آتلانتیک – جو پینسکر
مترجم: جلیل پژواک
طی پنج ماه گذشته بسیاری از پیشگوها پیشگویی کردهاند که همهگیری ویروس کرونا چگونه سیاست، کار، مسافرت، تحصیل و سایر حوزهها را دگرگون خواهد کرد. آنها همچنین پیشبینی کردهاند که کرونا با همان قدرتمندی، اما کمتر بنیانکنانه، زندگی درونی مردمی را که با این ویروس زندگی میکنند نیز دگرگون میکند. وقتی این همه تمام شود، چقدر از امروز متفاوت خواهیم بود؟
اولا، ما از ترس کرونا به بهداشت دستهای خود بیشتر اهمیت خواهیم داد. وقتی من با حدود 20 نفر از سراسر ایالات متحده مصاحبه کردم و از آنها درباره «عادتهای دوران همهگیری»شان پرسیدم، بسیاری از آنها گفتند که تصمیم گرفتهاند جنبههایی از رژیم بهداشتی جدید خود را در آینده و حتا پس از اینکه خطر ویروس کرونا رفع شد، نگه دارند. «لی بورباخ»، معلم 27 ساله از نبراسکا به من گفت: «من دستهایم را در طول زندگی خود بیشتر خواهم شست و بدون ضدعفونیکننده دست و ماسک هیچجا نخواهم رفت.»
این 20 نفر در مصاحبه با من گفتند که تصور میکنند در مورد شیوع ویروسها و کارهایی که آنها میتوانند برای محافظت از خود و دیگران انجام دهند، محتاطانهتر و مسئولانهتر عمل خواهند کرد. «جاش جکسون» 48 ساله از جورجیا که سردبیر مجله فرهنگی (Paste) است، به من گفت: «حالا میدانم که ماسک مؤثرترین وسیله برای جلوگیری از پخششدن باکتری و ویروس است، به نظرم اگر سرماخوردگی بگیرم هم ماسک میپوشم.»
دیگران پیشبینی کردند که احتمالا تا پایان عمر خود از انجام فعالیتهایی که در جریان همهگیری کنونی خطرناک محسوب میشود، خودداری خواهند کرد. «جاسلین ریسویگ» 39 ساله، خانهدار، که در کلورادو زندگی میکند، به من گفت: «من چیزهای شگفتانگیزی درباره سفرهای آلاسکایی شنیدهام و همیشه میخواستم روزی من هم چنین سفری داشته باشم. اما دیگر نه. اکنون وقتی غریبهها یک جا جمع میشوند، حس ویروسی پیدا میکنم.» همچنین مصاحبهشوندگان گفتند که سالنهای ورزشی، کنسرتهایی که در فضای بسته برگزار میشوند، استخرهای عمومی و بوفههای رستوران اکنون در لیست جاهایی قرار دارند که میخواهند از آن دوری کنند.
هرچند اکنون مردم ممکن است احساس کنند که عادتهایشان برای همیشه تغییر کرده است، اما این رفتارهای محتاطانه ممکن است وقتی که دیگر خیلی ضروری نباشند، دوام نیاورند. «کتی میلکمن»، رفتارپژوه در دانشکده وارتون دانشگاه پنسیلوانیا، به من گفت که انسانها تمایل دارند عادتهای خود را «اگر با پاداشهای مکرر» همراه باشد، نگه دارند. او گفت که اگر تهدید کرونا خنثی شود، «کسی دیگر شما را به خاطر شستن و تمیزکاری دستانتان پاداش نمیدهد و در این صورت فکر میکنم که یک فرد عادی به روال ساده زندگی خود بر خواهد گشت.»
میلکمن میگوید که همهگیری ویروس کرونا «در حال حاضر بزرگ است زیرا بر همهچیز ما تأثیر گذاشته است. مطمئنا در رفتار مردم برخی تغییرات میآید. زیرا هیچکس وضعیتی را که اکنون در آن قرار دارد، فراموش نمیکند. اما به نظر من مردم درباره وسعت تغییراتی که در رفتارها و عادتهای آیندهشان به خاطر بودن در شرابط کرونایی، خواهد آمد، زیادهروی میکنند.»
با اینحال حتا اگر رفتارهایمان دوباره به حالت عادی خود برگردد، تغییراتی که در مناظر ذهنی به میان آمده پایدار خواهد بود. برخی از افرادی که من با آنها تماس گرفتم، گفتند که همهگیری کرونا در رویاهای آنها نفوذ کرده است؛ امری که احتمالا ماندگار خواهد بود. جِن بروکس 54 ساله که در یک شرکت نرمافزاری در سیاتل کار میکند، به من گفت: «این روزها من مشکلاتی در رویای عادی خود دارم… و این رویاها در محیطی اتفاق میافتند که در آن انجام کارهای عادی مرا میکشد. من در رویای خود یک نرده دستی را لمس میکنم و فکر میکنم این کارم مرگ مرا جلو انداخته است.» او میترسد که این سناریوها حتا پس از پایان همهگیری، در رویاهای او باقی بماند. خانم بروکس که در طول جنگ سرد در شهر کوچکی در آلاباما بزرگ شده است، میگوید که از کابوسهایی که آمیختهای از صحنههای آخرالزمانی ناشی از جنگ هستهای و آخرالزمان مسیحی بود، رنج میبرد. این کابوسدیدنها از وقتی که او 5 ساله بود شروع شد و تا بزرگسالی دست از سر او برنداشت.
علاوه براین، همهگیری کووید19 ممکن است نگرش ما نسبت به تعاملات اجتماعیمان را نیز تغییر دهد. «آلیسا»، دانشآموز 17 ساله مکتبی در شمال ایندیانا، میگوید که این همهگیری برای وی همچون هشدارِ بیدارباش عمل کرده و این واقعیت را برجسته کرده است که «چیزهایی [آدمهایی] که شما آنرا عزیز و گرامی میدارید، امکان دارد در چشمبههمزدنی از شما گرفته شود.» او انتظار دارد که این وضعیت، «سندرم ترسِ از دستدادن فرصت» او را تشدید کند و باعث شود که او در آینده بیشتر از پیش به «دعوتهای اجتماعی» بله بگوید.
آنروی سکه این اشتهای تازه برای اجتماعیترشدن اما، این است که بیش از یک نفر به من گفت که آنها انتظار دارند که در آینده کمتر به بیگانهها اعتماد کنند. بورباخ گفت: «من در کل از آدمها ترس دارم. مردانی در خیابان از من خواستهاند ماسک خود را بردارم. آدمها بیش از حد به من نزدیک میشوند.»
جدیبودن چیزی است که یک نفر با آن به مقابله با این همهگیری میرود و اکنون ممکن است به یکی دیگر از ویژگیها و خصوصیاتی تبدیل شود که امریکاییها با آن دوستیها و آشناییهای جدیدشان را ارزیابی کنند؛ به این معنا که آیا فردی که میخواهم دوستم شود، به اندازه کافی جدی است یا خیر. مارگ اسمیت 53 ساله، روانشناس بالینی در نئواورلئان میگوید با اینکه او معمولا «مایل است با آدمهایی دوست شود که به لحاظ عقیده یا نگرش با وی کاملا متفاوت» است، اما نمیخواهد وقت خود را با افرادی سپری کند که درگیری ذهنیشان قادر به بیرون شامخوردن یا تعطیلات رفتن است. او ترجیح میدهد با کسانی باشد که با کارهایشان جلو انتشار ویروس را بگیرند.
یک نمونه تاریخی واضح از یک تجربه جمعی ترسناک مردم امریکا، رکود بزرگ است. این بحران که یک دهه ادامه یافت، باعث شد بسیاری از مردم در زندگی خود از دورانداختن هرچیزی که ممکن است مفید باشد بترسند. گلن الدر، استاد جامعهشناسی در دانشگاه کارولینای شمالی و نویسنده کتاب «کودکان رکود بزرگ» که اولینبار در سال 1974 منتشر شد، میگوید: «این قطعا بخشی از سازگاری و انطباق با دشواریهای دهه 1930 و سپس گذار به دورانی است که مردم آسوده و اوضاع واقعا خوب پیش میرفت.»
یکی از دلایلی که از نظر الدر باعث شد رکود بزرگ بسیاری از افراد را به طور دائمی متأثر کند، مدت زمان آن بود. او میگوید که رکود بزرگ باعث شد مردم بسیاری از کارهایی را انجام دهند که در غیر اینصورت لازم نبود انجام دهند. او میگوید که برای مثال در برخی از صدها خانوادهای که او مورد مطالعه قرار داده است، در نتیجه رکود بزرگ این انتظار از کودکان خلق شده بود که غذای شب را بپزند، بستهها را تحویل دهند یا چمنزنی کنند. اما او میگوید که تأثیرات طولانیمدت زندگی در جریان یک بحران جهانی، «فردی» است و از فردی به فرد دیگر فرق میکند و «هرکس تجارب خاص خود را دارد.»
مدت زمان یک بحران ممکن است کلید درک این باشد که چرا یک فاجعه جهانی دیگر، یعنی همهگیری آنفولانزای 1918-1919، به نظر نمیرسد که عادت مردم را در طولانی مدت شکل داده باشد. جان باری، نویسنده کتاب «آنفولانزای بزرگ؛ داستان کشندهترین همهگیری در تاریخ» به من گفت: «کل چیز خیلی سریع بود.» در طول موج دوم و سوم همهگیری آنفولانزای 1918-1919، هنگامی که زندگی روزمرهی بیشتر مردم متأثر شده بود، امریکاییها به طور معمول بیش از چند ماه اختلال در زندگی خود را تجربه نکردند. باری میگوید که برخلاف امروز، «استرس مداوم نبود» و در بسیاری از نقاط بین دو موج «چندین ماه وضعیت نسبتا عادی میشد.» (موج اول آنفولانزای 1918 به مراتب خفیف بود و روال زندگی روزمره مردم را مختل نکرد.)
سال 2020 است و پنج ماه دوری از روال عادی زندگی به ما فرصتی داده تا تا عادات قدیمی خود را با دقت ارزیابی کنیم. میلکمن میگوید: «زندگی ما معمولا یکنواخت پیش میرود و… تمایلی به تغییر رفتارهایمان نداریم. ما به نوعی رویداد محرک احتیاج داریم تا باعث شود یک قدم به عقب برداریم و به تصویر بزرگتر فکر کنیم.»
این محرک میتواند به شکل «نقطع عطف زمانی» یا یک تغییر بزرگ یا کوچک باشد که بتواند به خوبی الگوهای رفتاری قدیمی مان را مختل کند. (میلکمن در مورد اهمیت و نقش رویدادهای محرک مانند سال نو، هفته نو و روز تولد در تعدیل رفتار انسانها مطالعه کرده است.) میلکمن میگوید: «ما همراه با این همهگیری، با دو چیز سروکار داریم. یکی محدوده زمان ذهنی است که همه میگویند واو در مارچ 2020 من یک فصل جدیدی را در زندگی خود گشودم و دیگری این محدودیت [اجتماعی] است که ما را مجبور میکند چیزهای تازه را کشف کنیم. قوز بالای قوز.»
به این طریق همهگیری ویروس کرونا برای برخی به کشفهای خوشایند منجر شده است. «لیزتو آرویو» 34 ساله، استاد کالج اقتصاد در کالیفرنیا میگوید: «پس از چند ماه قرنطینه در خانه، متوجه شدم که پوست و موی من بدون استفاده از کدام محصول مانند انواع کرم و سروم و نرمکننده، یا درمانهای پرهزینه، عالی به نظر میرسند.» او پیشبینی میکند که پس از همهگیری، 100 دالری را که ماهانه روی پوست و موی خود مصرف میکرد، پسانداز خواهد کرد، کمتر لباس جدید خواهد خرید و کمتر آرایش خواهد کرد.
«نائومی تایدین» 31 ساله، دانشجوی دکتری در مینهسوتا میگوید که خوشحال است که در جریان قرنطینه میتواند هم در خانه و هم در بیرون از خانه کمتر سینهبند بپوشد. او به من گفت: «تنها دلیلی که زنان سینهبند میپوشند این است که سینههای ما که در حالت طبیعی خود باشند از جانب جامعه ناجور تلقی میشود. برای برخی زنان سینهبند حفاظت مورد نیاز را فراهم میکند، اما برای بیشتر زنان کارآیی ندارد و ناراحتکنندهست.» و «کایتلین کنکل»، نویسنده و طنزپرداز 36 ساله مقیم در بروکلین، پس از آغاز همهگیری کرونا دیگر کیف بزرگی را که همیشه در بیرون از خانه با خود داشت حمل نمیکند، زیرا او دیگر برای مدتی خیلی در بیرون نیست. او انتظار دارد که این عادت جدیدش را حتا پس از قرنطینه و همهگیری کرونا ادامه دهد. او میگوید: «به اینکه هی روی شانهی چپم درد حس نمیکنم، عادت کردهام. آن کیسه بزرگ پر از 12 ساعت وسایل یادگار 2019 و قبل از آن است.»
محدودیتهای ناشی از همهگیری کووید19 باعث شده است که برخی مردم عادات غیرسالم اما اجاافتادهی خود را کنار بگذارند. «اسمیت» از نئواورلئان برای بیش از 40 سال سیگار میکشیده، اما شش هفته پیش این عادت خود را ترک کرده است. او میگوید: «همهگیری و قرنطینه زمانی بود که من واقعا نمیتوانستم جایی بروم یا کاری انجام دهم. بنابراین احساس کردم که این زمان خوبی برای شروع است، زیرا هرگونه خرابکاری که از من سر میزد، بر دیگران تأثیر نمیگذاشت.» به همین ترتیب «زاخ میلارد» 28 ساله از داکوتای جنوبی، عادت داشت که در هفته 15 تا 20 نوشیدنی مصرف کند که دلیل آن تا حدی این بود که نوشیدنیها اضطراب اجتماعی او را تسکین میداد. اما وقتی همهگیری ویروس کرونا باعث شد میلارد در خانه بماند، عادت نوشیدن خود را کم و کمتر کرد. او به من گفت: «اگر کووید19 اتفاق نمیافتاد… من حالا الکولی شده بودم.» میلارد حالا دو یا سه نوشیدنی در هفته بیشتر نمینوشد.
با اینحال، همهگیری کنونی میتواند به همین راحتی رفتارهای ناخوشایند را نیز ترویج کند. «بتانی براند»، استاد روانشناسی بالینی در «دانشگاه تاوسون» میگوید: «در کل هرچه بیشتر شرایط زندگی مان از کنترل خارج شود، به هماناندازه استرس بیشتری در مورد آنچه در اطراف مان میگذرد پیدا میکنیم و به همان اندازه حمایت اجتماعی کمتری را تجربه میکنیم و به همان اندازه بیشتر آسیبپذیر میشویم.» این امر میتواند خود را از جمله به شکل خواببئم بیش از حد یا نوشیدن بیش از حد آشکار کند. علاوه براین، براند میگوید که تهدیدات همهگیری ویروس کرونا میتواند اضطراب را افزایش دهد ــ حتا وقتی این تهدیدات رفع شده باشد.
«الکس تانگوای» 30 ساله که برای یک شبکه تلویزیونی خبری در آریزونا کار میکند، میگوید: «من با اضطراب دستوپنجه نرم میکنم، و حالا این بدتر شده است. هرچیزی را که وارد آپارتمانم میشود، ضدعفونی میکنم.» اما یک چیز که مایهی آرامش تانگوای میشود، حل پازل است. من درباره فعالیتهای کاهنده استرس ـ به غیر از فعالیتهای کلیشهای همهگیر مانند تماشای نتفلیکس و پختن نان خانگی ـ که مردم اخیرا به آن رو آوردهاند، داستانهای بسیاری شنیدهام. با شروع همهگیری کووید19 مردم بیشتر وقت خود را صرف مدیتیشن، کوهپیمایی، باغبانی، آشپزی و خیاطی میکنند. «الکساندر آکوینو،» ویرایشگر برنامههای تلویزیونی در لسآنجلس، به من گفت که همهگیری باعث شده است او به طور منظم از خانواده و دوستان و خود احوال بگیرد، عادتی که او امیدوار است آنرا در آینده نیز ادامه دهد. «زایشان بوت»، روانشناس بهداشت در الینویز، میگوید که پس از شروع همهگیری هفته 50 تا 70 مایل دوچرخهسواری میکند. او میگوید: «قبل از همهگیری، من تقریبا هرگز دوچرخهسواری نمیکردم.»
غیرمعمولترین فعالیت کاهنده استرس که من در مورد آن شنیدهام، از میلارد است. او هر روز صبح زود از خواب بیدار میشود، موسیقی آرام میگذارد و همزمان که موسیقی میشنود، ظروف کثیف و وسایل آشپزخانه خود و سه هماتاقی خود را میشوید و مرتب میکند. او میگوید: «آب گرمی که روی دستانم میریزد و بخاری که به صورتم میخورد، حس آرامش بینظیری را برای من به ارمغان میآورد… شبیه دوش آب گرم است.»
هرچند میلارد فکر میکند که عادت ظرفشوییاش پس از همهگیری کم یا حتا متوقف خواهد شد، اما بسیاری از این روالها، سرگرمیها و ترجیحات جدید ممکن است پس از فروکشکردن همهگیری ادامه یابد. میلکمن به من مقالهای را از سال 2017 با عنوان «مزایای تجربه اجباری» نشان داد، که در آن پژوهشگران مسیرهای رفتوآمد ساکنان لندن را قبل و بعد از اعتصاب کارگران حملونقل عمومی ـ که به مدت دو روز برخی از ایستگاههای متروی لندن را تعطیل کرده بود ـ مورد مطالعه قرار دادهاند. اختلال در خدمات حملونقل لندن باعث شده بود که بسیاری از مردم مسیرهای جدید را برای رفتن به سرکار خود پیدا کنند و برخی از آنها (حدود 5 درصد) متوجه شدند که مسیر جدیدشان بهتر از مسیر قدیمی است. آنها حتا پس از پایان اعتصاب، مسیرهای جدید خود را برای رفتن به سر کار و برگشت به خانه، ترجیح میدادند.
میلکمن میگوید که همین امر در مورد اینکه کدام رفتارها ممکن است پس از دوره کرونا دوام بیاورد و کدام رفتارها ممکن است از بین برود، نیز صدق میکند. او میگوید: «اگر مردم عادتی را کشف کرده باشند که در واقع بهتر از آنچه باشد که در گذشته انجام میدادند، آنرا ادمه خواهند داد.» برعکس، عادتهایی مانند شستن دستها و پوشیدن ماسک، در صورتی که تهدید ویروس کرونا ـ در نتیجه حفظ این عادتها ـ کاهش یابد، احتمالا از بین میرود. به عبارت دیگر، اکثر ما انسانها احتمالا به روشها و عادتهای قدیمی خود باز خواهیم گشت، مگر اینکه در جریان این شرایط وحشتناک، به روشها و عاداتی برخورده باشیم که مؤثرتر از عادتهای قدیمیمان واقع شده باشد.