دلیل ترس مردم، نفرت از طالبان است

دلیل ترس مردم، نفرت از طالبان است

در ۲۴ ساعت گذشته منابع امنیتی از سقوط دو ولسوالی دیگر در شمال کشور خبر داده است؛  ولسوالی صیاد در سرپل و ولسوالی خان‌آباد در قندوز. البته گفته می‌شود که نیروهای امنیتی افغانستان دوباره ولسوالی خان‌آباد قندوز را پس گرفته‌اند. اکنون شمار ولسوالی‌های که در یک‌و‌نیم ماه گذشته از کنترل حاکمیت افغانستان خارج شده، به بیش از ۲۰ ولسوالی می‌رسد. البته از نظر حکومت افغانستان هرگز سقوطی اتفاق نیفتاده است. به روایت حکومت، نیروهای امنیتی براساس یک راهبرد جنگی عمدا از شماری از ولسوالی‌ها بیرون آمده است که از آن با ادبیات سیاسی عقب‌نشینی تاکتیکی توصیف می‌شود.

با بیشترشدن سقوط ولسوالی‌ها و افزایش نگرانی شهروندان، امرالله صالح معاون اول رییس‌جمهور به این وضعیت واکنش نشان داده است. آقای صالح سقوط ولسوالی‌ها را فریب و دروغ خوانده است. از نظر معاون اول رییس‌جمهور چیزی که سقوط ولسوالی‌ها خوانده می‌شود، در حقیقت یک پیشروی اندکی است که عمق و پهنا ندارد. صالح در فیسبوکش نوشته است: «آن‌هایی که جنگ با طالب را بلدند می‌دانند که این خط باریک به گورستان دسته‌جمعی این گروه وحشت و جهل تبدیل خواهد شد.»

واکنش معاون اول رییس‌جمهور ادامه‌ی سیاست بی‌اعتنایی حکومت به قضیه سقوط ولسوالی‌ها است. وقتی طالبان مرکز یک ولسوالی را تصرف می‌کنند که گاهی همراه است با تلفات سنگین نیروهای امنیتی، کجای این وضعیت یک امر عادی و پیش‌پاافتاده است؟ با سقوط یک ولسوالی بساط حاکمیت دولت برچیده و شعاع وجودی طالبان بیشتر می‌شود. اگر به سقوط بیش از ۲۰ ولسوالی در ظرف ۴۰ روز با نگاه عددی هم دیده، شود، اصلا یک امر عادی نیست. در منطق جنگ یک نگرانی درشت است.

برای مردمی که از رژیم طالبان خاطره‌ی خوشی ندارند، اندک پیشروی این گروه یک نگرانی بزرگ است. برای باشندگان ولسوالی‌های که عملا از شهروندی جمهوری اسلامی به رعیت طالبان درآمده است، سقوط ولسوالی‌ها نه فریب است و نه تبلیغات. آقای صالح یا از وضعیت واقعی دور نگهداشته شده یا در تلاش سرپوش‌گذاشتن و بی‌اهمیت جلوه‌دادن سقوط ولسوالی‌ها است. رهبران حکومت با شهروندان باید روراست باشند. قضیه سقوط ولسوالی‌ها و یا به تعبیر حکومت عقب‌نشینی تاکتیکی اگر برای آن‌ها تنها محدودشدن دامنه‌ی قدرت است، برای مردم تن دادن از روی اجبار به اراده‌ی سیاسی طالبان و سیاه‌روزی تمام‌عیار است. وقتی امثال آقای صالح حتا برای مردم حق نگرانی را نمی‌دهد، در حقیقت نمی‌داند که این نگرانی از نفرتی است که شهروندان از طالبان در دل دارند. بنابراین به‌جای به سخره‌گرفتن نگرانی‌های مردم از قضیه‌ی افتادن ولسوالی‌ها به‌دست طالبان یا به اصطلاح عقب‌نشینی تاکتیکی ابهام‌زدایی کنید. چون شهروندان نگران عقب‌نشینی هستند.

امرالله صالح معاون اول رییس‌جمهور در واکنش به وضعیت سقوط ولسوالی‌ها گفته است «این خط باریک به گورستان دسته‌جمعی این گروه وحشت و جهل تبدیل خواهد شد.» مردم بی‌صبرانه منتظر همین لحظه است. بر پایه تأیید رسمی منابع حکومتی در ۴۰ روز گذشته دست‌کم ۲۰ ولسوالی به‌دست طالبان افتاده است. در بیش از یک ماه گذشته، روزی نیست که خبر دست‌به‌دست‌شدن یک یا دو ولسوالی رسانه‌‌ای نشود. وضعیتی که واقعا مردم از آن دچار ترس شده‌اند. هرچه تعداد ولسوالی‌های بیشتر سقوط کند، « خط باریک» ستبر می‌شود. در این صورت «گروه وحشت و جهل» به‌جای سردرآوردن از گورستان دسته‌جمعی از ولسوالی‌های بیشتری سر بیرون خواهند کرد.

چگونگی افتادن این ولسوالی‌ها به‌دست طالبان مسأله‌ی اصلی نیست، مسأله‌ی اصلی این است یک ولسوالی به‌عنوان تمثال حاکمیت دولت از اختیار حاکمیت خارج می‌شود. بنابراین، حکومت افغانستان درباره‌ی اتفاقات یک‌ونیم ماه گذشته وضاحت دهد و در سیاست‌گذاری جنگی‌اش با مردم روراست باشد. عقب‌نشینی تاکتیکی برای مردم مبهم است. ممکن است برخی ولسوالی‌ها برای حکومت اهمیت تاکتیکی نداشته باشد یا مدیریت جنگ ایجاب کند که جابه‌جایی صورت بگیرد، اما این روند باید به‌گونه‌ای باشد که مردم احساس ترس نکنند و طالبان آن را فتح بزرگ به خورد مردم ندهند. برای مردم باید روشن باشد که در صورت عقب‌نشینی حکومت چه به‌دست می‌آورد و چه از دست می‌دهد. وقتی همه چیز مبهم است، مردم حق دارد نگران باشند. اگر سقوط ولسوالی‌ها یک عقب‌نشینی تاکتیکی هم بوده، متأسفانه تاکنون بسیار با بی‌مهارتی انجام شده و طالبان از آن سود تبلیغاتی عظیمی را برده‌اند. این وضعیت مبهم به بی‌اعتمادی بزرگ میان حکومت و شهروندان دامن زده است.