پی.بی.اس/ لاریسا اپاکتو
ترجمه/ معصومه عرفانی
استفانی کیس که در طول روز یک افسر حقوق بشر در دفتر کمیساریای عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد در غزه است، بعد از ساعت کاری، سازمان غیرانتفاعی «دوندگان آزاد (Free to Run)» را اداره میکند…. و احتمالاً خودش هم جزو دوندهها است.
در سال 2012، این دوندهی رقابتهای دو مسافت به افغانستان رفت و با زنانی آشنا شد که در یکی از خانههای امن زندگی میکردند و تجربههای خشونتهای خانوادگی داشتند.
کیس تصمیم گرفت به آنها کمک کند. بنابراین، او با برگزاری سه مسابقهی دو فوق ماراتون، 10000 دالر برای این خانهی امن جمعآوری کرد. اگرچه این زنان برای دریافت کمک خوشحال بودند اما تجربهی او درمورد دویدن، برا آنها موجب کنجکاوی شد. خود این زنان نمیتوانستند بدون یک مرد بهعنوان محافظ، حتا در خارج از خانههایشان قدم بزنند چه رسد به شرکت در ورزش.
کیس میگوید که پس از آن، او مصمم شد تا راهی امن برای خروج زنان از خانههایشان پیدا کند. او میافزاید: «زمانی که زنان بتوانند در فعالیتها سهم بگیرند و راهی برای استفاده از تواناییهای ذهنی و جسمی خود بیابند، بهخصوص اگر آنها شانس انجام کار را در خارج از منزل داشته باشند، میتوانند جنبههای دیگری از وجود و شخصیت خود را بشناسند و برای اصلاح فضای عمومی تلاش خواهند کرد».
به گفتهی کیس، «این امر منجر به تغییر ادراک جامعه از نقشی خواهد شد که زنان و مردان هر جامعهای باید برعهده داشته باشند».
بنابراین، خانم کیس در سال 2014، سازمان «دوندگان آزاد (Free to Run)» را بهراه انداخت که هدف آن فراهمآوردن فرصتهای ورزشی برای زنان و دختران در مناطق جنگزده بود. این گروه که در نیویورک تأسیس شد، یک پایگاه اصلی در ارتفاعات مرکزی افغانستان، بخشی از رشتهکوههای هیمالیا، دارد.
بخش عمدهی فعالیتهای این سازمان در افغانستان انجام میشود. برنامههای آن عبارتند از تشکیل گروههای دانشجویی برای پیادهروی و همچنین آموزشدادن شرکتکنندگان برای مسابقات دو مسافت.
کیس برای اجرای برنامههای پیادهروی، با یک سازمان محیط زیست محلی همکاری میکند که روابطی قوی با کشاورزان و دیگر کارگران منطقه دارد که دختران ممکن است در مسیر با آنها مواجه شوند.
او میگوید: «تنها بهدلیل این همکاری است که ما میتوانیم یک گروه از دختران را برای پیادهروی به تپهها ببریم و قادر هستیم تا اعتماد و پذیرش کشاورزشان و دیگر مردانی که دختران را آنجا میبینند بهدست بیاوریم. اما این کار، اگرچه آهسته، اما بهطورحتم تبدیل به یک مسئلهی عادی خواهد شد».
سازمان «دوندگان آزاد (Free to Run)» هزینهی رفتوآمد دو زن افغان را برای شرکت در مسابقهای هفتروزه در صحرای گبی چین پرداخت کرد. یکی از زنان به نام زینب، در ماه اکتوبر، تبدیل به اولین زن دوندهی ماراتن در افغانستان شد.
این سازمان، باتوجه به موفقیتها و دستآوردهایش، تصمیم گرفت تا یک تیم را برای مسابقهی فوق ماراتن دیگری که اینبار در سریلانکا برگزار میشود، آموزش دهد.
آرزو (که برای حفظ هویتش نام خانوادگیاش ذکر نمیشود) قصد دارد در ماه فبروری در این مسابقه شرکت کند. او 23 ساله است و کودکیاش را در کابل گذرانده است. آرزو گفت که او با همکلاسیهایش فوتبال بازی میکرده است اما در یک کشور مردسالار، برای او بسیار دشوار بوده است که بدون جلب توجه ناخواسته، در خیابانها پیادهروی کند.
این مسابقهی فوق ماراتن که قرار است در سریلانکا برگزار شود، فضایی امن و محافظتشده برای او فراهم خواهد کرد تا به هدفش برسد و کاری که دوست دارد انجام بدهد. آرزو دلیل ثبتنامش را چنین توضیح داد: «چرا که من به خودم باور دارم… و شرکت در این ماراتن به من قدرت خواهد داد».
پیشازاین، او صبحهای زود که خیابانها خلوت بودند برای دویدن میرفت، بااینحال انتظار دارد که این وضعیت تغییر کند: «من از خودم میپرسم چه زمان قرار است ترسیدن را کنار بگذاریم؟ بههمیندلیل هم میخواهم بعد از ماه دسامبر در طول روز برای دویدن بروم».
سازمان «دوندگان آزاد»، در پایتخت افغانستان، کابل، در تلاش برای راهاندازی کلاسهای یوگا و رقص برای زنان در خانههای امن است. این سازمان، بهتازگی یک عضو تیم ملی بوکس زنان افغانستان را برای آموزش بوکس به این زنان و نشاندادن مسیری که چهگونه ورزشکاران میتوانند به سطح ملی برسند، استخدام کرده است.
کیس میگوید: «شاید هر کسی نخواهد دوچرخهسواری یا پیادهروی یا دویدن را امتحان کند، اما نکته اینجاست که آنها باید آزادی انتخاب داشته باشند و حداقل بتوانند تجربه کنند».
سازمان «دوندگان آزاد»، همچنین برنامهای در هنگکنگ برای زنان پناهنده که عمدتاً از سومالیا و یمن آمدهاند و بسیاری از آنها دچار آسیبهای روانی هستند بهراه انداخته است. این برنامه باعنوان «پیادهروی برای درمان»، در یک گروه مختلط جنسیتی برگزار میشود.
بهگفتهی کیس، چالشهای بسیاری وجود دارند، «اما من همیشه به این فکر میکنم که اگر این کار دشوار نبود، بنابراین باید پیش از این توسط شخص دیگری انجام میشد و دیگر نیازی به آن وجود نمیداشت».