تغییرات اقلیمی و توسعه‌نیافتگی

چرا سیلاب‌های بهاری مرگ‌بار شده‌اند؟

۱۲ سرطان ۱۴۰۳ - ۲ جولای ۲۰۲۴

امیر بهنام

بعدازظهر جمعه، هنگامی که نقیب یک روز رخصتی را پشت سر می‌گذاشت کسی از پشت تلفن به نقیب خبر داد که روستای فلول را سیل با خودش برد. نقیب هنگامی که این تماس را دریافت کرد، ده‌ها کیلومتر دورتر از روستای فلول در قندهار آمده بود تا از راه کارگری معیشت خانواده‌اش را تأمین کند. نقیب به خبرنگار تلویزیون آریانا آن لحظه را این‌گونه بازگو می‌کند: «روز جمعه ساعت ۴ بعدازظهر وقتی شنیدم که روستای فلول را سیل برده، به پدرم تماس گرفتم. دو ساعت تلفن‌اش زنگ می‌خورد بی‌آن‌که کسی پاسخ بدهد. سرانجام تلفن‌اش خاموش شد.» سرانجام نقیب به روستایش بازگشت، خبری از روستا، خانه‌ها و دکان‌هایی که در امتداد رودخانه ساخته شده بودند، نبود. پس از پنج‌ روز جست‌و‌جو هنوز نتوانسته بود اجساد پدر، فرزند و یکی از اقارب نزدیکش را پیدا کند. او با قلبی آکنده از درد و درماندگی می‌گوید، شاید آنان در زیر زمین خانه‌اش باشند، زیر هزاران تُن خاک و سنگی که سیلاب با خود آورده است.

این سیلاب ویران‌گر در این روستا دست‌کم جان هشت‌ نفر را گرفته و تمامی روستا را زیر انبوهی از خاک و سنگ دفن کرده است. از تمام داشته‌های آنان، چیزی جز درد و اندوه و ترس باقی نمانده است.

روستای فلول یکی از ده‌ها روستایی است که در جریان سیلاب‌های مرگ‌بار بهاری امسال زیر آب رفته است. این سیلاب‌ها که از اوایل ماه حمل امسال و پس از گرم شدن و شدت گرفتن باران‌های بهاری اتفاق افتاده و سی‌و‌دو ولایت را در بر گرفته است، جان صدها نفر را گرفته، صدها زخمی برجای گذاشته، هزاران خانه را ویران کرده، هزاران مواشی و دام مردم را با خود برده و ده‌ها هزار جریب زمین زراعتی و باغ را نابوده کرده و راه‌های رفت‌وآمد میان ولسوالی‌ها را به‌شدت آسیب زده است.

افزایش سیلاب‌ها

با وصف آن‌که در سال‌های گذشته نیز سیلاب‌های موسمی رخ داده، اما اندازه و تکرر سیلاب‌های بهاری امسال و حجم تلفات انسانی و ویرانی‌های ناشی از آن در افغانستان بی‌پیشینه است. یکی از روستائیان در روستای فلول می‌گوید، پدر، پدرکلان و خود او در امتداد رودخانه‌ی فصلی و در طی دهه‌های گذشته خانه و دکان داشته‌اند، اما سیلاب‌های بهاری امسال، به‌خصوص سیلاب بیست‌و‌یکم ماه ثور نه تنها تمام آن خانه‌ها و دکان‌ها را ویران کرده بلکه بسته به عمق مسیر آب، در ارتفاع ده تا سی متر خاک و سنگ و رسوبات را بر روی این روستا انباشته است. سیلاب‌های اخیر در پلخمری، مرکز ولایت بغلان صدها خانه و دکان را کاملا نابود کرده و به‌گفته‌ی برخی شاهدان، «داروندار» مردم را با خود برده است. بی‌خبری مردم از وقوع سیلاب و وسعت غیرقابل تصور و تداوم آن مردم را غافلگیر کرد و به همین دلیل سطح خسارات و تلفات ناشی از آن در بسیاری از ولایات کشور بسیار چشم‌گیر بود. در روستای مورچک در حومه‌ی شهر فیض‌آباد، سیلاب ده عضو یک خانواده را با خود برد و باشندگان محل پس از جست‌و‌جوی بسیار تنها جسد یک عضو این خانواده را از رودخانه‌ی کوکچه پیدا کرده‌اند. تمامی آنان اعضای یک خانواده بودند.

در سه هفته‌ی اول ماه حمل براساس بر‌آورد «وزارت دولت در امور رسیدگی به حوادث طالبان» هزار و ۶۰۰ خانه تخریب و بیش از ۱۷۷ هزار مواشی تلف شده‌اند. برخی آسیب‌دیدگان به رسانه‌های محلی گفته‌اند که نانی برای خوردن و لباسی برای پوشیدن ندارند. آنان صرفا از این جهت که توانسته‌اند از هجوم سیلاب جان سالم به در برند، راضی ‌اند.

افزون بر تلفات مالی و جانی، ‌سیلاب‌های اخیر مزارع و بندهای کوچک آب را تخریب کرده که برای بخش وسیعی از مردم افغانستان که معیشت شان به زراعت و پرورش مواشی وابسته است، خبر بسیار نگران‌کننده‌ای است و بیم افزایش قحطی و فقر را در سال جاری افزایش داده است.

نقشه مناطق معروض به سیلاب در افغانستان

نقشه مناطق معروض به سیلاب در افغانستان

تا اکنون تغییرات اقلیم و خطرات و پی‌آمدهای آن در افغانستان چندان مورد توجه قرار نگرفته است. این در حالی است که براساس گفته‌های کارشناسان، افغانستان در کنار کشورهای بحران‌زده‌ای مانند سودان جنوبی، کانگو، سومالیا و سوریه، شامل ده کشوری است که بیشترین آسیب را از پی‌آمدهای تغییر اقلیم و گرم شدن کره‌ی زمین متحمل می‌شود. زمین‌لرزه، فرونشست زمین، سیلاب و توفان‌های گردوخاک و خشک‌سالی آسیب‌هایی است که کشورهای متأثر از تغییرات اقلیم با آن رو‌به‌رو می‌شوند. در این گزارش به تلفات و خسارات برجای‌مانده ناشی از سیلاب‌های بهاری امسال -تا آن‌جا که صحت و سقم اطلاعات را تأیید توانسته‌ایم- و خطرات ناشی از تغییر اقلیم و افزایش گرمای زمین و اثری که بر افغانستان توسعه‌نیافته گذاشته و می‌گذارد، پرداخته‌ایم.

از این رو در این گزارش سعی می‌کنیم از یک‌سو سطح تلفات و خسارات ناشی از سیلاب‌های بهاری در بازه‌ی زمانی ماه حمل تا هفتم ماه جوزا را با استناد به داده‌های قابل راستی‌آزمایی برآورد کنیم، از جهتی خواهیم کوشید سطح واکنش و پاسخ‌دهی اداره‌ی سرپرست طالبان در کابل، میزان کمک‌رسانی، نوعیت ارائه‌ی کمک‌ها و میزان توجه حکومت سرپرست طالبان به مناطق مختلف را نشان بدهیم و در پایان به‌دنبال پاسخ این پرسش خواهیم گشت که چرا سیلاب‌های اخیر بی‌پیشینه بوده و علت افزایش سیلاب‌ها در ماه‌ها و سال‌های آینده چیست و چه راهکارهایی برای مواجهه با این پدیده‌ی به نسبت تازه اما مداوم وجود دارد.

اولین طغیان‌ها

در آگست ۲۰۱۳ باران‌های موسمی (امواج مونسون هند) -که از شمال به سمت جنوب هند حرکت می‌کند- باعث بارش باران شدید و در نتیجه جاری شدن سیل در پاکستان و مناطق شرق هندوکش و به‌خصوص ولایات شرقی افغانستان (خوست، ننگرهار و نورستان) شد. این سیلاب‌ها که در پاکستان ده‌ها هزار نفر را تحت تأثیر قرار داد و باعث ویرانی‌های گسترده و حتا ورود موجی از آوارگان به شهرهای مانند کابل و جلال‌آباد شد و یک‌سوم خاک پاکستان را زیر آب برد، افغانستان را نیز متأثر کرد. در افغانستان هزاران جریب زمین زراعتی و باغ آسیب دیدند، ده‌ها خانه ویران شدند و شمار تلفات برابر برآوردهای آن زمان به ۹۰ کشته رسید.

پس از آن در سال ۲۰۱۷ و در فاصله‌ی روزهای ۶-۲۳ ماه جنوری نیز جاری شدن سیلاب در ۲۲ ولایت از ۳۴ ولایت کشور تلفات مالی و جانی جدی‌ای به‌جا گذاشت. این سیلاب‌ها در ولایات بدخشان، بلخ، فاریاب، سمنگان، سرپل، هرات، بادغیس، ننگرهار، پکتیا، خوست، هلمند، کندهار، بامیان، دایکندی، پروان و کاپیسا در مجموع بیش از شش هزار و ۷۵۲ خانواده را آسیب زد، منجر به مرگ ۱۹۴ نفر و زخمی شدن ۹۰ نفر شد.

در سال ۲۰۲۱ یکی از سنگین‌ترین سیلاب‌ها در اثر بارندگی‌های تابستانی (امواج مونسون هند) در ولسوالی خوشی ولایت لوگر اتفاق افتاد که ۲۰ نفر در این ولسوالی کشته و ده‌ها نفر مفقود شدند. هزاران جریب زمین و ده‌ها خانه نیز تخریب شد. همچنین در همین سال و در جریان بارندگی‌های تابستانی در ولایت پروان نیز سیلاب‌های ویران‌گری جاری شد. در پروان گفته شد که شمار زخمی‌ها و جان‌باختگان به ۲۰۰ نفر رسیده و بیش از هزار و ۵۰۰ خانه تخریب شده است.

مطالعات انجام‌شده در خصوص وقوع سیل در افغانستان نشان می‌دهد که وقوع این پدیده در سال‌های اخیر روند رو به رشد داشته و پیش‌بینی می‌شود که در سال‌های آینده نه تنها مسیر تصاعدی‌اش را حفظ خواهد کرد بلکه براساس یک مطالعه‌ی بانک جهانی، تعداد افرادی که براثر وقوع سیلاب آسیب و زیان می‌بینند تا بیست‌و‌شش سال آینده (۲۰۵۰) هر سال دو برابر خواهد شد.[۱] براساس این مطالعه، در مناطق غرب، جنوب‌غرب، جنوب‌شرق و شمال‌شرق افغانستان بیشترین احتمال جاری شدن سیلاب وجود دارد. ولایات کنر، نورستان، پنجشیر، نیمروز، فراه، هرات، غور، کابل، ننگرهار، پکتیا و پروان در معرض بیشترین آسیب‌های ناشی از جریان سیلاب خواهند بود. براساس این ارزیابی، سیلاب‌های سال ۲۰۱۴ که در چهارده ولایت شمالی افغانستان به‌وقوع پیوست، بیش از ۹۰ هزار نفر را زیان‌مند ساخت و افزون بر ۲۰‌ هزار نفر را نیز آواره کرد. هزینه‌ی مالی آن براساس برآورد بانک جهانی بالغ بر ۱۰۰ میلیون دالر بوده است.

به این ترتیب و براساس تأثیرات سیلاب‌ها از سال ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۷، پیش‌بینی شده است که آب‌خیزی رودخانه‌های دائمی و فصلی و جاری شدن سیلاب در هر دهه بین ۲۵۰ تا ۶۵۰ میلیون دالر بر تولید ناخالص داخلی زیان خواهد زد. تعداد کسانی که در یک‌دهه از سیلاب آسیب می‌بینند بین ۴۵۰‌ هزار تا ۹۰۰‌ هزار نفر برآورد شده و هزینه‌ی مالی ناشی از تخریب منازل و خانه‌های مسکونی بین ۱۵۰ میلیون تا ۴۰۰ میلیون دالر تخمین زده شده است. ویرانی گسترده‌ی جاده‌ها و زیرساخت‌های حیاتی مانند شفاخانه‌ها، مکاتب و بندها و منابع تولید برق نیز از پی‌آمدهای دیگر سیلاب‌ها است.

تمام برآوردها با این فرض درست است که امکان‌های مهار سیلاب و پیش‌گیری از زیان‌های ناشی از وقوع آن همواره فعال و رو به بهبود باشد و از جهتی روند گرمایش زمین مسیر پیش‌بینی‌ناشده را نپیماید. اما سیلاب‌های مرگ‌بار و شدید بهاری امسال در افغانستان و زیان‌های ناشی از آن نشان داد که این کشور آسیب‌پذیری شدیدی در برابر سیلاب دارد.

این آسیب‌پذیری با توجه به افزایش گرما در سطح جهانی در سال‌های آتی بیشتر نیز خواهد شد.

یافته‌های ما

یافته‌های اطلاعات روز در بازه‌ی زمانی اول حمل تا هفتم ماه جوزای امسال نشان می‌دهد که جاری شدن سیلاب در حوزه‌ی شمال، شرق، جنوب و غرب افغانستان صدها کشته، ده‌ها مفقود و صدها زخمی برجای گذاشته و هزاران جریب زمین، باغ و هزاران خانه‌ی مسکونی و دکان‌ها، سرک‌ها و اماکن اجتماعی و شفاخانه‌ها را تخریب کرده و هزاران مواشی براثر این رویدادها تلف شده‌اند. این داده‌ها با اتکا به آمارهای انتشاریافته از سوی سازمان‌های بین‌المللی مستقر در افغانستان مانند سازمان بین‌المللی مهاجرت، اوچا و ادارات داخلی چون اداره‌ی ملی مبارزه با حوادث طالبان و رسانه‌های داخلی و بیرون‌مرزی مانند طلوع‌نیوز، اطلاعات روز و شبکه‌های مجازی و سایر منابع باز گردآوری شده است. ما از طریق خبرنگاران محلی، شاهدان و منابع مردمی کوشیده‌ایم آمارهای جمع‌آوری‌شده را راستی‌آزمایی کنیم و آماری که صحت‌وسقم بیشتری داشته‌اند را مدنظر قرار بدهیم.

تلفات و خسارات

دفتر سازمان توسعه‌ای ملل متحد مستقر در افغانستان در گزارشی که در آخر ماه می منتشر کرده، آورده است که سیلاب‌های مرگ‌بار اخیر در افغانستان حداقل ۳۰۰ کشته برجای گذاشته، نُه هزار خانه را ویران کرده و هزاران نفر بی‌خانمان و آواره شده‌اند. برآوردهای دفتر «UNOCHA» در افغانستان که در کمک‌رسانی به آسیب‌دیدگان سیلاب‌های بهاری امسال و اطلاع‌رسانی در این مورد فعال بوده، شمار جان‌باختگان، بی‌جاشدگان و میزان زیان‌های مالی ناشی از سیلاب‌هایی که از اواسط ماه مارچ (ماه حمل) تا ابتدای ماه جولای -زمانی که این گزارش نوشته شده-را بیشتر از این برآورد کرده است.

براساس اطلاعاتی که این اداره منتشر کرده، اولین بارندگی‌های شدید (بارش باران) در سراسر افغانستان در بیست‌و‌یکم، بیست‌و‌ششم و بیست‌و‌هفتم مارچ رخ داده که در نتیجه‌ی آن هفت نفر جان‌باخته و ۳۸۴ خانواده آسیب دیده است. در روزهای ۲۹ و ۳۰ مارچ (۱۰ حمل سال ۱۴۰۳) بارندگی دیگری رخ داده است. در نتیجه‌ی این بارندگی‌ها و جاری شدن سیلاب و براساس برآوردهای اولیه، در پنج ولسوالی ولایت فاریاب ۴۰۰ خانه تخریب شده است. در ولسوالی‌های دولت‌آباد و بلچراغ به ترتیب ۲۵۰ و ۱۰۰ خانه تخریب شده‌اند. پل ارتباطی میان ولسوالی‌های بلچراغ و گرزیوان نیز تخریب شده و در ولسوالی المار یک مکتب دولتی آسیب دیده است. این سیلاب همچنین در هفت ولسوالی ولایت دایکندی منجر به تخریب و آسیب‌دیدن ۷۹ خانه شده، ۱۰۰ جریب زمین کشاورزی را از بین برده، ۴۵۰ کیلومتر جاده را آسیب زده و منجر به تلف شدن دست‌کم ۱۰۰ رأس مواشی شده است. به همین ترتیب این بارندگی‌ها در یازده ولسوالی ولایت ننگرهار منجر به جاری شدن سیلاب و آسیب‌زدن به ۱۵۰ خانواده شده است. یک زن نیز در این ولایت زخمی شده، ۵۰ خانه تخریب شده، دست‌کم ۸۰۰ جریب زمین زراعتی نابود شده و ۲۰۰ رأس مواشی نیز از بین رفته است. در ولایت ارزگان، به‌ویژه در ولسوالی چارچینو و مرکز این ولایت (ترینکوت) ۶۰ خانه آسیب دیده و ۶۰۰ جریب زمین تخریب شده است. کم‌ترین خسارت را در این دور از سیلاب‌ها ولایت پروان متحمل شده است و صرفا در ولسوالی کوه صفی، ۱۵ خانه تخریب و ۵۰ دام تلف شده‌اند.

در دور بعدی از بارندگی‌های شدید که بنابر گزارش این سازمان بین دهم تا شانزدهم ماه اپریل (ماه ثور) رخ داده و منجر به جاری شدن سیلاب‌های شدیدتر در  ارتفاعات مرکزی (هزاره‌جات)، مناطق مرکزی، شمال، شمال‌شرق، جنوب و غرب افغانستان شده است، میزان آسیب‌ها به‌صورت چشم‌گیری افزایش یافته است.

برابر اطلاعات این سازمان که به‌تاریخ هفدهم ماه اپریل منتشر شده، و صرفا در ارزیابی‌های اولیه، تعداد کشته‌ها به ۳۵ نفر، تعداد زخمی‌ها به ۴۷ نفر و تعداد خانواده‌هایی که آواره شده‌اند به ۴۶ نفر افزایش یافته است. به این ترتیب و در این دور از سیلاب‌ها هزار و ۵۹۰ خانواده از آن آسیب دیده، ۹۳۰ خانه تخریب شده، ۱۹۸ خانه به‌صورت جدی آسیب دیده، حدود ۶۳ هزار و ۷۰۰ جریب زمین کشاورزی نابود شده و بیش از ۴۷۰ دام نیز تلف شده‌اند. بیشترین جان‌باختگان از ولایات‌ هلمند، بادغیس و قندهار بوده‌اند.

در بارندگی‌های این دوره، ۱۹ ولسوالی در ولایات کابل، کاپیسا، پنجشیر و پروان، چهار ولسوالی در ولایت دایکندی، ۳۳ ولسوالی در ولایات ننگرهار، کنر، لغمان و نورستان، پنج ولسوالی در ولایات فاریاب و سمنگان، چهار ولسوالی در ولایات هلمند، قندهار، نیمروز و ارزگان، و سرانجام ۲۱ ولسوالی در ولایات بادغیس، فراه، غور و هرات شاهد جاری شدن سیلاب بوده‌اند. در نتیجه‌ی این سیلاب علاوه بر خسارت‌هایی که گفته شد، شاهراه مزار شریف-کابل و مزار شریف-سمنگان آسیب جدی دیده و در ولایت تخار یک سرک که سی روستا را با هم وصل می‌کرد، ویران شده است.

دور جدیدی از بارندگی‌های شدید در دهم و یازدهم ماه می رخ داد که منجر به جاری شدن شدیدترین سیلاب‌ها در ولایات شمال‌شرق افغانستان شد. برابر گزارش «UNOCHA»، ده ولسوالی ولایت بغلان، پنج ولسوالی در ولایت بدخشان و هفت ولسوالی در ولایت تخار شاهد سیلاب‌های شدید بودند.

بیشترین تلفات ناشی از این دور از سیلاب‌ها را ولایت بغلان متحمل شد. در ولایت بغلان، به‌ویژه ولسوالی بورکه و روستای فلول و ولسوالی بغلان جدید سیلاب‌ها ویرانی‌های گسترده‌ای به‌بار آورده است. در ولسوالی بورکه برابر ارزیابی‌های اولیه‌ی این سازمان بیش از ۷۰ نفر جان‌باخته، ۱۵۰ نفر زخمی شده و پنج‌ هزار خانه آسیب دیده است. در ولسوالی بغلان جدید تعداد جان‌باختگان به ۷۳ نفر، تعداد زخمی‌ها به ۷۶ نفر و در سایر ولسوالی‌های این ولایت مجموع جان‌باختگان به ۱۳ نفر رسید.

در ارزیابی‌های بعدی، این سازمان اعلام کرده است که در این سه ولایت و در بارندگی‌های دهم و یازدهم ماه می مجموع کشته‌ها به ۳۴۷ نفر و مجموع زخمی‌ها به هزار و ۶۵۱ نفر افزایش یافته است، به همین ترتیب، شمار تلفات مواشی به ۱۴ هزار رأس و زمین‌های زراعتی تخریب‌شده نیز به ۲۴ هزار هکتار رسیده است. آمار جان‌باختگان و زخمی‌ها هر سه ولایت را در برمی‌گیرد.

نکته‌ی قابل توجه در جریان این سیلاب‌ها که تخار و بغلان و بدخشان را تحت تأثیر قرار داد این است که رقم قابل توجه جان‌باختگان را زنان و کودکان تشکیل می‌دهند. در مجموع ۵۱ کودک زیر پنج‌ سال و ۷۴ زن در نتیجه‌ی این سیلاب جان‌ باخته‌اند.

در مجموع این دور از سیلاب‌ها در این سه ولایت ۶۰ ‌هزار نفر را تحت تأثیر قرار داده (آسیب‌زده) و شمار خانه‌هایی که تخریب شده نیز به هفت‌ هزار و ۸۰۰ خانه رسیده و تعداد آوارگان نیز بالغ به پنج‌ هزار خانواده است.

حجم تلفات انسانی و تخریب‌های ناشی از این دور از سیلاب‌ها بی‌پیشینه بود.

در دور دیگری از بارندگی‌ها دو ولایت فاریاب و غور شاهد جاری شدن سیلاب‌های ویران‌گر بودند. در ده ولسوالی در ولایت غور سیلاب‌های شدید جاری شد و هشت ولسوالی در فاریاب از این سیلاب متأثر شدند. برابر ارزیابی‌های اوچا، در جریان این سیلاب‌ها دست‌کم ۱۲۰ نفر جان ‌باخته، صدها نفر ناپدید شده و بیش از هزار و۸۶۰ خانواده متضرر شده‌اند. همچنین شش ‌هزار خانه و هزار و ۲۰۰ دکان در جریان این سیلاب‌ها ویران شده‌اند. بیشترین آسیب را ولایت غور و به‌خصوص حومه‌های شهر فیروزکوه دیده است.

سرانجام برابر ارزیابی‌های اوچا که در ششم ماه جون منتشر کرده، از دهم ماه می تا ابتدای ماه جون، سیلاب‌های بهاری به ۱۱۹ هزار و ۱۶۰ نفر آسیب زده، که ولایات شمال‌شرقی بیشترین خسارت را متحمل شده‌اند. اوچا مرگ ۲۲۵ نفر را تأیید کرده که ۱۳۷ نفر از آنان به ولایات شمال‌شرقی کشور تعلق دارند. کم‌تر از هفت ‌هزار خانه تخریب شده یا آسیب دیده و بیش از ۱۰۰ مکتب و ده‌ها زیرساخت حیاتی نابود شده است. سیلاب‌ها در ۳۲ ولایت از ۳۴ ولایت افغانستان به‌وقوع پیوسته است.

با این‌حال، بررسی خبرهای مربوط به سیلاب از رسانه‌های داخلی به نتیجه‌ی تا حدی متفاوت از آمارهای انتشاریافته به‌واسطه‌ی سازمان‌های بین‌المللی مستقر در افغانستان منتهی می‌شود. ما با بررسی ده‌ها خبر در بازه‌ی سه‌ماهه از ابتدای ماه حمل تا ماه جوزای امسال در یافته‌ایم که شمار جان‌باختگان مجموع سیلاب‌ها به بیش از ۵۸۴ نفر رسیده، تعداد خانه‌های تخریب‌شده به بیش از ۱۵ هزار و ۵۰۰ و تعداد زمین‌های زراعتی تخریب‌شده نیز به بیش از ۳۸ هزار و ۵۰۰ جریب می‌رسد. همچنین براساس گزارش‌های رسانه‌ای، تعداد مواشی تلف‌شده نیز به بیش از ۱۶ هزار رأس رسیده است.

بیشترین تلفات انسانی به ولایت بغلان تعلق می‌گیرد که در اواخر ماه ثور شاهد بارش شدید باران و جاری شدن سیلاب‌های مرگ‌بار بود. برابر بررسی مستقل ما، در ولایت بغلان بیش از ۳۳۳ نفر جان باخته‌اند. هزاران خانه و هزاران جریب زمین زراعتی و باغ تخریب شده است. همچنین تعداد زخمی‌ها در این ولایت به هزار و ۶۳۰ نفر رسیده و تعداد ناپدیدشده‌ها نیز دوازده نفر تخمین شده است. پس از آن ولایت فاریاب قرار دارد. در این ولایت بیش از ۱۰۴ نفر براساس گزارش‌های تأیید‌شده از سوی ادارات محلی در جریان سیلاب‌های بهاری جان‌باخته‌اند و افزون بر هزار و ۵۰۰ خانه و صدها جریب زمین و باغ تخریب شده است. در غور نیز براساس گزارش‌های محلی، بیش از ۶۱ نفر جان‌باخته‌اند. پس از آن تخار و ارزگان بیشترین تلفات را متحمل شده‌اند. ماه ثور، به‌خصوص اواخر این ماه شاهد شدیدترین بارندگی‌ها و جاری شدن مرگ‌بار‌ترین سیلاب‌ها در اکثر ولسوالی‌های ۳۲ ولایت افغانستان بوده است.

همچنین شمال‌شرق، حوزه غرب و شمال افغانستان در این دوره سیلاب‌های شدیدتری را در مقایسه با سیلاب‌ها در شرق یا جنوب کشور تجربه کرده‌اند.

علاوه بر تلفات انسانی و تخریب منازل مسکونی در جریان این سیلاب‌ها، آسیب‌های اقتصادی درازمدت ناشی از آن نیز قابل توجه است. در جریان این سیلاب‌ها، زیرساخت‌های حداقلی بسیاری از مناطق روستایی مانند بند‌های آب‌گردان، بند برق، پل، پلچک و سرک تخریب شده است. به علاوه برای مردمی که اکثریت شان از نظر معیشتی به زراعت متکی هستند، نابودی هزاران هکتار زمین زراعتی آنان را در سال جاری از کسب محصول محروم کرده است. برای نمونه، یکی از قریه‌داران روستای شیخ‌ها در ولسوالی دولت‌آباد ولایت فاریاب به اطلاعات روز گفته است که «در این روستا ۳۵۰ خانواده زندگی می‌کردند و هرکس پنج تا شش جریب زمین زراعتی را گندم و جو کشت کرده بودند، سیلاب همه را تخریب کرده است.»

در برخی از مناطق بندش بندهای آب‌گردان و رودخانه‌ها به‌دلیل تراکم رسوبات ناشی از جاری شدن سیل علت اساسی افزایش خسارت‌های ناشی از سیلاب بوده است. برای نمونه، در اواخر ماه ثور وقتی بارش شدید باران در ولایت غور منجر به جاری شدن سیل شد، ده روستا در این ولایت براثر بندش مسیر رودخانه‌ی مرغاب زیر آب رفتند. یکی از باشندگان این محل به اطلاعات روز گفت که مردم نیمه‌شب پس از آب‌خیزی رودخانه به کوه‌ها فرار کرده و ده روستا به کلی زیر آب رفته است. تلفات انسانی ناشی از این سیلاب را مسئولان محلی طالبان ۵۰ نفر عنوان کردند. تمامی زمین‌های زراعتی نیز زیر آب رفته است.

هنوز هیچ ارزیابی مستقلی از مجموع خسارت‌هایی که در اثر سیلاب‌های بهاری به مردم وارد شده در دست نیست، اما تخریب وسیع مزارع، راه‌ها، زیرساخت‌های حیاتی روستاها و شهرهای کوچک و تلفات مواشی بی‌سابقه بوده و آسیب‌های جدی بر وضعیت معیشتی مردم وارد شده است.

روستائیانی که با آغاز باران‌های بهاری به افزایش محصولات شان امیدوار شده بودند، اکنون نه تنها امیدی برای برداشت محصول زراعتی‌شان ندارند، بلکه در بسیاری از مناطق ناگزیرند با صرف پول و توان بسیار انبوهی رسوباتی که بر روی زمین‌ها و باغ‌های‌شان انبار شده را پس بزنند تا در سال‌های آینده امکان زراعت برای آنان مهیا شود. این خسارات در حالی به مردم عادی وارد می‌شود که پیش از آن سازمان‌های امدادرسان و سازمان جهانی غذا نسبت به خطر گرسنگی هشدار داده و تخمین زده بود که یک‌سوم جمعیت افغانستان نیازمند دریافت کمک‌های غذایی هستند. این رقم به‌صورت قطع امسال افزایش خواهد یافت.

© اطلاعات روز

© اطلاعات روز

کمک و پاسخ به آسیب‌دیدگان

کمک‌رسانی به آسیب‌دیدگان با ابهام‌های بسیاری رو‌به‌رو بوده است. ما تمامی پست‌های حساب ایکس وزارت دولت در امور رسیدگی به حوادث را که از سوی طالبان اداره می‌شود بررسی کرده‌ایم. همچنین اسناد و گزارش‌های انتشاریافته از سوی مؤسسات بین‌المللی نیز مورد بررسی قرار گرفته است. وزارت دولت در امور رسیدگی به حوادث (تحت کنترل طالبان) مواردی که کمک‌ها از سوی سازمان‌های بین‌المللی مستقر در افغانستان انجام‌شده را مستند کرده است، اما در مواردی که این امدادها به‌صورت مستقیم از سوی این اداره انجام شده، اغلبا از ارائه‌ی آمار و ارقام خودداری شده و به ذکر این‌که «به آسیب‌دیدگان کمک‌های نقدی نیز توزیع شد» اکتفا شده است. در بعضی از موارد عدم توضیح رقم دقیق کمک‌های نقدی تفاوت بسیار چشم‌گیری ایجاد می‌کند. برای مثال، در فاریاب و در یک ‌مورد گفته شده که به ۵۴۰ خانواده کمک نقدی صورت گرفته است، اما علی‌رغم رقم قابل توجه، تعداد خانواده‌هایی که کمک نقدی دریافت کرده‌اند، رقم کلی یا ارقام جزئی کمک‌ها ذکر نشده است.

خسارات ناشی از سیلاب (ماه حمل تا ششم جوزا)

خسارات ناشی از سیلاب (ماه حمل تا ششم جوزا)

در مجموع کمک‌هایی که از سوی سازمان‌های بین‌المللی به آسیب‌دیدگان انجام شده، شامل بسته‌های غذایی، غیرغذایی و وجوه نقدی بوده است. بسته‌های خوراکی شامل آرد، برنج، روغن، نمک، دال‌نخود، بیسکویت مغذی و در برخی موارد شامل شیر و امثال آن شده است. بسته‌های کمکی غیر خوراکی اما طیف وسیعی را در بر می‌گیرد که شامل خیمه، بشکه‌های آب، کمپل، وسایل آشپزخانه، لباس و کفش، چراغ آفتابی و مواردی مثل آن است. وجوه نقدی کمک‌شده به آسیب‌دیدگان تفاوت قابل توجهی دارد. وزارت دولت در امور رسیدگی به حوادث طالبان به هر خانواده‌ای که یکی از اعضایش را از دست داده در بسیاری موارد تا ۱۰۰ هزار افغانی وجه نقد و برای زخمی‌ها نیز تا ۳۰ هزار افغانی وجه نقد کمک کرده است. اما برای آسیب‌دیدگان یا کسانی که از سیلاب‌ها متضرر شده‌اند، از حداقل چهار هزار و ۵۰۰ افغانی تا ۲۸‌ هزار افغانی توزیع شده است.

تفاوت در توزیع کمک غذایی نیز محسوس است. برای مثال، به بعضی از خانواده‌ها ۲۰۰ کیلو آرد و به بعضی دیگر ۵۰ کیلو آرد توزیع شده است. روغن نیز از حداقل پنج لیتر تا بیست لیتر توزیع شده است. باقی موارد نیز تفاوت‌های مشابهی دارند.

با این‌حال و براساس آماری که وزارت دولت در امور رسیدگی به حوادث طالبان و به‌صورت دوره‌ای اعلام کرده، تا ششم ماه جوزا بیش از ۱۳۷ میلیون و ۲۹۰‌ هزار افغانی به زیان‌دیدگان سیلاب‌های بهاری وجه نقد توزیع شده است. بیشترین کمک‌ها به ولایت بغلان اختصاص یافته است. در این ولایت در مجموع دو هزار و ۴۳۷ خانواده از کمک‌های بین‌المللی و احتمالا وزارت دولت در امور رسیدگی به حوادث طالبان بهره‌مند شده‌اند. از این میان به بیش از ‌هزار و ۵۰۰ خانواده کمک‌های نقدی صورت گرفته و به همین تعداد نیز کمک‌های غیرنقدی دریافت کرده‌اند. مجموع کمک‌های نقدی به این ولایت بدون توجه به این‌که ارقام کمک به ۵۴۰ خانواده در اعلامیه‌های وزارت دولت در امور رسیدگی به حوادث ذکر نشده، بیش از ۲۷ میلیون افغانی است. پس از آن بیشترین کمک نقدی را ولایت نورستان دریافت کرده است. در این ولایت در مجموع ۷۵۰ خانواده از کمک‌ها بهره‌مند شده‌اند که به همه کمک نقدی توزیع شده است. رقم مجموعی کمک نقدی توزیع‌شده در این ولایت به بیش از ۲۶ میلیون افغانی می‌رسد.

باید توجه داشته باشیم که برخی از خانواده‌ها هم‌زمان از کمک‌های نقدی و غیرنقدی بهره‌مند شده‌اند.

پس از آن ولایت ننگرهار بیشترین کمک‌ها را دریافت کرده است. در این ولایت در مجموع بیش از دو هزار و ۲۰۰ خانواده از کمک‌ها بهره‌مند شده که از آن جمله هزار و ۱۲۴ خانواده کمک نقدی و هزار و ۱۷۷ خانواده کمک غیرنقدی دریافت کرده‌اند. مجموع کمک‌های نقدی به این ولایت به کم‌تر از ۱۷ میلیون افغانی رسیده است. پس از آن ولایت خوست بیشترین کمک‌ها را دریافت کرده است. در این ولایت در مجموع ۸۹۱ خانواده از کمک‌ها بهره‌مند شده‌اند. از آن میان ۸۵۳ خانواده کمک‌های نقدی و ۳۸ خانواده کمک‌های غیرنقدی دریافت کرده‌اند. رقم مجموعی کمک‌های نقدی انجام‌شده به این ولایت به بیش از ۱۲ میلیون افغانی رسیده است. در کنر هزار و ۳۸۷ خانواده از کمک‌های انجام‌شده بهره‌مند شده‌اند. ۸۵۷ خانواده کمک نقدی دریافت کرده‌اند که رقم مجموعی وجه امداد‌شده بالغ بر ۱۱.۵ میلیون افغانی است.

با این‌حال، رقم خانواده‌هایی که در ولایت فاریاب از امدادها بهره‌مند شده‌اند، بیشتر از خوست و کنر است. بالغ بر هزار و۵۰۰ خانواده از این کمک‌ها بهره‌مند شده‌اند اما مبلغ مجموعی‌ای که این خانواده‌ها دریافت کرده‌اند، کم‌تر از خوست و کنر و نورستان و کمی بیشتر از هفت میلیون افغانی است.

براساس یافته‌های ما و در طول سیلاب‌های اخیر در مجموع به ۱۴ هزار و ۵۳۶ خانواده کمک شده است.

جغرافیا و آب‌و‌هوایی که مرگ‌بار شده‌اند

سازمان توسعه‌ای سازمان ملل متحد در مطلبی با این عنوان که «چرا سیلاب‌ها در افغانستان مرگ‌بار هستند؟» به عواملی چون تغییرات اقلیمی، وضعیت خاص جغرافیایی و نبود زیربناهای مستحکم و مناسب اشاره کرده است. براساس این تحلیل، افغانستان تحت تأثیر تغییرات شدید اقلیمی و گرمایش زمین قرار دارد و با توجه به این‌که جغرافیای آن مستعد جریان یافتن سیلاب‌های ناگهانی است، سیلاب‌های مرگ‌بار و پر تلفات را تجربه می‌کند. به عبارتی، ترکیب آسیب‌پذیری طبیعی و تغییرات سریع آب‌وهوایی و توسعه‌نیافتگی افغانستان را در معرض خطر جدی قرار داده است.

عبدالله فهیمی، که در بخش سوخت‌های فسیلی و تجدیدپذیر تحقیق می‌کند، خشک‌سالی‌های پی‌هم و گرمایش شدید زمین را از علل اساسی شکل‌گیری جریان‌های سیلابی می‌داند. از نظر او، خشک‌سالی‌های اخیر موجب کاهش توان خاک برای جذب رطوبت و باران شده است.

نجیب‌الله سدید، پژوهشگر منابع آبی و تغییرات اقلیمی در گفت‌و‌گو با اطلاعات روز در خصوص عوامل اصلی سیلاب‌های اخیر در افغانستان نیز با اشاره به این موضوعات، چهار علت اصلی را بر شمرد. از نظر او، اولین عامل وقوع و تشدید سیلاب‌های اخیر در افغانستان تغییرات اقلیمی است. آقای سدید می‌گوید، تغییرات اقلیمی و گرمایش زمین «باعث ایجاد اخلال در دوران آبی می‌شود؛ به این‌معنا که وقتی درجه‌ی حرارت هوا گرم می‌شود، ذرات آب بیشتری در آن باقی می‌ماند. تراکم ذرات آب در اتمسفیر باعث شکل‌گیری ابرهای سنگین می‌شود و ابرهای سنگین باعث باران‌های شدید مقطعی و -از نظر گستره- نقطه‌ای می‌شود.» برای مثال، وقتی آب‌و‌هوا در یک نقطه یک درجه گرم‌تر می‌شود، میزان رطوبتی که در هوا ذخیره می‌شود هفت ‌درصد افزایش پیدا می‌کند. به این دلیل تغییرات اندک آب‌و‌هوایی باعث تراکم شدید ابرهای سنگین می‌شود، چنانچه اگر -در مثل-هوای شمال افغانستان از ۲۵ درجه‌ی سانتی‌گراد به ۲۶ درجه‌ی سانتی‌گراد برسد، ظرفیت نگهداری آب در هوا هفت ‌درصد افزایش پیدا می‌کند. اگر هوا چند درجه‌ی سانتی‌گراد بیشتر گرم شود، باعث افزایش شدید بخار آب در اتمسفیر و به‌ تبع آن وقوع بارندگی‌های شدید می‌شود. به همین دلیل آقای سدید می‌گوید که اغلب باران‌های موسمی شدید و سیلاب‌های ویران‌گر در مواقعی در افغانستان رخ می‌دهند که آب‌و‌هوا به‌سوی گرم‌تر‌شدن حرکت می‌کند.

دومین عامل از نظر این پژوهشگر تغییرات اقلیمی، جغرافیای منحصر به ‌فرد افغانستان است. او می‌گوید «افغانستان کشوری کوهستانی است که دره‌های آن نشیب یا میلان بسیار تند دارند و پوشش گیاهی نیز ضعیف است.» پوشش گیاهی ضعیف یا عدم پوشش گیاهی میزان توانایی خاک برای جذب آب را به‌شدت پایین می‌آورد و نشیب تند دره‌ها باعث می‌شود که در زمان بسیار کم جریان عظیم سیلابی شکل بگیرد. به همین‌خاطر فاصله‌ی بارندگی شدید تا جاری شدن سیلاب در افغانستان «در حد چند دقیقه است نه چند ساعت». سومین عاملی که در افزایش تلفات جانی و خسارت‌های مالی در سیلاب‌های اخیر به‌صورت قابل توجهی نقش داشت، ساخت‌و‌سازها در حریم رودخانه‌های فصلی است، مسأله‌ای که در تحلیل سازمان توسعه‌ای ملل متحد از آن با عنوان «زندگی در لبه» یاد شده است. آقای سدید می‌گوید این -در گذشته- طبیعی بوده که مردم خانه‌ها و ساخت‌و‌سازشان را در کنار رودخانه‌ها و در نزدیکی آب انجام می‌دادند. اما اکنون ساخت‌و‌ساز در حریم رودخانه‌ها و مسیر سیلاب آنان را بیش از هر کسی دیگر آسیب‌پذیر ساخته است. نیز این ساخت‌و‌سازها عامل انحراف بخشی از جریان سیلابی و تخریب گسترده‌تر سایر نواحی که دور‌تر از مسیر سیلاب قرار دارند می‌شود. چهارمین عامل که نقش مهمی در افزایش آسیب‌های ناشی از سیلاب دارد، فقدان آگاهی و تأخیر و ابهام در اطلاع‌رسانی در خصوص سیلاب و چگونگی مواجهه با آن است. نجیب‌الله سدید می‌گوید: «اداره‌ی هواشناسی معلومات می‌دهد و مثلا می‌گوید که در چهار-پنج روز آینده در این ولایات احتمال بارندگی و جاری شدن سیلاب وجود دارد اما به‌دلیل نداشتن سیستم رادار و ناتوانی در تشخیص مسیر حرکت ابرها و ناتوانی در دادن معلومات دقیق و ریال‌تایم (هم‌زمان یا لحظه‌ای)، اطلاع دقیق و عملی داده نمی‌تواند.» این موضوع از اهمیت بسیاری برخوردار است، چه‌ که مردم مثلا ۲۰ ولایت نمی‌توانند برای یک‌ هفته یا روزهای متوالی زندگی شان را تعطیل کنند. ضربه‌ی اقتصادی ناشی از این اقدام نیز به اندازه‌ی سیلاب مهلک و زیان‌بار خواهد بود.

© اطلاعلات روز

© اطلاعات روز

آثار مهلک خشک‌سالی

افغانستان از نظر آسیب‌پذیری ناشی از تغییرات اقلیمی و گرمایش زمین در جمع ده کشوری است که بیشترین آسیب را می‌بینند. این آسیب‌پذیری به دو شکل بروز می‌کند. نجیب‌‌الله سدید می‌گوید «افغانستان در میان دو شاک اقلیمی بزرگ گیر مانده است. یکی خشک‌سالی‌ها و دومی سیلاب‌ها.» به‌باور او، از ۲۴‌ سال گذشته‌ی افغانستان ۱۴‌ سال درگیر خشک‌سالی بوده و ده ‌سال آن سال‌های عادی یا کمی بهتر بوده است. در یک بازه‌ی زمانی بیست‌و‌چهارساله، ۱۴‌ سال خشک‌سالی یک بحران جدی زیست‌محیطی را رقم می‌زند.

در نتیجه‌ی خشک‌سالی‌های مکرر رطوبت خاک کم می‌شود و پوشش گیاهی زمین ضعیف و حتا نابود می‌شود. خاکی که رطوبت خودش را از دست داده و پوشش گیاهی آن ضعیف شده، ناتوان از جذب آب است و بارندگی‌ها به سرعت جاری و بدل به سیلاب می‌شوند. همچنین این دو مسأله قابلیت تخریش خاک به‌واسطه‌ی باد را افزایش می‌دهد که منجر به توفان‌های مکرر گرد‌و‌خاک می‌شود. مسأله‌ای که به‌باور آقای سدید، «سومین شاک ناشی از تغییرات اقلیمی است و افغانستان از آن رنج می‌برد.» او می‌افزاید: «در یک‌ سال گذشته در شمال افغانستان حداقل شاهد دو توفان گرد‌و‌خاک بودیم. این توفان‌ها از آسیای میانه سرچشمه می‌گیرند و تا دشت‌های قندز و بدخشان می‌رسند. گاهی هم این مسیر را بر عکس طی می‌کنند.» توفان گرد‌و‌خاک منحصر به شمال افغانستان نیست و به‌باور این پژوهشگر، منابع آبی و تغییرات اقلیمی، در غرب و جنوب‌غرب افغانستان (در میان کوه‌های شرق ایران و کوه هندوکش) که به‌صورت طبیعی تونلی تشکیل شده که همیشه واجد شکل گیری توفان‌های گرد‌و‌خاک است، نیز به یک معضل دائمی تبدیل شده است.

تفاوت فشار هوا در مناطقی که فشار پایین است و مناطقی که فشار هوا در آن بلند است، باعث شکل‌گیری باد می‌شود. بنابر توضیحی که نجیب‌الله سدید می‌دهد، «مثلا جنوب‌غرب افغانستان ساحه‌ی فشار پایین و سمت ترکمنستان و شرق ایران ساحه‌ی فشار بلند است، تفاوت این دو به‌صورت طبیعی به شکل گرفتن باد منجر می‌شود.» اما این بادها زمانی مخرب می‌شوند که خاک تخریش‌شده و خشک باشد و پوشش گیاهی در آن ضعیف یا به تمامی از بین رفته باشد. به‌گفته‌ی سدید، در سال‌های اخیر توفان‌های گرد‌و‌خاک به‌دلیل احداث کانال‌های بزرگی در شمال آمو مانند کانال قراقرم در ترکمنستان، با ذرات نمک نیز همراه شده است. این ذرات بسیار کوچک نمک به‌گفته‌ی آقای سدید، تا کابل و پشاور نیز رسیده است. گردبادهای حاوی ذرات نمک و خاک به تسریع تغییرات اقلیمی کمک می‌کند، زیرا این ذرات با تغییر رنگ روی برف‌ها و یخچال‌های طبیعی افغانستان باعث ذوب شدن سریع‌تر آن‌ها می‌شود. به‌گفته‌ی نجیب‌الله سدید، «براساس مطالعات انجام‌شده از سال ۱۹۹۰ تا ۲۰۱۵، بیش از ۱۳‌ درصد از یخچال‌های طبیعی افغانستان از بین رفته و ذوب شده است.» نابودی یخچال‌های طبیعی به خشک‌سالی و به ‌تبع آن به کاهش پوشش گیاهی و رطوبت زمین و در نتیجه به آسیب‌پذیری بیشتر  افغانستان کمک می‌کند.

آینده ترسناک است

فقدان زیرساخت‌های مؤثر، فقر، عدم توسعه و نبود مدیریت یا دستگاه حکمرانی کارا باعث شده است که مسائل بنیادی و حیاتی‌ای مانند تغییرات اقلیمی و پی‌آمدهای آن، نابودی محیط زیست و بیابانی شدن کلیت افغانستان و فرونشست زمین در این کشور و خالی شدن سفره‌های آبی که شرط اساسی امکان حیات در یک جغرافیا را تأمین می‌کنند، اساسا در گفتمان عمومی جایی نداشته باشد و کم‌تر کسی به آن فکر کند. از این جهت مجموعه‌ای از تهدیدهای حیاتی محیط زیست بی‌آن‌که مورد توجه قرار بگیرد و آگاهی مفصلی نسبت به آن وجود داشته باشد، دست‌بدست هم می‌دهند تا آینده‌ای به‌شدت تاریک و ترسناک را برای افغانستان رقم بزنند.

یکی از مسائل اساسی که در کنار بحران‌های نظیر خشک‌سالی، توفان گردباد، ذوب شدن یخچال‌ها و نابودی پوشش گیاهی زمین، افغانستان را تهدید می‌کند، افت آب‌های زیرزمینی است. آب‌های زیرزمینی ذخایر استراتژیک یک کشور به حساب می‌آیند که به‌گفته‌ی آقای سدید، «تنها برای مقاصد بسیار حساس باید از آن استفاده شود.» او می‌افزاید: «هیچ کشوری -در غرب- از آب‌های زیرزمینی تا آن‌جا که مقدور است استفاده نمی‌کند زیرا برای مقاصد بسیار مهم و استراتژیک نگهداری می‌شوند. مثلا در صورت وقوع یک تراژدی هسته‌ای و آلوده شدن تمامی آب‌های سطحی، کشورها یگانه منبع آب سالمی که در اختیار خواهند داشت، آب‌های زیرزمینی است و در چنین مواقعی شروع به استفاده از آن می‌کنند.»

اما در افغانستان و با تکنولوژی ارزان انرژی آفتابی به‌صورت بی‌رویه‌ای حفر چاه‌های عمیق و پمپاژ آب‌های زیرزمینی به بیرون از سال‌ها پیش در جریان بوده است. مردم برای زراعت، آب آشامیدنی و انواع مصارف شان عموما به استفاده از آب‌های زیرزمینی متکی هستند. در کابل افت آب‌های زیرزمینی در هر سال بیش از سه‌ متر است. در جنوب‌غرب افغانستان ساحات وسیعی که تحت کشت کوکنار است عموما با استفاده از آب‌های زیرزمینی آبیاری می‌شوند. مشکل اساسی که به قول سدید پیش می‌آید این است که حفره‌هایی که آب در آن ذخیره می‌شود خالی می‌شوند، زمین خشک‌تر می‌شود و فرونشست زمین رخ می‌دهد. زیرا وزن سنگین و فشار باعث می‌شود که حفره‌ها با نشستن رویه زمین پر شوند. فرونشست زمین به‌خصوص در مناطق پر جمعیتی مانند کابل می‌تواند یک بحران و فاجعه‌ی انسانی خلق کند.

امسال مواردی از فرونشست زمین یا شکل‌گیری فروچاله‌ها، از جمله در ولایت بامیان و سمنگان گزارش شده است.

تمام این موارد به علاوه‌ی تغییرات شدید اقلیمی و روند شدید گرمایش زمین و عدم تعهد جدی کشورهای صنعتی به کاهش سوخت‌های فسیلی، باعث می‌شود که بحران‌های زیست‌محیطی تداوم و تکرر بیشتری پیدا کنند. برای مثال، با ختم باران‌های بهاری که عمدتا شمال، شمال‌شرق و غرب افغانستان را تحت تأثیر قرار می‌داد، فصل جدیدی از بارندگی‌های شدید و وقوع سیلاب در گرمای تابستان از راه می‌رسد. نجیب‌الله سدید می‌گوید، موج تابستانی بارندگی امواج مونسون است که از جنوب هند به سمت شمال آن حرکت می‌کند و پاکستان و افغانستان، خصوصا بخش‌های شرقی هندوکش که شامل مناطق مرکزی و اطراف کابل می‌شود را تحت تأثیر قرار می‌دهد. او می‌افزاید که امسال و تا اکنون بالاترین درجه‌ی گرما در دهلی نو ثبت شده (۵۱ درجه‌ی سانتی‌گراد) و این به این‌ معنا است که امسال امواج مونسون بسیار قوی‌تر از گذشته خواهد بود. دو سال پیش بارندگی‌های ناشی از همین امواج یک‌سوم پاکستان را زیر آب برد. امسال احتمالا این بارندگی‌ها شدیدتر می‌شود و احتمالا سیلاب‌های شدیدی در افغانستان نیز رخ خواهد داد.

© اطلاعات روز

© اطلاعات روز

راهکارهایی برای مواجهه با بحران

فهیمی می‌گوید که از سال ۱۹۹۵ تا اکنون افغانستان نزدیک به ۱.۸ درجه‌ی سانتی‌گراد گرم‌تر شده است و این روند ادامه خواهد یافت. از این رو به‌باور آقای فهیمی، به موازات گرم‌تر شدن زمین، تغییرات ناگهانی و شدید وضعیت آب‌وهوا، به‌شمول بارندگی‌های شدید و سیلاب‌های ویران‌گر نیز بیشتر از پیش به‌وقوع خواهد پیوست.

عبدالله فهیمی و نجیب‌الله سدید هر دو بر امکان‌های پیش‌بینی دقیق، اعمار تأسیسات مهارکننده‌ی آب و ایجاد یک برنامه‌ی درازمدت برای دور کردن ساخت‌و‌سازها از حریم رودخانه‌ها تأکید کردند. از نظر این دو کارشناس حوزه‌ی محیط زیست، بخشی از این راهکارها در گرو تصامیم و افزایش توان‌مندی حکومت است و بخشی از آن را مردم نیز می‌‌توانند اجرا کنند.

گزارش‌دهی ریال‌تایم

یکی از موضوعات اصلی از نظر این دو کارشناس، اطلاع‌رسانی به‌موقع به مردمی است که در خطر سیلاب قرار دارند. برای این کار نصب سیستم رادار و هشدار زودهنگام بسیار مهم است. با استفاده از این سیستم می‌توان امواج ابری را به درستی مسیریابی و ظرفیت بارندگی آن را سنجید و از این طریق اطلاع‌رسانی دقیق برای مردمی که در معرض خطر آب‌خیزی و جریان‌های سیلابی قرار دارند، امکان‌پذیر می‌شود. به این ترتیب به‌جای اعلام خطرهای مبهم و از نظر اجرایی ناممکن، می‌توان به‌صورت فوری و آنی مناطقی که معروض به جاری شدن سیل هستند را مطلع کرد و از باشندگان آن خواست که تدابیری به‌شمول ترک خانه‌ها و پناه بردن به ارتفاعات را روی دست بگیرند.

فهیمی می‌گوید که استفاده از امکاناتی مانند سیستم هشدار زودهنگام/پیش از وقت باعث می‌شود که امکان تخلیه‌ی مناطقی که معروض به خطر هستند وجود داشته باشد.

ایجاد زیرساخت‌ها

نجیب‌الله سدید می‌گوید اگر بند کمال‌خان نمی‌بود امسال ممکن بود بخش‌هایی از نیمروز، به‌شمول مرکز این ولایت زیر آب برود و در مجموع ۳۰۰ هزار نفر در آن‌صورت معروض به خطر بودند. با این‌حال وجود این بند میزان سیلاب را به‌صورت بسیار قابل توجهی کاهش داد. از این نظر، احداث بندها و مدیریت آب، آب‌روها و مسیر رودخانه یکی از مسائل اساسی است که می‌تواند از یک‌سو به ذخیره‌سازی آب و از جهتی به کاهش آب‌خیزی و جاری شدن سیلاب کمک کند. آقای سدید می‌گوید ظرفیت ذخیره‌سازی آب در افغانستان در مقایسه با پاکستان سیزده برابر و در مقایسه با ایران بیست برابر کم‌تر است و این موضوع به استمرار خشک‌سالی به‌دلیل عدم ظرفیت ذخیره‌سازی آب‌های فصلی و شکل‌گیری سیلاب‌های نیرومند به‌صورت هم‌زمان کمک کرده است.

همچنین برابر ارزیابی‌ها شماری از بندهای آب به‌دلیل عمر طولانی آن‌ها با کاهش ظرفیت ذخیره‌ی آب‌ رو‌به‌رو شده‌اند. مثلا تخمین زده می‌شود که ظرفیت بند کجکی ۴۰‌ درصد به‌دلیل وجود رسوبات آبی کاهش‌ یافته است. این بندها باید پاک‌سازی و تعمیر شوند. همچنین حفر خندق‌ها می‌تواند به میزان بسیار زیادی از تضییع آب و جاری شدن سیلاب‌ها جلوگیری کند.

عبدالله فهیمی می‌گوید که کار اداراتی مانند اداره مبارزه با حوادث و سایر بخش‌های ساخت‌وساز این است که در خصوص کاهش زیان‌های ناشی از سیلاب برنامه‌ریزی و زیرساخت‌های اساسی را بنا کنند. مثلا دیوارهای استنادی در بخش‌های معروض به خطر برای کاهش خسارت‌های ناشی از سیلاب بسیار مهم است.

نکته‌ی دیگری که آقای فهیمی به اهمیت آن در یک چشم‌انداز بلندمدت تأکید می‌کند، ایجاد زیرساخت‌های حمل‌ونقل است. به‌گفته‌ی او، «اولین چیزی که در نتیجه‌ی سیلاب متحمل خسارت می‌شود راه‌ها است. در نتیجه در یک برنامه‌ی طولانی‌مدت ایجاد زیرساخت‌های حمل‌ونقل بسیار حیاتی است.»

احترام به حریم رودخانه‌ها

بسیاری از شهرک‌ها در حومه‌های شهرها و بسیاری از آبادی‌ها در روستاها در حریم رودخانه‌ها و کف دره‌ها ساخته شده‌اند. نجیب‌الله سدید می‌گوید ممکن است در این مناطق ده‌ها سال آب جاری نشده باشد، اما چون مسیر طبیعی رودخانه‌های فصلی هستند هر زمانی که بارندگی شدید شود، این مناطق مستعد بیشترین سیلاب‌ها خواهند بود. مردم برای سازگاری با تغییرات اقلیمی ناگزیرند این موضوع را در نظر بگیرند و از مسیر رودخانه‌های فصلی و حواشی رودخانه‌ها و جلگه‌ها آبادی‌های‌شان را انتقال بدهند و به عبارتی از ادامه‌ی ساخت‌و‌ساز در مسیر رودخانه‌های (فصلی و خشک) و حریم آن‌ها جلوگیری کنند.

ابتکارهای کوچک ولی مؤثر

آقای سدید در این بخش به پل‌سازی، بندسازی و ابتکارات محلی بسیار کوچک که به‌واسطه‌ی مردم در روستاها انجام شده یاد می‌کند. او می‌گوید یک مثال خوب در این بخش جاغوری در غزنی و هسکه‌مینه در ننگرهار است. مردم در این دو ولسوالی با حمایت‌های محلی و ابتکارات شخصی پل، پلچک، بند و آب‌راهه ساخته‌اند. این اقدام در تغییر مسیر آب و مدیریت جریان آب‌هایی مانند سیلاب بسیار مؤثر است و از تخریب زمین‌های زراعتی و خانه‌ها به‌صورت محسوسی جلوگیری می‌کند و از جهتی مستلزم تعریف پروژه‌های کلان ملی نیست.

تشکیل گروه‌های رضاکار محلی

تجربه کشورهای معروض به سیلاب‌های فصلی نشان می‌دهد که در بسیاری از مواقع اولین پی‌آمد سیلاب تخریب جاده‌ها و راه‌های مواصلاتی است. به همین دلیل وجود گروه‌های امدادرسان محلی بسیار مهم و حیاتی است. نجیب‌الله سدید می‌گوید ۷۲‌ ساعت اول پس از حادثه در امدادرسانی و مدیریت تلفات بسیار مهم است. مردم می‌توانند گروه‌های رضاکار محلی تشکیل بدهند تا در صورت وقوع سیلاب قبل از آن‌که تیم‌های نجات از مراکز ولایات یا کابل راهی آن منطقه شوند، برای کمک به آسیب‌دیدگان بشتابند.

***

سیلاب‌های بهاری امسال در نوع خود از نظر وارد آوردن زیان‌های اقتصادی و تلفات جانی بی‌پیشینه بود. برخورد حکومت سرپرست طالبان با آن نشان می‌دهد که این گروه و اداره مبارزه با حوادث فاقد برنامه‌ای برای رویارویی با موجی از سیلاب‌ها که سی‌و‌دو ولایت افغانستان را در نوردید، بوده است. ابهام زیادی در خصوص توزیع کمک به آسیب‌دیدگان وجود دارد، به‌خصوص این‌که در برخی مناطق، از جمله غور تا یک‌ ماه پس از حادثه آسیب‌دیدگان هیچ کمکی دریافت نکرده بودند.

کمبود بندهای آب‌گردان، پل و مخازن آب‌گیر که از یک‌سو در مهار سیلاب مؤثر هستند و از جهتی آب‌های ناشی از بارندگی‌های موقتی را می‌تواند در جهت استفاده در زراعت قابل استفاده سازد، یک مشکل جدی است. در چشم‌انداز آتی با توجه به این‌که توسعه و ظرفیت انسانی طرح و تطبیق برنامه‌های توسعه‌محور وجود ندارد، خسارت‌های ناشی از سیلاب بیشتر خواهد شد.

با توجه به وضعیت بد معیشتی و اقتصادی مردم به نظر می‌رسد میزان گرسنگی و نیاز مردم به کمک‌های غذایی بیش از پیش افزایش خواهد یافت.