«سر گرگ باید هم اول برید»

«سر گرگ باید هم اول برید»

برای شهروندان افغانستان به این پرسش که با خروج نیروهای امریکایی، چه بر سر افغانستان می‌آید، پاسخی روشنی وجود ندارد. عمدتا مسأله‌ی رفتن و ماندن نیروهای خارجی از افغانستان با نگرانی دنبال می‌شود. به‌نظر می‌رسد افغانستان به مرحله‌ای نزدیک می‌شود که باید به تنهایی نیروهای امنیتی از پس جنگ با طالبان و دیگر گروه‌های تروریستی در افغانستان براید. وزارت خارجه امریکا اعلام کرده است که تا پایان روزهای که دونالد ترمپ کاخ سفید را باید ترک کند، قرار است شمار نیروهای امریکایی در افغانستان تا مرز 2500 تن کاهش دهد. این تصمیم در شرایط که هیچ چشم‌اندازی برای موفقیت مذاکرات صلح وجود ندارد، می‌تواند خطرناک و پیامد خونبار داشته باشد.

در سایه عطش خون‌ریزی طالبان، جنگ هنوز به جدیت تمام ادامه دارد. در چنین وضعیتی تلاش ترمپ برای خروج کامل و سریع از افغانستان، رفتن بی‌بازگشت و بدون تعهد است. پیامد این نوع خروج مضاف بر این‌که دامنه خشونت‌ها را گسترش می‌دهد، از نظر روانی روحیه جنگی و مقاومت نیروهای امنیتی افغانستان کاسته خواهد شد. طبیعی است وقتی که نیروهای امریکایی از افغانستان خارج شوند، از حمایت متحدان غربی این کشور نیز کاسته خواهد شد. این وضعیت به‌طور خودکار روی کمک‌های جامعه جهانی نیز تأثیر می‌گذارد. از طرف دیگر، طالبان تعهدی برای دست‌برداشتن از خشونت ندارند. اکثریت افراد زندانی طالبان که در نتیجه‌ی توافق این گروه با امریکا از زندان‌های افغانستان آزاد شدند، دوباره به میدان جنگ برگشته‌اند. گروه طالبان به دو اولویت مهم، خروج نیروهای امریکایی از افغانستان و آزادی زندانیان این گروه دست یافته است. آزادی زندانیان طالب به‌عنوان برگ برنده حکومت افغانستان از دست رفته است.

دود خروج غیرمسئولانه امریکا از افغانستان تنها به چشم مردم افغانستان نمی‌رود. خطر تبدیل افغانستان به پایگاهی برای پیکارجویان بین‌المللی برای ترتیب‌دادن حملات دیگری به امریکا یا منافع این کشور وجود دارد. مهم‌ترین مسأله در توافق امربکا و طالبان بریدن این گروه از القاعده بود، اما براساس گزارش‌های رسمی طالبان هنوز با القاعده در ارتباط هستند و نشانه‌های از تغییر رویکرد نیز دیده نمی‌شود. یافته‌های سازمان ملل نشان می‌دهد که حمایت طالبان از شبکه القاعده ادامه دارد. تیم نظارت بر تحریم‌های سازمان ملل به شورای امنیت گزارش داده است که رهبران ارشد القاعده و صدها جنگ‌جوی این گروه هنوز در افغانستان فعالیت دارند. چندی پیش رهبر القاعده برای شبه‌قاره ‌هند که در مناطق تحت کنترل طالبان در فراه بودوباش داشت، کشته شد. هنوز داغ فاجعه یازدهم سپتامبر در قلب امریکایی‌ها زنده است. سهلنگاری در تلاش برای جلوگیری از یک فاجعه‌ی دیگر، ممکن است باز هم دامن ایالات متحده را بگیرند. بنابراین، امریکا و متحدانش باید خطر طالبان را در افغانستان جدی بگیرند.

از این‌رو، خروج مسئولانه‌ی امریکا از افغانستان بسیار حیاتی است. معنای خروج مسئولانه این است که پیش از این‌که بحث خروج سربازان امریکایی باشد، باید حرف اصلی بر سر تعهد طالبان باشد. بسیار روشن است که اگر گروه طالبان موفق شود بدون ضمانت‌های لازم سربازان امریکایی را از افغانستان خارج کند، دوباره افغانستان در کام بحران فرو خواهد رفت. شرایط حاکم در افغانستان به هیج‌وجه آماده‌ی این نیست که نیروهای رزمی امریکا به‌طور ناگهانی و شتاب‌زده افغانستان را ترک کنند. دل‌ خوش‌کردن به روند جاری مذاکرات زیاد خوش‌بینانه نیست، زیرا تمرکز طالبان بر جنگ و خشونت هر نوع صلح و توافق را دشوار می‌کند. از این‌رو، خروج نیروهای امریکایی و ناتو چه به‌صورت تدریجی یا غیرتدریجی، باید براساس شرایط افغانستان باشد. تأکید بر خروج عجولانه و پراکندگی موضع امریکایی‌ها و متحدین از نظر سیاسی برای طالبان یک وضعیت ایده‌آل است و برای این گروه حس پیروزی می‌دهد. به قول معروف «سر گرگ باید هم اول برید» و برای خروج قطعی تصمیم‌گیری شود.

برخورد شتاب‌زده و خروج بی‌برنامه‌ی نیروهای خارجی در این وضعیت سرعت زوال ثبات سیاسی را در افغانستان سریع‌تر و زمینه را برای برگشت امارت طالبان فراهم کند. تجربه‌ی دولت اسلامی در عراق و سوریه نشان داد اگر به گروهی که به خشونت باور دارد، میدان داده شود، چه اتفاقی می‌تواند بیفتد. یا تجربه مشابه افغانستان در دهه‌ی هفتاد، زمانی که اتحاد جماهیر شوروی سابق از افغانستان خارج شد، ارتش و پولیس به‌طور ناگهانی سقوط کرد و نتیجه‌ی آن جنگ و ویرانی عظیم بود.