تایمز ـ هیو تاملینسون، مایکل اوانز و عون سهی
مردان دو طرف میز بیش از 20 سال است که همدیگر را میشناسند، اما هرگز ملاقات نکردهاند. هر کدام از آنها به خوبی با سابقهی دیگری آشنا است و هر یک به طریق خود، عهد کرده است آن یکی را نابود کند.
ماه بعد هیأت امریکایی را در سومین دور مذاکرات قطر میان مقامات ایالات متحده و طالبان، زلمی خلیلزاد دیپلمات کهنهکار متولد افغانستان رهبری خواهد کرد. او پیش از این به عنوان سفیر ایالات متحده در کابل، بغداد و سازمان ملل متحد خدمت کرده است. خلیلزاد 67 ساله پس از یازدهم سپتامبر، با آمادگی کاخ سفید برای سرنگونکردن طالبان، مشاور نزدیک رییسجمهور بوش بود و از سال 2001 تا 2005 به عنوان نمایندهی ویژه و سپس سفیر ایالات متحده در افغانستان خدمت کرد.
رزومهی مردانی که روبهروی خلیلزاد مینشینند هم کمتر از او نیستند. «پنج طالب» که زمانی به عنوان «سختترینِ هستهی سخت» توصیف شده بودند، از جملهی ارشدترین مقامات در رهبری حکومت اسلامگرای بودند که در سال 2001 سرنگون شد.
محمد فضل، رییس سابق فرماندهی نظامی طالبان و محمدنبی عمری، رابط اصلی ملا عمر، رهبر طالبان و اسامه بن لادن، رهبر القاعده نیز در میان این پنج تن هستند.
این پنج عضو ارشد طالبان در سال 2014 از زندان گوانتانامو در نتیجهی تبادل اسیران برای آزادی بوی برگدال، بریدمل ارتش امریکا که توسط شورشیان افغانستان در سال 2009 دستگیر شده بود، آزاد شدند. ماه گذشته آنها برای رهبری تیم مذاکرهکنندهی طالبان در قطر به میدان آورده شدند.
حضور آنها، آنهم در شرایط کنونی نشاندهندهی جدیتی است که دو طرف در رابطه به گفتوگوی مقدماتی به کار گرفتهاند.
آقای خلیلزاد از زمان انتصاب دوبارهاش در ماه سپتامبر به عنوان نمایندهی ویژه، تا کنون دو دور مذاکرات را با مقامات طالبان در دوحه رهبری کرده است اما هیأت جدید طالبان نشانهیی از نیروی تازه در پشت این گفتوگوها است.
با توجه به عصبانیتها در واشنگتن در سال 2014 در رابطه به آزادی این پنج نفر، اجازهدادن به آنها برای پیوستن به تیم طالبان، امتیاز بزرگی از جانب ایالات متحده است. این یک حرکت محاسبه شده است که از یک سو اعتبار دفتر طالبان در دوحه را بالا میبرد و از سوی دیگر نگاه افغانستان نسبت به این گفتوگوها را تغییر میدهد.
«پنج طالب» چه کسانی هستند؟
- نورالله نوری
نورالله نوری در رژیم طالبان به عنوان والی ولایت بلخ و لغمان خدمت کرده است. نوری به خاطر جنایات جنگی احتمالی از جمله قتل هزاران مسلمان شیعه، از سوی سازمان ملل متحد تحت تعقیب است.
- محمدنبی عمری
محمدنبی عمری رابط اصلی ملا عمر و اسامه بن لادن و به گفتهی مقامات اطلاعاتی امریکا، رییس ارتباطات طالبان بود.
- عبدالحق واثق
واثق معاون سرویس اطلاعاتی (استخبارات) رژیم طالبان بود. براساس اسناد رسمی ایالات متحده، او پس از حملات یازدهم سپتامبر در تلاشهای طالبان برای ایجاد اتحاد با سایر گروههای اسلامی بنیادگرا، نقش اساسی را به عهده داشت.
- محمد فضل
فضل رییس سابق فرماندهی نظامی طالبان است. فضل در رهبری نیروی اصلی طالبان که در سال 2001 در برابر اتحاد شمال میجنگید، نقش مهمی را بازی کرد. باورها بر این است که او مسوول کشتار هزاران افغان شیعه در اواخر دهه 1990 است.
- خیرالله سیدولی خیرخواه
خیرخواه در رژیم طالبان به عنوان وزیر داخله خدمت کرده است. او از 1999 تا 2001 والی هرات بود، جایی که گفته میشود او مستقیما با اسامه بن لادن ارتباط برقرار کرده بود.
برای شورشیان، از اینکه میبینند امریکاییها مجبور شدهاند با همان مردانی مذاکره کنند که سالها زندانی کرده بودند، خشنودی شدیدی دست میدهد اما این پنج نفر از نقش حیاتی و فراتر از نماد برخوردارند.
پیش از این، شبهنظامیان طالبان دفتر سیاسی قطر را به عنوان دفتر بیربط، غیرضروری و خارج از دایرهی واقعیتهای شورش میدانستند و آن را رد میکردند. رییس این دفتر، شیر محمدعباس استانکزی در حکومت طالبان در دهه 1990 معاون وزیر بود، اما او هرگز یک جنگجو نبوده است.
با اینحال، پنج طالب، در دل همسنگرانشان در افغانستان همچنان قهرمان و دوست باقی ماندهاند. حضور آنها در تیم مذاکره یک پیروزی تبلیغاتی است، اما اینکه بعدا طالبان هرگونه معاهدهی صلح را [بتوانند] به اعضا و جنگجویان عادی این گروه بفروشند، مربوط آنها [پنج نفر] است.
یک منبع نزدیک به رهبری طالبان میگوید که حضور این پنج نفر در میز مذاکره، نشان میدهد که «طالبان چقدر این گفتوگوها را جدی گرفتهاند. این امر همچنین باعث میشود که رهبری [طالبان] بتواند فرماندهان نظامی را آسانتر متقاعد کند که دستاوردهای آنها در میدان جنگ، در میز مذاکره بر باد نخواهد رفت.»
همین امر در مورد مردی که روبهروی آنها قرار میگیرد نیز صدق میکند؛ مردی که یکی از چالشبرانگیزترین مأموریتهای سیاست خارجی دولت ترمپ را به عهده دارد: پایان دادن به جنگ 17 ساله و دستیابی به توافق صلح پایدار در افغانستان.
آقای خلیلزاد، مسلط به زبان پشتو و فارسی و آشنا با سیاست منطقه، دههها میشود که احترام اکراهآلود طرف صحبتش را به دست آورده است.
یک منبع ارشد طالبان میگوید: «طالبان خلیلزاد را نمیپسندند اما حضور او نشان میدهد که امریکاییها در پیشبردن مذاکرات جدی هستند. خلیلزاد با وجود تعصباتش، افغانستان و طالبان را بهتر از هر امریکایی دیگری میشناسد.»
سالها دیپلماسی این دیپلمات کارکشته، برای آرامکردن کابل و در جریان قراردادن سایر قدرتهای منطقهیی از پیشرفت مذاکرات، نیز به کار گرفته خواهد شد.
حکومت اشتراکی ناتوان رییسجمهور غنی از اینکه در مذاکرات حضور ندارد، ناراضی است. با اینکه طالبان حاضر نیستند این دولت را قبول کنند، در کابل اما حکایت از اذعان اکراهآلود مبنی بر این است که امریکاییها باید به کلیدزدن این پیشرفت مبادرت ورزند.
یک سخنگوی وزارت امور خارجهی ایالات متحده میگوید: «آنها باید به رسمیت بشناسند… آنها مجبور خواهند شد که با دولت افغانستان برای رسیدن به یک نقشهی راه سیاسی برای آیندهی کشورشان بنشینند.»
شورشیان خود را به عنوان دولت در انتظار میبینند و معتقدند که آقای غنی تا سال آینده که قرار است افغانستان شاهد برگزاری انتخابات ریاست جمهوریاش باشد، از قدرت میرود.
طالبان در مناطق روستایی از هم اکنون قانون اسلامی را اعمال میکند که از حکومت ترس و وحشت این گروه در دههی 1990 بسیار متفاوت است. آنها به پروژههای کمکرسانی و مکاتب اجازهی فعالیت میدهد و مالیات بدون فساد گستردهی مقامات محلی جمع میآوری میشود. طالبان در حالی صاحب این مزیت است که بیش از نیمی از کشور را کنترل میکند و به کشتن نیروهای افغان در سطح بیپیشینه همچنان ادامه میدهد.
اسلامگرایان انتظار داشتند که آقای ترمپ افغانستان را ترک کند، اما زمانی که آقای ترمپ با بیمیلی متقاعد شد که این مسیر را ادامه دهد، غافلگیر شدند. شورشیان با اینکه برای امتحان صبر و حوصله شدیدا اندک رییسجمهور مصمماند، اما نمیخواهند فرصت مذاکرات را به طور کامل نابود کنند. آخرین تلاشها برای گفتوگو در میانهی موضعگیریها و تقاضاهای غیرواقعبینانهی دو طرف، در دوران رییسجمهور اوباما در سال 2011 فرو پاشید.
منابع ارشد طالبان میگویند که درخواست امریکا برای آتشبس ششماهه در آخرین دور گفتوگوها [از جانب این گروه] رد شد. با اینحال، شورشیان در یک اقدام قابل توجه برای فرونشاندن نگرانی جدی ایالات متحده، متعهد شدهاند که به یک دولت آینده تحت رهبری طالبان در افغانستان، اجازه نخواهند داد که این کشور بار دیگر همانند دوران طالبان و پیشا یازدهم سپتامبر، به پناهگاه تروریسم تبدیل شود.
یک منبع نزدیک به شبهنظامیان میگوید: «طالبان به امریکاییها و چینیها اطمینان دادهاند که آنها اجازه نخواهند داد القاعده یا هر جنبش اسلامی دیگری از خاک افغانستان برای حمله به یک کشور دیگر استفاده کند.»
بدبینها در واشنگتن استدلال خواهند کرد که تصور میشود القاعده از هماکنون در سایهی شورش طالبان در حال بازسازی خود در افغانستان است. با اینحال برای رسیدن به یک توافق، موانع بیشماری برای عبور باقی مانده اما در تعهد طرفین به این روند دیگر شکی نیست. لحن شش مرد در برابر هم، هنگامی که بالآخره یکدیگر را ملاقات میکنند، میتواند تعیینکننده باشد.