آذربایجان چگونه در جنگ قره‌باغ پیروز شد؟

آذربایجان چگونه در جنگ قره‌باغ پیروز شد؟

در آذربایجان یک ضرب‌المثل است که می‌گوید هرکه بامش بیش برفش بیشتر. سال گذشته بام آذربایجان پس از آن‌که از جنگ ۴۴ روزه‌اش با ارمنستان بر سر کنترل منطقه محصور ناگورنو-قره‌باغ، پیروز میدان بیرون آمد، به‌طور قابل‌توجهی بزرگ‌تر شد.

آذربایجان و ارمنستان در ارتفاعات به‌لحاظ استراتژیک مهم قفقاز واقع شده‌اند؛ منطقه‌ای که روسیه، ترکیه و ایران در آن باهم روبه‌رو می‌شوند. ناگورنو-قره‌باغ ولایتی است که نامش مصداق منافع درهم‌تنیده‌ کشورهایی می‌باشد که دیریست بر سر کنترل و نفوذ برآن باهم رقابت می‌کنند. ناگورنو-قره‌باغ نامی است که از ترکیب واژه‌های اسلاوی، ترکی و فارسی به وجود آمده. و گرچه آذربایجان مطمئنا ذینفع اصلی کارزار موفقیت‌آمیزش برای بازپس‌گیری سرزمینی است که در جنگ اول قره‌باغ در دهه ۱۹۹۰ از دست داده بودش، اما ناظران می‌پرسند که جنگ اخیر  برسر این قلمرو، بیشتر به نفع کدام یک از قدرت‎‌‌های خارج از منطقه قفقاز ختم شد؟

ارمنستان با تسلیم‌شدن در ۹ نوامبر آشکارا در جایگاه بازنده‌ی این درگیری قرار گرفت. وقتی نیروهای آذربایجانی کنترل شهر بزرگ «شوشا» را در قلب قره‌باغ به‌دست گرفتند، ولادیمیر پوتین، رییس‌جمهور روسیه از نفوذ خویش بر حکومت آذربایجان و ارمنستان استفاده کرد تا معامله‌ای را سامان دهد که منجر به توقف تهاجم آذربایجان و واگذاری کنترل تکه‌ی کوچکی از این منطقه به ارمن‌ها شد. در نتیجه ارمنستان مجبور شد نه‌تنها از ادعای خود بر مناطقی که در جریان این درگیری از دست داد، بلکه از ادعای خود بر چندین ناحیه دیگر آذربایجان که قره‌باغ را احاطه کرده و ارمنستانی‌ها از سال ۱۹۹۴ کنترل آن‌ها‌را به دست داشتند، نیز دست بکشد. این ناحیه‌ها در قلب نارضایتی آذربایجان از ارمنستان قرار داشت، زیرا در دوره شوروی برخلاف منطقه قره‌باغ که هم در آن‌زمان و هم اکنون اکثر ساکنان آن ارمن‌ها هستند، ساکنان این نواحی اکثرا آذری‌ها بودند.

آذربایجان چگونه توانست در نبردی دشوار و خونین که در آن سربازانش باید سنگری مستحکم و کوهستانی را فتح می‌کردند، این قدر نفع ببرد؟

آذربایجان در جنگ اخیر قره‌باغ عمدتا از طرف متحد قدرت‌مند خود، ترکیه، کمک می‌شد. آنکارا، که سال‌هاست جنگی را در سوریه پیش می‌برد، مشاوران نظامی باتجربه خود را برای هدایت ماشین جنگی باکو به منطقه اعزام کرد. ماشین جنگی باکو سال‌هاست با سلاح‌های مدرن به ارزش میلیاردها دالر پول نفت دریای خزر، تجهیز و تقویت می‌شود.

الهام علی‌اف، رییس‌جمهور آذربایجان و رجب طیب اردوغان، رییس‌جمهور ترکیه، در ماه دسامبر سال گذشته در رژه‌ی پیروزی در باکو که در آن ارتش آذربایجان وسایل نقلیه نظامی تخریب‌شده ارمنی‌ها در میدان جنگ را در میدان اصلی شهر برای تماشای عموم با طناب می‌کشیدند، شرکت داشتند. پس از این نمایش ناخوشایند، دو رهبر برای شرکت در یک کنفرانس مطبوعاتی حاضر شدند. در این کنفرانس علی‌اف نقشی را که تجهیزات و فناوری ترکیه در به پیروزی‌رساندن آذربایجان داشت، برای مردم خود برجسته کرد. او با اشاره به هواپیماهای بدون سرنشین که قبلا توسط ترکیه در کارزارهای نظامی اردوغان در سوریه استفاده می‌شد و دیری‌ست علیه شورشیان کُرد در شرق ترکیه به کار برده می‌شود، گفت: «بایراکتار معروف که توسط صنایع دفاعی ترکیه ساخته شده است، تغییردهنده بازی بود و نقش مهمی در موفقیت ما داشت.»

استفاده از هواپیماهای بدون سرنشین ساخت ترکیه در جنگ قره‌باغ، باعث برگشتن ورق به نفع آذربایجان در میدانی شد که در آن دو ملت-دولت در برابر هم قرار گرفته بودند. بایراکتار به همراه سیار هواپیماهای بدون سرنشین که آذربایجان در سال‌های اخیر خریداریش کرده است، برتری ارمنستان را که در موقعیت بالادست در میدان جنگ قرار داشت، از بین برد. واضح است که یک هواپیمای بدون سرنشین می‌تواند بالاتر از مرتفع‌ترین کوه‌ها پرواز کند. صدای این هواپیماها به تنهایی خود برای ایجاد وحشت کافی است. من آن‌را هنگام تهیه گزارش برای PBS NewsHour از خیابان‌های «اِستِپاناکِرت»ِ تحت کنترل ارمنستان در ماه اکتبر تجربه کردم. با به صدادرآمدن موتور هواپیمای بدون سرنشین در آسمان بالای سر مان، ما مجبور شدیم که مصاحبه‌ی مان را کوتاه کنیم و فرد مصاحبه‌شونده را که دچار کم‌بینایی بود، به سمت گاراژ قبلا بمب‌گذاری‌شده که در آن محیط از امنیت نسبی برخوردار بود، هدایت کنیم. تأثیر پرواز هواپیمای بدون سرنشین در آسمان بالای سر مان حتا بدون این‌که دست به حمله‌ای ببرد، بی‌حس‌کننده بود.

ترکیه با تمام کمک‌های تعیین‌کننده‌ای که برای نیروهای آذربایجان ارائه کرد، حضور فیزیکی خود را در منطقه گسترش نداد. این درحالی بود که فقط یک هفته پس از اعلام آتش‌بس بین دو طرف درگیر، اردوغان خطاب به پارلمان ترکیه اعلام کرد که نیروهای حافظ صلح (صلح‌بانان) ترکیه در راه قره‌باغ اند. تصمیمی که هرگز عملی نشد. در واقع این ترکیه نیست که حضور خود را در منطقه قفقاز افزایش داده است، روسیه است؛ قدرتی که تا همین اواخر هم بر ارمنستان و هم بر آذربایجان حاکم بود و اتفاقا تنها کشور تأمین‌کننده عمده اسلحه است که مقادیر زیادی جنگ‌افزار در جریان جنگ اخیر قره‌باغ به هر دو طرف فروخته است.

براساس توافق‌نامه‌ای که پوتین آن‌را سامان داد، قرار شد تا حدود ۲ هزار نیروی صلح‌بان روسی در مناطقی از قره‌باغ که هنوز ارامنه در آن زندگی می‌کنند، برای گشت‌زنی حضور یابند. هدف این نیروها ظاهرا محافظت از ارمنی‌ها در برابر خصومت نیروهای سرخوش [از پیروزی] آذربایجانی است که در ماه اکتبر و نوامبر حدود یک-سوم قره‌باغ را مورد تاخت و تاز قرار دادند. بسیاری از این سربازان که مدت‌ها پس از پایان جنگ اول قره‌باغ متولد شده‌اند، در این جنگ اولین‌بار بود که با ارمنی‌ها روبه‌رو می‌شدند. هرچیزی که این سربازان در مورد این بیگانه‌ها می‌دانند، از پروپاگاندای دولتی سرچشمه می‌گیرد که در آن دولت آذربایجان ارمنستان را دولتی فاشیست و ارمنی‌تباران را قاتلان خون‌خوار معرفی می‌کند. اکنون که به گذشته نگاه می‌کنیم، آنچه در جنگ قره‌باغ اتفاق افتاد تقریبا اجتناب‌ناپذیر بوده است. سربازان آن دسته از ارمنی‌هایی را که از فرط حماقت یا هم ناتوانی در خانه‌های خود مانده بودند، در برخی موارد، به معنای واقعی کلمه از دم تیغ گذراندند.

یک ویدیو که توسط گوشی همراه ضبط شده است و اعتبار آن مورد تأیید سازمان عفو بین‌الملل است، یک نظامی آذربایجانی را نشان می‌دهد که یک پیرمرد را درحالی که دست و پا می‌زند بر روی زمین نگه داشته و یک سرباز دیگر چاقویی را به دستش می‌دهد. پیرمرد به زبان آذری و با لهجه، خواهان ترحم می‌شود و به تکرار می‌گوید: «به خاطر خدا، التماس می‌کنم.» وقتی سرباز آذربایجانی شروع به بریدن گلوی این پیرمرد می‌کند، ویدیو ناگهان پایان می‌یابد. در ویدیویی دیگر، گروهی از سربازان آذربایجانی یک جوان را که پیراهنی به تن ندارد بر روی زمین محکم نگه داشته‌اند و سربازی دیگر با چاقو سرش را از تن جدا می‌کند. این کار او با هلهله‌ی بلند و کف‌زدن‌های جمعیت حاضر در محل روبه‌رو می‌شود.

پیروزی آذربایجان در جنگ اخیر قره‌باغ توپ را در میدان باکو قرار داده است تا اگر می‌خواهد در آنچه آن‌را جنگ میهن‌پرستانه برای آزادی توصیف کرده است، اخلاق زیرپا نشود، با جنایت‌کاران جنگی خود قاطعانه و سریع برخورد کند. اعلامیه اخیر دادستانی کل آذربایجان مبنی بر بازداشت چهار سرباز به جرم مثله‌کردن اجساد کشته‌شدگان ارمنی در جنگ و هتک حرمت به سنگ مزارهای ارمنی‌ها، تا زمانی که عاملان جنایات جدی‌تر آزاد باشند، ناکافیست و ره به جایی نمی‌برد.

چرا این‌قدر ضرور است که آذربایجان جنایت‌کاران جنگی خود را مورد بازخواست قرار دهد؟

جدا از مسأله اخلاقی که از طرفین می‌طلبد حقوق بشر را در میدان جنگ رعایت کنند، علی‌اف می‌خواهد که جهان باور کند که او قصد دارد به‌‌طور عادلانه و به سود هر دو جانب آذری‌ها و ارمنی‌ها بر قره‌باغ و مناطق اطراف آن حکومت کند. او در یکی از سخنرانی‌های تلویزیونی خود چند ماه پیش گفت: «ما قره‌باغ را به عنوان یک منطقه مرفه، امن و امان آذربایجان می‌بینیم که در آن مردم در کنارهم در صلح و با عزت زندگی می‌کنند.»

این یک ادعا است و تا زمانی که به غیرنظامیان ارمنی‌تبارِ فراری اجازه بازگشت به مناطق‌شان داده نشود، به نظر گمراه‌کننده می‌رسد و جدی‌گرفتن آن دشوار می‌نماید. علاوه براین، تا زمانی که آذربایجان به نیروهای مسلح خود نشان نداده باشد که در صورت اعمال خشونت علیه نظامیان هیچ مصئونیتی نخواهند داشت، بعید است که غیرنظامیان ارمنی‌تبار بخواهند به مناطق‌شان برگردند. «راشل دنبر»، معاون سازمان دیدبان حقوق بشر، با صحبت درباره مقامات آذربایجان و ارمنستان گفت: «به عنوان یک بازدارنده حصول اطمینان از این‌که چنین جنایاتی تکرار نخواهد شد، ضروری است تا به نظامیان از اول تا آخر زنجیره فرماندهی این پیام رسانده شود که این نوع اقدامات غیرقابل تحمل است و عاملان آن به شدت مجازات می‌شوند.»

همه‌ی این موارد نشان می‌دهد که حضور نوعی نیروی صلح‌بان در منطقه قره‌باغ برای جلوگیری از آسیب بیشتر به غیرنظامیان ضروری است. این‌که چنین نقشی را روسیه به عهده گرفته است، بیان‌گر نفوذ فزاینده مسکو در قلمروهای سابقش است. حضور نیروهای روسیه در خاک آذربایجان نشان‌دهنده احیای حضور نظامی روسیه در هر سه جمهوری قفقاز جنوبی یعنی ارمنستان، آذربایجان و گرجستان، برای اولین‌بار پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی است. برای روسیه، دولتی که به دنبال گسترش نفوذش است، این یک پیروزی بزرگ به شمار می‌رود و ابزار فشار قدرت‌مندی است که مسکو می‌تواند از آن به نفع خود استفاده کند. روسیه دست‌کم برای پنج سال آینده نقش میان‌جی را بین ارمنستان و آذربایجان ایفا خواهد کرد و در این مدت هر دو کشور در هرگونه تصمیم‌گیری مهم در مورد قره‌باغ و فراتر از آن باید اول از مسکو نظر بخواهند. با این‌حال این حرف را نمی‌توان در مورد ترکیه زد؛ کشوری عضو ناتو که ۱۹۳ مایل مرز مشترک با ارمنستان دارد و با این‌که همکاری خود را با آذربایجان در جریان جنگ شدت بخشید، اما در ختم جنگ هیچ جایگاهی در منطقه قفقاز نصیبش نشد.

با این‌که آذربایجانی‌ها خوشحالند که قلمرو قابل‌توجهی دوباره تحت کنترل کشورشان درآمده است، اما برخی نگرانند که مبادا آذربایجان اشغال به‌دست ارمنستان را با حضور روسیه مبادله کرده باشد. النور علی‌اف، ساکن باکو شکایت می‌کند که «روسیه کشوری است که به ارمنستان کمک می‌کند. اگر ترکیه بیاید، بلی [شکایتی ندارم]. اما من حضور صلح‌بانان روسی را نمی‌پذیرم.» با این‌حال در رده‌های بالا مقامات آذربایجانی درباره دخالت روسیه دیپلماتیک‌تر سخن می‌زنند. حکمت حاجی‌اف، دستیار ارشد رییس‌جمهور علی‌اف در ماه نوامبر به من گفت: «در آذربایجان ما براساس یک مأموریت عملی حضور نیروهای روسیه را شاهدیم. این مأموریت برای حفظ صلح است. به معنای ایجاد پایگاه نظامی روسیه نیست.»

با این‌حال مقامات آذربایجانی درباره ارمنستان چنین دیپلماسی را از خود به نمایش نمی‌گذارند. برای مثال حاجی‌اف گفت که ارمنستان خودش باید درباره ادعاهای جنایت جنگی مانند بریده‌شدن گلوی مرزبان آذربایجانی به دست نیروهای ارمنی که در عین گزارش عفو بین‌الملل مستند شده است، تحقیق کند. این کار درحال حاضر با توجه به شرایط آشفته ارمنستان که مردمش به خاطر شکست خوردن در جنگ و از دست دادن قلمرو به دنبال مقصر می‌گردند، بعید به نظر می‌رسد.

اوضاع در باکو اما بسیار متفاوت است. با نفع سیاسی‌ای که در نتیجه این جنگ به علی‌اف رسیده است، دولت وی به‌راحتی می‌تواند در برابر واکنش‌هایی که بدون شک مجازات شدید زندان برای نظامیان مجرم، برای دولت به دنبال خواهد داشت، جان سالم به‌در ببرد.

باید دید که آیا آذربایجان افرادی را که ادعا می‌شود مسئول کشتار غیرنظامیان و اسیران جنگی هستند، مورد بازخواست قرار خواهد داد یا خیر. با این‌که امکان دارد درحال حاضر باکو بیشتر به برگزاری رژه‌های پیروزی علاقه‌مند باشد، اما هنوز برف زیادی برای رُفتن از بالای بامش دارد. و صرف‌نظر از حضور صلح‌بانان روسی در منطقه، بدون یک روند آشتی قوی، بعید است که جوامع ارمنی و آذری بتوانند در کنار یک دیگر زندگی کنند یا هم صلح کنونی دوام بیاورد.

سیمون استروسکی خبرنگار ارشد PBS NewsHour و روزنامه‌نگار تحقیقی برنده جایزه است که به دلیل گزارش‌دهی از بحران کریمه در سال ۲۰۱۴ و جنگ در شرق اوکراین شناخته می‌شود و به همین دلیل جایزه معتبر DuPont را از دانشگاه کلمبیا دریافت کرد و دو بار نامزد جایزه Emmy شد. او همچنین در سال ۲۰۱۳ به عنوان تهیه‌کننده برنامه VICE در شبکه HBO برنده جایزه امی شد.