تایمز ـ انتونی لوید
ترجمه: جلیل پژواک
هنوز به تاریکی شب مانده بود که مردان از راه رسیدند. آنها از پیروزی قریبالوقوع میگفتند و با لحنی عاری از احساسات از کسانی که بهسوی مرگ فرستاده شده بودند.
اولین کسی که از این سه نفر وارد اتاق شد، ارشدترینشان بود؛ مشاور رهبری طالبان در شورای کویته و بمبساز سابق که پیش از رسیدن به این سمت سیاسی برجستهی درون این گروه، در 23 ماموریتش جانهای بسیاری از غیرنظامیان و نظامیان را گرفته بود.
او نوزده سال پیش در خزان سال 2001 بیست ساله بود؛ جنگجوی جوان طالبان که در حملهی هوایی نیروهای ایالات متحده از ناحیه پای راستش بهشدت زخمی شده بود. با سرنگونشدن طالبان از قدرت و فراریشدن جنگجویان آن در سراسر افغانستان، همسنگرانش او را در شمال کابل رها کرده بودند. این مرد که با استفاده از نام مستعار «ناصر» و «حاجی انور» از پاکستان به جایی برای ملاقات مان در شرق افغانستان سفر کرده بود، آنروز را خوب بهخاطر دارد: «زخمی و تنها بودم. فکر میکردم امارت اسلامی که برای آن جنگیده بودیم، کارش تمام است.»
اما او پس از نزدیک به دو دهه جنگ، کشتار، زندان و شکنجه در یکی از زندانهای افغانستان، مطمیین است که امریکاییها میخواهند به طالبان پیروزی را بدهند که حتا تصور آن برای این گروه پس از آنکه بهدنبال حملات یازدهم سپتامبر از قدرت سرنگون شد، سخت بود. این هفته با او و دو شورشی با نفوذ دیگر در شرق افغانستان، مخفیانه ملاقات کردم. شورای کویته بهدنبال آخرین دور گفتوگو با مقامات ایالات متحده در دوحهی قطر، به این سه نفر اجازه داده بود تا با تایمز گفتوگو کنند. در جریان گفتوگو او با خیال آرام گفت: «سرانجام احساس میکنیم به پیروزی نزدیک هستیم. این امریکاییها هستند که از ما میخواهند صلح کنیم تا آنها بتوانند افغانستان را ترک کنند. آنها مستقیما با ما صحبت میکنند تا به توافقی برسیم، نه با دولت افغانستان. ما یا برندهی صلح خواهیم بود یا یپروز جنگ. در هر دو صورت امریکاییها خواهند رفت و طالبان بر خواهند گشت.»
طالبان مدتها قبل پیشبینی کرده بودند که آنها کاسهی صبر نیروهای امریکایی و ناتو را لبریز میکنند. با اینحال، حالا که ایالات متحده دارد مستقیم و رودررو با طالبان روی توافقی که اجازه میدهد نیروهای امریکایی افغانستان را ترک کنند و طالبان به قدرت بازگردند، مذاکره میکند، این پیشبینیها بهنظر میرسد که به واقعیت میپیوندند.
گفتوگوهای ایالات متحده و طالبان ـ که حکومت افغانستان از آن کنار گذاشته شده است ـ تا کنون روی دو اولویت متمرکز بوده است. طالبان خواهان جدولزمانی مورد توافق برای خروج کامل نیروهای امریکایی از افغانستان هستند، در حالیکه ایالات متحده خواهان توافقی است که تضمین کند افغانستان دیگر هرگز به لانهای برای گروههای تروریستی برای حمله به سایر کشورها تبدیل نمیشود.
با اینحال، مسایل کلیدی مانند حقوق زنان، نظام عدلی، آزادی مطبوعات و آیندهی قانون اساسی افغانستان تا هنوز مورد بحث قرار نگرفته است. بسیاری میترسند که ایالات متحده دارد افغانستان را وارد معاملهای میکند که زمینهی بازگشت این گروه بنیادگرا را به قدرت فراهم خواهد کرد یا افغانستان را به سمت جنگ داخلی با خشونت بیسابقه سوق خواهد داد.
در جریان سه روز مصاحبه با این سه شورشی طالبان، آنها به من گفتند که گروه طالبان آماده میشود تا برخی از بدترین جنبههای افراطی امارتشان را که از سال 1996 تا زمان سرنگون شدنش در سال 2001 در افغانستان حاکم بود، اصلاح کنند. اما شورشیان امیدوارند که پس از دستیابی به توافق صلح و خروج امریکا، آنها در موقعیتی قرار خواهند گرفت که به اندازهی کافی به آنها قدرت میبخشد تا، چه از راه سیاسی یا چه از طریق زور، قانون اساسی افغانستان را تغییر دهند. این کار آنها را قادر میسازد تا شریعت را اعمال، مطبوعات را محدود و بر محدودیتهای سنتی در سراسر جامعه بیفزایند.
حاجی انور 39 ساله که اصلا از ولسوالی سنگین ولایت هلمند است و قبلا گزارش رهبری طالبان را از کویته در مورد پیشرفت گفتوگوهای صلح دریافت کرده بود، گفت: «ما نمیخواهیم در تلاش برای اینکه آیا آینده افغانستان امارت باشد یا جمهوری، خونی بریزانیم. وضعیت نسبت به قبل متفاوت خواهد بود. نسل نو طالبان با تکنولوژیِ آشنا هستند که در سال 1996 وجود نداشت. نمایندگان ما به سراسر جهان سفر میکنند. ما از فیسبوک و رسانههای اجتماعی استفاده میکنیم. طالبان حتا در کوچکترین روستا تلویزیون تماشا میکنند. ما تغییر کردهایم و دیدگاه ما امروزیتر است. اما این را واضح ساختهایم که ما قویترین نهاد در میدان جنگ و در جبهه سیاسی هستیم درحالیکه دولت سردخانههایش پر شده از جسد سربازان و حتا در گفتوگوهای فعلی دخیل نیست. ما افغانستانی را پیشبینی میکنیم که براساس قانون شریعت اداره میشود.»
از دو شورشی دیگر، یکی فرمانده ساحهای طالبان بود و دیگری مامور سطح متوسط شبکه حقانی. شبکه حقانی گروهی است که ایالات متحده آن را بهعنوان سازمان تروریستی معرفی کرده و سراجالدین حقانی، رهبر آن، معاون رهبر طالبان و مسئول نظارت بر عملیاتهای رزمی و ماموریتهای انتحاری این گروه علیه نیروهای امریکایی و افغان است.
هر سه آنها مردان جنگدیده بودند و دو تنشان پیش از آنکه بهخاطر مهارتشان در اطلاعات و برنامهریزی برای ماموریتهای دیگر انتخاب شوند، بهعنوان بمبگذاران انتحاری آموزش دیده بودند. حاجی انور که مادرش در سال 2009 در حمله هوایی نیروهای ائتلاف در ولسوالی سنگین کشته شده است، بمبساز ماهری بود که ادعا میکند برهانالدین ربانی، رییسجمهور پیشین افغانستان که در سال 2011 توسط یکبمبگذار انتحاری کشته شد، دوازده مردی که همان سال در حمله انتحاری و مسلحانه طالبان بر دفتر «British Council» در کابل کشته شدند، سربازان ائتلاف، نیروهای افغان، غیرنظامیان و دو تبعه خارجی، یکی از ناروی و دیگری از ایالات متحده که در حمله بر هتل سرینا در کابل در سال 2008 کشته شدند، از جمله قربانیان بمبهایی هستند که او ساخته بود. او میگوید که نمیداند بمبهایی را که او در هلمند میساخت جان چند سرباز انگلیسی را گرفته زیرا «انگلیسیها و امریکاییها پیش من یکی هستند.»
مامور شبکهی حقانی که با نام مستعار خالد مجاهد به من معرفی شد، مرد 29 سالهای از ولایت لوگر است که پس از کشتهشدن کاکایش در سال 2009 در جریان حمله شبانه نیروهای ویژه، برای انتحاری داوطلب میشود. او که انگلیسی را خوب صحبت میکند، توضیح میدهد که سراجالدین حقانی پس از آنکه متوجه تواناییهای وی در اردوگاه آموزش انتحاری در میرانشاه پاکستان میشود، شخصا او را برای برنامهریزی عملیاتها انتخاب میکند. او حالا مامور سطح متوسط این شبکه است و میگوید که بین 15 تا 20 بمبگذار انتحاری را آموزش داده است.
او به زبان انگلیسی به من گفت: «هرگز از اینکه آنها را برای ماموریتشان آموزش میدهم، حس بدی نداشتم. آنها مانند من داوطلب شده بودند که جان خود را در انجام ماموریت از دست بدهند. این مسأله برای آنها افتخار بود.»
گفتوگوهای فعلی زمانی کلید خورد که رییسجمهور ترمپ خواهان خروج نیروهای امریکایی از جنگ 19 ساله و بینتیجه افغانستان شد. ماه گذشته مایک پمپئو وزیر امور خارجه ایالات متحده گفت که امیدوار است چارچوب توافق بین طالبان و ایالات متحده تا 1 سپتامبر نهایی شود تا زمینه را برای آتشبس و انتخابات ریاستجمهوری ـ که در آن طالبان وارد نظام سیاسی افغانستان خواهند شد ـ فراهم کند.
آخرین دور گفتوگوها بین طالبان و ایالات متحده 10 روز پیش در دوحه پایان یافت. هر دو طرف جلساتشان را «سازندهترین» گفتوگوها از اواخر سال گذشته ـ که ایالات متحده به دنبال گفتوگو با طالبان برآمد ـ تا کنون توصیف کردند.
کسانی که به جزئیات این گفتوگوها دسترسی دارند میگویند که پیشنویس توافقنامه مورد بحث به نظر میرسد که براساس سند 50 صفحهای سازمان «رند (Rand)» تحت عنوان «موافقتنامه حل منازعه افغانستان» تهیه شده است که یک دورهی 18 ماهه را برای خروج سربازان امریکایی از افغانستان پس از امضای معاهده صلح، پیشبینی میکند.
به رغم صرف میلیاردها دالر و کشتهشدن 2372 سرباز امریکایی، 454 سرباز بریتانیایی، 689 سرباز ناتو و 111 هزار سرباز افغان در این جنگ برای تقویت کنترل حکومت افغانستان بر خاک این کشور، حکومت اما از گفتوگوها کنار گذاشته شده است. طالبان تا کنون حاضر به گفتوگوی مستقیم با حکومت افغانستان نشدهاند و آن را «دستنشانده» امریکاییها میخوانند. هرچند نمایندگان حکومت افغانستان و جامعه مدنی این کشور اوایل ماه جاری در نشست جداگانهای در دوحه با طالبان دیدار کردند، اما آنها از آدرس شخصی خود در این نشست حضور داشتند نه بهعنوان نمایندگان رسمی حکومت.
حاجی انور به من گفت: «گفتوگو با امریکاییها بسیار آسانتر از گفتوگو با حکومت افغانستان است. امریکاییها در این که چه میخواهند و چگونه مذاکره میکنند، واضح هستند [اما] حکومت افغانستان فاسد و دچار اختلاف هستند و نمیتوانند بدون امریکاییها کاری انجام دهند.» او و خالد مجاهد گفتند که برای تشریک قدرت با عناصر دولتی آماده هستند.
سومین مردی که من ملاقات کردم فرمانده طالبان به نام عبدالله بود. او مخالف تشریک قدرت بود و اصرار داشت که طالبان کنترل کل کشور را بهدست میگیرند: «جنگجویانم از جنگ خسته نشدهاند. ما میبینیم که حتا امریکاییها ما را بهعنوان مهمترین گروه در افغانستان میشناسند. ما کل کشور را پس میگیریم، قدم به قدم، چه از طریق جنگ چه از راه صلح.»
پس از دیری جنگیدن و ریختن خون و پول در تلاش برای آوردن دموکراسی به افغانستان، اکنون تعهد امریکا به این آرزو کمرنگ به نظر میرسد.
در مورد حقوق مندرج در قانون اساسی فعلی افغانستان، از زلمی خلیلزاد، نماینده اصلی ایالات متحده در گفتوگوها اخیرا نقل شده است که گفته هرچند ایالات متحده «طرفدار یک نظام دموکراتیک است که در آن حقوق هر افغان رعایت شود، همه از حقوق مساوی برخوردار و در برابر قانون پاسخگو و مسئول باشند [اما]… ما در مورد این مسائل با طالبان صحبت نکردیم زیرا اینها مسائل داخلی افغانستان است.»
رفتار طالبان با زنان در طول حکومت این گروه در افغانستان به نماد ایدیولوژی فوق بنیادگرایانه آنها تبدیل شد. زنان در استراتژی که اغلب از آن بهعنوان آپارتاید جنسی یاد میشد، مجبور بودند از مردان جدا باشند و برقع بپوشند. گشتوگذار زنان به شدت کنترل میشد و آنها حق نداشتند پس از 8 سالگی کار یا تحصیل کنند. تخطی از قوانین اسلامی شلاق و گاهی اوقات اعدام در پی داشت.
پس از آنکه 10 روز پیش نمایندگان افغان با طالبان در دوحه ملاقات کردند، آنها اعلامیه مشترکی صادر کردند که در آن حقوق زنان، آینده قانون اساسی و آزادی مطبوعات مبهم بود. فوزیه کوفی، نماینده پیشین مجلس که در دوحه با طالبان ملاقات کرد و در تهیه پیشنویس اعلامیه دخیل بود، گفت: «به نظر میرسد که حقوق زنان از جمله نکات اصلیِ نیست که توسط امریکاییها مورد بحث قرار میگیرد. بدون آن، سایر آزادیها معنی ندارد. پس از چهارده ساعت بحث با طالبان، من عصبانی و ناراحت برآمدم و در راهرو به سمت خلیلزاد رفتم. به او گفتم که دوستانت به تو در مورد حقوق زنان دروغ میگویند. او گفت که میبیند که چه کاری میتواند انجام دهد.»
سه شورشیِ که من با آنها ملاقات و گفتوگو کردم اذعان کردند که هرچند نسبت به آیندهی گفتوگوها با امریکاییها خوشبین هستند، اما نمیتوانند بگویند که آیا خروج امریکا آنها را در موقعیتی قرار خواهد داد که بتوانند خودشان را به لحاظ سیاسی در قدرت ادغام کنند یا خیر. آنها اذعان کردند که مطمیین نیستند توافق با امریکاییها [آنها را به صلح واقعی میرساند یا] صرفا عصر جدیدی از جنگ داخلی را تسریع میکند که در آن [جنگجویان طالبان] باید برای رسیدن به اهدافشان بیشتر بجنگند.
خالد مجاهد، مامور شبکه حقانی، گفت که «نتایج آینده این گفتوگوها و هرگونه توافق ناشی از آن غیرقابل پیشبینی است. یک چیز است که ما همه ـ امریکاییها، طالبان و حکومت افغانستان ـ بر آن توافق داریم. آن اینکه هیچیک از ما نمیداند که نتیجه توافق چه خواهد بود. تنها اطمینانی که ما داریم این است که پس از رفتن امریکاییها، که بهنظر میرسد خیلی مشتاق رفتن هستند، قدرت ما افزایش خواهد یافت.»