از وقتی کودک بوده، کار میکرده است. گاهی با دستان کوچکش در کارخانهی شیرینیسازی، شیرینی قالب میزده و زمانی ضایعات زبالهها را جمعآوری میکرده و با پولی که از فروش آن بهدست میآورده، برایش قلم و دفترچه میخریده است. کودکیاش در حسرت خواندن کتاب قصه و ترانه گذشته است. این کودک کار، حالا یار مهربان کودکان بلخی شده است. اسد احتشام، میخواهد دیگر حسرت و محرومیت از کتاب و قصه و ترانه برای کودکان این عصر و زمان، واژههای غریبه باشد.
«وقتی کودک بودم دسترسی به کتاب نداشتم و هیچگونه کتاب و کتابخانهای در دسترس نبود. به همین دلیل تلاش کردم که برای کودکان کار مفیدی انجام بدهم. دوست دارم کار و تلاش کنم که از هر آنچه خودم در کودکی محروم بودم، کودکان امروز محروم نباشند. درست است که مردم توانایی خرید کتاب را ندارند اما ما میتوانیم با اهدای یک کتاب بر لبان آنها لبخند بیاوریم».

چهار سال تمام است که این رضاکار، کتابهای کودکانه را روی کولش میاندازد، به مناطق دور و نزدیک بلخ میرود و کودکان را دور هم جع میکند و برای شان کتاب میدهد. او این برنامهی توزیع کتاب و ترویج کتابخوانی و نهادینهسازی فرهنگ مطالعه را زیر نام «یار مهربان» انجام میدهد. معمولا در هماهنگی با وکیل گذر به مناطق حاشیهنشین و محروم بلخ میرود و کتابهایش را برای کودکان هدیه میدهد. گاهی به مکتبهای خصوصی و دولتی سر میزند و مقداری کتاب به کتابخانهیشان اهدا میکند. در هر جایی که میرود کودکان را دورش جمع میکند و راجع به اهمیت کتابخوانی صحبت میکند و از این میگوید که چطور با کتاب میتوان به صلح و آرامش رسید.
آقای احتشام بهطور فردی کار میکند و چندین بار سعی کرده است که یک گروه رضاکار را در همین زمینه تشکیل بدهد، اما هنوز کسی همراهیاش نکرده است: «مردم دوست ندارند رضاکاری کنند. همه توقع پول دارند. حالا وقتی من کار رضاکارانه انجام میدهم اولین سوالشان این است که این کار برایت چقدر فایده دارد. در کل مردم روی جنبهی مادیاش فکر میکنند. میگویند چرا این کارها را میکنی. این کارها ارزش ندارد. این حرفها واقعا مرا ناراحت میکند. به جای اینکه تشویق کنند، مانع پیشرفت و کار میشوند.»
او در جریان این چهار سال، حدود شش هزار جلد کتاب و مجله کودک را به زبان فارسی و پشتو در ولایتهای بلخ، بامیان، کابل، سرپل، غور، فاریاب و سمنگان توزیع کرده است. از این میان چهار و نیم هزار جلد آن، سه مجموعه شعر و ترانه کودکانه است که خودش گردآوری و چاپ کرده است.

اسد احتشام، 28 سال دارد و دانشآموخته زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه بلخ است. او شش سال پیش، قبل از این که روی حوزهی ادبیات کودک کار کند، سری به برخی کودکستانهای بلخ میزند و مواد درسی آن را بررسی میکند. حاصل آن بررسی، پا گذاشتن به کاری میشود که احتشام هنوز با علاقه آن را ادامه داده و برنامههای بلندپروازانهای برایش چیده است: «آن زمان، وقتی من مواد درسی چند کودکستان را بررسی کردم، کتابهای خوب و معیاری نداشتند. هر کسی یک چیزی نوشته بود. محتوا با تصویر هماهنگ نبود. واژههای زننده استفاده شده بود و نقضهای جدی زیادی داشت. از لحاظ روحی و روانی و از لحاظ اعتقادی و فکری مناسب کودکان نبود و محتوای افراطگرایانه داشت. در کل یک خلا جدی احساس میشد و نیاز بود که روی آن کار میشد.»
آقای احتشام تا حالا سه مجموعه شعر و ترانههای کودکانه را از شاعران افغانستان و فارسیزبان گردآوری کرده و با کمک مالی یک بازرگان بلخی، یک مکتب خصوصی و یک فعال مدنی چاپ و نشر کرده است. او ده مجموعهی دیگر آماده چاپ دارد و بهدلیل نداشتن هزینهی چاپ، روی دستش مانده است.

او میگوید که یکی از مشکلات جدی در حوزهی آموزش و پرورش کودکان، بیتوجهی دولت است، زیرا هنوز مواد درسی برای کودکان دورهی کودکستان چاپ و تولید نکرده و افراد و نهادهای آموزشی خصوصی بهطور خودسرانه کتابهایی را بهگونهی غیرمعیاری تولید و تکثیر کردهاند: «دورهی کودکستان مربوط وزارت کار و امور اجتماعی میشود و هیچگونه مواد درسی ندارد. وزارت معارف مواد درسی صنف اول تا دوازده را تولید و چاپ میکند. بهدلیل همین خلا هر کس بدون داشتن دانش و تخصص، بهطور غیرحرفهای دست به جمعآوری محتوا و چاپ آن زده که در موارد بسیار زیاد این کتابها برای کودکان آسیبزا است. نبود یک نهاد حرفهای که برای کودکان محتوای آموزشی و درسی بنویسد، یک خلا جدی در افغانستان است.»

آقای احتشام میگوید کتابهایی را که او گردآوری، گزینش و چاپ میکند، فاقد محتوای مذهبی، قومی، نژادی و سیاسی است و فقط درک و فهم و بینش کودکان را تقویت کند. این رضاکار بلخی معتقد است که بزرگترین چالش مکاتب افغانستان، نداشتن کتابخانه است. او میگوید، ایجاد کتابخانه بهویژه کتابخانهی کودک به اندازهی یک مرکز درمانی در یک محله یا منطقه مهم است و به خاطر همین سعی دارد نخستین کتابخانه کودکان را در شهر مزار شریف ایجاد کند و بعدا این کار را در 33 ولایت دیگر گسترش دهد. «من بهعنوان مسئولیت انسانی و ایمانی، آنچه در توانم باشد برای جامعه و کودکان کشورمان مفید واقع شود، وظیفهی خود میدانم و امیدوارم که بتوانم پلهای باشم برای بالا رفتن ظرفیت سواد و دانش و بینش مردم کشورم».
عکسها: ارسالشده به اطلاعات روز