واشنگتن پست – سوزانا جورج
مترجم: جلیل پژواک
سال گذشته تعداد بمبهایی را که جنگندههای امریکایی بر مواضع طالبان در افغانستان پرتاب کرد، بیپیشینه بود. این بمبارانها بخشی از کارزار نظامی بود که در اواخر سال 2018 آغاز شد تا طالبان را به سمت توافقی برای پایاندادن به حدود دو دهه درگیری سوق دهد.
در همان دوره ادعاهای تلفات غیرنظامیان که توسط پنتاگون بررسی میشد، دوبرابر شد. اما تعداد «تحقیقات همهجانبه و عمیق» در مورد این ادعاها به نصف کاهش یافت. صدها اتهام مبنی بر کشته و زخمیشدن غیرنظامیان افغان در نتیجه حملات هوایی ارتش امریکا، فقط بهصورت ابتدایی ارزیابی شد.
بررسی ادعاهای کشته و زخمیشدن، برای اطمینان از اینکه غیرنظامیان در منازعات آینده در امان باشند، کلیدی است. اما به گفته مقامات افغانستان و مقامات سابق دولت امریکا، با مرگبارترشدن جنگ در افغانستان، کاهش تحقیقات ارتش امریکا در مورد تلفات غیرنظامیان، باعث شد گزارش ناقصی از اقدامات نادرستی که منجر به صدمهدیدن غیرنظامیان میشود، تهیه شود. کمبود اطلاعات همچنین باعث شده که خانوادههای افغان راهی برای درخواست غرامت، نداشته باشند.
«لاری لوئیس»، مقام سابق وزارت امور خارجه و کارشناس تلفات غیرنظامیان که آخرین بار در سال 2017 در افغانستان مشغول کار بود، میگوید: «یک چیز واضح است: ایالات متحده از گذشته خود درس نگرفته است.» او میگوید که دادههای حاصل از تحقیق «برای کاهش تلفات غیرنظامیان در اوایل کارزار ایالات محده در افغانستان مهم بود» و اکنون در نتیجه نداشتن این دادهها «تلفات غیرنظامیان در افغانستان مطمئنا بیشتر است.»
فرماندهی ارتش امریکا در کابل که به نام مأموریت حمایت قاطع شناخته میشود، از مصاحبه در مورد تلفات غیرنظامیان خودداری کرد و بهجای آن به برخی از سوالات واشنگتن پست از طریق ایمیل پاسخ داد.
سخنگوی ارتش امریکا در افغانستان در پاسخ به اینکه چرا تحقیقات کاهش یافته است، گفت که این ادعا که حمایت قاطع تحقیقات کمتری انجام داده «نادرست» است. او با اشاره به اینکه مطابق با مقررات نظامی باید هویتش پنهان بماند، گفت: «حمایت قاطع در مورد هر ادعای تلفات غیرنظامی که از آن چه از طریق گزارش مستقیم، چه از طریق گزارش ساحوی یا چه از طریق شبکههای اجتماعی مطلع شده باشیم، تحقیق میکند.»
حمایت قاطع گفت وقتی ادعای تلفات غیرنظامی ناشی از اقدام ارتش امریکا مطرح میشود، طی 72 ساعت بررسی اولیه انجام میشود تا مشخص شود که آیا این ادعا «معتبر» است یا خیر. اگر اطلاعات بررسیشده طی آن 72 ساعت نشان داد که احتمال صدمهدیدن غیرنظامیان در اثر حملات هوایی ارتش امریکا وجود دارد، ارتش امریکا ادعا را معتبر میداند. اگر شواهد بیشتری در اختیار حمایت قاطع قرار گیرد، برخی از ادعاها امکان دارد مورد بررسی مجدد قرار گیرد.
در سال 2019 از 563 ادعا فقط 74 مورد آن معتبر شناخته شد. (تعداد ادعاهایی که در سال 2018 بررس شد 223 مورد بود.) اکثر اتهامات معتبر یا تحت ارزیابی موسوم به CCAR قرار میگیرد یا بهصورت عمیق و همهجانبه در مورد آن تحقیق میشود.
حمایت قاطع تعداد ارزیابی های CCAR انجام شده در سال 2019 را ارائه نمیدهد و میگوید که «بیشتر موارد» یکبار ارزیابی شده است. اما طبق دادههای ارتش ایالات متحده که در اختیار سازمان ملل متحد قرار گرفته، حمایت قاطع تنها 14 تحقیق همهجانبه و عمیق را در سال 2019 در مورد ادعاهای تلفات غیرنظامی انجام داده است، درحالی که در سال 2018 تعداد تحقیقات انجام شده 23 مورد بوده است.
ارزیابی اولیه، نمیتواند تحقیق کامل باشد. هدف ارزیابی اولیه مشخصکردن آنچه اتفاق افتاده، است اما به معنای جمعآوری اطلاعاتی که میتواند آسیب را در آینده کاهش دهد ـ کاری که تحقیقات کامل انجام میدهد ـ نیست.
کاهش تعداد تحقیقات پس از آن رخ داد که اعضای تیمی که وظیفه ارزیابی اتهامات را داشت، به شدت کاهش یافت.
قبل از سال 2019 هیئتی متشکل از حدود 12 نفر از مقامات غیرنظامی و نظامی ایالات متحده با گروهی از بازرسان ارتش ایالات متحده تحت چتری به نام «تیم کاهش تلفات غیرنظامی»، برای ارزیابی ادعاها کار میکردند. اما طبق گزارش سازمان ملل، حمایت قاطع این هیئت را در نیمه اول سال 2019 منحل کرده و دلیل آن را نگرانی در مورد کارآیی آن عنوان کرده است. در این گزارش آمده است که شکایات و ادعاها با تشدید حملات هوایی، افزایش یافت و تیم مسئول در تلاشی برای تسریع روند بررسی منحل شد.
حالا صدها ادعای تلفات غیرنظامی در نتیجه حملات هوایی ارتش امریکا منتظر بررسی است و از تیم کاهش تلفات غیرنظامی حمایت قاطع تنها چهار نفر باقی مانده.
حمایت قاطع به پرسش واشنگتن پست درباره اینکه چرا اعضای این تیم کاهش یافت، پاسخ نداد. وقتی از حمایت قاطع در مورد کاهش تحقیقات عمیق پرسیده شد، مقامات آن دیگر به پرسشهای مکتوب واشنگتن پست پاسخ ندادند و به جای آن اظهارات جنرال آستین میلر، فرمانده نیروهای امریکایی در افغانستان را فرستادند.
میلر در این بیانیه میگوید: «ما از هر ابزاری که در اختیار داریم برای جلوگیری از تلفات غیرنظامیان استفاده میکنیم و ما در تلاش خود برای محافظت از غیرنظامیان، بیش از هر ارتشی در طول تاریخ جنگاوری، وقت و منابع بیشتری صرف میکنیم.» در ادامه این بیانیه آمده که جلوگیری کامل از تلفات غیرنظامیان «غیرممکن» است.
او میگوید: «هربار که شما [بمبی] را پرتاب کنید، احتمال تلفات غیرنظامی وجود دارد. ما این مسئولیت را جدی میگیریم. ما هر ادعای تلفات غیرنظامیان را مورد تحقیق قرار میدهیم. ما مسئولیت می پذیریم و سعی میکنیم در شرایطی که به نظر میرسد ما به غیرنظامیان آسیب رساندهایم، جبران خساره کنیم.»
حمایت قاطع در بیانیه خود همچنین به تلاش برای گسترش نظارت بر شبکههای اجتماعی و رسانههای محلی افغانستان در سال 2019 که ادعاهای تلفات غیرنظامیان در جریان آن افزایش یافت، اشاره دارد.
با کاهش تعداد تحقیقات همهجانبه و عمیق، تفاوت بین دادههای ارتش امریکا و دادههای سازمان ملل متحد در مورد تلفات غیرنظامیان افزایش یافت.
برای مثال در سال 2019، دادههای سازمان ملل متحد در مورد تلفات غیرنظامیان در اثر بمب های ارتش امریکا، بیش از پنج برابر دادههای جمعآوریشده توسط پنتاگون است. براساس گزارش سالانه پنتاگون که به کنگره ارسال میشود، در سال 2019 حدود 89 غیرنظامی در اثر حملات هوایی ارتش امریکا در افغانستان کشته شده است. اما طی همین دوره، گزارش سازمان ملل متحد دریافته که 546 غیرنظامی در حملات هوایی «نیروهای نظامی بین المللی» کشته شده است. ارتش ایالات متحده تنها نیروی نظامی بین المللی در افغانستان که حملات هوایی انجام میدهد.
حمایت قاطع در مقایسه با فرماندهیهای ارتش ایالات متحده در سایر کشورها، در مورد تلفات غیرنظامیان کمتر شفاف عمل میکند. برای مثال در عراق و سوریه، واحدی که بر عملیاتهای ارتش امریکا علیه دولت اسلامی نظارت میکند، ماهانه گزارشهای تازه مربوط به تلفات غیرنظامیان را منتشر میکند. در آفریقا، واحدی مشابه یک وبسایت عمومی ایجاد کرده است که در آن میتوان ادعاها را ثبت کرد. در افغانستان اما، ارتش ایالات متحده هیچ اطلاعاتی را به طور منظم در مورد تلفات و آسیبهای وارده بر غیرنظامیان منتشر نمیکند.
کشتهشدن غیرنظامیان توسط نیروهای امریکایی، زمینه مشترک قدرتمندی را برای احساسات ضدامریکایی و ضدحکومتی در طول دو دهه جنگ ایجاد کرده است. طالبان از تلفات غیرنظامیان به دست نیروهای امریکایی برای جلب حمایت مردم استفاده میکند. همچنین، با افزایش ادعاهای تلفات غیرنظامیان در دو سال گذشته، استفاده از آن در پروپاگاندای طالبان نیز افزایش یافته است.
در یک توییت، در شرح تصویرِ کودک کوچکی که در کفن پیچیده شده، آمده: «توسط سرباز وحشی دشمن به شهادت رسید.» در توییتی دیگر، لینک گزارشی با عنوان «جنایات جنگی نیروهای اشغالگر خارجی و مزدوران داخلی آنها» همراه با عکس اجساد پیچیده شده در پتو، نشر شده است.
مقامات محلی افغانستان میگویند که میکانیسمهای پاسخگویی ضعیف ایالات متحده فقط باعث جذابیت بیشتر این پروپاگانداها میشود و حکومت افغانستان را در آستانه گفتوگوهای رسمی با شبهنظامیان که انتظار میرود طی هفتههای آینده آغاز شود، زیر فشار قرار میدهد.
صلح از طریق فشار
جنگ هوایی ایالات متحده در افغانستان در سال 2018 شدت گرفت و هواپیماهای امریکایی 7362 بمب را از هوا پرتاب کردند. این رقم طبق گزارش نیروی هوایی امریکا، بیش از تعداد مجموعی بمبهای پرتابشده در سه سال گذشته بوده است. در سال بعد، تعداد مجموعی بمبهای پرتابشده توسط ارتش امریکا در افغانستان به 7423 بمب افزایش یافت.
شدتگرفتن کارزار هوایی ارتش امریکا در افغانستان، همزمان بود با ورود جنرال میلر به این کشور ـ که در سپتامبر 2018 فرماندهی نیروهای امریکایی را برعهده گرفت ـ و انتصاب زلمی خلیلزاد به عنوان فرستاده امریکا برای صلح با طالبان که به خروج نیروهای امریکایی از افغانستان منجر میشود.
خشونتها در سپتامبر سال 2019 در اوج خود بود که حمله هوایی ارتش امریکا بر اهداف مرتبط با القاعده، ولسوالی موسا قلعه را در ولایت هلمند در جنوب افغانستان هدف قرار داد.
یک ماه پس از این حملات، صدیق الله رازق از روی بستر شفاخانه در لشکرگاه، مرکز ولایت هلمند، لبخند زد. او درحالی که بازوی راست خود را پشت سر خود جمع کرده بود، با دست چپ از کاسه غذا میخورد.
این پسر 10 ساله هنگام حمله هوایی ارتش امریکا بر موتری که حامل او و مادرش و درحال بازگشت از یک مراسم عروسی به خانه بود، دست راست خود را از دست داد. پدر او، عبدال رازق، میگوید که سمت راست سر پسرش در اثر اصابت ترکش به شدت زخمی شده بود.
جراحات صدیق الله و روایت پدرش از وقایع شب 23 سپتامبر در موسا قلعه هلمند، با نتایج تحقیقات پنتاگون که نشان داد یک حمله زمینی مشترک ارتش امریکا و نیروهای افغان و یک حمله هوایی پشتیبان، بر اهداف مرتبط با القاعده، منجر به کشتهشدن دو غیرنظامی شده و زخمی نداشته، تناقض دارد.
تحقیقات کامل پنتاگون هرگز علنی نشد. سازمان ملل متحد پس از مصاحبه با مقامات محلی، بازماندگان قربانیان و سازمانهای کمکرسان، دریافت که 18 غیرنظامی کشته و 11 نفر زخمی شدهاند. واشنگتن پست با اعضای خانواده 10 غیرنظامی کشتهشده و دو غیرنظامی زخمیشده، از جمله صدیق الله مصاحبه کرد. حکایت پدر او با جزئیات گزارش سالانه سازمان ملل متحد در مورد تلفات غیرنظامیان همسو است.
رازق در مورد موج شدید حملات هوایی در هلمند در سالهای اخیر گفت: «آنها فکر میکنند که میتوانند با فشار، صلح بیاورند. اما 20 سال گذشته است و اگر اینگونه ادامه دهند 20 سال دیگر نیز میگذرد.»
خانواده رازق خواستار جبران خسارت به خاطر جراحات صدیق الله از مقامات محلی شدند، اما تقریبا یک سال از حمله هوایی گذشته و شورای ولایتی هلمند میگویند که مقامات حکومت مرکزی همچنان از برقراری تماس آنها با حمایت قاطع خودداری میکند. سخنگوی حمایت قاطع حاضر نشد در مورد تناقض بین گزارشهای تلفات غیرنظامیان وضاحت دهد.
اینکه آیا بازیگران درگیری مسلحانه باید همه ادعاهای مربوط به تلفات را بررسی کنند یا خیر، یک بحث حقوقی است اما برخی از کارشناسان میگویند که قانون بین المللی برای محافظت از غیرنظامیان، در عمل کشورها را ملزم میکند که بدانند که چرا تلفات غیرنظامی رخ داده است. در هلمند بیش از دوازده نفری که با واشنگتن پست مصاحبه کردند، گفتند بیش از یک ماه از زمان حمله گذشته بود اما مقامات امریکایی یا افغان، تا آنزمان هرگز با آنها برای تحقیق در مورد حمله تماس نگرفته بودند.
این غیرمعمول نیست: حتا وقتی ایالات متحده تحقیقات همهجانبه و عمیق را در مورد تلفات غیرنظامیان انجام میدهد، جمع آوری شواهد از ساحه همچنان محدود است. اکثر حملات هوایی ارتش امریکا دور از قلمرو تحت کنترل حکومت انجام میشود و حضور اندک نیروهای امریکایی به این معنا است که منابع چندانی برای کارهای میدانی وجود ندارد.
«کریستوفر کولندا»، مشاور ارشد سابق پالیسی استنلی مککریستال در افغانستان میگوید که اکثریت قریب به اتفاق تحقیقات پنتاگون به تصاویر هواپیماهای بدون سرنشین و مصاحبه با نیروهای امریکایی و افغان که در زمان حمله در ساحه بودند، تکیه میکند.
اما کولندا میگوید که بدون مصاحبه با شاهدان و بازماندگان، «شما با اطلاعات واقعی کمتری سروکار دارید و بنابراین نمیدانید.»
حمایت قاطع از اظهارنظر در مورد توانایی خود در انجام بازدیدهای ساحوی برای جمع آوری شواهد از تلفات غیرنظامی خودداری کرد.
عبدالمجید آخندزاده در دفتر خود در کابل که با پرترههای اعضای خانوادهاش که توسط طالبان کشته شدهاند، احاطه شده، در تلفن خود عکسهای وحشتناک غیرنظامیان را که به گفته وی توسط بمبهای امریکایی آسیب دیدهاند، نشان میدهد. برخی از آن عکسها را خودش گرفته است و برخی دیگر را رابطهای وی در داخل مناطق تحت کنترل طالبان به وی فرستادهاند.
آخندزاده میگوید: «این تحقیقات چیزی نیست جز تبلیغات به رسانهها.»
او میگوید که تصاویری مانند تصاویر موجود در تلفنش و سایر شواهد مربوط به تلفات غیرنظامیان را برای مقامات دولتی در هلمند و کابل ارسال کرده است، اما هیچ کس پیگیری نمیکند.
او میگوید: «آنها رحم ندارند. آنها فقط اهداف را برای کشتن میبینند.»
خواستار پاسخگویی
میراحمد از ماه جنوری، هنگامی که به گفته وی پسر 18 ساله اش در حمله هواپیمای بدون سرنشین امریکا در ولایت هرات در غرب افغانستان کشته شد، تذکره خون آلود او را با خود حمل میکند.
جاوید، کارگر و نانآور خانوادهی خود بود و مرگ او آنها را غرق در بدهی و سپس فقر کرده است. احمد امیدوار بود که یک مقام دولتی را پیدا کند که بتواند به او کمک میکند درخواست غرامت کند تا مشکلات مالی خانوادهاش کمتر شود.
اما این راه پر از چالش بود و مقامات او را از یک اداره ولایتی به اداره دیگر پاس دادند.
ارتش امریکا میگوید «یک حمله هوایی دفاعی» برای حمایت از نیروهای افغان در منطقه انجام شد اما ارزیابیاش نشان میدهد که هیچ غیرنظامی در نتیجه آن کشته نشده و [بنابراین] تحقیقات کامل را انجام نداد. حکومت افغانستان میگوید که تحقیقات آغاز و تکمیل شد، اما از دادن جزئیات خودداری میکند. (کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان، یک نهاد نیمهمستقل، میگوید که در این حملات 10 غیرنظامی کشته شدند.)
حمایت قاطع حاضر به پاسخگویی به پرسشهای واشنگتن پست درباره ادعاهای میراحمد، نشد.
در واقع به گفته گروههای حقوق بشری و یک مقام افغان آشنا با این موضوع که خواست نامش فاش نشود زیرا برای صحبت با رسانهها اجازه ندارد، طی دو سال گذشته نتیجه حتا یک تحقیق در مورد تلفات غیرنظامیان که به دستور رییسجمهور اشرف غنی صورت گرفته، علنی نشده است.
اقارب غیرنظامیان کشتهشده میگویند که بروکراسی اداری، فساد و ناتوانی در برقراری تماس مستقیم با مقامات امریکایی، اغلب باعث میشود آنها نتوانند غرامت بگیرند. پنتاگون میگوید که اینگونه پرداختها به معنای اقرار به اشتباه نیست، بلکه این پول برای «ابراز همدردی» داده میشود.
دادههای بهدستآمدهی واشنگتن پست نشان میدهد که در همان دوره که تحقیقات کاهش یافته است، مجموع مبلغ اینگونه پرداختها بیش از دو برابر شده است. در سال 2018، حدود 50 مورد پرداختی غمشریکی بالغ به 153 هزار دالر و در سال بعد، 65 مورد پرداختی غمشریکی مجموعا 314 هزار دالر بوده است.
نبود شفافیت و پاسخگویی پس از حملات هوایی مرگبار، خشم اعضای خانواده قربانیان را در هرات برانگیخته است. آنها میگویند که حکومت افغانستان را مسئول اقدامات ارتش امریکا میدانند.
این خشم خطر این را دارد که حکومت را در جریان مذاکرات رسمی صلح با طالبان تضعیف کند. طالبان از تلفات غیرنظامیان برای بیتوجه نشاندادن حکومت افغانستان به مردمش و تقویت اعتبار این گروه به عنوان گروهی که مستحق قدرت بیشتر در هرگونه حکومتِ پسا صلح است، استفاده میکند.
در هرات مقامات محلی میگویند که به راحتی میشد از تلفات غیرنظامیان جلوگیری کرد، اما بدون تحقیق مناسب در مورد این حادثه، چنین اشتباهاتی احتمالا تکرار میشود.
به گفته رییس شورای ولایتی هرات و تورمحمد ظریف، بزرگ قبیلهای در شیندند، این حملات هنگامی انجام شد که یک عملیات زمینی نیروهای ویژه افغان ناخواسته زیر آتش گروههای مسلح محلی که برخی وفادار به دولت هستند، قرار گرفت.
هفتهها بعد، هیئتی متشکل از مقامات حکومت از کابل برای صحبت با مقامات محلی در مورد این حمله به هرات رفت، اما به گفته شش نفر از شیندند در مصاحبه با واشنگتن پست، مقامات از کابل تلاش نکردند با شاهدان عینی حمله تماس بگیرند.
اسدالله مبارز 31 ساله، فعال جامعه مدنی در شیندند، میگوید که او در این سالها بارها در مورد آسیبی که حملات هوایی بر مردم وی وارد کرده، با خبرنگاران صحبت کرده است. او میگوید که غفار، دوست دوران کودکیاش، که در دهه سوم عمر خود قرار داشت، یکی از کشتهشدگان حمله هوایی اخیر در هرات بوده است.
اسدالله مبارز میگوید: «ما بارها مصاحبههایی از این دست انجام دادهایم. اما چیزی تغییر نکرده است. حملات هوایی هنوز ما را میکشد.»