او که یک جوان ۳۰ ساله از ولایت وردک است، گفت زمانی که در سال ۲۰۱۷ مدرک ماستری را در رشته عربی در دانشگاه میگذراند، به عضویت طالبان درآمده است. او تخمین میزند که در طول سالها، حدود ۵۰۰ دانشجو را برای پیوستن به شورش متقاعد کرده است. او برای مخفیماندن، ریش خود را تراشید، عینک آفتابی زد، کت و شلوار جین پوشید.
تازهترین
شبکه حقانی
طالبان میدانستند تا زمانی که ارتش امریکا برای کمک به نیروهای افغان در دسترس باشد، نمیتوانند مراکز ولایات را در کنترل خود نگهدارند. بنابراین، طالبان بهجای تمرکز بر تصرف مراکز شهری، با محاصرهکردن مراکز چندین ولایت مهم و همچنین تلاش برای کنترل مسیرهای اصلی منتهی به این مراکز، میدان جنگ را به نفع خود آماده کردند.
برخلاف بیشتر گروههای تروریستی متمرکز بر افغانستان، شبکهی حقانی در نیم قرن گذشته موفق شده است بهعنوان سکاندار «جهاد بینالمللی» ظاهر شود. دلیل آن تا حدودی این بوده که این گروه توانسته روابطش را با مجموعهی متنوعی از حامیانِ به لحاظ سیاسی و ایدیولوژیک همفکر، برقرار کند؛ اعضای ارشد القاعده، جنگجویان خارجی داوطلب از سراسر جهان، جناحهای طالبان پاکستان و افراطگرایان ثروتمند از کشورهای عربی خلیج فارس از جملهی این حامیان هستند.
درست است که شبکهی حقانی روزگاری یک جناح تندرو نیمهمستقل بود و تقریبا بهطور انحصاری در یک منطقهی واحد با همکاری نیمبند طالبان فعالیت میکرد، اما اکنون بین این شبکه و گروه طالبان وابستگی متقابل ایجاد شده است. سراجالدین حقانی اکنون بر جنبش طالبان که با نوعی اقتدار مشروع آمادهی بازگشت به افغانستان است، نفوذ دارد. بعید است که شبکهی حقانی چه بهخاطر ایدیولوژی چه بهخاطر سایر انگیزهها، طالبان را رها کند.
گفتوگوهای ایالات متحده و طالبان ـ که حکومت افغانستان از آن کنار گذاشته شده است ـ تا کنون روی دو اولویت متمرکز بوده است. طالبان خواهان جدولزمانی مورد توافق برای خروج کامل نیروهای امریکایی از افغانستان هستند، در حالیکه ایالات متحده خواهان توافقی است که تضمین کند افغانستان دیگر هرگز به لانهای برای گروههای تروریستی برای حمله به سایر کشورها تبدیل نمیشود.