جنگ بعدی افغانستان
نظام صحی وابسته و ناکارآمد، در مقابل دشمن نامرئی

در میانهی شیوع ویروس کرونا در ایران، هزاران مهاجر افغان به افغانستان بازگشتند، کشوری که زمانی از آن فرار کرده بودند.
آنچه آنها نمیدانستند این بود که از بیماری دنیاگیر راه فراری نیست؛ نادانسته آن را با خود به اینسوی مرز آوردند.
اکنون بیم همه گیری این بیماری در کشوری میرود که منابع ناچیزی برای مقابله با آن در اختیار دارد.
در یکی از چهارشنبههای ماه مارچ، 11 هزار و 627 نفر از مرز ایران وارد ولایت هرات در غرب افغانستان شدند. پشت دیوارهای ساختمان مرکز مهاجرت هرات که فقط گنجایش 300 نفر را در یک زمان دارد، دریایی از مردان جوان گردهم آمده بودند. برخی از آنها کولهپشتی و برخی دیگر کیسههای بزرگی را با خود حمل میکردند که پر از وسایلشان بود. یکی دوچرخهی کودک خود را در دست داشت و دیگری ساز زهی خود را؛ یکی فقط دو پتو زیر بغل داشت و دیگری قناریای را در قفس. همانگونه که صف آرام آرام پیش میرفت، عدهای چادر انداختند تا نماز بخوانند و عدهای دیگر تخته سنگی پیدا کردند تا بر آن دراز بکشند.
بیشتر مردان افغانهای 20 تا 30 ساله بودند. ویروس کرونا جستوجوی آنها برای زندگی بهتر در ایران را ناگهان مختل کرده و آنها را به مرزی برگردانده بود که روزگاری، روزها طول کشیده بود تا از آن به سمت ایران عبور کنند. مسافرانی که قاچاقچیان آنها را در وانتها روی هم چپانده بودند و شباهنگام از بیابانها به آنسوی مرز عبور داده بودند. سفری که از آن برخی با کبودی بدن و برخی دیگر با استخوانهای شکسته به منزل میرسیدند. آنهایی که در بیابانها رها میشدند و میپوسیدند، کمبختترینها بودند.
اکنون این مردان منتظر بودند کار بازگشتشان به یک «دیار جنگزده» که از آن سعی کرده بودند فرار کنند، طی مراحل شود. کارمندان صحی با فریاد از طریق بلندگوهای دستی آنها را در مورد نحوهی شستوشوی صحیح دستها راهنمایی میکردند. ساعت که از ظهر گذشت مردم بیتاب شدند، فشار ناشی از این بیتابی جمعیت را به سُریدن به سمت دفاتر این مرکز که در آن اشخاص ثبتنام میشدند، وا داشت. پولیس تحت فشار قرار گرفت و به زور متوسل شد؛ مأموران عودتکنندگان را با لتوکوب دوباره وارد صفی کردند که دور ساختمان کشیده شده بود و پس از چند خموپیچ زیگزاگی، انتهای آن به جمعیتی کلان میرسید.
عودتکنندگان منتظر ثبتنام در مرکز مهاجرت هرات.
عودتکنندگان منتظر ثبتنام در مرکز مهاجرت هرات.
افغانستان بیش از 500 مایل مرز مشترک با ایران دارد. بخش اعظم این مرز در ولایت هرات که اکنون مرکز شیوع ویروس کرونا در افغانستان پنداشته میشود، واقع شده است. سالهاست که فعالیت در امتداد این مرز نوعی فشارسنج و منعکسکنندهی وضعیت کلی افغانستان بوده است. وقتی این کشور پس از سرنگونی طالبان توسط ائتلافِ به رهبری امریکا در سال 2001، به تدریج به یک «دولت نارکو» و سرانجام به بزرگترین تولیدکنندهی تریاک جهان بدل شد، محمولههای مواد مخدر از همین مرز غربی قاچاق میشدند. حتا مقامات و فرماندهان ردهپایین نیز پس از گذراندن دورهی کوتاه در شهرهای مرزی، به کابل باز میگردند تا کاخهای به اصطلاح کوکناری خود را در پایتخت آباد کنند.
چند سال بعد از حملهی امریکا، وقتی جنگ به بنبست ناامیدکنندهای برخورد و ایالات متحده پس از یک دهه درگیری شروع به خروج سربازاناش کرد، نومیدی و بیچارگی تازهای گریبان مردم افغانستان را گرفت. وعدهی برقراری ثبات و آوردن رفاه که با حملهی امریکا، به افغانها داده شده بود، بخار شد و از بین رفت. صدها هزار افغان ترک وطن کردند. بسیاری از آنها در ایران به عنوان کارگران غیرقانونی مستقر شدند و به سختی درآمدی برای زندهماندن داشتند و زندگیای که دایم در معرض تهدید مداوم بازداشت و اخراج اجباری است؛ اما دستکم از بمب در امان بودند. عدهای راه اروپا را پیش گرفتند.
با اینحال در ماه فبروری این جریان میانمرزی جهت معکوس گرفت. افزایش رقم مبتلایان ویروس کرونا در ایران ترس از گسترش بحران را برانگیخت. دیری نگذشت که تعداد عودتکنندگان در مرکز مهاجرت هرات (که در آن بهطور معمول روزانه 2500 نفر عودتکننده در این مرکز ثبت میشدند) دوبرابر شد و سپس به سهبرابر تعداد میانگین آن رسید. براساس گزارش سازمان بینالمللی مهاجرت، از اول ماه جنوری تا 11 اپریل سال جاری تقریبا 243 هزار نفر از ایران به افغانستان بازگشتهاند.

کارمند صحی به عودت کنندگان نحوه صحیح شستشوی دستها را نشان میدهد و به آن ها توصیه میکند که از دست زدن به صورت و دهان خودداری کنند.
کارمند صحی به عودت کنندگان نحوه صحیح شستشوی دستها را نشان میدهد و به آن ها توصیه میکند که از دست زدن به صورت و دهان خودداری کنند.
در میانهی بحران اقتصادی در ایران، تقاضا برای کارگران روزمرد افغان که در مقایسه با کارگران ایرانی با دستمزد کمتری کار میکنند، از بین رفت. افغانها در ایران حتا در شرایط عادی بدون روبهروشدن با تبعیض نمیتوانند به خدمات صحی و درمانی دسترسی پیدا کنند. حالا با شیوع ویروس کرونا، آنها میشنیدند که شفاخانههای ایران دیگر جا ندارد. همچنین شایعاتی وجود داشت مبنی بر اینکه مقامات ایرانی افغانهایی را که مظنون به ابتلا به ویروس کرونا بودند، میکشند.
بنابراین آنها به آنچه که از خانه در وطن باقی مانده بود، بازگشتند؛ به روستاهایی که بعضا در درگیری بین طالبان و نیروهای امنیتی افغانستان نابود شدهاند یا صرفا بهدلیل نبود خدمات دولتی فقر و گرسنگی در آنها بیداد میکند. اما آنها تنها نیامدند، ویروس نیز با آنها وارد افغانستان شد. اولین موارد ابتلا به کووید 19 در افغانستان در بین افرادی مشاهده شد که از ایران بازگشته بودند. اما دیری نگذشت که تعداد مبتلایانی که هرگز افغانستان را ترک نکرده بودند، از تعداد موارد ابتلا در میان عودتکنندگان فراتر رفت.
خالد سیدخیلی، که در ماه مارچ با 14 عضو خانوادهی خود به روستایشان در ولایت پروان بازگشتهاند، میگوید: «مردم حتا نمیخواهند از 50 متری و 100 متری به ما سلام کنند. دیروز یکی از اقوام از من گریخت، انگار که من انتحاری هستم.»
خانواده 15 نفری سیدخیلی در 18 مارچ از مرز وارد افغانستان شدند.
آنها از مرز تا شهر هرات موتر کرایه کردند. یک شب را در هرات سپری کردند و سپس عازم قریه خود در ولایت پروان در شمال کابل شدند.
دوستان و اقوام خانواده سیدخیلی پس از هفت سال به دیدار آنها در قریه آبایی شان آمدند. وقتی از آنها درباره قرنطینهکردن خودشان پرسیده شد، گفتند که مریضی انسان به دست خدا است.
برخی از کودکان خانواده در ایران متولد شدهاند و به سختی میتوانند با محیط جدید سازگار شوند. آنها نمیدانند که ممکن است هرگز به جایی که به آن خانه میگفتند، برنگردند.
هشت هفته بعد از آنکه افغانستان نخستین مورد ابتلا به کووید 19 را در هرات به ثبت رساند، اکنون این ویروس به دستکم 30 ولایت از 34 ولایت این کشور گسترش یافته و جان 30 نفر را گرفته است. اما این ارقام تقریبا بهصورت قطع نمیتواند نشاندهندهی گسترش واقعی این ویروس در افغانستان باشد؛ این کشور ظرفیت انجام آزمایشهای گسترده را ندارد و در اوایل شیوع به سختی میتوانست روزانه بهطور متوسط 100 آزمایش را انجام دهد. (وزارت صحت پولند، کشوری با جمعیت مشابه به افغانستان، میگوید که روزانه 16 هزار آزمایش را انجام میدهد.) هرچند حکومت کمتر از هزار مورد را در سراسر کشور ثبت کرده است اما مقامات محلی در اکثر مناطق با این فرضیه کار میکنند که ویروس کرونا بهصورت گسترده در حوزههای تحت ادارهی آنها ریشه دوانده است. در اواخر ماه مارچ، فیروزالدین فیروز، وزیر صحت عامه افغانستان هشدار داد که اگر تدابیر سختگیرانه فاصلهگذاری اجتماعی اجرا نشود، احتمال دارد 16 میلیون افغان آلوده شوند و 110 هزار تن بمیرند.
مقامات ولایتی و کارمندان صحی بهویژه در ولایت هرات، با تجهیزات و منابع اندکی که دارند، نهتنها برای وضعیتی که در آن آمار جانباختگان بهشدت افزایش مییابد، بلکه برای عواقب اقتصادی بستهشدن مغازهها و تعطیلی دفاتر دولتی نیز آماده میشوند. پیامدهای اقتصادی شیوع ویروس کرونا در افغانستان میتواند این کشور فقرزده، بیثبات و درگیر جنگ را در مسیری قرار دهد که در آن روی بهبود نبیند. عبدالقیوم رحیمی که از ماه جنوری 2019 تا هفتهی اول ماه اپریل سال جاری والی ولایت هرات بود، میگوید: «جنگ یک ضربه اقتصادی بوده است، اما با وجود آن تجارت ادامه داشت. کارخانهها فعال بودند و زندگی جریان داشت. اما این ویروس همهچیز را متوقف میکند.»
افغانستان تنها کشور درگیر جنگ نیست که «وضعیت پیشا دنیاگیری کووید 19»اش آن را آسیبپذیرتر کرده است. در شمالغرب سوریه، جایی که یک میلیون نفر آواره جنگ داخلی 9 ساله این کشور به آن پناه بردهاند، دسترسی محدود به آب تمیز برای شستن دست به این معنا است که ویروس به احتمال زیاد بسیاری از اردوگاههای آوارگان را درنوردیده است. روند ارائه تجهیزات آهسته پیش میرود و پزشکان تخمین میزنند که امکان دارد بیش از 100 هزار نفر در این منطقه جان خود را بر اثر ابتلا به کووید 19 از دست دهند. در عراق، که مرز مشترک با ایران دارد، قرنطینهی اعمالشده توسط دولت اقتصاد شکنندهی این کشور را که از قبل بر اثر کاهش قیمت نفت و جنگ سهسالهی بغداد علیه «دولت اسلامی» درهم شکسته بود، نابود کرده است. تجربه افغانستان از بسیاری جهات نمونهای از گسترش ویروس کرونا به بیثباتترین نقاطِ جهانِ در حال توسعه است، جایی که تغییرات اقلیمی، کمبود مواد غذایی، خشونت و اختلافات ارضی شرایطی را به وجود آورده است که بهطرز خطرناکی برای گسترش سریع و غیرقابل کنترل یک بیماری همهگیر، ایدهآل است. و در آنچه که میتواند امری بیسابقه در تاریخ معاصر بشر باشد، امکان دارد هیچ قدرتی از این ویروس در امان نماند که بتواند به سمت کشورهای فقیر دست کمک دراز کند.

عودتکنندگان در یک مرکز ترانزیت که توسط سازمان های غیردولتی در شهر هرات اداره میشود، قبل از سفر به ولایات شان توقف میکنند. کارمندان دو بار در روز این مرکز را ضدعفونی میکنند.
عودتکنندگان در یک مرکز ترانزیت که توسط سازمان های غیردولتی در شهر هرات اداره میشود، قبل از سفر به ولایات شان توقف میکنند. کارمندان دو بار در روز این مرکز را ضدعفونی میکنند.
ویروس کرونا در لحظهی حساس و مخاطرهآمیزی ـ حتا با معیارهای تاریخ آشفتهی این کشور ـ وارد افغانستان شد. حکومت افغانستان در حال مذاکره در مورد شرایط توافق صلح با طالبان است؛ توافقی که از هماکنون باعث خروج نیروهای باقیمانده امریکایی از این کشور شده است. این همه در حالیست که گروه طالبان همچنان به حمله بر نیروهای افغان ادامه میدهد. طالبان طی دو هفتهی آخر ماه مارچ و اول ماه اپریل، بیش از 500 حمله را در 9 ولایت، که از جمله ولایاتی هستند که بدترین ضربه را از ناحیه شیوع ویروس کرونا متحمل شدهاند، انجام دادند.
آنچه بر مشکلات افزوده، هرجومرج ناشی از یک انتخابات ریاستجمهوری مورد مناقشه است. در ماه فبروری، کمیسیون انتخابات افغانستان اشرف غنی، رییسجمهور برحال را پیروز انتخابات ماه سپتامبر 2018 اعلام کرد اما پیروزی وی توسط عبدالله عبدالله، رقیب سیاسی دیرینه اشرف غنی، به چالش کشیده شد. عبدالله نیز در روز تحلیف ریاستجمهوری اشرف غنی، سوگند ریاستجمهوری یاد کرد. ماه گذشته، این دو مرد نتوانستند به توافق برسند و بنابراین وزارت امور خارجه امریکا اعلام کرد که یک میلیارد دالر از کمکهایش به حکومت افغانستان را قطع میکند، حکومتی که 75 درصد بودجه سالانهی آن وابسته به کمکهای خارجی است.
شیوع ویروس کرونا در افغانستان اکنون بهعنوان آزمایش سنگ محک حکومت افغانستان در نبود ایالات متحده بهعنوان حامی اصلی آن عمل میکند. غنی این را بهعنوان فرصتی برای نشاندادن توانایی دولت خود در مدیریت اوضاع میبیند. اما بسیاری از تلاشهای وی در نتیجهی بروکراسی از پا درآمده توسط اختلافات سیاسی، توخالی و متناقض از آب درآمده است. (درحالیکه دولت برای کاهش گسترش ویروس خواستار لغو و توقع اجتماعات کوچک شده بود، اشرف غنی و عبدالله هر دو هزاران مهمان را در مراسم تحلیف خود در مکانهای مملو از نفر دعوت کردند، آنهم حدودا دو هفته بعد از ثبت اولین مورد ابتلا به کووید 19.)

مردم هر روز برای انجام تست ویروس کرونا به کلینیکی در شهر هرات مراجعه میکنند. به اکثر مراجعین گفته میشود که بعدا مراجعه کنند زیرا کیتهای آزمایش تمام شده است.
مردم هر روز برای انجام تست ویروس کرونا به کلینیکی در شهر هرات مراجعه میکنند. به اکثر مراجعین گفته میشود که بعدا مراجعه کنند زیرا کیتهای آزمایش تمام شده است.
آنچه دیریست با روح و روان رهبران افغانستان عجین شده، اتکای بیش از حد به ایالات متحده و متحدان امریکا است. مأموریت امریکا در این کشور هرگز تعریف مشخصی از موفقیت یا عدم موفقیت نداشته است و افزایش تلفات قابل پیشگیری بین غیرنظامیان و نظامیان به ندرت عواقبی در پی داشته است. اکنون این سیستم فاسد، خودپسند و وابسته، با ویروسی روبهرو شده است که سریع پخش میشود، آنهم در زمانی که اصلیترین حامیان آن تحت فشار همان ویروس دنیاگیر قرار گرفتهاند و کمکم از وضعیت آشفتهای که برای نزدیک به دو دهه ادامه داشته، خسته شدهاند.
مقامات هرات اخبار جهان را دنبال میکنند، آنها میتوانند آخرین آمار مرگومیر در ایتالیا، انگلیس و نیویورک را بازگو کنند. اینکه این ویروس توانست قدرتهای غربی ثروتمند و مجهز به تکنولوژی را به زانو درآورد، بسیاری از این مقامات را در شوک قرار داد. این شوک اکنون جایش را به ترس از اینکه فاجعه و ویرانی ناشی از ویروس کرونا در کشورهای شدیدا غیرمجهز مانند افغانستان چگونه خواهد بود، داده است.
وقتی در 22 فبروری اولین مورد ابتلا به کووید 19 در هرات تأیید شد، هزاران نفر از مرز وارد کشور میشدند. مقامات ایرانی هنوز ادعا میکردند که ویروس کرونا مشکلی برای این کشور نخواهد بود. آنها در مهار این بیماری آهسته عمل کردند. طی دو هفته شفاخانههای ایران پر شد از بیماران کووید 19. تصاویر ماهوارهای از کمتر از 100 مایلی جنوب تهران قبرهای دستهجمعی را نشان داد که تازه برای قربانیان کرونا کنده شده بودند. ایران با قریب به 80 میلیون نفر جمعیت، به یکی از بدترین مراکز شیوع این بیماری تبدیل شد.
دولت غنی، زیر بار تحقیر ناشی از قطع کمک امریکا، مشتاق بود که توانایی افغانستان را در جلوگیری از گسترش این ویروس به نمایش بگذارد. امرالله صالح، معاون اول رییسجمهور غنی در یک مصاحبه تلویزیونی گفت: «من به سازمان جهانی بهداشت نیاز ندارم که بیاید و مردمم را نشان دهد که چگونه دستهای خود را بشویند.» احساس و نگرش او بازتابدهنده احساس و نگرش غنی بود، کسی که مدتهاست نهادهای سازمان ملل را ناکارآمد توصیف میکند. بهرغم وابستگی وزارت صحت عامه به سازمانهای غیردولتی برای ارائه اساسیترین خدمات، غنی از این سازمانها خواست تا در تلاشهای مرتبط با ویروس کرونا صندلی عقب را اختیار کنند. صالح در ادامه واکنش افغانستان به این ویروس را «الگوی مدیریت در جهان سوم» خواند.

پس از فرار ده ها بیمار از شفاخانه شیدایی در شهر هرات، آمر حسین علی هاشمی (در وسط) و واحد رزمی پولیس وی برای محافظت از ساختمان فراخوانده شدند. این مرکز مورد حمله طالبان نیز قرار گرفته است.
پس از فرار ده ها بیمار از شفاخانه شیدایی در شهر هرات، آمر حسین علی هاشمی (در وسط) و واحد رزمی پولیس وی برای محافظت از ساختمان فراخوانده شدند. این مرکز مورد حمله طالبان نیز قرار گرفته است.
اما در جریان سفری به شهر هرات، مرکز این ولایت، که در آن 1.5 میلیون نفر زندگی میکنند، مقامات محلی بهنظر میرسید که در کارشان توفیق چندانی ندارند. بسیاری از مشاغل تعطیل بود اما خیابانها همچنان راهبندان و مملو از نفر و موتر بود. یک مقام ارشد این ولایت گفت: «ما اقتصاد را مختل کردیم اما ویروس را نه.» این مقام تخمین زد که در شهر هرات حدود 150 هزار کارگر روزمزد زندگی میکند که بهدلیل تعطیلی کاروبار، درآمد خود را از دست داده و راهی برای سیرکردن شکم خود یا خانوادههای خود ندارند. مردم در روزهای نخست شیوع سخاوتمندانه به تهیدستان کمک میکردند اما با آشکارشدن تاثیر اقتصادی بلندمدت شیوع این بیماری بر مشاغل، این کمکها کمرنگ شدند.
در بیرون شفاخانه ولایتی هرات که در مرکز شهر واقع شده است، کلینیک کوچکی باز شده که در آن در اوایل ماه اپریل پزشکان ملبس با پوشش محافظتی روزانه تا 400 نفر مراجعان برای آزمایش را میپذیرفتند. بلندگوی کلینیک پیامی را تکرار میکرد، اینکه ویروس کرونا خطرناک است، دستان خود را بشویید و فاصله را حفظ کنید. مردمان بسیاری رد شدند و گفته شدند که بعدا مراجعه کنند. فیضمحمد 27 ساله میگوید: «من با کسی که نتیجهی تستش مثبت برآمده، حدود دو هفته پیش در تماس بودم.» فیضمحمد یکی از دهها نفری بود که در اولین ساعات بازشدن کلینیک به آن مراجعه کرده بودند. او گفت که سردردی مداوم دارد و همچنین سرفه میکرد: «من سه بار به اینجا آمدهام و آنها میگویند که کیت آزمایشی وجود ندارد و من باید بعدا مراجعه کنم.»

چوکات بسترهای اضافی در حیاط شفاخانه شیدایی. این چوکات ها از سایر شفاخانه های داخل و اطراف شهر جمع آوری شده اند.
چوکات بسترهای اضافی در حیاط شفاخانه شیدایی. این چوکات ها از سایر شفاخانه های داخل و اطراف شهر جمع آوری شده اند.
محمدشاه الکوزی، پزشکی که مسئول جمعآوری نمونهها برای آزمایش بود پی هم از مراجعین عذرخواهی میکرد. او گفت که این کلینیک 360 مورد نمونه آزمایشی (سواب) دارد که کارهایش به تأخیر افتاده است. آزمایش برای 48 ساعت متوقف شده بود و الکوزی گفت با اینکه سازمان جهانی بهداشت یک تعداد کیت را با پرواز سازمان ملل متحد به هرات ارسال کرده بود، اما این کیتها فقط برای چند روز معدود کفایت میکنند. او به کسانی که هر روز به کلینیک مراجعه میکردند، گفت: «هیچ کیتی وجود ندارد. اگر همینطوری نمونه شما را بگیرم، شما را بازی دادهام.»
اطلاعات نادرست لایه دیگری را به پیچیدگیهای مقابله با ویروس کرونا در هرات اضافه کرده است. در اوایل شیوع، راهکارهای درمانی ثابتنشده در فضای آنلاین پخش شد. یکی ادعا کرد که نوشیدن دو پیاله چای سیاه آدم را در مقابل این ویروس مصئون میکند. بعدتر شایعهی دیگری بهصورت گسترده دستبهدست شد مبنی بر اینکه اگر بر اثر ابتلا به کووید 19 بمیرید، حکومت از تحویل جسد شما به خانوادهیتان خودداری میکند. یا حتا بدتر از آن، جسد را میسوزاند. افرادی که در مراکز صحی بستری شده بودند دست به فرار زدند. شفاخانه شیدایی در حومهی شهر که برای معالجه بیماران کووید 19 اختصاص یافته، پس از فرار 38 نفر در اولین روزهای فعالیت آن، یک واحد رزمی پولیس را برای محافظت از ساختمان طلب کرد.
اوایل ماه اپریل یک بیمار این شفاخانه پنجره را شکست، از دیوار محوطه بالا رفت، سوار موتورسایکلی شد که در آنجا منتظر بود و به درون خیمههای کمپ آوارگان داخلی در آنسوی خیابان فرار کرد. زنی با عجله از شفاخانه بیرون شد تا به گروه کوچکی از نگهبانان پولیس هشدار دهد. او فریاد زد: «آمر صاحب کرونا گریخت.» در نهایت این بیمار پس از اینکه سه مأمور پولیس با تانک زرهی به تعقیب وی راه افتادند و مأمور چهارم با موتورسایکل او را در بین خیمهها دنبال کرد و از داخل یک مغازه یافت، به شفاخانه بازگردانده شد. بیمار سعی داشت در آن مغازه پنهان شود. مأموران با او گلاویز شدند و تا رسیدن دستبند به نوبت او را محکم گرفتند.

کمپ آوارگان داخلی در آنسوی شفاخانه شیدایی. گفته میشود که بسیاری از ساکنان این کمپ اعضای طالبان هستند که سعی در حمله به این مرکز کردند.
کمپ آوارگان داخلی در آنسوی شفاخانه شیدایی. گفته میشود که بسیاری از ساکنان این کمپ اعضای طالبان هستند که سعی در حمله به این مرکز کردند.
در داخل مرکز صحی شیدا، که قبل از شیوع کووید 19 در هرات شفاخانه اطفال بود، بسیاری از دیوارهای اتاقها هنوز پوشیده از پوسترهای نوزادان بودند. این مرکز 100 بستر است و چندین بستر احتیاطی دارد. از 68 بیماری که در اوایل ماه اپریل در این مرکز بستری شدند، فقط تست 35 نفر مثبت شد. بقیه که مشکوک به داشتن این بیماری بودند، در مواردی تا 8 روز برای اعلام نتایج آزمایششان منتظر ماندند. آنها، نشسته روی بسترهاشان که حدود 1 متر از هم فاصله داشتند، چای مینوشیدند و گپ میزدند. داکتر آصف رحمانی، مدیر شفاخانه، گفت که زنان به درخواست خانوادههایشان در یکجا بستری شدند تا تنها نباشند.
نگهداری از بیماران در یک مکان، خطر شیوع بیماری را به همراه داشت اما کارمندان شفاخانه حتی در مراقبت از خودشان در برابر این بیماری کار چندانی نمیتوانستند.
آنها ماسک N95 نداشتند. یک تکنسین اشعه اکس که در بخش بیمارانی که تست شان مثبت شده بود، موظف بود، فقط یک لباس جراحی ساده به تن داشت و سرش برهنه بود.
این شفاخانه حدود 6 دستگاه تنفس داشت اما در واقع هیچکدام از آنها کار نمیکردند. کارمندان پی هم از تکنسینها میخواستند که بیایند و مشکل دستگاهها را حل کنند اما آنها حاضر نمیشدند.
نگهداری
از بیماران در
یک مکان، خطر
شیوع بیماری
را به همراه داشت
اما کارمندان
شفاخانه حتا
در مراقبت از
خودشان در برابر
این بیماری کار
چندانی نمیتوانستند.
آنها ماسک N95
نداشتند. یک تکنسین
اشعه اکس که در
بخش مبتلایان
موظف بود، فقط
یک لباس جراحی
ساده به تن داشت
و سرش برهنه بود.
این شفاخانه
حدود 6 دستگاه
تنفس داشت، اما
در واقع هیچکدام
از آنها کار
نمیکردند.
کارمندان پی
هم از تکنسینها
میخواستند
که بیایند و مشکل
دستگاهها را
حل کنند اما آنها
حاضر نمیشدند.
کارمندان صحی
نمیدانند که
در صورت ادامه
شیوع این ویروس،
چگونه با هجوم
بیماران به مراکز
صحی برخورد کنند.
یکی از داکتران گفت: «رییسجمهور اعلام کرد که اگر داکتران در حین انجام وظیفه جان خود را از دست دهند، خانوادههای آنان مانند خانوادههای شهدای نیروهای امنیتی از حکومت اکرامیه دریافت خواهند کرد. ما اکرامیه نمیخواهیم. ماسک N95 و تجهیزات محافظتی میخواهیم.»
هرچند غنی در اواسط ماه مارچ بیش از 5 میلیون دالر را برای تجهیزات و ضروریات صحی به هرات ارسال کرد اما مقامات ولایتی نمیتوانستند از آن استفاده کنند زیرا روند تدارکات به ورقبازی بسیار و تأیید حکومت مرکزی نیاز دارد؛ تدابیر بروکراتیک که هفتهها طول کشید تا نرمتر شوند. بستر، وسایل محافظتی، دستگاه تنفس و دارو از جمله کالاهایی هستند که اکنون سفارش داده شده است اما هنوز معلوم نیست که شفاخانهها واقعا چه زمانی آنها را دریافت میکنند. رفیق شهیر، استاد دانشگاه و کنشگر جامعه مدنی در هرات که با مراجع برای با مقابله ویروس کرونا کمک میکند، گفت: «یک نفر شاید کلان کلان راه برود اما قدرت و توانایی واقعیاش را وقتی میفهمیم که با چالش روبهرو شود. ما با این آزمون روبهرو شدیم اما سیستم کار نکرد.»
شفاخانهی تازه احداثشده که حکومت کار ساختوساز آنرا با عجله در هرات طی 18 روز به اتمام رساند، از کاشی کف آن گرفته تا دروازههای پیشرفته و خودکار، آدم را تحت تأثیر قرار میدهد. این شفاخانه حتا اتاقهای «VIP» دارد. اما یک هفته پس از آنکه دفتر رییسجمهور اعلام کرد که این شفاخانه رسما «به بهرهبرداری سپرده شده است»، در اتاقهای آن نه خبری از تجهیزات بود و نه بیمار. مقامات محلی گفتند که آنها از برنامه [حکومت مرکزی] برای مجهزکردن این شفاخانه با پرسنل صحی مانند پزشک و پرستار، بیاطلاع هستند.

حکومت دستور داد یک شفاخانه 100 بستر در اسرع وقت در شهر هرات ساخته شود. کار ساخت و ساز این شفاخانه در 18 روز به پایان رسید اما هنوز خبری از تجهیزات یا پرسنل در آن نیست.
حکومت دستور داد یک شفاخانه 100 بستر در اسرع وقت در شهر هرات ساخته شود. کار ساخت و ساز این شفاخانه در 18 روز به پایان رسید اما هنوز خبری از تجهیزات یا پرسنل در آن نیست.
طالبان، که از اجرای آتشبسی امتناع کردند که میتوانست به دولت کمک کند تا منابع را برای مقابله با ویروس کرونا در مناطق جنگی اختصاص دهد، سریعا از فرصت بهدستآمده از ناکامیهای دولت استفاده کردند. رهبران محلی طالبان در ولایت ننگرهار در شرق افغانستان، پزشکان و ساکنان منطقه را در اتاق یک کلینیک محلی جمع کردند. اتاق پر شده بود و فاصله بین افراد رعایت نشده بود. روی میز چند تا ماسک و دستکش وجود داشت. پیش روی کمرههای خبرنگاران، یک کارمند صحی که لباس محافظتی کامل به تن داشت، چیزی را که شبیه دماسنج به نظر میرسید برای اندازهگیری حرارت بدن یک فرد بلند کرد. اما بعدا در بررسی دقیقتر معلوم شد که آن چیز، دماسنج نه، بلکه یک قطعه ساده سرهمبندیشده از پلاستیک و چوب بوده که لای نوار سفید پیچیده شده بود.
در اوایل اپریل، غنی والی هرات، عبدالقیوم رحیمی را بدون ارائه وضاحت برکنار کرد و سید عبدالوحید قتالی، معاون 33 ساله مشاور امنیت ملی خود را بهجای وی گماشت. قتالی، شهردار سابق، هرات را به خوبی میشناخت. اما وقتی وارد این ولایت شد، هرات را فاقد هرگونه تدابیر وموثر و تجهیزات کافی برای مقابله با هرگونه شیوع گسترده که مقامات صحی پیشبینی میکردند، یافت. در کنفرانسهای خبری، لحن او نومیدانه و پیامش واضح بود: اینکه هرات فاقد منابع لازم برای سیرکردن شکم صدها هزار نفری است که با گرسنگی و فقر روبهرو هستند، و اینکه مردم خطر این ویروس را جدی نمیگیرند. او در هشدار از آنچه که هرات به احتمال زیاد با آن روبهرو میشود، هیچ تردیدی نداشت. در یکی از کنفرانسها گفت: «میخواهم به صراحت بگویم من در هرات در حال قبرکندن هستم.»

تست کووید 19 صابره (سمت راست) و خواهرزادهاش، سمیه، مثبت شده و آنها در شفاخانه شیدا تحت معالجه قرار دارند.
تست کووید 19 صابره (سمت راست) و خواهرزادهاش، سمیه، مثبت شده و آنها در شفاخانه شیدا تحت معالجه قرار دارند.

آیا از ارتکاب فساد مالی و مدیریتی در بحران کرونا اسناد و یا معلومات موثق در اختیار دارید؟
با طلاعات روز لیکس این اسناد را با حفظ کامل هویت خود افشاء و پیگیری کنید!