پاکستان 130 نفر را در حملات انتحاری که علیه مسلمانان صوفی راه‌اندازی شده بود، به قتل رسانده است. دستکم 90 غیرنظامی در ماه فبروری پس از آنکه یک بمب‌گذار انتحاری به زیارت صوفی‌ها در ایالت سند حمله کرد، کشته شدند. در ماه اکتبر، حمله‌ی انتحاری این گروه بر نمازگزاران در بلوچستان، باعث کشته‌شدن 20 نفر شد.

شاخه‌ی خراسان دولت اسلامی همچنین شش حمله‌ی انتحاری را بر اهداف دولتی در افغانستان، از جمله دادگاه‌ها، سفارت‌خانه‌ها و اقامت‌گاه‌های مقامات انجام داده است. در ماه اکتبر یک بمب‌گذار انتحاری به یک منطقه‌ی دیپلماتیک در کابل حمله کرد و هشت نفر را کشت. حمله‌‌ی انتحاری بر یک گردهمایی سیاسی در ماه نوامبر، جان 11 نفر را گرفت. استفاده‌ی این گروه از بمب‌گذاری انتحاری علیه مقامات دولتی و ساختمان‌های سیاسی نشان‌دهنده‌ی تمایلش به تضعیف دولت دموکراتیک افغانستان و فرصتی برای ظاهرشدن در قامت یکی از گروه‌های تندرو اسلام‌گرای اصلی در این کشور است.

دولت اسلامی در عراق و سوریه

دولت اسلامی از بمب‌گذاری انتحاری برای راه‌اندازی سطح بالایی از خشونت در عراق و سوریه استفاده کرده است. دیدبان افراط‌گرایی جهانی 411 حمله‌ی انتحاری از سوی دولت اسلامی را در این دو کشور جنگ‌زده‌ ثبت کرده است. این موج از خشونت باعث کشته‌شدن 2299 نفر به شمول 876 غیرنظامی و 939 عضو نیروهای امنیتی شده است. اذعان به شباهت‌ها و تفاوت‌ها بین این دو کشور و بررسی و مقایسه‌ی پویایی‌های محلی عراق و سوریه برای جلوگیری از این برداشت اشتباه که خشونت این گروه در دو کشور یکسان و همگون است، از اهمیت بالایی برخوردار می‌باشد.

یافته‌های دیدبان افراط‌گرایی جهانی نشان می‌دهد که 93 درصد حملات انتحاری دولت اسلامی در سوریه، برای هدف‌قراردادن نیروهای امنیتی، بازیگران غیردولتی و سایر افراط‌گرایان بوده است. در عراق، 76 درصد بمب‌گذاری‌های انتحاری این گروه یا حملاتی برای هدف‌ قراردادن اهداف امنیتی بوده، یا واقعات ناشی از درگیری‌های درونی این گروه بوده است. با این‌حال، به رغم این تمرکز، ده‌ها و صدها غیرنظامی در هر دو کشور در نتیجه‌ی اقدامات گروهی که شهادت را به عنوان جزء تعیین‌کننده‌ی خشونت‌اش تعریف کرده است، کشته شده‌اند.