الیاس نواندایش
همچنانی که میخواهیم صدای مردمانی را که در حاشیه قرار گرفتهاند روایت کنیم، سنگریزههای بیشتری سدّ راه مان ریخته میشوند. فضای رعبآلود و خونین زندگی در افغانستان، دشوارتر از آن است که ما راویان خوب و صادقی باشیم. از یک سو دسترسی ما به اطلاعات به عنوان خبرنگار، محدود میگردد؛ در آخرین مورد تلاش برای پنهانسازی آنچه در گفتوگوهای چهارجانبه صلح میگذرد، از سوی دیگر تهدیدهای تروریستان دست به گریبان مان است. در یک چنین فضایی، ولع مخاطب بیش از هرزمانی فزونی گرفته است تا هزارتوی چراهای حوادث را دریابند و این امر به همان اندازه مسئولیت ما را نیز سنگینتر میسازد. درحالی که ما متعهد به بازگویی حقیقت رویدادها هستیم، به همان اندازه طرفهای درگیر در تلاش پرده افکندن بر حقایقی است که در آن دخل و تصرف دارند. بنابراین کار ما به عنوان راویان حوادث، رویدادها و خبرها، صحت و دقت بیشتری میطلبد. در یک چنین فضایی، آمدهام تا بخشی از بازگویی روایتهای دردناک، زهرآگین و نیز روایتهای امیدبخش را به دوش داشته باشم. با عشق سرشار از تعهد به آزادی و آزادمنشی، در کاروانی گام نهادهام که خود دانشگاهی است که هرلحظهاش آگاهی است و بر کولهبار تجربهام میافزاید. خوشبختم که اینک «هزارمین» شماره اطلاعات روز نشر میشود و من عضو تیمی هستم که با کمترین امکانات، بیشترین کار ممکن را انجام میدهیم. این هزارمین روز را هزارمین سال میخواهم و با این هزارمین اطلاعات روز، بیتی از خاقانی به یادم میآید که:
ما را گمان فتد که بمانی هزار سال
معلوم صد هزار یقین در گمان ماست