دستوردهنده
آمنه احمدی، رییس مالیه‌دهندگان متوسط 
عکس از سکینه امیری

دستوردهنده


ساعت از چهار عصر گذشته است. در حالی که بسیاری از کارمندان کارهای‌شان را تعطیل کرده و از اداره خارج شده‌اند اما آمنه احمدی پشت میز کارش نشسته و به نظر نمی‌رسد که عزم رفتن به خانه را داشته باشد. او استقامت را از روزگار تلخ مهاجرت آموخته است. در حالی که از پشت میز کارش، شعار مرده باد بر ضدش را می‌شنید، نلرزید و به کارش ادامه داد. « روزگار تلخ مهاجرت را تجربه کردم. روزگاری که به عنوان مهاجر مورد طعنه و کنایه‌ی مردم قرار می‌گرفتیم. خیلی دشوار بود. آن زمان عهد کردم که در برابر تمام دشواری‌ها محکم بایستم و برای احیای هویت‌مان‌‌ کار کنم. این تلاش‌ها حتا در شرایطی که برای خیلی از خانم‌ها و ای بسا برای تعدادی از مردان قابل تحمل نیست، ادامه یافت. همواره روزگار تلخ مهاجرت را به یاد آورده و مقاوم‌تر از گذشته می‌شدم.»

در بهار 1393 نانواهای ‌شهر به دلیل بلندبودن مالیات دست به اعتراض زدند. اعتراض‌های‌شان را از مقابل دفتر کار آمنه احمدی شروع و به طرف وزارت مالیه راه‌‌پیمایی کردند. در جریان راه‌پیمایی آن‌ها در محکومیت آمنه احمدی که آن زمان ریاست اداره‌ی مالیه‌دهندگان کوچک را به عهده داشت، شعار می‌دادند و او را عامل بلندبردن مالیات دانسته و مدعی بودند که به دلیل وضع مالیات سنگین، آنها به طرف سقوط هدایت می‌شوند.

آمنه احمدی با وصف اعتراض‌هایی که در برابرش بود، به کارش در ریاست مالیه‌دهندگان کوچک ادامه داد. او می‌‍‌گوید: «شعارها بر ضد من بود اما دلیل اعتراض‌ها من نبودم. به این دلیل، ترسی در مقابل آن‌ها نداشتم و به وظیفه‌ام ادامه دادم.»

هرچند اعتراض نانواها و ده‌ها کسبه‌کار دیگر در سال 1393 در نهایت خاموش شد اما در سال 1394 بار دگر و به شکل گسترده‌تری آغاز شد.

راهپیمایی کسبه‌کاران معترض به افزایش مالیات در کابل 
عکس از شبکه‌های اجتماعی

در 18 حمل سال 1394  کسبه‌کاران و دکانداران در اعتراض به افزایش مالیات، دکان‌ها و فروشگاه‌های‌شان را بستند و تظاهرات بزرگی را در کابل به راه انداختند. در جریان این تظاهرات برخی از دکانداران، مأموران وزارت مالیه را به رشوه‌ستانی متهم کرده و مدعی شدند که کارمندان وزارت مالیه بخصوص آمنه احمدی -رییس مالیه‌دهندگان متوسط- از آن‌ها در بدل کاهش مالیات، رشوه خواسته‌اند. آن‌ها در جریان این اعتراض‌ها نیز شعارهایی در محکومیت آمنه احمدی سر دادند.

مرگ به آمنه احمدی، رشوت‌خوار فسادپیشه!

آمنه این شعارها را به خاطر دارد. به‌یادآوری‌اش، برای او درد‌آور و در عین حال خنده دار است. او می‌گوید: «اتهام‌ها خیلی آزاردهنده بود اما شعارهای [مرده باد] خنداه‌دار. فکر کنید که یک مأمور دولتی چه‌کاره است که مردم بر ضدش شعار می‌دهند. آیا او خود قوانین را ساخته‌‌ یا وضع و جمع‌آوری مالیات، تنها کار او است؟ تنها مسوولیتی که به عهده‌ام گذاشته شده بود، جمع‌آوری مالیات بود که اجرا می‌کردم. هر مقدار مالیه که از مردم جمع‌آوری می‌شد نیز به عواید دولت اضافه می‌شد؛ امری که از دخل و تصرف من خارج بود اما دردآور بود که مردم به جای اندیشیدن به درستی اتهام‌ها، آن‌ها را باور می‌کردند و هم‌اکنون هم باور دارند.»

 دامنه‌ی اعتراض‌ها در برابر او و ریاست مالیه‌دهندگان کماکان ادامه یافت. در آخرین مورد (در سال 1396) اتحادیه‌ی شفاخانه‌های خصوصی نیز در برابر افزایش مالیات و وضع جرایم مالیاتی دست به تظاهرات زده و این بار نیز آمنه احمدی و سایر همکارانش را به رشوه‌ستانی متهم کردند.

خانم احمدی می‌گوید: «اتهام یک چیز بود، اما مطرح‌کننده‌ی آن متفاوت. بیش‌تر اتهام‌ها به این دلیل بر من و دیگر همکارانم وارد می‌شد که ما قانون را به صورت یکسان بر همه تطبیق کردیم. زمانی که به درخواست بعضی افراد موافقت نکردیم، با واکنش‌های مختلفی مواجه می‌شدیم. در نهایت این واکنش‌ها شکل مظاهره را به خود می‌گرفت. به صراحت می‌گویم که اقدامی غیرقانونی نکرده بودم و از آن اعتراض‌ها ترس نداشتم و نخواهم داشت. من حاضرم که حساب تمام اقدامات‌ام را مطابق قانون پس بدهم اما تا زمانی که هستم، با تعهد عمل خواهم کرد و تهدید‌ها، اعتراض‌ها و اتهام‌ها مانع‌ام نخواهد شد.»

تظاهرات اتحادیه‌ی شفاخانه‌های خصوصی در اعتراض به افزایش مالیات و وضع تخلفات مالیاتی جدید
عکس از شبکه‌های اجتماعی

خانم احمدی ادعا می‌کند که با پرونده‌سازی چند بار مورد تفتیش قرار گرفته و همه‌ی اتهام‌ها برطرف شده است. او می‌گوید که تنها برای خودش در این سال‌ها تلاش نکرده است: « کار در وزارت مالیه و ریاست‌های آن برای من راحت نیست اما می‌خواهم به همه نشان دهم که زنان هم توانایی دارند و این توانایی و سازندگی به قطع بیش‌تر از مردان است.»

او با آن‌که جوان است اما با روحیه‌ی کاری منحصربه‌فرد، حالا جایگاهش را یافته است. کار در ریاست مالیه‌دهندگان متوسط برخلاف دیگر ارگان‌های دولتی، با انضباط و جدیت همراه است. کارمندان این ریاست در صورتی که خلاف قانون عمل کنند، مواخذه می‌شوند.

او می‌گوید که برخی از کارمندانش از این رویه‌ی او ناراحت اند اما ناراحتی آن‌ها را بی‌جا می‌داند: «متأسفانه ما با فرهنگ کارگریزی بزرگ شده‌ایم. در هیچ جای دنیا و حتا در هیچ اداره‌ی خارجی که در کشور ما فعال است، وضعیت کار این طور نیست. من می‌خواهم تا زمانی که در این اداره کار می‌کنم، همه مطابق به قانون رفتار کنند.”

آمنه احمدی کیست؟

آمنه احمدی دختری از ولایت لوگر است. در سال 1367 در لوگر متولد شد. خانواده‌‌ی احمدی سپس به دلیل ناامنی‌ها افغانستان را ترک می‌کند. آمنه احمدی می‌گوید که خانواده‌ی او نیز مانند بسیاری از افغان‌ها از جنگ‌های دهه‌ی شصت به تنگ آمده و به امید ساختن یک زندگی بهتر به پاکستان می‌رود اما این مهاجرت برای فرزندان خانواده بخصوص برای آمنه دشوار تمام می‌شود. « زندگی ما در پاکستان خیلی دشوار بود. همواره با چالش‌های ناشی از مهاجرت مواجه بودیم. با آن‌که پدر و مادرم تحصیل کرده‌بودند اما جایگاهی که باید می‌داشتند را نداشتند. ما تحقیر می‌شدیم. گاهی شرایط به اندازه‌ای دشوار می‌شد که حتا تصور می‌کردیم که شهروندان پاکستان، انگار مهاجران افغان را انسان نمی‌دانند.»

او با وجود دشواری‌های مهاجرت در پاکستان تلاش کرد که از آموزش محروم نشود. مکتب را در پاکستان به پایان رساند اما مشکل‌تراشی برای مهاجران مانع تحصیلات عالی او در این کشور شد.

برای تحقق رؤیای زندگی بهتر

خانواده‌ی احمدی در سال 2005 به افغانستان آمد تا فرزندان خانواده بتوانند در کشور خود تحصیل کنند. آمنه احمدی در آزمون کانکور شرکت کرد. با تلاشی که او برای بهترشدن زندگی‌ اش می‌کرد، در آزمون کانکور موفق شد و رشته‌ی اقتصاد را در دانشگاه کابل خواند. آمنه احمدی در جریان تحصیل به عنوان کارآموز به وزارت مالیه معرفی شد. کار در وزارت مالیه برای آمنه ایده‌آل نبود: «دوست داشتم که یک کار شخصی برایم دست‌و‌پا کنم اما برخلاف میل‌ام، مجبور شدم که در وزارت مالیه کار کنم و این کار ادامه یافت.»

او در سال 2010 لیسانس‌اش را از دانشگاه کابل گرفت. پس از فراغت از دانشگاه، به عنوان مأمور ریاست پلان عواید وزارت مالیه معرفی شد. او همزمان با کار در وزارت مالیه، تحصیلاتش را ادامه داد و در سال 2015 ماستری مدیریت از دانشگاه امریکایی افغانستان گرفت.

وجدانم نمی‌پذیرد که از یک زن دستور بگیرم

گرفتن مدرک ماستری، برای خانم احمدی مرحله‌ی دشوار دیگری را رقم می‌زند. او با داشتن ماستری مدیریت، حرفه‌ای‌تر می‌شود و از او انتظار می‌رود که باید در موقعیت‌های برتری کار کند: «گرفتن مدرک ماستری دشواری‌هایی در پی داشت. از من به عنوان یک خانم تحصیل‌کرده انتظار می‌رفت که در موقعیت‌های بالاتر از بست 5 کار کنم. کار برایم دشوار نبود اما موانعی که در برابرم قرار می‌گرفت، آن را دشوار می‌کرد.»

او از بست 5 ریاست پلان عواید وزارت مالیه به بست 3 ریاست عواید غیرمالیاتی این وزارت ارتقا می‌کند :« کار در بخش عواید غیرمالیاتی، مسوولیت جدید و دشوار بود. همه می‌دانند که مالیات چیست اما نمی‌دانستند که عواید غیرمالیاتی چیست و چگونه می‌شود آن را جمع کرد. کار ما با معینان و وزرا بود. باید مشکلات وزارت‌ها را ارزیابی می‌کردیم. مشکلات و خلا‌ها را تشخیص داده و برای حل آن پالیسی و طرز‌العمل می‌ساختیم. در برابر تطبیق پالیسی‌ها، مقاومت می‌شد. همواره به این مشکل بر می‌خوردیم.»

او اضافه می‌کند که کار در این بخش، تلاش چندبرابر مردان را از او می‌خواسته‌است: « کارکردن به عنوان رییس عواید غیرمالیاتی خیلی دشوار بود. کارمندان با حضور یک خانم متخصص و صاحب‌نظر که نقش نمادین را نمی‌خواست، مشکل داشتند. من برای رفع تمام آن چالش‌ها و اثبات خودم، باید چهار برابر یک مرد تلاش می‌کردم تا خودم را به عنوان یک رییس خوب، یک خانم متخصص و دانش‌آموخته، یک مسلمان خوب و حتا به عنوان یک دختر خوب برای آن‌ها ثابت می‌کردم.»

خانم احمدی می‌گوید: «تلاش برای رفع مشکلات از محیط مردانه ادامه داشت. این تلاش‌ها توأم با خاطرات تلخ و شیرین بسیاری شد. یکی از جالب‌ترین خاطراتم این است که وقتی تمام مشکلات رو به حل‌شدن بود، یکی از کارمندان مرد هنوز هم با حضورم در اداره مشکل داشت. او به چندین جا شکایت برده بود. در نهایت به رهبری وزارت رفته و درخواست استعفا کرد. وقتی از او دلیل درخواست استعفایش را می‌پرسند، پاسخ می‌دهد که وجدانش نمی‌پذیرد که تحت امر یک خانم باشد.»

خانم احمدی در یک جابجایی دگر، به عنوان رییس مالیه‌دهندگان کوچک مقرر می‌شود و مدتی در آن‌جا کار می‌کند. بعد از آن او به ریاست گمرکات معرفی می‌شود و بیش‌تر از شش ماه در این ریاست کار می‌کند:« کار در ریاست گمرکات هم سختی‌هایش را داشت. از آن‌جا که با تخصص‌ام همخوانی نداشت و از سوی دگر من باز هم تنها خانم شاغل در آن اداره بودم که می‌باید مشکلات را متحمل می‌شدم، دوام کار  دشوار و خسته‌کننده‌ بود. در نهایت درخواست انتقالم را دادم که خوشبختانه منتقل شدم.»

او این بار به عنوان رییس مالیه‌دهندگان متوسط معرفی می‌شود. با قاطعیت توأم با تاسف می‌گوید: «به عنوان رییس یک بخش در یک وزارت که فضای کاملا مردانه‌ای دارد، کار هر لحظه سخت می‌شد. کارمندان مرد با حضور خانم‌ها مشکل داشتند. تصور کنید که چه وضعیت دشواری ایجاد می‌شود، زمانی که برخلاف میل همه، یک زن، رییس کاری گروهی از مردانی می‌شود که سال‌ها دستوردهنده بوده‌اند. با هر تصمیم و اقدام من مشکل داشتند. زمانی که می‌گفتم کاری را انجام دهید، حتا بدون داشتن هیچ گونه مشکل ،همه یک‌صدا به مخالفت بر‌می‌خواستند.»

خانم احمدی می‌گوید که انرژی زیادی را برای اثبات توانایی‌اش به مصرف می‌رساند تا کم کم در میان جماعت مردانه، جای باز ‌کند: «وقتی به این ریاست آمدم، خیلی چیزها آن‌طور که باید، نبود. به سختی و با تلاش بسیاری که همواره با مخالفت مواجه می‌شد، توانستم تغییرات اندکی اعمال کنم.»

کار خانم احمدی از سال 2010 تا کنون فراز و فرود‌های بسیاری داشته‌ است. او از این دگرگونی‌ها، درس استقامت آموخته است. « با آن‌که دولت کنونی افغانستان از آغاز تا کنون ادعا می‌کند که از حضور خانم‌ها در ادارات حمایت می‌کند اما در عمل این‌گونه نیست. من از 2010 تا کنون مشکلات زیادی را تحمل و تجربه کرده‌ام. برخلاف میل اغلب همکارانم که دوست داشتند نقش نمادینی داشته باشم اما من نمی‌توانم با چنین جایگاهی کنار بیایم.»

او از زنان می‌خواهد که هیچ‌گاه نقش‌های نمادین را نپذیرند و مطابق تخصص‌شان شاغل شوند. برای اثبات توانایی‌شان تلاش کنند تا حضور زنان را به صورت قدرتمند به نمایش بگذارند. نسل‌های بعد نباید وارث دشواری‌هایی باشند که زنان اکنون تجربه و تحمل می‌کنند.

دیدگاه‌های شما
  1. متاسفانه این مشکلات شامل حال تمام خانم های است که از محدوده جنسیت خارج شده اند ودر کنار مرد ها فعالیت مینمایند بنده نیز چون در وزارت مالیه کار میکنم خانم احمدی عزیز و توانمند را بیشتر درک میکنم چون از نگاه کاری اوصاف مشابه ی را دارا میباشیم و منم گاهی به چنین مشکلاتی مواجه شدم اما بدون موضوع رشوت که شکر هیچکس نتوانسته این اتهام را ادعا نماید.

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *