یکی از ناممکن‌های افغانستان که بعید است هرگز ممکن شود همین است که رهبر قومی به نفع قوم خود کار کند. چه؟ اشرف غنی؟ می‌گویید اشرف غنی به‌خاطر منافع پشتون‌ها قدرت را به طالبان واگذار کرد؟ مطمئن باشید چوبی که غنی در آستین پشتون‌ها کرده، قربانش شوم امیرالمؤمنین ملاهبت‌الله نخواهد توانست.
هنگامی که انگلیس‌ها در بعضی نقاط افغانستان هنگامه‌ی استعمار را بلند کرده بودند، ببوجان اشعار استقلال و اشعار آزادی را ساخت و به غازیان نشنیده‌ها و ترانه‌های خود را می‌فرستاد تا این اشعار حماسی، خون شهامت و شجاعت را به جوش آورد و در مقابل دشمن خونخوار مقابله و مقاتله و مقاومت نمایند...
پیشرفت افغانستان با نظام توتالیتر ممکن نیست. تاهنوز هیچ کشوری با توتالیتاریسم نه تنها پیشرفت نکرده بلکه ویران شده است. از طرف دیگر، پیشرفت بدون آزادی فکر، آرامش ذهنی، تکثر عقاید و رقابت بیشتر به افسانه شبیه است تا واقعیت.
اعضای گروه سلما همه کارگرانی هستند که صبح‌ها در قامت کارگر سر کار می‌روند و بعد از ساعت‌ها کار سخت به محل تمرین نمایش آمده و روی دیگری از زندگی را جست‌وجو می‌کنند؛ بخشی که رنج مهاجرت کم‌تر اجازه‌ی پرداختن به آن ‌را به مهاجران می‌دهد.
در روزهایی که قصه‌ی‌ گرسنگان را می‌نویسد، باخبر می‌شود که طالبان تصمیم به محاکمه‌ی غیابی رسانه‌هایی گرفته‌اند که به زعم شان مخالف «نظام» فعالیت می‌کنند. ادیب دوباره دچار افسردگی شده و به داکتر و دارو پناه می‌برد.
برخلاف جنجال‌های رسانه‌یی و جنگ‌های زرگری ایران و طالبان، نشانه‌هایی وجود دارند که حاکمان دو سوی مرز می‌خواهند از گسترش بحران اجتناب کنند و از طریق گفتگو به حل این مساله بپردازند. اگر این نشانه‌ها جدی باشند، در هر راه حلی که ارائه شود باید منافع مردم نیمروز و منطقه در صدر اجندای گفتگو باشد.
زنان افغانستانی در مبارزه با آپارتاید جنسیتی شجاعت تزلزل‌ناپذیری از خود نشان داده‌اند؛ از راه‌اندازی اعتراضات تا راه‌اندازی کارزارهای رسانه‌های اجتماعی. آنان در پی‌گیری حق شان برای برابری سنگ تمام گذاشته‌اند.
او در نخست، پدرِ طب تجربی و علمی را از گور درآورد، هزار نفرین و لعنت نثارش نمود و حتا یکی از عوامل عمده‌ی فحشا را همین علم و طب تجربی دانست. شیخ صاحب با لحن سرشار از جدیت از وزارت به‌شدت انتقاد داشت که چرا طب نبوی را تقویت و حمایت نمی‌کند؟
جدایی از اقتصاد جهانی مانعی برای استحکام پایدار است. از دست‌دادن روابط بانکی، پرداخت‌های بین‌المللی را به‌شدت تحت تأثیر قرار داده و شرکت‌های خصوصی و سازمان‌های کمکی را به وابستگی به ارسال نقدی و سیستم‌های پرداخت غیررسمی، غیرمنظم و نامشخص برای پرداخت‌های داخلی کرده است.
در ملک ما، رهبران خیلی بختیاراند که چون غالبا رهبران قومی هستند، نیاز چندانی به متقاعدکردن سربازان ندارند. فقط کافی است که بگویند «آیا شما اجازه می‌دهید افراد فلان قوم دیگر مرا تحقیر کنند؟» هیچ‌کس طاقت شنیدن این پرسش جانسوز را ندارد. این سؤال حیثیتی تا حالا خون ده‌ها هزار آدم را ریخته است.