نیویورک تایمز – مجیب مشعل و اریک اشمِت
ادارهی ترمپ به دیپلماتهای بلندپایهاش گفته است که به دنبال مذاکرات مستقیم با طالبان باشند؛ تغییر مهمی در سیاست امریکا در افغانستان که به امید کمک به شروع مذاکرات صلح برای پایاندادن به جنگ 17 ساله انجام میشود.
طالبان از دیرزمانی گفتهاند که آنها اول در مورد صلح تنها با امریکاییها که رژیم آنها را در سال 2001 سرنگون کرد، گفتگو خواهند کرد. اما ایالات متحده اغلب اصرار کرده است که دولت افغانستان باید در گفتوگوها سهیم باشد.
هدف از تغییر اخیر در این استراتژی که چندین مقام ارشد امریکایی و افغان آن را تایید کردهاند، نزدیکتر کردن این دو موضع و کلید زدن مذاکرات گستردهتر و رسمی برای پایاندادن به این جنگ طولانی است.
تغییر به اولویتدادن به مذاکرات اولیه امریکا با طالبان بر سر آنچه که یک روند «بینالافغانی» ناموفق ثابت شده است، از این درک مقامات افغان و امریکایی که استراتژی جدید رییسجمهور ترمپ برای افغانستان به تغییرات اساسی در پسزدن دستآوردهای طالبان نیانجامیده است، ناشی میشود.
ارادهی ایالات متحده برای مذاکرات مستقیم درحالیکه هیچ تاریخی برای مذاکره تعیین نشده و هرآن ممکن است این تلاش از مسیرش خارج شود، نشانهیی از عجلهی ادارهی ترمپ برای شکستن بنبست در افغانستان است. آقای ترمپ اندکی پس از رسیدن به کرسی ریاستجمهوری با اکراه به ارائهی منابع بیشتر به فرماندهانش که با طالبان در افغانستان میجنگیدند، موافقت کرد و با اعزام چند هزار سرباز اضافی به افغانستان رقم مجموعی نیروهای امریکایی را به حدود 15 هزار سرباز رساند. حالا که یک سال از آن گذشته گروه طالبان همچنان به تهدید ولسوالیها و شهرهای افغانستان و تحمیل تلفات سنگین بالای نیروهای امنیتی این کشور ادامه میدهند.
دولت از 407 ولسوالی افغانستان 299 آن را تحت کنترل یا نفوذ خود دارد و طالبان 59 ولسوالی آن را. به گفتهی سیگار یا بازرس ویژه امریکا برای بازسازی افغانستان ـ که توسط کنگره برای نظارت بر پیشرفت این کشور ایجاد شده است ـ 119 ولسوالی افغانستان تحت منازعه است.
تصمیم دستیاران امنیت ملی ترمپ در ماه گذشته مبنی بر ارائه اختیارات بیشتر به دیپلماتهای امریکایی، به عنوان بخشی از یک فشار وسیعتر برای تسریع و تقویت تلاشها برای پایاندادن جنگ دانسته میشود. آتشبس بیپیشینه در ماه گذشته، افزایش فشار امریکا بر پاکستان برای متوقفساختن فراهمآوری پناهگاه امن برای رهبران طالبان و گردهمآمدن ملتهای اسلامی علیه ایدئولوژی شورشی از جملهی تلاشها برای پایاندادن به جنگ اند. جنبشهای مردمی صلح در افغانستان نیز فشار را بر همهی طرفهای درگیری افزایش داده است.
طی چند هفتهی گذشته مقامات ارشد امریکایی از افغانستان و پاکستان به منظور ایجاد زمینهی برای مذاکرات مستقیم میان ایالات متحده و طالبان بازدید کردهاند. وزیر امور خارجه مایک پمپئو هفتهی گذشته بازدید کوتاهی از کابل پایتخت افغانستان داشت و همینطور آلیس ولز دیپلمات ارشد امریکا برای منطقه چندین روز را صرف مذاکره با بازیگران اصلی در افغانستان و پاکستان کرد.
تلاشها به ویژه روی متقاعدکردن رهبری افغانستان بر اینکه چنین گفتوگوهایی جایگزین مذاکرات با دولت ائتلافی این کشور نیست، بلکه هدف آن شکستن یخ و هموارکردن راه برای مذاکرات بین دولت افغانستان و طالبان است، تمرکز دارد. از آن جایی که حکومت پیشین افغانستان در دوران اوباما احساس کرد که از تلاشهای صلح کنار زده شده است، با مذاکرات مستقیم [ایالات متحده ـ طالبان] مخالفت کرد؛ امری که خود یکی از دلایلی بود که تلاشهای صلح در آن زمان ناکام شد.
نه وزارت امور خارجه ایالات متحده و نه هم سخنگوی طالبان در مورد تغییر سیاست به گفتوگوی مستقیم با طالبان اظهار نظر نمیکنند.
خانم ولز در طی سفرش به کابل از «انرژی و انگیزهی همه برای تجدید تلاشهای به منظور یافتن یک راهحل از طریق مذاکره» عمدتا به دلیل آتشبس [اخیر] خبر داد. چند روز پیش از آن آقای پمپئو در بیانیهیی گفت که هیچ پیششرطی برای مذاکرات وجود ندارد و همهچیز، از جمله حضور نیروهای امریکایی و ناتو در افغانستان در محور بحث و گفتوگو قرار خواهد داشت.
خانم ولز گفت: «فکر میکنم [گفتههای] وزیر پمپئو بسیار واضح بوده است ـ اینکه ما آمادهی تسهیل، حمایت و مشارکت [در مذاکرات صلح] هستیم ـ بنابراین هیچچیزی نیست که ما را از وارد عمل شدن با طالبان باز دارد. آنچه که آمادهی آن نیستیم محرومکردن دولت افغانستان [از گفتوگوهای صلح] است. این یک تفاوت حیاتی است.»
او افزود: «ما هرچیزی که در توان داریم را انجام میدهیم تا مطمئن شویم که اقدامات ما به طالبان و دولت افغانستان در یک میز کمک میکند.»
حالا که تمرکز فقط در مورد شروع مذاکرات است، ارزیابی این که توافق نهایی قابلقبول دو طرف چگونه خواهد بود، خیلی زود است.
رییسجمهور افغانستان اشرف غنی ماه گذشته در یک نشست خبری گفت که روند صلح یک تلاش پیچیده چند لایه و مرحلهوار خواهد بود که هنوز در مرحلهی مقدماتی قرار دارد. او احتمال نقش مستقیم امریکا در تلاشهای اولیه را رد نکرد.
آقای غنی گفت: «ایدههای گوناگون، ایدههای خلاقانه برای شکستن این بنبست و شروع، روی کار است.»
مقامات افغان و رهبران سیاسی گفتهاند که گفتوگوهای مستقیم امریکا با طالبان احتمالا به مذاکراتی خواهد انجامید که طالبان، دولت افغانستان، ایالات متحده و پاکستان را در بر بگیرد.
خانم ولز با اشاره به گفتوگوهای سال 2001 در بُن که منجر به ایجاد دولت پساطالبان در افغانستان شد، گفت: «اگر به گذشته نگاه کنیم، روند بن نمونهی خوب از آنچه که یک روند صلح در نهایت به چه چیزی منجر خواهد شد، است. شما شروع میکنید، افغانها با یکدیگر صحبت میکنند ـ اما واضح است که نقش مرکزی ایالات متحده و پاکستان ، حیاتی است ـ و شما تحول را رقم میزنید.»
یک توافق نزدیک به اجماع میان مقامات امریکایی و افغان ـ دخیل در تلاشهای پیشین و کنونی برای ایجاد یک روند صلح ـ شکل گرفته است و آن اینکه برای ایالات متحده تنها راه خروج از جنگ این است که یک نقش مستقیمتر در مذاکرات داشته باشد.
این فهم روی چند واقعیت استوار است: اینکه طالبان یک جنبش شورشی لجوج است، اینکه آنها از خواست شان مبنی بر گفتوگوی مستقیم با امریکاییها کوتاه نیامدهاند، و اینکه دولت افغانستان غرق در مخالفت درونی و ناتوان به خاطر مخالفتهای سیاسی، بدون کمک امریکا در رهبری یک برنامهی منسجم برای صلح به دست و پا خواهد افتاد.
داگلاس لوت سفیر پیشین ایالات متحده در ناتو و مشاور رییسجمهور اوباما و جورج دبلیو بوش در امور افغانستان میگوید هرچند که او در جریان نبوده اما از دستورالعملهای جدید برای دیپلماتهای امریکایی حمایت میکند.
آقای لوت میگوید: «ما در حال حاضر در بنبست دیپلماتیک قرار داریم. ما باید به دنبال راههای خلاقانه برای حرکت به جلو باشیم.»
یک مقام ارشد امریکایی که مانند بسیاری از افرادی که برای این مقاله با آنها صحبت شده است، از این جهت که اجازهی گفتوگو در مورد بحثهای دیپلماتیک محرمانه را ندارد، خواسته نامی از وی گرفته نشود، میگوید که مقامات امریکایی با فوریت روبهرو هستند، زیرا آقای ترمپ از جنگ ابراز سرخوردگی کرده و تشنهی پایان آن است.
آقای ترمپ هفتهی گذشته در جریان اجلاس سران ناتو در بروکسل با سوال یک خبرنگار که حاوی مفهوم «مردم [از جنگ افغانستان] خسته شدهاند» بود، اظهار موافقت کرد.
آقای ترمپ روز پنجشنبه گفت: «آره، من با آن موافقم. من خیلی موافقم. مدت طولانی میشود که این ادامه دارد. ما پیشرفتهای زیادی داشتهایم، اما [این جنگ] خیلی طول کشیده است.»
به گفتهی مقامات دخیل در تلاشهای قبلی، یکی از عوامل متمایزکنندهی مهم فشار اخیر این است که به نظر میرسد ارتش ایالات متحده بیش از حد در حال اعزام و استقرار سرباز است.
در سال 2011 زمانی که دولت اوباما ابتدا سیاست پایاندادن به جنگ از طریق مذاکرات را در پیش گرفت، فرماندهان نظامی هنوز بر این باور بودند که میتوانند طالبان را شکست بدهند. اکنون آنها برای خود اهداف متوسطتری تعریف میکنند: اینکه از پیروزی طالبان تا رسیدن به یک توافق سیاسی جلوگیری کنند.
جنرال جان نیکلسون فرمانده نیروهای امریکایی و ناتو در افغانستان در آغاز آتشبس بیپیشینهی ماه گذشته نقش مهمی را ایفا کرد. به عنوان نشانهیی دیگری از اینکه او یک بخش فعالی از تلاشهای تازه صلح است، او عضو تیمی را که در سال 2011 نخستین تماسها را با طالبان برقرار کرد، به عنوان مشاور با خود دارد.
تلاشهای قبلی پس از اختلافنظر با دولت افغانستان که در آن زمان تحت رهبری رییسجمهور حامد کرزی بود، از هم پاشید. با آنهم، طالبان با انتقال برخی از مقامات این گروه به دوحهی قطر در خلیج فارس، یک کمیسیون سیاسی ایجاد کردند. در سال 2014 رهایی «بوی برگدال» زندانی امریکایی که پس از خروجش از پایگاه توسط طالبان ربوده شده بود، از طریق مذاکره در دفتر دوحه رقم خورد.
لحظهی کوتاه دیگری از امیدواری در سال 2015 زمانی پیش آمد که مقامات افغان و نمایندگان طالبان در شهری در پاکستان با هم ملاقات کردند. اما اعتبار نمایندگان طالبان که حاضر به مذاکره شده بودند، زیر سوال رفت و این روند زمانی با شکست روبهرو شد که خبر رسید رهبر طالبان، ملا عمر، که به نام او افرادی به عنوان نمایندگان طالبان وارد مذاکره شده بودند، در واقع سه سال پیش از زمان مذاکره مرده بوده است.
حالا حتی اگر مذاکرات دوباره آغاز شود، بسیاری از ناظران به دشواری آن اشاره میکنند.
ست جونز رییس پروژه تهدیدات فراملی در مرکز مطالعات استراتژیک و بینالمللی در واشنگتن میگوید: شواهد اندکی وجود دارد که رهبران ارشد طالبان به طور جدی علاقهمند شرایط توافقی باشند که قابلقبول مقامات افغان و امریکایی است.
آقای جونز میگوید: «بیشتر رهبران طالبان بر این باورند که روزگار با آنها است و دارند در جنگ افغانستان پیروز میشوند.»
دیوید سدنی معاون پیشین دستیار وزیر دفاع که با افغانستان و پاکستان سروکار داشته میگوید با اینکه جنبشهای مردمی صلح در افغانستان میتوانند محاسبات قدیمی را برهم بزنند، اما پیشرفت در میدان جنگ و مذاکرات با طالبان همچنان وابسته به فشار موثر بر پاکستان است. جایی که رهبران شورشیان در آن پناهگاه دارند.
او میگوید آنچه که این فشار را تضعیف میکند، فقدان صبر و «انگیزهی بازتابشی» برای قضاوت در مورد استراتژی جدید امریکا است که اندکی پس از شروع به سرنوشت بد دچار شده است.
نشانههای از جانب ادارهی ترمپ و استثنائات اعمالشده در تحریمهای نظامی علیه پاکستان نشان میدهد که ایالات متحده قبلازقبل به این امید که پاکستان رهبران طالبان را به مذاکرات فوری مجبور میکند، از فشارها کم کرده است.
آقای سدنی میگوید: «اگر چنین باشد، پاکستانیها بار دیگر نیز از یک ایالات متحده مردد سر درآورده و نفع بردهاند. اگر این تنها عامل باشد، میتوان گفت که حرکت ایالات متحده برای تعامل دوباره با طالبان، همانطور که چند بار دیگر هم صورت گرفته، یکی دیگر از اشتباهات دولت ایالات متحده خواهد بود که منجر به تشدید خشونت و افزایش امید طالبان به پیروزی نظامی میشود.»