وحشت لحظهای را تصور کنید که به شما میگویند بینایی تان را از دست میدهید و هیچکاری هم برای جلوگیری از آن نمیتوان کرد.
این کابوس میلیونها انسان مسنی است که مبتلا به تخریب ماکولا یا لکهی زرد هستند. لکهی زرد بخش حساس به نور شبکیه و مسئول دید مستقیم و واضح است؛ اما بهتازگی نوعی تکنیک درمان لیزری نوین، مژدهی جلوگیری از این نوع نابینایی را میدهد. سال گذشته آزمایشی موفقیتآمیز در مقیاسی کوچک انجام شد که محققان را به فکر بررسی دقیق و مجدد آن انداخت تا شاید به نتایجی دست یابند که به طور کل اساس درک مان از علت این بیماری را دگرگون کند. آزمایشهای بیشتری درحال انجام است، گرچه هنوز در مراحل اولیهی خود قرار دارد؛ اما اگر نتیجهی شان مانند آزمایش سال گذشته موفقیتآمیز باشد، میتواند جلوی نابینایی میلیونها نفر در سراسر جهان را بگیرد.
بیماری تخریب ماکولا، بخشی از شبکیهی چشم را از بین میبرد که در پشت چشم قرار دارد و در بر گیرندهی بیشترین تعداد گیرندههای نوری است. این بیماری در وسط دید مبتلایان، حفرهای به وجود میآورد که خواندن و تشخیص چهرهها را سخت یا ناممکن میکند. از هر 15 نفر یک نفر به این بیماری مبتلا میشود. ژنتیک نقش بسیار مهمیدر این بیماری دارد. از هرشش نفر افراد بالای 80 سال، یک نفر گرفتار این بیماری میشود. برای رایجترین شکل این بیماری، یعنی تخریب ماکولای خشک هنوز درمانی وجود ندارد؛ اما برای نوع نادر آن که تخریب ماکولای مرطوب است، داروهایی وجود دارد که پیشرفت بیماری را کند میکند.
در بیشتر بیماران، این وضع با تجمع غیرمعمول یا بیش از حد زبالههای سلولی زاید به نام دروسن که به شبکیهی چشم آسیب میرساند، شروع میشود. فرض براین است که سلولهای دروسن که ترکیبی از لیپید و پروتین اند، به وسیلهی سلولهای بیرون پوش رنگدانه RPF پاکسازی میشود. اما با افزایش سن از کارآیی آن سلولها کاسته میشود. اتفاقی که بعد از این مرحله میافتد، هنوز ناشناخته مانده و بهخوبی درک نشده است. محققان نمیدانند که وجود دروسن اضافی موجب بیماری تخریب ماکولا میشود یا آسیب سلولهای بیرون پوش رنگدانه علت وجود این بیماری است.
این سلولهای از اکسیجن خالی شده از بین میرود و دیگر نمیتواند انرژی مورد نیاز گیرندههای نوری شبکیه را فراهم کند و باعث مرگ آنها میشود. از آنجا که بیشترین تمرکز گیرندههای نوری در ماکولاـ لکهی زردـ است. بنابراین، بخش زیادی از دید بیمار از دست میرود.
حدود ۴۰ سال پیش محققان معتقد بودند که لیزر میتواند دروسن را پاکسازی و این بیماری را درمان کند؛ اما این درمان نتوانست در دید بیماران بهبود حاصل کند و سرانجام از ترس این که مبادا بیماری مبتلایان با درمان لیزری بدتر شود، آزمایشها متوقف شد. البته این موضوع جای تعجب هم نداشت؛ زیرا لیزرهایی که در آن زمان استفاده میشد، انرژی بسیار بالایی داشتند و سوختگیهای مشهودی روی شبکیهی چشم به جا میگذاشتند. اما لیزرهای امروزی دقیق و کمانرژیتر اند و به همین دلیل انتخابهای خوبی محسوب میشوند.
سه سال پیش، چشم پزشک متخصصی به نام رابین گویمر روی 50 نفر که در مراحل اولیهی این بیماری قرار داشتند و اندکی دروسن در چشم شان وجود داشت، آزمایشی انجام داد. از میان دو چشم تنها یک چشم به طور انتخابی تحت درمان لیزر خاصی قرار گرفت. پس از درمان، خانم گویمر متوجه کاهش چشمگیری در مقدار دروسن و به دنبال آن بهبود در دید بیشتر شرکت کنندگان شد. در آزمونهای آزمایشگاهی برخی داوطلبان متوجه اندکی تفاوت در شدت نوری شدند که قبلا نمیتوانستند ببینند و این نشان میداد که شبکیهی چشم شان کمی از کارآیی خود را بازیافته است. بنابه گفتهی گویمر، آن بخش از شبکیهی چشم که آسیب دیده بود، دوباره به نور حساسیت نشان داد.
سوالی که اینجا مطرح میشود، این است که چرا برای بهبود چشم بیمار باید به وسیلهی لیزر ابتدا به جنگ سلولهای بیرون پوش رنگدانهی شبکیه رفت. یک فرضیه این است که این سلولها چنان محکم به هم چسبیدهاند که هرگز تقسیم یا دوباره تولید نمیشوند و برای از بین بردن دروسن اثر کمتری دارند. اگر لیزر از این لایه شلیک شود، میتواند برخی سلولها را نابود کرده و پیوندهای محکم را بشکند و اجازهی بازسازی سلولهای بیرون پوش رنگدانه را بدهد. لیزر باید بتواند این کار را انجام دهد؛ زیرا به جای یک اشعهی یکسان از هزاران جرقهی کوچکِ اشعه تشکیل شده است که به سمت هدفش نشانه میرود و تعدادی سلول را به صورت پراکنده از بین میبرد. اما در عین حال آنقدر سلول باقی میگذارد تا بازسازی سلولهای بیرون پوش رنگدانهی شبکیه شروع شود.
اما این کل داستان نیست؛ زیرا وقتی گویمر تحقیق خود را شروع کرد، فقط به درمان یک چشم از داوطلبان پرداخت و چشم دیگر را به عنوان کنترل، درمان نشده باقی گذاشت و بعد در کمال تعجب متوجه شد، وقتی مقدار دروسن از یک چشم کم میشد، هردو چشم بهبود خود را به دست میآورد. او میگوید این که هردو چشم تحت تأثیر مکانیسم بازسازی قرار گرفت، خبر از اتفاق دیگری میدهد که موجب واکنش در هردو چشم میشود.
گویمر میگوید احتمالا سیستم ایمنی بدن مسئول چنین اتفاقی است. چشم برای حفاظت خود از تورم بالقوهی مضر که براثر واکنش سیستم ایمنی بدن به وجود میآید، خارج از رادار سیستم ایمنی قرار میگیرد. متأسفانه این مسئله نیز موجب میشود که دروسنها زیر لایههای محکم سلولهای بیرون پوش رنگدانه محفوظ و مصئون بمانند. وقتی لیزر برخی از این سلولهای محافظ را میکشد، سیستم ایمنی بدن از وجود دروسن آگاه شده و به پاکسازی این زبالههای سلولی با کمک سلولهای احیا شدهی رنگدانه میپردازد. البته این موضوع هنوز فرضیه است؛ اما محققی دیگر که نتایج این آزمایشها را بررسی کرده آن را کاملا منطقی میداند.
از آنجا که آزمایشهای گویمر نتایج فوقالعادهای به همراه داشته است، او شروع به درمان فقط یک چشم از 300 داوطلب دیگر کرد تا دامنهی آزمایش خود را افزایش دهد و تقریبا مطمئن است که هردو چشم به این درمان، از خود واکنش مثبت نشان خواهد داد. گرچه این نوع درمان در مراحل اولیهی خود است؛ اما گویمر نوید روزی را میدهد که با استفاده از لیزرهای جدید در مورد افرادی که در خطر بالای تخریب ماکولا قرار دارند، اقدامات پیشگیرانهای انجام دهند؛ مانند کسانی که در معرض حملهی قلبی قرار دارند و با درمان فشار خون، آن را کنترل میکنند. همچنین اگر والدین شما به این بیماری مبتلا شده باشند، باید آزمایش ژنتیک بدهید و اگر ژن این بیماری را داشته باشید، میتوانید از این درمان لیزری استفاده کنید تا از ابتلا به آن جلوگیری شود. در واقع محققان قصد دارند به این نقطه از پیشرفت دست یابند. به عنوان مثال کسانی که به طور ژنتیکی در خطر اند، سالانه یکبار این اقدام پیشگیرانه را انجام دهند، با این روش در برابر این بیماری بهراحتی واکسینه میشوند.
درمان شبکیه با سلولهای بنیادی
سلولهای شبکیهی چشم تان از بین رفته است؟ خوب سلولهای جدیدی تولید کنید.
روش دیگر برای توقف تخریب ماکولا تولید یکسری سلولهای بیرون پوش رنگدانه برای خود تان است. گروهی از محققان با استفاده از سلولهای بنیادی جنینی این کار را برای خود انجام دادهاند؛ اما انجام این کار به وسیلهی سلولهای جنینی این خطر را دارد که سیستم ایمنی، آن را پس بزند.
برای برطرف کردن این مشکل ماسایو تاکاهاشی، محقق جاپانی در نظر دارد از سلولهای بنیادی نیرومندـips ـ تحریک شده استفاده کند. این سلولها با مهار کردن سلولهای خود داوطلب و بازپیچی آنها و تبدیل شان به حالت سلولهای بنیادی، تولید میشود. این روش سلولها را قادر میسازد به دور هرنوع بافتی بپیچند و از آنجا که از خود بدن داوطلب گرفته شده، احتمال این که پس زده شوند، بسیار کم است.
18 ماه آینده ماسایو یکی از اولین آزمایشهای انسانی دنیا را با درمان سلول ips و تغییر سلولهای پوست به سلولهای بیرون پوش رنگدانهی شبکیه و تزریق آنها به درون چشم شروع خواهد کرد.