نظامی سازی آسیا

نظامی‌سازی آهسته‌ی آسیا، منطقه را به یک انبار باروت تبدیل خواهد کرد

در کارخانه کشتی‌سازی جیانگ‌نان شانگهای، کارگران در حال نصب منجنیق‌هایی هستند که جدیدترین و پیشرفته‌ترین ناو هواپیمابر چین را از دو کشتی خواهر بزرگ‌ترش جدا می‌کند.

پس از بهره‌برداری، این کشتی با فناوری پیشرفته قادر خواهد بود هواپیماها را با همان سرعت همتایان امریکایی خود به آسمان ببرد که نمونه دیگری از مدرنیزاسیون نظامی سریع چین است.

این روندی است که کل منطقه را در معرض خطر قرار خواهد داد.

در ماه‌های اخیر، توجه جهانی به افزایش تنش‌ها بین تایپه و پکن معطوف شده، اما خطر درگیری در آسیا بسیار فراتر از تنگه تایوان است.

در سرتاسر منطقه، کشورها درگیر مسابقه تسلیحاتی آهسته‌ی خود هستند تا از یکدیگر عقب نمانند. اما کارشناسان هشدار می‌دهند که هرگونه محاسبه اشتباه می‌تواند منجر به درگیری در منطقه‌ای شود که پیش از آن اختلافات مرزی و رقابت‌های قدیمی آن را متلاشی کرده است.

در شرق آسیا، در واکنش به تهدیدهای چین و کوریای شمالی، کشورهایی که رهبرانشان حساسیت ویژه‌ای نسبت به علائم پیشرفت نظامی در جوار خود دارند، جاپان و کوریای جنوبی به سرعت در حال مدرن‌سازی ارتش خود هستند. ماه گذشته، پس از آزمایش یک موشک جدید توسط کوریای جنوبی، پیونگ یانگ به خاطر «جاه‌ طلبی بی‌پروا» به سئول هشدار داد.

در همین حال، افزایش سرمایه‌گذاری نظامی هند پس از درگیری با چین در مرزهای مورد مناقشه هیمالیا، خطر تشدید تنش با رقیب دیرینه‌اش، پاکستان را به همراه دارد.

به طور مشابه، کشورهایی که در دریای چین جنوبی ادعای هم‌پوشانی اراضی دارند، از آن‌جا که پکن مدعی سرسخت خطوط کشتیرانی ارزشمند به لحاظ استراتژیک است، ممکن است برای حفظ وضعیت موجود به شکل دیپلماتیک تلاش کنند.

مالکوم دیویس، تحلیل‌گر ارشد موسسه سیاست استراتژیک استرالیا (ASPI)، می‌گوید که منطقه در یک «معضل امنیتی»‌ گرفتار شده است، یک مارپیچ ژئوپلیتیک که در آن کشورها مکررا ارتش‌های خود را در واکنش به رشد نیروهای همسایگان خود تقویت می‌کنند.

او گفته است: «پتانسیل یک جنگ قدرت بزرگ در حال افزایش است. بحرانی بالقوه در حال پدید آمدن است.»

ظهور نظامی چین

در دوران ریاست‌جمهوری شی جین پینگ، ارتش چین به سرعت رشد کرده است.

ارتش آزادی‌بخش خلق چین (PLA) اکنون بزرگ‌ترین نیروی دریایی جهان، جت‌های جنگنده رادارگریز پیشرفته و زرادخانه رو به رشد سلاح‌های هسته‌ای را در اختیار دارد، و نوسازی نظامی تازه آغاز شده است.

بودجه نظامی چین هر سال در حال رشد است، احتمالا بیش از ۲۰۰ میلیارد دالر در سال ۲۰۲۱، و با وجود این‌که بودجه نظامی آن هنوز بسیار کمتر از بودجه دفاعی ایالات متحده در سال ۲۰۲۲ است که ۷۴۰ میلیارد دالر تخمین زده شده، در حال کاهش شکاف فناوری خود با ارتش امریکا است.

افزون بر سومین ناو هواپیمابر در حال ساخت در شانگهای، پنتاگون مدعی شد چین اخیرا یک موشک مافوق صوت را آزمایش کرده است.

جنرال مارک میلی، رییس ستاد مشترک ارتش ایالات متحده گفت: «آنچه ما دیدیم یک رویداد بسیار مهم از آزمایش یک سیستم تسلیحاتی مافوق صوت بود. و این بسیار نگران کننده است.» چین گفت که این یک موشک نه، بلکه یک «آزمایش روتین فضاپیما» بوده است.

و این تنها افزایش قدرت نظامی چین نیست که منطقه را ناآرام می کند، بلکه نگرش این کشور نیز هست.

شی جین‌پینگ در سخنرانی در جشن صدمین سالگرد حزب حاکم کمونیست چین در ماه جون گفت که چین دیگر تحت « آزار و اذیت، ظلم یا انقیاد» قرار نخواهد گرفت و هر کسی که چنین تلاشی کند «سرنوشت خونینش کوبیده شدن به دیوار بزرگ فولادی خواهد بود.»

شی جین‌پینگ در دیدار مجازی با جو بایدن، رییس‌جمهور امریکا در این هفته گفت که چین در صورت عبور نیروهای جدایی‌طلب در تایوان از «خط قرمز»، «اقدامات قاطعی» اتخاذ خواهد کرد.

در این بیانیه به نقل از شی آمده: «این گونه حرکات بسیار خطرناک هستند، درست مانند بازی با آتش. هرکس با آتش بازی کند، می‌سوزد.»

طی چند سال گذشته، نسل جدیدی از دیپلمات‌های جنگ‌جوی چینایی، با نام مستعار «گرگ‌های جنگ‌جو»، در کنفرانس‌های مطبوعاتی و رسانه‌های اجتماعی هرگونه بی‌اعتنایی نسبت به چین را به شدت مورد انتقاد قرار داده‌اند.

ارزان تاراپور، محقق آسیای جنوبی در دانشگاه استنفورد، گفت که موضع‌گیری و دیپلماسی تهاجمی پکن تحت رهبری شی، همسایگانش را نگران کرده است. او گفت: «این فقط وقاحت دیپلماسی «گرگ‌های جنگ‌جو» نیست، بلکه تمایلی آشکار برای به اجبار قبولاندن ادعاهای خود نسبت به اراضی است.»

از پایان جنگ جهانی دوم، ایالات متحده ضامن اصلی صلح و ثبات در منطقه بوده، به ویژه از طریق برقراری اتحاد امنیتی نزدیک خود با جاپان، کوریای جنوبی و فیلیپین.

اما تهدید خروج ایالات متحده از منطقه در دوران ریاست جمهوری دونالد ترمپ، رییس‌جمهور سابق ایالات متحده، همراه با سیاست‌های «اول امریکا»ی او که منجر به چرخش کشور به سمت داخل شد، اعتماد به تعامل واشنگتن در منطقه را تضعیف کرد.

تاراپور گفت بایدن از زمان انتخاب شدن، تعهد خود را به اقیانوس هند و اقیانوس آرام تایید کرده، اما تهدید دوباره روی کار آمدن دولت ترمپ در سال ۲۰۲۴ و هرج‌ومرج ناشی از خروج ایالات متحده از افغانستان، شرکای امنیتی امریکا در آسیا را بر آن داشته که ارتش خود را در برابر هرگونه احتمالی تقویت کنند.

تاراپور گفت: «من می‌ترسم اکنون وقتی کشورهای منطقه به ایالات متحده فکر می‌کنند، با ستاره کوچکی مواجه شوند که از بی‌ثباتی داخلی یا جنون استراتژیک مصون نیست.»

جاپان و کوریای‌جنوبی نیروهای نظامی خود را می‌سازند

دو تا از کشورهایی که نظامی‌سازی سریع‌تر از همه پیش می‌برند، کشورهایی هستند که از نظر جغرافیایی به چین نزدیک‌تر هستند: جاپان و کوریای جنوبی.

فومیو کیشیدا، نخست‌وزیر جاپان، پیش از پیروزی در انتخابات در اکتبر، وعده داد که در صورت انتخاب مجدد، بودجه نظامی کشور را دو برابر خواهد کرد، و برای اولین بار پس از جنگ جهانی دوم، آن را به ۲ درصد از تولید ناخالص داخلی افزایش خواهد داد.

هیچ جدول زمانی برای افزایش بی‌سابقه نیروی نظامی وجود ندارد، اما به دولت جاپان این امکان را می‌دهد که به سرعت نیروهای خود را در برهه‌ای از زمان که توکیو تحت فشار فزاینده‌ای از سوی کوریای شمالی و چین احساس می‌‌کند، گسترش دهد.

جاپان اخیرا‌ اعلام کرده که قصد دارد در سال ۲۰۲۲ موشک‌های بیشتری را در زنجیره جزیره اوکیناوا که تنها چند صد مایل از چین فاصله دارد، مستقر کند. کارشناسان این استقرار را عاملی بازدارنده در برابر هرگونه اقدام پکن علیه تایوان می‌دانند.

این کشور همچنین ارتش خود را در سال‌های اخیر با جت‌‌های جنگنده اف-۳۵ که به تازگی از امریکا یا مجوز گرفته‌اند یا خریداری شده‌اند، و ناوهای هواپیمابر که برای حمل و نقل آن‌ها تغییر کاربری یافته‌اند، گسترش داده است. نیروهای دفاع شخصی این کشور همچنین به دنبال افزودن زیردریایی‌های پیشرفته، ناوشکن‌ها و جنگنده‌های رادارگریز به زرادخانه خود هستند.

در شرایطی که کوریای شمالی، همسایه جاپان، اغلب به خاطر برنامه موشکی خود خبرساز است، کوریای جنوبی نیز به سرعت در حال گسترش نیروهای خود است. سئول به منظور کمتر کردن وابستگی خود به شریک امنیتی دیرینه‌ی خود،‌ ایالات متحده، به دنبال تقویت ارتش خود است.

در سپتامبر، سئول اعلام کرد که یک موشک بالستیک پرتاب شده از زیردریایی را با موفقیت آزمایش کرده، که یکی از اولین آزمایش‌های بزرگ از زمان توافق بایدن برای پایان دادن به معاهده ۴۰ ساله محدودکننده برنامه تسلیحاتی کوریای جنوبی است.

این محدودیت‌ها در سال ۱۹۷۹ برای جلوگیری از مسابقه تسلیحاتی توسعه موشکی بین دو کوریا وضع شد. پایان این معاهده گام دیگری برای کوریای جنوبی به سوی استقلال نظامی است که می‌تواند رقابت تسلیحاتی شدیدتری با کوریای شمالی ایجاد کند. کوریای جنوبی در حال برنامه‌ریزی برای راه‌اندازی اولین ناو هواپیمابر خود برای استقرار احتمالی در سال ۲۰۳۳ است.

با وجود این‌که جاپان و کوریای جنوبی هر دو شرکای امنیتی دیرینه ایالات متحده هستند، با وجود روابط ناآرام با چین و کوریای شمالی، روابط دوجانبه آن‌ها در مواقعی با نارضایتی‌های تاریخی و اختلافات ارضی خدشه‌دار می‌شود.

این دو دولت مرتبا بر سر نقض تاریخی حقوق بشر در اوایل قرن بیستم، زمانی که جاپان کوریای جنوبی را اشغال کرد، با یکدیگر مناقشه دارند و کارشناسان می‌گویند که هیچ یک از دولت‌ها احتمالا نمی‌خواهند که دیگری از نظر نظامی بیش از حد پیشروی کند.

لیونل فاتون، کارشناس امور هند و اقیانوسیه در دانشگاه وبستر در سوئیس گفت: «برخی از رهبران جناح راست در توکیو می‌گویند، به کوریای جنوبی نگاه کنید، این کشور یک ناو هواپیمابر دارد، یک ناو هواپیمابر تمام عیار، ما نیز برای غرور ملی باید یکی داشته باشیم.»

مسابقه تسلیحاتی آهسته

تمام کشورهای متحد ایالات متحده به دنبال استقلال نظامی بیشتر نیستند.

استرالیا در یک اعلامیه شوکه کننده در ماه سپتامبر، با تشکیل یک اتحاد امنیتی جدید با ایالات متحده و بریتانیا در اقیانوس هند و اقیانوس آرام، وابستگی خود به واشنگتن را بیشتر کرد.

بر اساس این توافق که به AUKUS معروف است، متحدان به اطلاعاتی از جمله فناوری ایالات متحده دسترسس خواهند داشت که می‌تواند منجر به دستیابی استرالیا به ناوگان زیردریایی‌های هسته‌ای آن شود. این امکان به استرالیا اجازه می‌دهد تا دسترسی خود به دریای چین جنوبی را گسترش دهد و در عین حال جای پای لندن و واشنگتن را نیز در منطقه مستحکم کند.

این تصمیم به وضوح نشان داد که استرالیا امریکا را به چین ترجیح داده و توازن قدرت را در آسیا و اقیانوسیه تغییر می‌دهد.

همچنین کشورهای جنوب شرق آسیا را که در تلاش برای حفظ روابط صمیمانه با پکن و در عین حال حفاظت از منافع خود هستند، ناآرام کرد.

هر دو کشور مالزی و اندونزی به طور علنی نسبت به توافق AUKUS ابراز نگرانی کردند و جاکارتا گفت که نگران است این قرارداد به یک مسابقه تسلیحاتی منطقه‌ای منجر شود. سفیر ایالات متحده در اندونزی، سونگ کیم، در آن زمان گفت که این نگرانی‌ها بی‌مورد است.

اندونزی خود در میانه تلاش برای یک نوسازی نظامی بزرگ است. رییس‌جمهور جوکو ویدودو خواستار سرمایه گذاری ۱۲۵ میلیارد دالری در ماه جون شد و گشت‌زنی‌های نظامی در دریای چین جنوبی را افزایش داده است؛ چین در این منطقه مدعی قلمرو وسیعی است که با مناطق مورد ادعای سایر کشورها هم‌پوشانی دارد.

دیویس از موسسه سیاست استراتژیک استرالیا گفت، اما دیگر مدعیان دریای چین جنوبی، از جمله فیلیپین و ویتنام، با مشکلات مربوط به تقویت نظامی خود دست و پنجه نرم می‌کنند.

در ماه جولای، کارشناس نظامی ویتنام، نگوین فوونگ، نوشت که مدرنیزاسیون نظامی ویتنام به دلیل محدودیت‌های بودجه و ادعای فساد در نیروهای مسلح عملا متوقف شده است. و در ماه سپتامبر، دلفین لورنزانا، وزیر دفاع فیلیپین، ایالات متحده را به دلیل امتناع از ارائه تسلیحات با فناوری پیشرفته به کشورش سرزنش کرد، و این رویکرد را با انکار «دوران جنگ ویتنام» مقایسه کرد.

دیویس گفت که موضع سنتی کشورهای آسه‌‌آن، از جمله ویتنام، مالزی، فیلیپین و اندونزی، اجتناب از درگیری به نفع حفظ وضعیت موجود و عدم تعهد بوده است.

اما او هشدار داد که هرگونه تجاوز بیشتر پکن در دریای چین جنوبی می‌تواند کشورها را به اتخاذ موضع نظامی‌تری سوق دهد.

او گفت: «اگر چینایی‌ها یک منطقه شناسایی دفاع هوایی در دریای چین جنوبی اعلام کنند یا قلمروهای بیشتری را تصاحب کنند یا شروع به ایجاد جزایر مصنوعی اضافی کنند… در واقع می‌تواند کشورهای آسه‌آن را وادار کند که واقعا دست به اقدامی بزنند».

تهدیدهای نظامی در جنوب آسیا

به غیر از تایوان، اکثر کارشناسان می‌گویند خطرناک‌ترین بن‌بست نظامی در آسیا مرز بین چین و هند است.

اخیرا در ماه جون ۲۰۲۰، ده‌ها سرباز چینایی و هندی در درگیری‌های دره گالوان، در منطقه‌ای که چین آن را بخشی از سین‌کیانگ و هند آن را بخشی از لاداخ می‌داند، کشته شدند. از آن زمان چندین گزارش تایید نشده حاکی از اعزام نیروها به مرز از سوی پکن و دهلی است.

بر اساس گزارش موسسه تحقیقات صلح بین‌المللی استکهلم، هند سومین بودجه نظامی جهان را دارد که ارزش آن حدود ۷۲ میلیارد دالر است و ارتشی با بیش از ۳ میلیون نفر در اختیار دارد.

این کشور همچنین با خرید تجهیزات جدید از جمله ۸۳ هواپیمای جنگنده ساخت داخل و ۵۶ هواپیمای ترابری سی ۲۹۵ ایرباس درگیر برنامه نوسازی نظامی خود بوده است.

هند یک ناو هواپیمابر دست‌ساز به نام آی‌ان‌اس ویکرانت در آزمایش‌های دریایی دارد و در حال انجام آزمایش‌های موشکی برای بهبود زرادخانه بالستیک خود است.

اما تاراپور از استنفورد گفت که این رویکرد هنوز تدریجی است. وی گفت: «نیروی هوایی در مجموع نیاز مبرمی به افزایش سرمایه دارد و نیروی دریایی زیردریایی‌ها را پیش از آماده شدن جایگزین، از دور خارج می‌کند.»

تاراپور گفت، اما هرگونه اقدام اضافی از سوی هند برای تقویت نیروهای مسلح خود ممکن است از سوی پاکستان نامطلوب تلقی شود. دو قدرت هسته‌ای برای دهه‌ها صلح شکننده‌ای داشته‌اند و اختلافات متعددی در سراسر مرزهای زمینی آن‌ها وجود دارد.

تاراپور گفت بعید است هند بتواند رشد نظامی خود را به گونه‌ای تنظیم کند که در پاکستان موجب نگرانی نشود، و بنابراین ممکن است تلاشی برای راضی کردن اسلام آباد نداشته باشد و بدون توجه به آن ادامه دهد.

او گفت: «دهلی می‌داند که به جز یک معامله بزرگ سیاسی دور از ذهن، شکل خاص مدرنیزاسیون نظامی آن پاکستان را به هیچ وجه سرجایش نخواهد نشاند، بنابراین ممکن است برای مقابله با تهدیدات نظامی فوری، خود نیز آنچه را که لازم است انجام دهد.»

آسیا و اقیانوسیه امن‌تر؟

چین هیچ نشانه‌ای از توقف رشد نظامی نشان نمی‌دهد و پکن تا حدی آن را به یک عامل اصلی، یعنی امریکا نسبت می‌دهد.

در سال‌های اخیر، ارتش امریکا حضور خود را در منطقه آسیا و اقیانوسیه افزایش داده است، از جمله انجام مکرر عملیات آزادی ناوبری در نزدیکی جزایر تحت کنترل چین در دریای چین جنوبی و کشتی‌های بادبانی از طریق تنگه تایوان.

در ماه جولای، ایالات متحده بیش از بیست جنگنده رادارگریز پیشرفته‌ی اف-۲۲ را برای تمرین به گوام فرستاد، در عین حال یو‌اس‌اس کارل وینسون، اولین ناو هواپیمابر نیروی دریایی ایالات متحده که به جنگنده‌های اف-۳۵ سی مجهز شد، در ماه سپتامبرتمرین‌هایی را با نیروهای دفاع شخصی جاپان در دریای چین جنوبی انجام داد.

وزارت خارجه چین مرتبا واشنگتن را متهم به نظامی‌سازی در آسیا و اقیانوسیه می‌کند. و همانطور که چین نیروهای خود را در پاسخ به آن افزایش می دهد، همسایگان این کشور نیز چنین می‌کنند.

در نتیجه، پایانی برای نظامی‌سازی در منطقه متصور نیست و بیشتر کارشناسان می‌گویند که احتمالا این روند سرعت بیشتری خواهد گرفت و احتمال اشتباه در محاسبات و درگیری افزایش می‌یابد.

سیاست‌مداران و کارشناسان در سراسر منطقه مسابقه تسلیحاتی و تنش‌های آسیا و اقیانوسیه را با اروپا در دهه ۱۹۳۰، کمی قبل از شروع جنگ جهانی دوم مقایسه کرده‌اند.

پیتر لیتون، عضو بازدیدکننده از موسسه آسیایی دانشگاه گریفیث، گفت که شانس جنگ بین قدرت‌های بزرگ در منطقه آسیا در ۱۰ سال آینده در حال افزایش است، اما او امیدوار است که وابستگی متقابل اقتصادی و تجاری بین چین و رقبای آن در آسیا و همچنین امریکا بتواند به جلوگیری از هرگونه اقدام نظامی کمک کند.

وی گفت: «سوال این است که آیا سیستم اقتصادی آن‌قدر قوی هست که بتواند از درگیری نظامی جلوگیری کند؟» با این حال لیتون گفت: «اگرچه وابستگی متقابل اقتصادی ممکن است از جنگ در آسیا جلوگیری کند، می‌تواند جرقه اجبار اقتصادی فزاینده‌ای را نیز در سراسر منطقه ایجاد کند، مانند محدودیت‌های تجاری که چین در سال گذشته علیه استرالیا اعمال کرد.»

او گفت: «آن‌ها می‌توانند با استفاده از قدرت پول از تحریم‌های مثبت یا منفی برای کنترل بیشتر مردم بهره ببرند.»

دیویس از موسسه سیاست استراتژیک استرالیا گفت با وجود این‌که مسابقه تسلیحاتی در آسیا منطقه را خطرناک‌تر می‌کند، به نظر او کشورها «گزینه‌ی چندانی» ندارند.

او معتقد است رفتار تهاجمی دولت چین و نوسازی نظامی بدون توجه به واکنش همسایگانش ادامه خواهد داشت. او گفت: «حتا اگر ما واکنشی نشان نمی‌دادیم، آن‌ها به راه خود ادامه می‌دادند.»

در واقع، تاراپور گفت این امکان وجود دارد که ضعف نظامی به خودی خود باعث تحریک تجاوز شود، در حالی که قدرت نظامی «ممکن است برای متجاوزان سابق نیز ترسناک باشد و به جای تحریک جنگ، در خدمت بازدارندگی باشد.»

تاراپور گفت، زمانی فرا می‌رسد که کشورهای آسیایی باید انتخاب کنند «چه نوع ایمنی برای ما مهمتر است»، ایمنی یک بازدارنده نظامی یا هر گونه حفاظتی که با پذیرش توسعه پکن فراهم می‌شود. او گفت: «مسابقات تسلیحاتی پرهزینه است. عقب ماندن از آن می‌تواند پرهزینه‌تر باشد.»