رافت اسلامی ایران؛ از حرف تا عمل

رافت اسلامی ایران؛ از حرف تا عمل

در ایران طرحی روی دست شورای اسلامی این کشور گذاشته شده است که مجازات مهاجران غیرقانونی در این کشور و قانونی‌کردن تیراندازی به‌سوی موتر حامل مهاجران را قانونی می‌سازد. مطابق این طرح از یک طرف جریمه‌های کمرشکن نقدی تا مرز ۱۰۰ میلیون تومان و خطر زندانی‌شدن برای مهاجران غیرقانونی را در پی دارد و از طرف دیگر، اگر موتری از ایست بازرسی فرار کند و «ظن قوی به حمل اتباع باشد» مأموران ایرانی حق دارند با سلاح گرم موتر مشکوک به حمل این مهاجران را هدف قرار دهند. نقطه‌ی تاریک دیگر این طرح، تلاش برای شانه خالی‌کردن از غرامت به قربانیان است. این طرح به ایران فرصت می‌دهد که در صورت کشته یا زخمی‌شدن مهاجران توسط مرزبانان یا نیروهای انتظامی این کشور هیچ غرامتی به قربانیان داده نشود. قرار است به‌زودی در مورد این طرح رای‌گیری شود. اگر این طرح رای بیاورد، مشکلات مهاجران در ایران بیشتر می‌شود.

همچنان اگر این طرح در مجلس ایران رای بگیرد، دست پولیس را در تیراندازی بر مهاجران بازتر می‌کند که پیامد آن امکان خلق تراژیدی‌های بیشتر انسانی است. متأسفانه قبل از این نیز هرازگاهی در نتیجه‌ی تیراندازی مرزبانان  نیروهای انتظامی ایران بر مهاجران افغانستانی فاجعه‌ی انسانی رخ داده است. نیروهای امنیتی ایران بارها مهاجران افغانستان را به ضرب گلوله کشته‌اند. آخرین رویداد همین چند ماه پیش رخ داد که در نتیجه‌ی تیراندازی نیروهای امنیتی ایران موتر حامل مهاجران افغانستان آتش گرفت و سه مهاجر کشته شده و در آتش سوختند. قبل از آن نیز ادعا شد که نیروهای مرزی ایران شماری از مهاجران غیرقانونی افغانستان را حین عبور از مرز مشترک افغانستان و ایران، شکنجه کرده‌اند و به رودخانه هریرود انداخته‌اند. بدرفتاری نیروهای مرزی ایران با مهاجران که به‌صورت غیرقانونی وارد خاک این کشور می‌شوند، بارها خبرساز شده و مهاجران که این مسیر را پیموده‌ و جان به سلامت برده‌اند، روایت‌های تکان‌دهنده‌ای دارند.

ایران یکی از بدترین کشورها برای مهاجران است. دسترسی سخت و پرهزینه به آموزش، نگاه تبعیض‌آمیز جامعه میزبان و محرومیت از هر نوع حق شهروندی از مشکلات اصلی مهاجران افغان در ایران است. به عبارت دیگر، در طول این سال‌ها، رفتار ایران با مهاجران هرگز بر پایه‌ی رفتارهای پذیرفته‌شده بین‌المللی نبوده است. این روزها مهاجران افغانستان در ایران کارزار مجازی «#من_مهاجرم» را راه انداخته است. این کارزار در پی برجسته‌کردن مشکلاتی است که مهاجران در ایران دارند. مهاجران می‌گویند به ابتدایی‌ترین خدمات دسترسی ندارند. واقعیت همین است. کسی نمی‌تواند سختی‌هایی را که مهاجران افغانستان در ایران بر دوش می‌کشند، انکار کند. شمردن این مشکلات حکایت «مثنوی هفتاد من» است.

حسن هم‌جواری و رفت اسلامی ادعایی است که همواره از سوی ایران در روابطش با افغانستان و برخوردش با مهاجران ادعا شده است. اما در عمل به‌ویژه در زمینه‌ی برخورد با مهاجران و کارگران افغانستانی رفتار ایران غیر از این بوده است. طرحی که دست پولیس را در تیراندازی بر مهاجران بازتر ‌کند، کافی است که ادعای رافت اسلامی و حسن همجواری را  زیر سوال برود، چه رسد به این‌که این طرح رای بیاورد و عملی شود. شکی وجود ندارد که پیامد آن از یک طرف امکان خلق تراژیدی انسانی است و از طرف دیگر، اسناد بین‌المللی مهاجرت رفتار خشونت‎بار با مهاجران را برنمی‌‎تابد و این کار با هیچ‌یک از اسناد بین‌المللی مهاجرت و پناهندگی هم‌خوانی ندارد. این کار مصداق بارز دادگاه صحرایی شناخته است. کجای دادگاه صحرایی با رافت اسلامی و حسن همجواری هم‌خوانی دارد؟

ایران باید در عمل حسن همجواری را ثابت کند. واقعیت این است که علت اصلی مهاجرت‌ افغان‌ها در ایران و کشورهای دیگر، فقر و ناامنی در افغانستان است. به همین دلیل افغان‌ها برای پیدا کردن کار، مرزها را به‌صورت غیر‌قانونی طی می‌کنند. شکی وجود ندارد که شنیدن صدای دادخواهی مهاجران در ایران، دادن مصونیت و رعایت حقوق‌ بشری به آنان مصداق رافت اسلامی است. توسل به خشونت نه می‌تواند معضل مهاجرت غیرقانونی را حل کند و نه راه کارجویانی را که به‌صورت غیر‌قانونی مرزها را طی می‌کنند، سد کند. پیامد این کار کشته‌شدن بیشتر مهاجران و قطورشدن پرونده سیاه ایران در برخوردهای مخالف اسناد بین‌المللی مهاجرت با مهاجران است.

رسیدگی به معضل مهاجران غیرقانونی راه حل قانونی و دیپلماتیک دارد. در این میان کم‌کاری حکومت افغانستان نیز قابل چشم‌پوشی نیست. دستگاه خارجی افغانستان نتوانسته بدرفتاری ایران با مهاجران را به‌عنوان یک مسأله‌ی جدی برجسته کند. دولت افغانستان عمدتا برخوردهای واکنشی داشته است. دستگاه دیپلماسی افغانستان در زمینه‌ی کمک به قانونی‌شدن مهاجران، توزیع اسناد و پاسپورت به مهاجران به‌ویژه در کشورهای ایران و پاکستان با کشورهای میزبان به‌طور واضح کم‌کاری داشته است. حتا در وظایف بسیار پیش‌پاافتاده مثل رسیدگی به مشکلات مهاجران در ایران و پاکستان کوچک‌ترین گامی برنمی‌ندارد.