چیزی بیشتر از یک ماه به برگزاری انتخابات ریاستجمهوری افغانستان زمان باقی مانده است. قرار است در روز ششم ماه آینده، انتخابات ریاستجمهوری افغانستان برگزار شود. اما نگرانی از سلامت انتخابات وجود دارد. هرازچندگاهی نامزدان و مردم نگرانیشان را از سلامت انتخابات ابراز میکنند. تازهترین نظرسنجی که صورت گرفته، نشان میدهد که بیشتر از ۵۷ درصد مردم تصمیم شرکت در انتخابات را ندارند. یکی از دلایل عمدهی این تصمیم نگرانی از سلامت روند پیشرو است.
این نگرانی مردم هم جدی است و هم منطقی؛ جدی از این جهت که وقتی نزدیک به ۶۰ درصد مردم در یک روند دموکراتیک سهم نگیرند، مشروعیت این روند با پرسش بسیار جدی مواجه است. در قیاس با انتخاباتهای گذشته این امکان وجود دارد که مشارکت مردم زیر سه میلیون باشد. در این صورت حکومت که از دل این انتخابات بیرون میآید، مشروعیت مردمی اولین چالش آن است.
نگرانی از این جهت منطقی است که عملا انتخابات ریاستجمهوری پیشرو با سه چالش در سطح کلان روبهرو است:
اول، ظرفیت کمیسیون انتخابات است. کمیسیون انتخابات بهنظر میرسد توانایی لازم مدیریت انتخابات را ندارد یا نمیخواهد برگزاری انخابات را جدی بگیرد. هنوز هیچکاری در کمیسیون انتخابات مبتنی بر زمانبندی پیش نرفته است. یک میکانیزم شفاف برای جلوگیری از تقلب، مدیریت نتیجه، تأمین عدالت انتخاباتی و راهکارهای اطمینانبخش از سلامت انتخابات وجود ندارد. هرچند هفته پیش کمیسیون انتخابات تدابیری را برای اطمینان از سلامت انتخابات ارایه کرد، اما در عمل واقعا روشن نیست که تدابیر کمیسیون تا کجا موفق خواهد. از طرف دیگر تدابیر بسیار کوچکتر از مشکلاتی است که انتخابات با آن مواجه است. نهادهای ناظر واضح گفتهاند که دیدگاههایشان در فرایند ساخت میکانیزم شفافسازی انتخابات نادیده گرفته شده است. تأمین امنیت انتخابات نیز یک امر جدی است. اگر برگزارکنندگان انتخابات در شرایط کنونی از تأمین امنیت انتخابات به مردم اطمینان ندهد، احتمالا حضور مردم بیش از حد انتظار به پای صندوقهای رای کاهش یابد.
دوم، چالش در بخش سیاسی است. متأسفانه در حدود بیش از سه هفتهای که از کارزارهای انتخاباتی گذشته، فضای انتخابات سرد و بیروح است. عملا دیده میشود که انتخابات در سایهی صلح رنگ باخته است. کارزارهای انتخاباتی هنوز از دایرهی پایتخت فراتر نرفته است. درحالیکه سه هفته فرصت زیادی است که نامزدان میباید در میان مردم میرفتند و برنامههای آیندهی حکومتداری خودشان را برای مردم توضیح میدادند. بدتر از آن، در گردهماییهای محدودی که نامزدان تا کنون داشتهاند، خبری از برنامهی حکومتداری نیست. تمام سخنها بر محور تاختن بر رقیب، کنایه، طعنه و وعدههای غیرعملی چرخیده است. از منظر سیاسی این نوع برخورد آسیب جدی به روند انتخابات وارد میکند؛ اینطوری جامعهی سردرگم و انقطابی میشود؛ گفتوگو جایش را به تقابل میدهد و دوباره بر افکار عمومی وضعیت حاکم میشود که یا مردم انتخابات را به لقایش میبخشند یا کسی دیگر به برنامه رای نمیدهند. از اینرو دیده میشود پراکندگی سیاسی، بیبرنامهبودن نامزدان و تقابل تکتهای انتخاباتی بسیار پررنگ است و منطقی است که باید در چنین وضعیت مردم نگران سلامت انتخابات و یک انتخابات ناموفق باشند.
سوم، جامعهی جهانی در این انتخابات علاقهی چندانی ندارد. حتا دولت افغانستان مجبور شد بیشترین هزینهی انتخابات را از بودجه داخلی تأمین کند. این کار بیپیشینه است. در انتخاباتهای گذشته تمام بودجههای انتخاباتی از سوی جامعهی جهانی و دوستان بینالمللی تأمین میشد. فراتر از تأمینهای مالی، شرکای بینالمللی و در رأس آن امریکا برای انتخابات افغانستان هویتسازی میکردند. در این دور امریکا که بیشترین نقش را در افغانستان دارد، به صراحت اعلام کرده است که برای این کشور صلح و گفتوگو با طالبان اولویت دارد. از اینرو معلوم نیست که آیا کمیسیون انتخابات علیرغم تمام مشکلاتی که دارد، از پس مدیریت درست انتخابات بیرون خواهد آمد؟
این سه چالش بزرگ در سطح کلان خطر برگزاری یک انتخابات ناکام و پر از چالش را بسیار محتمل کرده است. پیامد انتخابات بد بسیار سنگین است. جدای از بحران پساانتخاباتی، شکست پروژهی انتخابات به قویترشدن طالبان منجر میشود. انتخابات یگانه دستاویز مردم است و در این صورت این یگانه دستآورد و دستاویز مردم از بین خواهد رفت. حکومت به یک گروه سیاسی فروکاسته خواهد شد. این همان چیزی است که گروه طالبان بهدنبال آن است.
نظر ما این است که سرافکندگی شکست پروژهی انتخابات تنها متوجه یک نهاد نیست. تمامی طرفهای دخیل در این زمینه مسئول است. هرکس در ساحهی مسئولیت خود: کمیسیون وضیفه دارد تمام ظرفیتهای تخنیکی روند انتخابات را مدیریت کند؛ نامزدان مسئولیت دارند با ارایهی برنامه مردم را به آیندهی سیاسی امیدوار کند. جامعهی جهانی نمیتواند در انتخابات مردم افغانستان را تنها بگذارد. بزرگترین هدف و دستآورد جامعهی جهانی از آمدن در افغانستان ساخت یک روند مردمسالار بود. انتخابات و مردمسالاری خواست مردم است. صلح هم که قرار است بیاید، باید اولین شرط آن احترام به خواست مردم باشد؛ یعنی انتخابات و جمهوریت.