اسرائیل در منطقه به دنبال چیست؟

اسرائیل در منطقه به دنبال چیست؟

محمدکاظم احمدی

مدتی است که اخباری از اقدامات خرابکارانه‌ی اسرائیل در حمله به اهداف ایران در منطقه مخابره می‌گردد. آخرین مورد آن انفجار در مرکز غنی‌سازی یورانیوم در نطنز ایران بود که موجب خسارت‌های جدی‌‌ای به این مرکز شد. اگرچه اسرائیل این حمله را رسما به عهده نگرفت ولی نخست‌وزیر اسرائیل بنیامین ناتانیاهو در کنفرانس خبری مشترک با وزیر دفاع امریکا یک روز بعد از این حادثه اعلام کرد که اسرائیل اجازه دست‌‌یابی ایران به سلاح هسته‌‌ای را نخواهد داد. روزنامه وال استریت ژورنال نیز فاش کرد که اسرائیل در سال ۲۰۱۹ به ۱۲ کشتی ایرانی حمله کرده. پس از رسانه‌‌ای‌شدن این خبر، کشتی تحت اجاره‌‌ی اسرائیل در تنگه هرمز مورد حمله قرار گرفت. مسئولیت این حمله را کسی به عهده نگرفت ولی برای اسرائیل مشخص بود که عامل این حمله چه کسی است. اسرائیل بعد از این حمله، یک کشتی دیگر ایرانی را در دریای سرخ مورد حمله قرار داد و آن را یک کشتی جاسوسی متعلق به سپاه پاسداران خواند. حمله به یک هدف نظامی پیام روشن‌‌تری برای ایران دارد. حملات زیادی از جمله ترور، حمله هوایی، خرابکاری و انفجار در تأسیسات هسته‌‌ای ایران رخ داده که اسرائیل مسئولیت تعدادی از آن‌ها را رسما به عهده گرفته. هدف از این حملات چیست و اسرائیل چه هدفی را دنبال می‌‌کند؟

سناریوی اول: جلوگیری از تقویت حضور ایران در منطقه

اسرائیل هدف از این حملات را جلوگیری از قدرت‌گیری ایران در منطقه اعلام می‌‌کند. این کشور تلاش دارد با حمله به کشتی‌‌های ایرانی، حملات هوایی به پایگاه‌‌های ایران در سوریه و خرابکاری در برنامه هسته‌‌ای این کشور مانع از قدرت‌گرفتن ایران در منطقه شود و مثلا با اقدامی مشخص مانند حمله به کشتی‌‌های ایرانی یا پایگاه‌‌های این کشور در سوریه اتصال بین ایران و کشورها و گروه‌‌های همسو با ایران را قطع کند و یا هزینه را برای ایران بالا ببرد تا در نتیجه ایران به فکر بازنگری در سیاست خویش بیفتد.

سناریوی دوم: تضعیف موضع ایران در مذاکرات

ایران بعد از روی‌کارآمدن بایدن تلاش کرد با بالابردن سطح غنی‌سازی یورانیوم از موضع قوی‌‌تری در مذاکرات برای احیای برجام شرکت کند و در مقابل برداشته‌شدن تحریم‌‌های امریکا سطح غنی‌سازی یورانیوم خود را کاهش بدهد و اجازه ندهد که موضوع مذاکرات به سمت برنامه موشکی این کشور برود. اما اسرائیل به‌خصوص با خرابکاری در تأسیسات ایران تلاش می‌‌کند این برگ برنده ایران را از وی گرفته و شرایطی را ایجاد کند تا موضوع مذاکرات برجام مستقیما به دومین برگ برنده ایران و عامل نگرانی اسرائیل، یعنی برنامه موشکی ایران، برود.

سناریوی سوم: آغاز جنگ دیگر به رهبری امریکا

به‌نظر نمی‌رسد که حملات اسرائیل به اهداف ایرانی تاثیر چندانی در سیاست کلی ایران در حمایت از متحدین خود در منطقه و یا برنامه هسته‌‌ای این کشور ندارد. اسرائیل تلاش می‌‌کند با تحریک ایران زمینه را برای شروع جنگ با این کشور فراهم کند. اما شروع این جنگ باید از طرف ایران باشد و این امکان را به اسرائیل بدهد تا بتواند کشورهای قدرتمند دنیا را با خود همراه کرده و در ائتلافی با ایالات متحده کار ایران را تمام کند. چرا که اسرائیل به تنهایی توانایی رویارویی با ایران را ندارد. در صورت حمله یک جانبه اسرائیل به ایران، این کشور پیروزی‌‌اش بعید است.

از طرفی برای ایالات متحده اینک خاورمیانه اهمیت چندانی ندارد و اولویتش مهار چین است. به همین دلیل تلاش می‌‌کند هرچه سریعتر از عراق و افغانستان خارج شود. خروج نیروهای امریکایی از منطقه یعنی دورترشدن سایه تهدید از ایران و فراهم‌شدن فرصت بیشتر برای این کشور. به همین دلیل اسرائیل تلاش دارد تا جای ممکن امریکا را در منطقه درگیر کند تا از این طریق منافع خود را در منطقه حفظ کند.

گزینه‌‌ی حداقلی اسرائیل این است که جلوی عادی‌شدن روابط بین ایران و امریکا را بگیرد و در بخش حداکثری، زمینه حمله امریکا به ایران را فراهم کند. اسرائیل به تنهایی توانایی درگیری نظامی با ایران را ندارد و به همین دلیل نیازمند حضور امریکا در منطقه است. امریکا پیش از این رژیم صدام حسین یکی از دشمنان اصلی اسرائیل با ارتشی قدرتمند را از بین برده است. و اسرائیل در حال برنامه‌ریزی و تلاش برای پدیدآوردن همان سرنوشت برای ارتش ایران است.

جنگ آینده می‌‌تواند تبعات زیان‌باری برای منطقه و به خصوص افغانستان داشته باشد. جنگ عراق موجب کشته شدن صد هزار نفر، آوراگی ۴ میلیون نفر و از بین رفتن اقتصاد این کشور گردید و زمینه را برای ظهور داعش و فعالیت بیشتر القاعده در منطقه فراهم کرد. کشورهای مختلف از جمله اروپا و ترکیه به‌شدت از بحران سوریه و عراق آسیب دیده‌‌اند. در کنار تلفات جنگ و سیل آوارگان مسأله دیگر نیازمندبودن افغانستان و کشورهای منطقه به بازار ایران و خطوط مواصلاتی این کشور است. به خصوص افغانستان با دارابودن شرایط ناپایدار و عدم دسترسی به آب‌های بین‌المللی به شدت نیازمند بندر چابهار ایران است. تنها در زمینه اقتصادی هرگونه وقفه کوتاه در صادرات ایران به افغانستان تأثیر شدیدی بر بازارهای داخل کشور می‌گذارد و اگر این وقفه طولانی شود افغانستان در زمینه تأمین مواد سوختی و غذایی دچار مشکلات شدیدی خواهد شد. از طرفی منطقه نیز بعد از جنگ افغانستان، عراق و سوریه توانایی تحمل یک جنگ دیگر را ندارد.