با آغازشدن نشست بینالافغانی صلح افغانستان در دوحه (یکشنبه، 16 سرطان/ 7 جولای)، گفتوگوهای صلح امریکا با طالبان وارد مرحلهی تازهای میشود. مرحلهی گفتوگوی بینالافغانی سومین مرحله از مراحل چهارگانهی روند صلح میان امریکا و گروه طالبان است.
حدود هفتاد تن در نشست بینالافغانی در دوحه با «ظرفیتهای شخصی»شان از آدرسهای مختلف اشتراک کردهاند. اعضای گروه طالبان، مقامات دولت افغانستان، فعالان احزاب سیاسی و ستادهای انتخاباتی، نمایندگان جامعهی مدنی و رسانهها، زنان و گروههای اقلیت در این کنفرانس حضور دارند و آلمان و قطر بهصورت مشترک میزبان و حامی مالی و تخنیکی این دور گفتوگوی بینالافغانی است.
گفتوگوی بینالافغانی در میانهی هفتمین دور نشست امریکا با طالبان صورت میگیرد. زلمی خلیل زاد، نمایندهی ویژهی امریکا برای صلح در افغانستان دیروز اعلام کرد که گفتوگو میان امریکا و طالبان بهدلیل برگزاری گفتوگوی بینالافغانی متوقف و روز سهشنبه پس از ختم گفتوگوی بینالافغانی از سر گرفته خواهد شد.
برگزاری نشست بینالافغانی در حالی برگزار میشود که تلاشهای قبلی برای برگزاری این نشست بهدلیل اختلافات سیاسی داخلی، فهرست طولانی اشتراککنندهها و عدم پیشرفت کافی در مذاکرات امریکاییها با طالبان به تأخیر افتاده بود. حالا درحالیکه نشست ادامه دارد، سوالهای اساسی در حاشیهی نشست وجود دارد که هیچکس جوابی برای آن ندارد. این گزارشی است از تحلیل امیدواریها، بایدها، نبایدها، شرایط و پیشبینی اشتراککنندگان و برگزارکنندگان نشستِ دوروزهی بینالافغانی دوحه.
هیأت افغانی؛ هماهنگی در آسمان
حوالی ساعت دهونیم صبح شنبه (6 جولای) هواپیمای اختصاصی خط هوایی قطر با هزینهی دولت آلمان، کابل را به مقصد دوحه ترک کرد. حدود 53 سرنشین طیاره که عمدتا هیأت افغانی بودند، تا میدان هوایی و داخل هواپیما فهرست کامل دعوتشدگان را نمیدانستند. شکست تلاشهای قبلی برای برگزاری نشست بینالافغانی در دوحه بهدلیل اختلافات میان سیاستمداران، دولت و تکتهای انتخاباتی باعث شده که اینبار دولت آلمان و قطر فهرست را ترتیب و تا دقایق آخر آن را کاملا مخفی نگهدارند. مخفینگهداشتن فهرست اشتراککنندگان بخشی از پروتوکل این نشست بود که از همهی اشتراککنندگان خواهش شده بود که با رسانهها و دیگران اشتراکشان را تایید نکنند. بهنظر میرسد به استثنای شماری از مقامات دولت و سیاستمداران، نام نمایندگان طالبان که در این نشست اشتراک میکنند نیز مشخص نبود.

حدود یک ساعت قبل از نشست هواپیما در دوحه، هماهنگی برای انسجام هیأت افغانی در داخل هواپیما آغاز شد. افراد سرشناس چون عمر زاخیلوال و حکمتخلیل کرزی گفتوگوهای فردی و گروهی را در هواپیما بهمنظور انسجام و توحید نظر آغاز کردند. این تلاشها پس از استقرار هیأت افغانی در هوتل شرایتون، بهصورت منسجمتر در جلسهی داخلی (روز شنبه، ساعت 4) پیگیری شد. درحالیکه اختلافنظر بر سر اینکه در نشست امروز چه بگویند و چه نگویند، فراوان بود. هیأت افغانی بر سر چند اصل تأکید داشتند: لطفا با حوصلهمندی، حفظ احترام و حرمت سخن بگوییم؛ تلاش کنیم که از نقاط اختلافی سخن نگوییم؛ اول از اشتراکهای خود با طالبان شروع کنیم و اختلاف نظرها را با زبان نرم و رفتار شایسته روی میز بگذاریم.
این جلسه با وجودیکه تبادل نظر بود، نشاندهندهی یک توافق کلی بر سر بحثهای اصلی نیز بود. حفظ نظام فعلی، حقوق زنان، حقوق اقلیتها، آزادی بیان و نپذیرفتن امارت اسلامی وجوه مشترک در هیأت افغانستان است. حضور طالبان و دو دولت قطر و آلمان در این نشست هیأت افغانی را تحت فشار قرار داده است که در مسایل کلان توافق نظر داشته باشند و اختلافات داخلی سیاسی را در محورد دولت و غیردولت، اپوزیسیون و گروههای انتخاباتی کنار بگذارند و موضع منسجمتری در برابر گروه طالبان داشته باشند.
لطفا مسئولیت دفاع از حقوق زنان را به ما نگذارید
9 زن در ترکیب هیأت افغانستان حضور دارند. یکی از موضوعات اساسی و جنجالی مذاکره با طالبان، موضوع حقوق زنان است. نگرانی از برگشت قوانین سخت که دستآوردها و آزادیهای زنان را محدود کند، نگرانی همه است به استثنای طالبان.
فوزیه کوفی و حبیبه سرابی در نشست داخلی از مردان خواستند که در طرح حقوق زنان و استحکام دستآوردهای 18 سال گذشته باید سهم بگیرند. آنها اصرار داشتند که اگر همه به نمایندگی از نظام جمهوری اسلامی افغانستان هستیم، زنان و حقوقشان بخشی از ارزشهای اساسی نظام است و امیدواریم سخن گفتن بر سر موضوع حقوق زنان صرفا مسئولیت خانمهای اشتراککننده نباشد.

انارکلی هنریار، عضو سنا بهدنبال درخواست معقول و مشترک فوزیه کوفی و حبیبه سرابی از مردان درخواست مهم دیگری را مطرح کرد: همانطور که مسئولیت دفاع از حقوق و دستآوردهای زنان نباید بر عهدهی زنان باشد، دفاع از حقوق اقلیتها و شناختن برابری آنها نباید مسئولیت من باشد. این موضوعی است که همه باید روی آن حرف بزنیم.
طالبان؛ کمپیدا و پرسروصدا
من اولینبار رهبران طالبان را لحظاتی پس از ورود به هوتل دیدم. عباس استانکزی، سهیل شاهین، مولوی حنفی و مولوی متقی چهار عضو تیم سیاسی طالباناند که ماههاست کار سیاسی گروه طالبان را در ترکیب تیم سیاسی این گروه انجام میدهند. در اولین سلام و ماندهنباشی از خبرنگاران پرسیدند و تیم داخلی ما. بهصورت عجیب متوجه شدم که اسامی بسیاریها برایشان آشناست و عجیبتر درخواستی بود که مولوی متقی مطرح کرد: «لطفا به نکات منفی و خُرد که از اشتباه انسانهاست، توجه نکنید. هر انسانی خطا میکند. توجه رسانهها روی نکات منفی میتواند گفتوگو و پروسه را آسیب بزند. بخیر مردم افغانستان است که از اینجا با پیام مثبت خارج شویم.»
طالبان تازه از آخرین ساعات جلسهی روز هفتم از هفتمین دور گفتوگوهایشان با مذاکرهکنندگان امریکایی آمده بودند. چند دقیقه بعد موترها رسید و هوتل شرایتون را ترک کردند.
شنبهشب که ضیافت مشترکی برای طالبان و هیأت افغانی در هوتل ترتیب شده بود، طالبان سر وقت رسیدند. به استثنای عباس استانکزی که پس از اقامهی نماز از رفتن و غذا خوردن با هیأت سعی داشت خودداری کند، بقیهی اعضای گروه او را متقاعد میکردند که در ضیافت حضور داشته باشند. رسانهها از ورود به تالار ضیافت منع شدند. تنها چیزی که از درون ضیافت شنیدم، گفتوگوی کوتاه حبیبه سرابی و عباس استانکزی بود. استانکزی از حبیبه سرابی خواسته بود که «بیایید در میز ما که دلها نزدیک شود.» حبیبه سرابی در جوابش گفته بود: «ما همیشه جرأت این را داریم که آنجا بیاییم. مهم این است که شما جرأت این را دارید که در میز ما بیایید، بفرمایید!» ضیافت تمام شد. عباس استانکزی در میز سرابی نرفت و سرابی در میز استانکزی، اما در شماری از میزهای غذاخوری طالبان و هیأت افغانی مدغم بودند و قبل از آن احوالپرسیهای متفاوت: از دستدادن ساده و بدون شناخت تا بغلکشیها و خوشگوییهای گرم.
طالبان
از دروازهی عمومی هوتل نیامدند و دوباره پس از ضیافت از دروازهی اختصاصی خارج
شدند.
یک روز بعد، صبح روز یکشنبه حوالی ساعت هشتونیم به وقت دوحه، طالبان به هوتل
رسیدند. مسیر منتهی به سالن گفتوگوی بینالافغانی، تدابیر امنیتی بیشتری داشت،
از جمله اسکنرهای امنیتی. مخالفت طالبان برای عبور از اسکنرهای امنیتی باعث شد که
جلسه نیم ساعت با تأخیر شروع شود و حجم اصلی توجهات رسانهای به تیم طالبان جلب
شود.
همزمان با ورود طالبان، رسانهها چند دقیقه فرصت حضور در تالار را یافتند و در سه دقیقهی اول، اکثریت قاطع رسانهها مشغول عکاسی و فیلمبرداری از طالبان بودند.
حضور طالبان به لحاظ تعداد و زمان تا پایان روز اول اندک، اما بسیار توجهبرانگیزتر و پرسروصداتر است از هیأت افغانی با تنوع بینظیری که دارد.
آتشبس، مذاکره یا دست خالی؟
هیأت افغانستان با وجود اختلافات، سردرگمی درخواستها و ناهماهنگیهای سیاسی، روی سه خواست اساسی نظریات مشترک دارند. اولین و اساسیترین خواست، کسب توافق طالبان برای اعلام یک آتشبس است. دولت و گروههای سیاسی مخالف حکومت غنی بهصورت مشترک خواست اصلیشان اعلام آتشبس است. اما تلاشهای قبلی در مسکو و کابل و دوحه، دستیابی به این توافق را دشوار کرده است. هیأت درحالیکه آتشبس میخواهند، پذیرش این درخواست را به دلایل متعددی ناممکن میدانند. خواست مشترک آتشبس در میان بحثهای متعدد بهنحوی خلاصه میشوند به یک خواست غیر روشن دیگر: کاهش خشونت در افغانستان. آخرین حملهی انتحاری که همزمان بود با آغاز مذاکرات بینالافغانی، حدود 200 زخمی برجاگذاشت.
افزایش خشونت، فشارها بر اشتراککنندگان در نشست بینالافغانی را بیشتر میکند تا مردم بپرسند که در میان موجی از خشونتها، این گفتوگوهای تعارفی پیدرپی برای چه صورت میگیرد؟
این فشار را میتوان در تک تک هیأت اشتراککننده از افغانستان حس کرد. آنها ضمن توافق برای درخواست آتشبس، نگران این هستند که گفتوگوهای تعارفی به مراحل سیاسیتر نینجامد و درخواست مردم برای آتشبس نیز بینتیجه بماند.
با وجود که طالبان پذیرش آتشبش را منوط به خروج نیروهای خارجی از افغانستان میکنند، بهنظر میرسد دو طرف امیدوارند که بهزودی از مرحلهی «گفتوگوی بینالافغانی» به مرحلهی «مذاکرات سیاسی» بینالافغانی برسند. این دومین خواست هیأت افغانستان است. هیأت افغانستان و گفتوگویی که سهیل شاهین سخنگوی طالبان با رسانهها داشت، امیدوارند که اگر هیچ نتیجهای از این نشست گرفته نشود، این نشست یک گام اساسی برای شکستن یخها و نزدیکشدن به مرحلهی مذاکرات سیاسی داخلی باشد؛ مرحلهای که نظام سیاسی، حقوق اساسی شهروندان، قانون اساسی و ارزشهای جهان شمول و اسلامی را معین و حدود آن را مشخص خواهد کرد.
سومین خواست مشترک، صدور یک قطعنامه یا اعلامیه است؛ اعلامیهای که در خوشبینانهترین حالت برای برقراری آتشبس چراغ سبز روشن کند یا دستکم زمان احتمالی شروع «مذاکرات بینالافغانی» را مشخص و اگر این طور نشود، صدور اعلامیهای که در مورد بعضی دستآوردها و نگرانیهای موجود، پاسخهای اطمینانبخشتری به مردم بدهد.
انتظار بالا نداشته باشیم
هنوز دشوار است که نتیجهی نشست را برشماریم. اما سیاستمداران و اشتراککنندگان این نشست گفتوگوهای مفصلی با هم خواهند داشت. برخلاف روند مسکو که ایراد سخن توسط افراد و مقامات بلندپایهی سیاسی و قومی بود، نشست دوحه از نصف روز اول به واحدهای کوچکتری تقسیم خواهد شد و موضوعات مشخصتری را در گروههای کوچک کاری به بحث خواهند گرفت.
طالبان در این نشست با گروههای متعدد اجتماعی و سِنی روبهرو شدهاند. این جلسه با نواقصی تا حدودی بازتابی از افغانستان پس از 2001 است. جوانان، نمایندگان جامعهی مدنی، اقلیتهای دینی، رسانهها، گروههای سیاسی متعدد در برابر طالبان نشستهاند و سوال میکنند. به صحبت آنان گوش میدهند و کنار هم در یک میز در مورد چگونگی آیندهی افغانستان دستکم دیدگاهشان را شریک میکنند.
شماری از اشتراککنندگان جوان در صحبتهای صبح امروز، تحولات جدید افغانستان را شرح دادهاند. پیشرفتها در مورد نهادها، کیفیت آموزش، تجارت، تنوع فرهنگی و ارزشی موضوعاتی است که برای طالبان شمردهشمرده ایراد شده است.
با این وجود، پیشرفت واقعی در مذاکرات منوط به توافق امریکا با طالبان است. طالبان میگویند که آمادهی مذاکره و آتشبس و تقسیم قدرتاند، اما به شرط خروج نیروهای امریکایی از افغانستان. طالبان میخواهند به مرحلهی مذاکره و آتشبس برسند، اما بهنظر نمیرسد این اتفاق بهزودی رخ دهد. دستکم چند ماه دیگر تا زمان مذاکرات احتمالی وقت لازم است؛ مدتی که بتواند توافق امریکا و طالبان را نهایی و در سطح داخلی برای مذاکرات و چانهزنی سیاسی برای ساختار نظام، قانون اساسی، مشارکت و تقسیم قدرت ذهنیتها را آماده کند.