Photo: @HafizZiaAhmad

تحریم‌های سازمان ملل: معافیت سفر طالبان و پیچیدگی دیپلماسی امروز

این هفته، وزیر خارجه‌ی طالبان، امیرخان متقی از تاریخ ۲۷ اپریل ۲۰۲۵ الی ۴ می ۲۰۲۵ معافیت سفر از سوی کمیته ۱۹۸۸ شورای امنیت سازمان ملل دریافت کرد تا به کشور قطر برود. این تصمیم، که در ادامه‌ی معافیت‌های مشابه از سال ۲۰۲۱ (و حتا پیشتر از آن) تا کنون اتخاذ شده، بار دیگر نگاه‌ها را به سمت تحریم‌ها و تعزیرات بین‌المللی معطوف ساخته است.

اگرچه واکنش‌های متفاوتی از سوی جریان‌های داخلی به این معافیت ابراز می‌شود، ضروری‌ است که فراتر از مرزهای نقد یا استقبال حرکت کنیم و به تحرم‌ها و معافیت‌ها به‌عنوان ابزارهایی در خدمت دیپلماسی نگاه کنیم. پرسش کلیدی در این میان آن است که چگونه می‌توان این ابزارها را به‌ شکل هدفمند، مؤثر و در راستای منافع مردم و آینده‌ی سیاسی کشور به‌کار گرفت؟

هدف از این نوشته، طرح یک گفت‌وگوی راهبردی پیرامون همین موضوع است، نه صرفا تحلیل یک رویداد خاص. اما، ابتدا باید نگاه کنیم به خود تحریم‌ها و تعزیرات، این ابزارهای پیچیده و قدرتمند که پشت پرده هر تصمیم جهانی پنهان اند.

تعریف و هدف تعزیرات

تعزیرات، که به‌طور عام تحریم گفته می‌شود، شامل اقدامات محدودکننده‌ای مانند مسدودسازی دارایی‌ها، ممنوعیت سفر و تحریم تسلیحاتی است. این اقدامات از سوی سازمان ملل متحد با هدف اعمال فشار سیاسی یا جلوگیری از فعالیت‌هایی که صلح و امنیت بین‌المللی را تهدید می‌کنند، وضع می‌شوند. در چارچوب قطع‌نامه ۱۹۸۸ شورای امنیت سازمان ملل، این تعزیرات در سال ۲۰۱۱ به‌طور خاص علیه طالبان و افراد یا نهادهای مرتبط با آن اعمال شد.  پیش از آن، طالبان تحت چارچوب تحریمی مشترک با القاعده قرار داشتند که بر اساس قطع‌نامه ۱۲۶۷ در سال ۱۹۹۹ وضع شده بود (و بارها تعدیل شد)؛ اما با تصویب قطع‌نامه ۱۹۸۸، چارچوب تحریم‌های طالبان از القاعده جدا شد تا زمینه‌ای برای حمایت از تلاش‌های صلح در افغانستان فراهم شود.

در این چارچوب، پیش از هر چیز باید به خود تعزیرات نه‌ به‌عنوان غایت، بلکه به‌مثابه‌ی یکی از ابزارهای موجود در جعبه‌ابزار دیپلماسی بین‌المللی نگاه کنیم.

جعبه ابزار

تعزیرات، اگر صرفا برای مجازات به‌کار گرفته شود، ممکن است در کوتاه‌مدت حس رضایت یا عدالت‌خواهی ایجاد کند؛ اما این به‌خودی‌خود ما را به هدف نمی‌رساند. تعزیرات یک ابزار است. داشتن ابزار مهم است، اما مهم‌تر از آن، درک درست از زمان، شیوه و چارچوب به‌کارگیری آن است.

مانند هر ابزار دیگر، تعزیرات نیز زمانی مؤثر واقع می‌شود که در هماهنگی با سایر ابزارها مورد استفاده قرار گیرد. همان‌گونه که در یک پروژه‌ی ساختمانی، تنها داشتن بیل و کلنگ کافی نیست و به متر، تراز، و دیگر ابزارها نیز نیاز هست، در عرصه‌ی سیاست و دیپلماسی هم هیچ ابزاری به‌ تنهایی کارساز نیست. اگر هر ابزار بدون درنظرگرفتن نقش دیگر ابزارها استفاده شود، نتیجه می‌تواند ناقص یا حتا معکوس باشد.

از این منظر، ضروری است بسنجیم که در «جعبه‌ابزار» دیپلماسی بین‌المللی، سایر ابزار چه نقشی می‌توانند در کنار تعزیرات ایفا کنند؟ ابزارهایی که می‌توانند تأثیر تعزیرات را تکمیل، تقویت یا در مواردی تعدیل کنند و در کنار هم، مسیر دستیابی به تغییر را هموارتر سازند.

مالکیت ابزارها و مسئولیت داخلی

باید توجه داشت که تعزیرات، ابزار اختصاصی رقیب‌های طالبان و جریان‌های مختلف نیست، بلکه ابزاری متعلق به جامعه‌ی جهانی‌ است. جریان‌های سیاسی و مدنی می‌توانند برای نحوه‌ی استفاده از این ابزارها دادخواهی و مطالبه‌گری کنند، اما کنترل نهایی این ابزارها در اختیار کشورهایی‌ است که مالک آن‌ اند؛ یعنی اعضای شورای امنیت و دیگر نهادهای تصمیم‌گیر بین‌المللی.

بر همین اساس، جریان‌های داخلی نباید فقط منتظر تصمیمات بیرونی بمانند، بلکه باید هم‌زمان بر ساختن و تقویت ابزارهای فشار مشروع داخلی و منطقه‌ای خود تمرکز بیشتری داشته باشند. این یعنی بسیج افکار عمومی، شبکه‌سازی با قربانیان، استفاده‌ی هوشمندانه از رسانه‌ها، ایجاد اجماع در میان گروه‌های پراکنده، و بهره‌گیری از روزنه‌های موجود برای اثرگذاری بر روندهای سیاسی.

جمع‌بندی

تعزیرات ابزار است، نه هدف. اگر به‌عنوان بخشی از یک راهبرد چندوجهی به‌کار گرفته شود، می‌تواند مؤثر باشد. پیوند آن با سایر ابزارهای دیپلماسی، تأثیرگذاری‌اش را در مسیر اهداف تعریف ‌شده افزایش می‌دهد. اما باید به یاد داشت: جامعه‌ی جهانی ابزار خود را دارد، و اگر جریان‌های داخلی ابزارهای خود را نسازند، همواره در موقعیت انتظار و انفعال باقی خواهند ماند.