نقش کارکنان حوزه سلامت در گسترش صلح

نقش کارکنان حوزه سلامت در گسترش صلح

ابتکارات بهداشتی و صلح‌سازی

آیا کارکنان حوزه سلامت در گسترش صلح نقش دارند؟ در سال‌های اخیر جنگ به‌عنوان یک مشکل بهداشت عمومی مطرح شده است. این موضوع نقش کارکنان نظام سلامت را در جلوگیری و کاهش تخریب‌ها برجسته می‌‌کند. انتقال به‌سمت صلح در مناطق آسیب‌‌دیده از جنگ، اغلب باعث بهبود مراقبت‌‌های بهداشتی و وضعیت بهداشتی جوامع می‌‌‌شود. اما آیا کارکنان حوزه سلامت در گسترش صلح نقشی دارند؟

در این نوشته، سعی شده است به‌طور خلاصه در مورد مکانیسم‌های صلح و سلامت پرداخته شود. ما از اصطلاح «ابتکار صلح-سلامت» برای هر ابتکاری استفاده می‌‌کنیم که هدف آن بهبود بهداشت جمعیت و افزایش همزمان سطح صلح و امنیت آن‌‌ها است.

مبانی مکانیسم‌های صلح­-سلامت

پنج مکانیسم ایجاد صلح در زیر توسط متخصصان مراقبت‌‌های بهداشتی استفاده شده است. این مکانیسم‌ها متناسب با خصوصیات منحصر به‌‌فرد مراقبت‌‌های بهداشتی است که می‌‌تواند از طریق اصطلاحات نوع‌دوستی، علم و مشروعیت نشان داده شود.

نوع‌‌دوستی اساس سخن در رابطه با مراقبت‌‌های بهداشتی و سیاست‌‌های رسمی است. مراقبت‌‌های بهداشتی به‌عنوان ابزاری شناخته می‌شود که در جامعه احساس مراقبت و شفقت را نهادینه می‌‌کند. ارتباط آن با اهداف انسانی و فوق‌العاده‌‌ای که فراتر از اختلافات انسانی است و تجسم آن در سازمان‌های بین‌‌المللی مانند سازمان بهداشت جهانی و سازمان‌‌های غیردولتی مانند پزشکان بدون مرز و پزشکان بین‌المللی برای پیش‌گیری از جنگ هسته‌‌ای باعث شده است که آن را عامل طبیعی گسترش نوع‌‌دوستی بدانند.

سخن در رابطه با مراقبت‌‌های بهداشتی مدرن نیز مبتنی بر علم است. در این راستا به یک مطالعه تجربی منظم که هدف آن دستیابی به نتایج قابل تأیید و تکرار است ارزش داده می‌‌شود.

برخلاف دو مفهوم قبلی که به گفتمان و فرهنگ متخصصان سلامت اشاره دارند، مفهوم مشروعیت به جامعه‌‌ای اطلاق می‌‌شود که مراقبت‌های بهداشتی در آن نهادینه شده است. کارمندان مراقبت بهداشتی اغلب از مشروعیت بالایی برخوردارند. به‌عنوان مثال در امریکای شمالی، پزشکان در سال‌های اخیر به‌طور مداوم توسط مردم در ردیف صادق‌‌ترین و اخلاقی‌‌ترین متخصصان قرار گرفته‌‌اند. اگرچه این نظرسنجی ممکن است در بسیاری از کشورها صادق نباشد اما در هرحال به آن‌ها امتیاز بسیار بالاتری نسبت به سیاستمداران داده شده است که به آن‌‌ها این امکان را می‌‌دهد که وقتی تصمیم می‌‌گیرند تأثیر قابل توجهی داشته باشند.

مکانیسم‌های صلح-سلامت

در این‌جا پنج مکانیسم صلح-سلامت به‌طور خلاصه بیان می‌‌شود. مکانیسم یک استراتژی یا روشی است که برای دستیابی به نتیجه طراحی شده است:

مدیریت تعارض: درگیری بین گروه‌‌های مدعی ممکن است با استفاده از دیپلماسی پزشکی یا اهداف فوق‌العاده بهداشت‌‌مدار حل‌وفصل شود یا کاهش یابد؛

همبستگی: افراد و گروه‌‌هایی که برای گسترش صلح در شرایط دشوار تلاش می‌‌کنند، توسط کارکنان سلامت و درمان و گروه‌های دارای قدرت با آزادی عمل بیشتر پشتیبانی می‌‌شوند؛

تقویت ساختار اجتماعی: پیوندهای متحدکننده جمعیت در میان تنوع (از جمله قومیت، طبقه اجتماعی و…) ممکن است از طریق روش‌‌های ارائه خدمات بهداشتی و همچنین از طریق مصالحه و بهبودی ترمیم یا تقویت شوند؛

مخالفت: با استفاده از مشروعیت تجربه یا تخصص ناشی از مراقبت‌‌های بهداشتی، شخص یا گروهی که با سیاست‌های گروه حاکم یا غالب مخالف است این اختلاف‌نظر را در عمل و گفتار بیان می‌‌کند؛

محدودکردن تخریب جنگ: استدلال براساس تأثیرات بهداشتی سیاست‌‌های نظامی و سلاح‌‌ها و استفاده از دانش تخصصی و گفتمان مراقبت‌‌های بهداشتی. کارکنان درمانی می‌‌توانند در مورد محدودیت یا لغو این سیاست‌‌ها یا سلاح‌‌ها بحث کنند و یا با دیگران همکاری کنند تا محدودیت‌‌های مندرج در حقوق بین‌الملل اعمال شود.

مدیریت مناقشات

پزشکان و امداد‌رسانان در بعضی مواقع می‌‌توانند ضمن حفظ اعتبار بالا نزد عموم مردم به بالاترین دفاتر سیاسی در یک کشور نیز دسترسی پیدا کنند (پزشکان بین‌‌المللی برای پیش‌گیری از جنگ هسته‌ای در زمان جنگ‌ِسرد اعضایی را مستقیما برای صحبت با رئیس‌جمهور ریگان و گورباچف فرستادند). آن‌‌ها همچنین از طریق تحقیقات پزشکی مشترک و سازمان‌‌های حرفه‌‌ای، ارتباطات گسترده بین‌‌المللی با همکاران‌شان دارند. آنها ممکن است در انجام فعالیت‌‌های دیپلماتیک مانند میانجی‌گری، تسهیل گفت‌وگو و وکالت در سطح عالی آماده باشند. اما ناتوان از چنین فعالیتی نیستند و برای انجام مؤثر چنین وظایفی به آموزش مناسب نیاز دارند.

در اواسط دهه ۱۹۸۰ یونیسف، کلیسای کاتولیک روم و دیگر سازمان‌‌ها در باره روزهای آرامش در السالوادور مذاکره کردند. جنگ برای ایمن‌سازی کودکان به مدت سه روز در هر سال، از سال ۱۹۸۵ تا زمان توافق صلح در سال ۱۹۹۲ به حالت تعلیق درآمد. دستاوردهای عمده در اهداف بهداشتی این کمپین، ظاهرا به‌دست آمد و در مجموع ۳۰۰۰۰۰ کودک در سال در چندین هزار مکان ایمن شدند. میزان ابتلا به سرخک، فلج اطفال و برخی بیماری‌های واگیردار دیگر به طرز چشم‌گیری کاهش یافت و فلج اطفال به صفر رسید. یک چهارچوب مذاکره بین دولت، ارتش و نیروهای شورشی با واسطه‌‌گری کلیسا، در سطح ملی و چندین سطح محلی ایجاد شد. این امر ظاهرا در تحقق توافق‌های صلح سهیم بود.

همبستگی

افراد و گروه‌‌هایی که در موقعیت‌‌های تهدیدآمیز هستند ممکن است برای زنده‌ماندن تلاش کنند، تلاش کنند تا جنگی را مهار کنند یا از جنگ احتمالی جلوگیری کنند یا در برابر سوءاستفاده از قدرت دولت یا گروه-های شورشی مقاومت کنند. ارتباط با گروه‌‌های بخش بهداشت و درمان در خارج از منطقه درگیری ممکن است منابع بسیار مورد نیاز از جمله دانش را فراهم کند. هوشیاری ذاتی موجود در چنین ارتباطاتی که توسط سازمان‌‌هایی مانند عفو بین‌‌الملل و پزشکان حقوق بشر انجام می‌‌شود، ممکن است از آزار و اذیت، ناپدید شدن یا مرگ کارگران محافظت کند. ارتباطات همبستگی، همچنین ممکن است استراتژی‌‌های جایگزین و بدون خشونت برای حل اختلافات ارائه دهد.

گروه عملیاتی پزشکی در فیلیپین شامل پزشکان، دندان‌پزشکان، کارمندان توسعه جامعه، پرستاران و دانشجویان پزشکی است. آن‌‌ها در تیم‌های کوچک به مناطق دور افتاده سفر می‌‌کنند تا افراد را در جوامعی که در اثر جنگ آواره شده‌‌اند و خدمات بهداشتی ندارند، معالجه کنند. آن‌‌ها با گزارش در مورد نقض حقوق بشر توسط ارتش، صلح و امنیت این جوامع را ارتقاء می‌‌بخشند و با دفاع از جوامع آسیب‌دیده برای صلح و عدالت طولانی‌مدت تلاش می‌‌کنند. تیم ورودی در هر منطقه همیشه از واحدهای ارتش بازدید می‌‌کند. به نظر می‌‌رسد که در نتیجه توانایی تیم‌‌ها برای گزارش و حمایت از افراد، نقض حقوق بشر کاهش یافته است.

تقویت ساختار اجتماعی

مراقبت‌‌های بهداشتی یکی از اصلی‌‌ترین ابزارهایی است که اعضای یک جامعه تعهد خود را نسبت به سلامتی یکدیگر ابراز می‌‌کنند. یک سیستم بهداشتی مناسب که برای همه افراد جامعه قابل دسترسی باشد، می‌‌تواند احساس امنیت و تعلق به یک گروه گسترده و فراگیر را که به مردم احترام می‌‌گذارد و نیازهای مشترک آنها را برآورده می‌‌کند، ارتقاء دهد. این هویت مدنی، بسیج مبتنی بر نفرت از اقوام یا سایر گروه‌های هویتی را دشوارتر می‌‌کند. به‌عنوان مثال در اوگاندا، ساختارهای نوین بهداشتی، آوارگان را به بازگشت به خانه ترغیب کرده و مشخص شده است که بازتوانی سیستم مراقبت‌‌های بهداشتی با روند گسترده‌‌تر بهبود اجتماعی ناشی از جنگ ارتباط دارد.

در بسیاری از مناطق، اختلافات قومی و مذهبی ممکن است برای دامن‌زدن به جنگ انجام‌شده و خشونت به‌عنوان یک راه‌حل مطلوب برای درگیری تبلیغ شود. بهبود اجتماعی این اختلافات برای برقراری مجدد شرایط بهداشت عمومی ضروری است. این فعالیت‌‌ها گاهی با توان‌بخشی جسمی و روانی همراه است. در کرواسی یک برنامه‌درسی در مکتب برای کودکان ۱۱ ساله در مناطقی که به‌طور جدی تحت تأثیر جنگ قرار گرفته‌‌اند، طراحی شد. این برنامه، فرصتی برای بحث در مورد غم، عصبانیت و علائم استرس را با رویکرد محتاطانه برای کاهش تعصب، یادگیری در مورد حل اختلافات غیر‌‌خشونت‌‌آمیز، ایجاد چشم‌‌انداز سازش و زندگی صلح‌‌آمیز ترکیب می‌‌کند. ارزیابی این برنامه تغییرات مثبت را در برخی ابعاد مربوطه هم در سلامت روان و هم در تحمل قومی نشان داده است.

سازمان بهداشت جهانی و وزارت توسعه بین‌‌الملل انگلستان به کمک این ایده، در بوسنی و هرزگوین «تلاش هماهنگ و فشرده‌‌ای برای رفع موانع اساسی صلح از طریق توسعه بخش بهداشت» انجام داده‌‌اند. آن‌‌ها نشان می‌‌دهند که برنامه آن‌‌ها موانع قومی را شکسته و سایر سازمان‌‌های غیردولتی را قادر به اجرای برنامه‌‌های بین قومی می‌‌کنند.

مخالفت

مخالفت با سیاست‌‌های گروه حاکم یا غالب ممکن است به شکل اعتراض، اجبار، عدم همکاری یا مداخله در آید. کارکنان بهداشت و درمان برای مخالفت ممکن است از حقانیت، تجربه یا تخصص‌شان استفاده کنند.

مخالفت متخصصان پزشکی با جنگ ویتنام شامل انواع مختلفی از ابزارها و مبانی مخالفت بود. بنجامین اسپوک که به نوشته‌‌هایش در مورد مراقبت از نوزادان مشهور است از اعتبار قابل توجه خود نزد مردم امریکا استفاده کرد تا علیه تلاش‌‌های جنگی ایالات متحده صحبت کند. کلر کالاهان، یک پرستار کانادایی که در یک کلینیک در جنوب ویتنام کار کرده بود از طریق نافرمانی مدنی، صحبت‌کردن و نوشتن به مشارکت کانادا در جنگ اعتراض کرد. اقدامات وی بیشتر براساس تجربیات شخصی‌‌اش از تأثیرات سیاست‌‌های نظامی بر سلامتی بود تا مشروعیت زیاد. پزشكانی كه در دادگاه بین‌‌المللی جنایات جنگی كه تحت حمایت بنیاد صلح برتراند راسل در سال ۱۹۶۷ در استكهلم برگزار شد، شركت كردند، هم علیه سلاح‌‌ها و هم اقدامات انجام شده توسط دولت امریكا در پی‌گیری جنگ ویتنام شهادت دادند. آن‌‌ها در درجه اول به‌عنوان كارشناس علمی صحبت می‌‌كردند.

چنین مخالفتی ممکن است با تعریف مجدد وضعیت توسط احزاب مخالف صورت گیرد. با تعریف مجدد وضعیت، احزاب تلاش می‌‌کنند تا مسائلی را که توسط کسانی که دارای قدرت سیاسی رسمی هستند، تغییر داده و کنترل اوضاع را به دست بگیرند. کارکنان بهداشت و درمان در بعضی از مواقع در تعریف مجدد جنگ به‌عنوان یک مشکل بهداشت عمومی و نه یک مسئله کاملا سیاسی موفق بوده‌‌اند. در نتیجه فضایی را برای استفاده از دانش و نظر خود ایجاد می‌‌کنند. با توجه به مشروعیت بالایی که نزد مردم دارند آن‌‌ها از این‌طریق توانسته‌‌اند تأثیرات قابل توجهی اعمال کنند. استراتژی‌‌های مورد استفاده پزشکان بین‌‌المللی برای پیش‌گیری از جنگ هسته‌‌ای با تعریف مجدد جنگ هسته‌‌ای به‌عنوان یک مسئله بهداشت عمومی یک نمونه کلاسیک و قدیمی از این دسته است؛ یکی دیگر از این موارد، تلاش‌‌های تیم مطالعات بین‌‌المللی برای افزایش تردید در مورد ادعای استفاده از فناوری پیشرفته برای مبارزه با یک جنگ انسانی در عراق است.

محدود کردن تخریب جنگ

مدت‌هاست که در غرب با ممنوعیت سلاح‌‌هایی که به نظر می‌‌رسید ناسازگار و وحشتناک باشند، جنگ محدود شده است. این مفهوم حداقل به شورای دوم لاتران در سال ۱۱۳۹ برمی‌‌گردد. زمانی که کمان فولادی برای استفاده علیه مسیحیان، غیرقانونی اعلام شد. در جایی که پیشنهادهای مربوط به لغو سلاح‌‌ها یا تاکتیک‌‌های خاص بر اساس اثرات بهداشتی آن‌‌ها تنظیم شده باشد، این اقدامات به ابتکارات صلح-سلامت تبدیل می‌‌شوند. استدلال‌‌ها علیه استفاده از بمب‌‌های آتش‌‌زا و سایر مواد محترقه، سلاح‌های هسته‌‌ای، بمب‌‌های خوشه‌‌ای و مین‌‌های ضد‌نفر براساس اثرات وحشتناک آن‌ها بر سلامتی، همانند استدلال‌‌های مشابه بر علیه تخریب مواد‌ غذایی و محصولات، قحطی عمدی و شکنجه جسمی و روحی در این گروه قرار می‌‌گیرند. کمیته بین‌‌المللی صلیب سرخ اخیرا معیارهایی را برای تعریف عینی و مبتنی بر پزشکی از آسیب بیش از حد یا درد و رنج غیر‌‌ضروری مطرح کرده است. به‌طوری که برخی از سلاح‌‌هایی که اکنون استفاده می‌شود از بین رفته و سلاح‌‌های جدید وحشتناک قبل از گسترش و استفاده ممنوع می‌‌شوند.