- شاهحسین مرتضوی
رویداد جاغوری، مالستان و ارزگان تلخ و تکاندهنده بود. ولسوالیهای مالستان و جاغوری طی سالهای اخیر امنترین ولسوالیها بوده و رشد معارف در این دو ولسوالی چشمگیر است.
طالبان با حمله به جاغوری و مالستان اهداف مهم سیاسی و نظامی را تعقیب میکردند. پیام مهم طالبان در صورت تسلط به مناطق یاد شده این بود که این گروه به شمال، جنوب و مرکز تسلط دارند. همزمانی این حملات با نشست جنوا و گفتوگوهای صلح نیز بینهایت مهم بود. از نظر بافت قومی نیز طالبان حضور سیاسی خود را در نقاط مختلف به نمایش میگذاشتند، اما از نظر نظامی طالبان آسیبپذیریهای این جغرافیا را به خوبی درک کرده بود. طالبان در تلاش بودند با حضور در مالستان و جاغوری عرصه را در ارزگان برای حکومت تنگ و مسیر تردد خود را به سمت ناهور و از آنجا به میدانوردک و بامیان باز کنند.
جاغوری برای طالبان در این شرایط هم اهمیت ترانزیتی و هم اهمیت سیاسی و نظامی داشت. این گروه در سال جاری بارها کوشش کرد تا در تفاهم با مردم مسیر خود را باز کنند. اما مردم جاغوری باربار اعلام کردند که ولسوالی جاغوری تحت حاکمیت مرکز است و بدون آن نمیتوانند در این مورد مهم تصمیم اتخاذ کنند.
چرا دیوار دفاعی جاغوری فروریخت؟
فرمانده باشی حبیبالله سالها در منطقهی لشکری، در نقش دروازهبان جاغوری عمل کرده بود. او با جغرافیا و بافت منطقه به خوبی آشنا بود. باشی سنگرهای مستحکم در منطقه ایجاد کرده بود. جنگ در ارزگان سبب شده بود تا بخش از نیروهای جاغوری به ارزگان خاص اعزام شوند. فرمانده امنیهی جاغوری در شب حادثه در محل حضور نداشت. ولسوال و معاون ولسوال یک ماه در کابل به سر میبردند. باتوجه به تحرکات جدی طالبان در نوارمرزی معلومات استخباراتی از آن اندک بوده است.
مهمتر از همه طالبان با معلومات کافی مبنی بر این که ادارهی جاغوری فاقد رهبری است و احتمالا با همکاری برخی جاسوسان تا خانهی باشی حبیب راه باز میکنند.
این حمله هرچند در آغاز اندک به نظر رسید اما خطر جنگ و ابعاد آن گسترده و قابل درک بود.
فروریختن سنگرهای باشی حبیب در نوارمزی سبب شد تا دیوارهای دفاعی روحی مردم نیز آسیبپذیر شود. مردم از همان دقایق شروع به ترک منطقه کردند. تخلیهی منطقهی خطوط اول سبب شد تا روحیهی مقاومت جمعی شکل نگیرد. افراد زیاد که امکانات شخصی داشتند از دورترین نقطهی جنگ دست به ترک محل زدند. فقدان رهبری و مدیریت محلی سبب شد تا نگرانیها در منطقه بیشتر شود. برای نمونه در یکی از شبها با قطع شبکههای مخابراتی مردم منطقهی لومان و بخشهای دیگر خانههای خود را ترک کردند. در حالی که آن شب هیچ تحرکی از سوی دشمن در محل دیده نشده بود.
همچنان کوچ کردن مردم از مناطق دورتر از خطوط جنگ هیچ منطقی نداشت. اما جنگ روانی سازمانده یافته و هدفمند که از سوی عوامل طالبان در منطقه راهاندازی شده بود سبب گردید تا منطقه تخلیه گردد. در فضای ترس و امید کماندوها به جاغوری رفتند. پس از استقرار کماندوها در محل، شب هنگام جنگی سختی شروع شد. کماندوها جانهای خود را برای دفاع از مردم نثار کردند، شهادت شماری از کماندوها و نیروهای مردمی سبب شد تا خطوط اول جنگ شکسته شود. جاغوری برای اولین بار روزهای سخت جنگ، فراز و وحشت را تجربه میکرد. قربانیهای سربازان کماندو برای همه سخت و سنگین بود.
چتر امنیتی حکومت برای مناطق مرکزی
تعبیهی نیروها در مناطق مختلف براساس شرایط هفده سال قبل صورت گرفته است. تمام قول اردوها در مناطقی جابهجا شده است که در گذشته آنجا با تهدیدهای بزرگی همراه بوده است. در شمال کشور 9 ولایت را صرفا یک قول اردو تحت پوشش دارد. یک لوا نیز در چوکات همین قول اردو در شمال مستقر میباشد. درمناطق مرکزی ارودی ملی درگذشته اصلا حضور نداشته است. چتر پوشش امنیتی برای مناطق مرکزی ابتدایی و ضعیف بوده است. مسولان امنیتی در گذشته به این مهم توجه نکردهاند. همین موضوع سبب شده است تا این مناطق درمعرض تهدید قرار گیرند.
اکنون رییسجمهور برای اولین بار است که ایجاد چتر امنیتی را برای مناطق مرکزی در نظر گرفته است. یک کندک ارودی منطقهیی برای دایکندی، یک کندک ارودی منطقهیی برای بامیان یک قطعه امنیت ملی به کیمیت 443 نفر برای بامیان و همچنان 2 تولی برای جاغوری و مالستان همراه با نیروی خیزش مردمی در نظر گرفته شده است. این چتر سبب میگردد تا دشمن به آسانی نتوانند ولایتها و مناطق یاد شده است را در معرض تهدید و تهاجم قرار دهند. همچنان قرار است در شمال کشور نیز در تعبیهی نیروها بازنگری صورت گیرد.
ولایت جاغوری
رییسجمهور در سفر به بامیان از بازنگری در واحدهای اداری خبر داد و به طور مشخص از جاغوری نیز یاد کرد. درصورتی که جاغوری بدل به ولایت شود، ولسوالیهای متعدی ایجاد و کمیت نیروها نیز افزایش خواهد یافت. ولایت شدن جاغوری از یک سو فرصت را برای ارایهی خدمات و از سوی به امنیت قرباغ، مالستان، ارزگان خاص و ناهور نیز کمک خواهد کرد. همچنان در وضعیت عمومی ولایت غزنی نیز تاثیر مثبت خواهد داشت.
حکومت در قبال مردم بیتفاوت نیست
رییسجمهور پس از رویداد جاغوری ومالستان حداقل چهار نشست سرقومندانی اعلا را برگزار کرد. تمام امکانات لازم برای دفاع از مردم بیسج شد. مسولان امنیتی نیز به صورت شبانهروزی در تلاش شدند تا از همهی ابزارها و امکانات برای دفاع از مردم استفاده شود. شماری از مسوولان تا ناوقت شب در سوق ادارههای نظامی مصروف پلانگذاری و مدیریت جنگ بودند. رییسجمهور، استاد دانش، شورای امنیت، مرکز توحید و دیگر مسوولان مرتب وضعیت را تعقیب میکردند. در ولایت غزنی نیز مسوولان محلی و نظامی روی موضوع کار میکردند. ولایت غزنی با آن که روزهای سختی را سپری کرده بود، اما مسوولان محلی با جرأت تمام وضعیت را مدیریت میکردند. لوی درستیز با تیم امنیتی براساس هدایت سرقومندانی اعلا به غزنی و جاغوری رفت. قطار بزرگ اکمالاتی از غزنی و دیگر ولایتها سازماندهی شد. این قطار با عبور از جادههای مرگ در اوج انتظار و بیباوری مردم به جاغوری رسید. با رسیدن قطار به جاغوری فضای امید برگشت و مردم نفس راحت کشید.
احساسات قابل قدر
جوانان بیدار در شب بارانی برای دادخواهی به نزدیک ارگ آمدند. احساسات و مطالبات آنان برای همه قابل درک بود. خواست آنان غیر سیاسی بود. شاید مدنیترین و خودجوشترین حرکت بود. هرچند که فرصتطلبان در کمین بهرهبرداری بودند، اما همین جوانان بیدار اجازه ندادند. رییسجمهور صدا و مطالبان آنان را شنیده و برای عملی کردن خواستههای آنان وعده سپرد.
شایعه شایعه شایعه
برخی هدفمند به شایعه دامن زده، برخی هم شکار شایعه شدند. خبرهای نادرست و شایعه در روزهای جنگ گرم بود. این خبرها سبب شد تا از یک سو اراده برای مقاومت کمتر شود، از سوی دیگر مردم خانههای خود را ترک کنند. روزهای چهارم و پنجم جنگ نشر شایعهها همچنان سبب شد تا برخی خطوط جنگ بدون مقاومت رها شود. طالبان همچنان به صورت هدفمند تبلیغ میکردند که این گروه به مردم ملکی کار نداشته صرفا میخواهند که از جاغوری به حیث مسیر رفتوآمد استفاده کند. این تبلیغ طالبان نیز به صورت هدفمند در شبکههای اجتماعی نشر میشد. یکی از شایعات دیگر این بود که حکومت اجازهی جنگ را نمیدهد و همینطور شایعات دیگر که میتوانست به خشم مردم بیفزاید. در این میان جدال برسر رهبری برخی پوستههای خطوط جنگ میان قومندانهای محلی، تنظیمهای سابق نیز جالب بود. در حالی که طالبان تا عمق جاغوری آمده بود، پوستههای کوتل لومان به دلیل اختلاف برسر مدیریت تنظیمهای سابق جهادی رها میشود. هرچند که تنظیمهای سابق اکثرا منحل و یا ادغام شدهاند اما رقابتهای ناشی از گذشته هنوز هم حاکم است. این وضعیت سبب شده است تا جاغوریها حتا در آستانهی مرگ هم به آن متوسل شوند.
درسهای از یک رویداد
تمرکز و توجه به جاغوری محصول کار جمعی همه بود. حکومت، مردم و وکلای غزنی همه یک جا تلاش کردند تا نیروهای امنیتی با قدرت تمام به یاری مردم برسند. اما وضعیت هنوز هم شکننده است. جاغوریها میتوانند از این وضع درسهای خوبی بگیرند. بیداری همه وقت در برابر خطرهای احتمالی میتواند جلو فاجعه را بگیرد. جاغوری مرزهای متعدد دارد. بدون همکاری مردم و حمایت از خیزش مردمی حفظ این جغرافیا دشوار است. در گذشته متاسفانه مردم درقبال امنیت جاغوری بیتفاوت بوده است. باربار طرح خیزش مردمی مطرح شد، اما استقال نشد. اکنون وقت آن است تا از فرصت استفاده شود. همچنان حمایت از ارودی منطقهیی میتواند برای مناطق مرکزی مهم باشد. همچنان وکلای ولایت غزنی طی سالهای اخیر همواره مصروف رقابتهای محلی برسر موضوعات کوچک بودهاند. برای نمونه یک بار سه آمر جنایی همزمان برای جاغوری از سوی وکلا معرفی شده بود. همچنان برای معرفی قومندان امنیهی مالستان بین هواداران وکلا درگیری مسلحانه صورت گرفت.
جاغوری و حکومت
جاغوریها همواره برای تیم بازنده رأی دادهاند. یک بار تمام آرای جاغوریها به صندوق بشردوست انداخته شده بار دیگر براساس علایق قومی به آدرس آقای محقق، اما در لحظههای دشوار همه جاغوریها را فراموش کردند. همچنان جاغوریها ازکابل گرفته تا بامیان و اروپا پیشگام دادخواهی است. اما به مشکلات بنیادی منطقهی خودکمتر توجه کردهاند. جاغوریها اکنون به نماد اعتراض بدل شده است اگر نماد اعتراض به نماد تعامل و همکاری بدل شود شاید بتواند گره زیادی از مشکلات را حل کنند. در این میان برخی از هر رویداد و فرصت برای سوء استفادهجویی فعال میشوند. فرصتطلبهای سیاسی هرگز برای مشکل مردم کاری نکردهاند اما به خوبی توانسته شهرت و سرمایه برای خود کمایی کنند. اکنون باگذشت روزهای دشوار وقت آن است تا روی ثبات جاغوری، امنیت پایدار، ادارهی محلی فعال و بازگشت بیجاشدهگان کارهای موثر صورت گیرد.