«نامه‌یی به رییس‌جمهور»؛ فیلمی که در آن زن افغان سیلی مرد را با سیلی جواب می‌دهد

نیویورک تایمز/مجیب مشعل
ترجمه: جلیل پژواک

مرد دست خود را بالا برد؛ آماده‌ی اثبات آنچه که او در یک جامعه‌ی مردسالار، حق خودش می‌داند؛ جامعه‌یی که در آن حرف شوهر، ختم کلام است.
زن یک بازرس آموزش‌دیده‌ی پولیس، بیمناک از جنایت‌کاران شهر، یک همسر، و مادر دو فرزند بود. وظیفه‌ی او با انتظاراتی که از او در خانه می‌شد-با وجود تمام تلاش‌هایش برای برقراری موازنه بین این دو-در تداخل بود.
در صفحه‌ی نمایش فیلم، مرد زن را با سیلی زد و زن جواب مرد را دوباره با سیلی داد؛ محکم‌تر از سیلی مرد. صدای تشویق در میان نزدیک به 60 تماشاچی در تئاتر پوشیده از دود در کابل طنین‌انداز شد.
رویا سادات، کارگردان فیلم 85 دقیقه‌یی «نامه‌یی به رییس‌جمهور»، در مورد این صحنه از فیلم‌اش می‌گوید: «مردم این سیلی زدن را می‌پسندند. پذیرفتن این‌که یک زن مرد را با سیلی بزند، برای مردم آسان نیست. اما فیلم روی آن‌ها تاثیر می‌گذارد. سیلی واقعا سیلی لذت‌بخشی است. در حقیقت، این یک سیلی به روی تمام بی‌عدالتی‌هایی است که زنان در این‌جا –افغانستان- با آن روبه‌رو اند».
خانم سادات و تیم فیلم‌برداری او می‌گویند که صرفاً واقعیت ساخت «نامه‌یی به رییس‌جمهور» –فیلم سینمایی که در یک شرایط سخت، با استاندارد بالا ساخته شده است- مانند یک پیروزی است؛ اما نتیجه‌ی واقعی این کار، واکنش‌ها به سیلی و این ایده است که آن‌ها موفق شده‌اند یک جامعه‌ی مردسالار را به همدردی با یک زن کارگر وادارند.
خانم سادات می‌گوید: «ما همیشه‌ یک ستم‌گر و یک ستم‌دیده‌ داشته‌ایم، اما بحث اندکی در مورد محیطی که در آن متهم زندگی می‌کند، تاکنون وجود داشته است».
منظور او از «متهم»، شخصیت اصلی فیلم‌اش یعنی سوریا است؛ بازرس ارشد پولیس که در هنگام دفاع از خودش در مقابل خشونت، به‌طور تصادفی شوهرش را به قتل می‌رساند. عنوان فیلم، نامه‌یی به رییس‌جمهور، نامه‌ی سوریا است: او از زندان، جایی‌که در آن به اعدام محکوم شده است، برای رییس‌جمهور نامه می‌نویسد.
ازدواج سوریا که اوایل موفق و توام با شادی بود، هنگامی‌که تقاضا‌های کارش در یک جامعه‌ی محافظه‌کار و سنتی باعث افزایش سوءظن شوهرش در خانه نسبت به او شد، تلخ و توام با اختلاف می‌شود. پدر شوهر سوریا، که شرکای کسب‌وکار مشکوکش نگران فشار تحقیقات سوریا بودند، مدام غیرت و شرف پسرش را پیش می‌کشیدند تا پسرش حرکات سوریا را محدود و او را در خانه نگهدارد.
در سال 2010، زمانی‌که ایده‌ی این فیلم، ذهن خانم سادات را به خودش مشغول کرد، هفت سال دشوار برای خانم سادات زمان برد تا این فیلم را بسازد. برای او که تلاش می‌کرد معیارهای ساده‌یی را در فیلمش برای انتخاب در اسکار رعایت کند، موانع بروکراتیک ناامید کننده‌تر بودند.
برگزاری نمایش فیلم در سینماهای تجاری کار دشواری بود. زیرا فقط چند سینمای معدود دولتی وجود دارد و آن‌ها هم معمولا فقط فیلم‌های قدیمی هندی را نمایش می‌دهند. اگر یک کارگردان بخواهد فیلم خودش را روی پرده‌ی سینما نمایش دهد، او باید سینما را اجاره کند و سپس روند طولانی بررسی محتوای فیلم را پشت سر بگذارد.
خانم سادات می‌گوید که مقامات در بالاترین نهاد سینمایی کشور، یعنی افغان فیلم، نیز پای او را به امضای نامه‌یی که او برای ارائه‌ی فیلم‌اش نیاز داشت، کشاندند.
رویا سادات فیلم‌سازی را زمانی که دانش‌آموز مکتب در هرات بود، آغاز کرد. اولین فیلم او «سه نقطه» است، در مورد زن جوانی که مجبور به قاچاق مواد مخدر شده است. این فیلم در بیش از یک دهه پیش با استفاده از ابزار‌های ساده در یک روستای منزوی و دورافتاده که اکنون تحت کنترل طالبان است، ساخته شده است. او در این مورد می‌گوید که حتا در آن زمان، یعنی اوایل 2000، این فیلم حس فیلم امریکایی «غرب وحشی» یا Wild West را داشت.
خانم سادات می‌گوید که یک شب در جریان فیلم‌برداری، زنان در یکی از خانه‌های روستا شروع به شادی و هلهله کردند. هنگامی‌که خانم سادات در مورد این اتفاق می‌پرسد، آن‌ها به وی می‌گویند که شوهران‌شان که مانند راهزنان زندگی می‌کنند، موتر دیگری که از آن‌جا عبور می‌کرده است، را گرفته‌اند.
فیلم «سه نقطه» چشم بزرگ‌ترین غول رسانه‌یی افغانستان، موبی‌گروپ را به‌سوی خود جلب کرد. موبی از رویا سادات دعوت کرد که دو نمایش تلویزیونی را کارگردانی کند. او 50 قسمت از یک درام و سه فصل درام دیگر را کارگردانی کرد.
او اولین‌بار شوهرش را در جریان یکی از این پروژه‌ها ملاقات کرد. عزیز دلدار، استاد جوان دانشگاه که به‌سرعت جایگزین یکی از بازیگران اصلی شد. بازیگر اصلی در آن روز با سر تراشیده‌شده در صحنه‌‌ی فیلم‌‌برداری حاضر شده بود. سر تراشیده‌ی بازیگر، باعث ناامیدی خانم سادات بود.
آن‌ها بعدا زوج هنری قدرت‌مندی شدند، مکمل و پشتیبان همدیگر. دفتر شرکت آن‌ها (خانه‌ی فیلم رویا) در زیرزمینی آپارتمان‌شان قرار دارد.
خانم سادات می‌گوید او از این‌که با هنرمندی ازدواج کرده که همان‌قدر علاقه‌مندی به فیلم دارد که خود او، احساس خوشبختی می‌کند. آقای دلدار برای پروژه‌های‌شان فیلم‌نامه می‌نویسد، و زمانی‌که خانم سادات وارد مرحله‌ی دشوار فیلم‌برداری می‌شود، آقای دلدار به او کمک می‌کند. در جریان 40 روز فیلم‌برداری «نامه‌یی به رییس‌جمهور» کوچکترین فرزند خانم سادات در یک‌سالگی قرار داشت. در جریان کار، هنگامی‌که خانم سادات مدت کوتاهی را برای تغذیه‌ی فرندش ناپدید می‌شد، آقای دلدار از کار در صحنه نظارت می‌کرد.
خانم سادات می‌گوید: «اگر کس دیگری جای عزیز می‌بود، من فکر نمی‌کنم که به اندازه‌ی او مرا درک می‌کرد. زیرا وقتی‌که من کار می‌کنم، همه چیز را فراموش می‌کنم و اغلب تا 2 یا 3 صبح بیدار می‌مانم».
خانم سادات سال‌ها تلاش کرد تا تهیه‌کننده‌یی برای فیلم اخیرش پیدا کند، اما به‌خاطر وضعیت نامطمئن امنیتی، هیچ‌کس حاضر نبود این وظیفه را به‌عهده بگیرد. بنابراین، او و آقای دلدار خودشان فیلم را تهیه و تولید کردند. آن‌ها یکی از دو موتر خود و آپارتمانی که خانم سادات با درآمد کارهای قبلی‌اش خریده بود و جواهرات عروسی‌اش را فروختند.
خانم سادات همچنین به کمک دوستانش متکی بوده است. موبی گروپ برای او کارمند امنیتی و فنی را فراهم می‌کرد. دوستانش خانه‌های خود را برای صحنه‌ی فیلم‌برداری پیش‌کش می‌کردند. لینا علم، بازیگر نقش سوریا، در ازای مبلغ اندکی –که هنوز پرداخت نشده است- برای بازی موافقت کرد.
از آن‌جایی که در افغانستان استدیوهای فیلم‌سازی خیلی معدود است، هر صحنه باید از اول ساخته می‌شد و پیدا کردن مکان فیلم‌برداری به‌خودی‌‌خود یک شاهکار بود؛ نه‌فقط به‌خاطر چشمان سخت‌گیر و حساس خانم رویا، بلکه به‌خاطر ملاحظات امنیتی.
صحنه‌هایی که در روستا فیلم‌برداری می‌شد، نیازمند کار و مانور خلاقانه بود؛ جایی‌که در آن تیم فیلم‌برداری قبل از اینکه آوازه‌ی فیلم‌برداری پخش می‌شد، باید سریعا کار را تمام می‌کردند.
به‌عنوان مثال برای فیلم‌برداری صحنه‌ی زندان، خانم سادات و تیمش یک مکتب را انتخاب کردند. او برای یافتن رنگ مناسب برای دیوارها، چندین رنگ مختلف را با هم مخلوط کرد و تیم فیلم‌برداری مشغول نقاشی شدند. همان شب، حساسیت/آلرژی او را مجبور کرد که به شفاخانه برود، اما در اوایل صبح روز بعد، دوباره به صحنه‌ی فیلم‌برداری بازگشت.
ممنون مقصودی، بازیگر کهنه‌کار افغان که نقش رییس‌جمهور را در این فیلم بازی می‌کند، موفقیت فیلم را نشانه‌ی قابل توجه علاقه‌ی خانم سادات و توجه به جزئیات می‌خواند.
آقای مقصودی می‌گوید: «من تحت تاثیر کار او قرار گرفتم».