محدودیت بر خیاطی‌های زنانه‌ در ولسوالی لعل‌وسرجنگل؛ دوخت لباس مجلسی ممنوع

در بازار ولسوالی لعل‌وسرجنگل ولایت غور ده‌ها دختر که از حق آموزش محروم شده‌اند، به یادگیری و کار خیاطی روی آورده‌اند. اما این تلاش برای استقلال نیز زیر سایه‌ی سنگین محدودیت‌های طالبان قرار دارد. مأموران امر به معروف و نهی از منکر طالبان به این خیاطان هشدار داده‌اند که دوخت لباس‌های محفلی کوتاه و چسب ممنوع است. آنان همچنین تأکید کرده‌اند که مشتریان بدحجاب نباید به دکان‌ها راه داده شوند و فروش لباس‌های زیر زنانه نیز به‌ کلی ممنوع است.

به‌گفته‌ی این مأموران، هرگونه سرپیچی از این دستورات با برخورد شدید همراه خواهد بود. آنان تهدید کرده‌اند که در صورت بی‌اعتنایی، خیاطان بازداشت و زندانی خواهند شد.

این محدودیت‌ها که مستقیما آزادی و حق انتخاب زنان را هدف قرار داده، تنها بخشی از فشارهای روزافزونی است که زندگی زنان و دختران در لعل‌وسرجنگل را هدف گرفته است.

از مکتب به خیاطی

راضیه، دختر ۱۹ ساله‌ای که تا پیش از بازگشت طالبان به قدرت دانش‌آموز صنف یازدهم مکتب دخترانه‌ی «بی‌بی‌زینب کبرا» در مرکز لعل بود، اکنون خیاطی می‌کند. او که پس از بسته‌شدن مکاتب ماه‌ها منتظر بازگشایی آن بود، سرانجام برای مقابله با افسردگی و کمک به تأمین مخارج خانواده، تصمیم گرفت دکان خیاطی باز کند. 

او در گفت‌وگو با اطلاعات روز می‌گوید: «ماه‌ها صبر کردم و با خودم گفتم شاید طالبان مکاتب را باز کنند، اما این اتفاق نیفتاد. بعد از هشت ماه شاگردی، یک دکان خیاطی در بازار باز کردم. حالا یک سال است که خیاطی می‌کنم.»  

راضیه نه تنها برای خود شغلی فراهم کرده، بل‌که شش دختر محروم از آموزش دیگر را نیز در این حرفه به کار گرفته است. او می‌گوید: «وقتی درس خواندن اجازه نمی‌دهند، لااقل کار کنیم. خوشحالم که می‌توانم نیازهای خودم را تأمین کنم و سهمی در تأمین مخارج خانواده داشته باشم. طالبان به ما گفتند که لباس مجلسی کوتاه و چسب ندوزیم و اگر این دستور را نادیده بگیریم، بازداشت و زندانی می‌شویم؛ اما وقتی این کار را نکنیم، مشتریان ما خیلی کم خواهد شد و نمی‌شود که مردم در عروسی و محفل‌های خوشی فیشن نکنند.»

اما شرایط کار برای راضیه و شاگردانش به‌دلیل محدودیت‌های طالبان بسیار دشوار است. او می‌گوید مأموران امر به معروف بارها تهدید کرده‌اند که اگر مشتریان بدحجاب را به داخل دکان راه دهند یا آهنگ گوش کنند، هم خیاط و هم مشتری را بازداشت خواهند کرد.  

راضیه از روزی روایت می‌کند که یکی از شاگردانش، سیما، توسط طالبان تعقیب شد. او می‌گوید: «یکی از اعضای طالبان سیما را از خانه تا خیاطی تعقیب کرده بود. روز بعد، هفت یا هشت طالب مسلح بدون اجازه وارد دکان شدند. می‌خواستند سیما را به‌دلیل بدحجابی ببرند. با این‌که ما همیشه لباس‌های بلند سیاه‌رنگ و حجاب عربی می‌پوشیم، اما بهانه گرفتند که او درست حجاب نداشته است.»   

طالبان آن روز شاگرد نوجوان راضیه را تهدید کردند و از او شماره‌ی موبایل پدرش را خواستند. یکی از مأموران گفت: «شماره‌ی پدرت را بده تا از او بپرسیم چطور بی‌غیرت است که دختر بدحجاب تربیت کرده.»   

راضیه می‌گوید که او و شاگردانش با عذر و التماس مانع بازداشت سیما شدند، اما این حادثه تأثیر عمیقی بر این دختر نوجوان گذاشت؛ «سیما خردسال بود و خیلی ترسیده بود. گریه می‌کرد و قسم می‌خورد که دیگر کرمیچ سفید نمی‌پوشد. طالبان می‌گفتند او را به محبس غور می‌برند. بعد از آن روز، سیما دیگر به خیاطی نیامد.»

ولسوالی لعل‌وسرجنگل | عکس: شبکه‌های اجتماعی

ورود بدون مجوز

رخسار، بانوی ۲۸ ساله از ولسوالی لعل‌وسرجنگل، یکی از زنانی است که با وجود محدودیت‌ها و فشارهای طالبان در بازار این منطقه به فعالیت مشغول است. او که پس از روی‌کارآمدن طالبان شغل آموزگاری خود را از دست داده، اکنون دکان خیاطی کوچکی دارد و وسایل بهداشتی زنانه نیز می‌فروشد. اما دخالت‌های بدون اجازه و قوانین سخت‌گیرانه‌ی طالبان، فضای کاری او را به محیطی ناآرام و پرتنش تبدیل کرده است. 

رخسار درباره‌ی دخالت‌های طالبان می‌گوید: «مأموران طالبان بارها بدون تک‌تک کردن وارد دکان من شده‌اند. آنان فقط به‌بهانه‌ی نظارت، فضای کاری ما را به‌ هم می‌ریزند و اگر چیزی خلاف دستورات‌شان ببینند، شروع به توهین و تهدید می‌کنند.»   

او به‌ویژه به ممنوعیت فروش لباس‌های زیر زنانه اشاره می‌کند و توضیح می‌دهد: «یک روز دو مأمور امر به معروف به دکانم آمدند. وقتی چشم‌شان به لباس‌های زیر زنانه افتاد، با لحن بسیار خشن گفتند: شما مگر کافر هستید که این چیزها را می‌فروشید؟ آنان تهدید کردند که اگر بار دیگر چنین اجناسی در دکان ببینند، مرا بازداشت می‌کنند و لباس‌ها را آتش می‌زنند.»   

رخسار تأکید می‌کند که چنین ممنوعیت‌هایی زندگی زنان در این منطقه را دشوارتر کرده است. او می‌گوید: «ما فقط می‌خواهیم زندگی خود را بگذرانیم و خرج خانواده‌های‌مان را تأمین کنیم، اما طالبان حتا به ما اجازه‌ی فروش وسایلی را که برای زنان ضروری است، نمی‌دهند. این فشارها فقط مشکلات بیشتری برای زنان ایجاد می‌کند.»   

رخسار که تنها نان‌آور خانواده‌اش است، مجبور به ادامه‌ی کار در چنین شرایطی است، زیرا راه دیگری برای تأمین معاش ندارد. او با اشاره به دشواری‌های زندگی تحت قوانین طالبان می‌گوید: «خیاطی و دکان تنها منبعی است که می‌توانم مخارج زندگی خانواده‌ی خود را تأمین کنم. مجبورم کار کنم وگرنه دوست ندارم که هر روز طالبان به دکانم بیایند، امر و نهی کنند و تهدید کنند که این کار را بکنید یا این جنس را بفروشید و آن جنس را نفروشید.»   

او درباره‌ی ترس مداومی که زنان شاغل در بازار تجربه می‌کنند، می‌گوید: «کار کردن در این شرایط بسیار سخت است. هر روز با ترس و لرز به دکان می‌روم، چون نمی‌دانم چه زمانی مأموران طالبان وارد می‌شوند و چه اتهامی به ما می‌زنند. این رفتارهای غیرمنصفانه و دخالت‌های بی‌اجازه زندگی ما را نابود کرده است.»   

رخسار همچنین به مواردی از دخالت طالبان در دیگر بخش‌های زندگی زنان اشاره می‌کند و از برخورد خشونت‌آمیز مأموران طالبان با زنان و حتا بیماران سخن می‌گوید؛ «چند هفته پیش مأموران امر به ‌معروف و نهی از منکر طالبان چندین بیمار را در شفاخانه‌ی ولسوالی لعل‌وسرجنگل به‌دلیل نپوشیدن حجاب عربی لت‌وکوب کردند. بعد از آن دروازه‌های این شفاخانه را برای چند ساعت به‌روی مردم بستند.»

زنان در صف خرید مواد بهداشتی در لعل‌وسرجنگل/ اطلاعات روز

قدم زدن با شلاق

در دوران جمهوریت، زنان و دختران در ولسوالی لعل‌و‌سرجنگل از آزادی در انتخاب پوشش برخوردار بودند. آنان می‌توانستند روسری‌های رنگی و لباس‌های متنوع بپوشند و مطابق سلیقه‌ی خود آرایش کنند. اما با بازگشت طالبان به قدرت، این آزادی‌ها جای خود را به محدودیت‌های شدید داده است.

طالبان در این ولسوالی با صدور دستورات سخت‌گیرانه، زنان را ملزم به پوشیدن حجاب بلند عربی یا چادرنماز کرده‌اند. علاوه بر این، آنان باید صورت خود را با ماسک بپوشانند.

رخسار، یکی از زنان لعل‌و‌سرجنگل می‌گوید مأموران امر به معروف طالبان حتا به خیاطان و فروشندگان زن در بازار هشدار داده‌اند که باید هنگام کار حجاب عربی بپوشند، صورت خود را بپوشانند و از دستکش استفاده کنند. این دستورالعمل‌ها محدودیت‌هایی را به فضای عمومی زنان تحمیل کرده که پیش از این سابقه نداشته است.

اما محدودیت‌ها تنها به پوشش خلاصه نمی‌شود. طالبان در این ولسوالی استفاده از لوازم آرایشی و بهداشتی را نیز برای زنان و دختران ممنوع کرده‌اند. این دستورات نه ‌تنها زندگی روزمره‌ی آنان را به‌شدت تحت تأثیر قرار داده، بل‌که آزادی‌های فردی و اجتماعی‌شان را نیز محدود کرده است.

راضیه از رفتار مأموران امر به ‌معروف طالبان ناراضی است. او از فضای پرتنشی که طالبان در بازار ایجاد کرده‌اند می‌گوید: «سه-چهار نفر از مأموران امر به ‌معروف طالبان با مردم رویه بد دارند. همیشه با خودشان شلاق دارند. آنان فحش می‌دهند و حرف‌های زشت می‌زنند. پروای زن و مرد را هم ندارند. تهدید می‌کنند که زنان و دختران را بازداشت می‌کنیم.»

چندی پیش، احسان‌الله شفیع‌زاده، آمر امر به ‌معروف و نهی از منکر طالبان در این ولسوالی اعلام کرد که زنان بیوه و دختران اجازه‌ی کار در بیرون از خانه را ندارند. این اظهارات، موجی از انتقاد را در میان مردم محلی برانگیخت؛ اما پاسخ آمر امر به ‌معروف طالبان به این انتقادها تکان‌دهنده بود. او گفته بود: «زنان بیوه و سرپرست خانواده به‌جای کار در بیرون از خانه، بهتر است که بمیرند.»

 یادداشت: نام‌های مصاحبه‌شوندگان مستعار است.