مرتضي فرامرز
از آنجایی که رسانهها نقش درخور تأمل و شایستهاي در بلند بردن سطح آگاهي جامعه دارند، در جامعهی افغانستان، بعد از تشكيل دولت جديد و به وجود آمدن فضاي دموكراتيك و احترام به آزادي بيان و پذيرش آن در قانون اساسي كشور، رسانهها رشد چشمگيري نمودهاند. اكنون صدها رسانهی چاپي، تصويري و شنيداري در كشور فعال ميباشند. از اين ميان، نشريهها در مقايسه با رسانههاي تصويري و شنيداري قدامت بيشتري در كشور دارند.
در 13 سال اخیر، رسانههاي خصوصی و دولتي زيادی در کشور به و جود آمدند. هركدام اين رسانهها سهم ارزشمندي در اطلاعرساني و رشد فرهنگي جامعه ميتواند داشته باشد. با روی کار آمدن دموکراسی نسبی در افغانستان، رسانههای چاپی، شنیداری و تصویری از نظر كمي رشد چشمگيري نمودهاند؛ اینکه دارای چه کیفیت و امتیازی اند، به آن نميپردازم. آنچه مهم است، اين است كه هنوز رسانههاي ما در زمينهی خبررساني و كار معياري رسانهاي، تا حدودي مشكل دارند و دسترسي به منابع خبري موثق براي خبرنگاران به خاطر محدوديتها، كمتر امكانپذير است. از اين جهت، اكثر موضوعات خبري روزنامهها، تكراري اند و موضوعات تحليليشان ناظر بر موضوعات زندهی اجتماعي نميباشند، كه اين مسئله از جملهی نارساييهايی است كه باعث شدهاند مردم كمتر روزنامه بخوانند. از جانب ديگر، به خاطر سطح پايين سواد، مردم كمتر روزنامه ميخوانند. از اين نظر، رسانههای دیداری و شنیداری مخاطبان بيشتری دارند.
رسانههای چاپی با آنکه با دو رقیب قدرتمند؛ رسانههای دیداری و شنیداری روبهرو اند، ولی با آنهم در ميان نخبگان و افراد باسواد علاقهمندان خاصي دارند. خواستهام كه فرهنگ روزنامهخوانی را در دانشگاه کابل به عنوان مرکزیترین ارگان اکادمیک کشور مورد بررسي قرار دهم، كه به چه ميزان دانشجويان و استادان دانشگاه روزنامه ميخوانند و به كدام علت، فرهنگ روزنامهخواني در اين كانون فرهنگي-علمي رشد چشمگيري نيافته است.
در اين ارزيابي، آنچه براي روشن شد، اين واقعيت است كه دانشجویان کمی به خواندن روزنامهها اهميت ميدهند. علت اين بيعلاقگي دانشجويان را ميتوان به پايين بودن سطح سواد دانشجويان و شكل نگرفتن روحيهی جستوجوگري در آنها در دورهی مكتب جستوجو كرد.
جعفر راستین، دانشجوی سال پایانی دانشکدهی ژورنالیزم دانشگاه کابل، اين موضوع را مهم میداند و ميگويد: «ما نمیتوانيم شاهد وضعيت متفاوتتر فرهنگي از متن جامعه و مراكز علمي باشیم؛ یعنی دانشگاه، ادامهی وضعیت عمومی ماست. دانشگاهها تا هنوز به حیث مرکزهای اکادمیک و فرهنگي عيار نگرديدهاند».
بیگمان، روزنامهخوانی يكي از ويژگيهاي يك جامعهی آگاه است و بايستي در مراكز فرهنگي و علمي بيشتر از ديگر جاها معمول باشد. اما چنین چیزی تا هنوز در دانشگاه ميان دانشجويان شكل نگرفته است و روزنامهخواني به يك ارزش در باور دانشجويان مبدل نشده است.
عدم رشد كيفي محتواي روزنامهها و بلند بودن قيمت روزنامهها، از جملهی عوامل ديگري اند كه دانشجويان كمتر روزنامه ميخوانند.
امین آرمان، یکی از دانشجویان دانشکدهی علوم اجتماعی میگوید: «فرصت کافی برای خواندن روزنامهها وجود ندارد. اکثریت بچهها رسانههای دیداری و شنیداری را بر روزنامهها ترجیح میدهند، آنهم به دلیل بلند بودن قيمتهاي روزنامههایی که دارای مطالب خوب و خواندنی اند، از جمله روزنامههای سروش ملت، جامعهی باز، اطلاعات روز، ماندگار و هشت صبح. نميتوانيم اين روزنامهها را بگيريم و بخوانيم و بسياري وقتها در داخل دانشگاه نميآيند».
لالا زلگی، یکی از فروشندههای روزنامههای چاپ کابل که در دروازهی شمالی دانشگاه کابل مسئول توزیع روزنامههاست هم بلند رفتن قيمتهاي روزنامهها را علت كاهش روزنامهخواني دانسته، ميگويد: «فروش روزنامهها از سالهای قبل به این طرف خیلی کاهش یافته است. کمتر کسی روزنامه میخرد و میخواند؛ چون روزنامهها قیمتشان خیلی بالا رفته است و خوانندگانشان را از دست دادهاند؛ مثال روشنش، روزنامهی جامعهی باز است که قمیت آن 20 افغانی ميباشد و برای یک دانشجو خیلی قیمت گزافي است».