کشته‌شدن «ضرار» و آینده القاعده در افغانستان و پاکستان

کشته‌شدن «ضرار» و آینده القاعده در افغانستان و پاکستان

کشته‌شدن محمدحنیف (مشهور به ضرار) معاون هسته‌ی پاکستانی القاعده در دامن طالبان در افغانستان نشان می‌دهد که جهادی‌های پاکستانی متحد طالبان در داخل القاعده، به حمایت خود از طالبان در افغانستان ادامه داده‌اند. شروع این کمک به دوره پیشا ۱۱ سپتامبر بر می‌گردد اما اکنون شامل آجندای کلان‌تر القاعده می‌شود.

القاعده کمک کرده است طالبان افغانستان قادر شوند حکومتِ مورد حمایت غرب در افغانستان را به چالش بکشند. همان‌طور که از روند صلح دوحه پیداست حکومت کابل، ایالات متحده و جامعه بین‌المللی همه قدرت طالبان افغانستان را به رسمیت شناخته‌اند. همچنین کمک به شورش طالبان در افغانستان به القاعده کمک می‌کند به هدف اصلی‌اش یعنی شکست‌دادن ایالات متحده برسد. گروهک‌های پاکستانی القاعده به‌جای تروریسم فراملی بر جلوگیری از پیروزی ارتش ایالات متحده بر طالبان و متحدان این گروه در افغانستان تمرکز کرده‌اند. به همین دلیل است که «القاعده در شبه‌قاره‌‌ هند» خبر خروج امریکا از افغانستان را یک پیروزی بزرگ اعلام کرد.

ضرار کی بود؟

در ۱۰ نوامبر ۲۰۲۰ نیروهای امنیتی افغانستان ادعا کردند که معاون رییس القاعده در شبه‌قاره‌‌ هند را در ولسوالی بکواه ولایت فراه کشته‌اند. محمدحنیف (که به نام‌های ضرار، نسیم، عبدالله، ایوب و حنیفی نیز شناخته می‌شد) یکی از اعضای نخستین القاعده پس از ۱۱ سپتامبر در پاکستان بود که در بقای این گروه نقش مهمی ایفا کرد.

ضرار یک جهادی عادی نبود. او بمب‌ساز درجه یک القاعده بود که در دهه ۱۹۹۰ در اردوگاه‌های شبه‌نظامیان «حرکت المجاهدین» (گروه جهادی پاکستانی وفادار به اسلام‌آباد) آموزش دیده بود. فضل‌الرحمان خلیل، رییس حرکت المجاهدین شاگردان مدارس دینی فرقه‌‌ی دیوبندی را جذب و این گروه را اواسط دهه ۱۹۸۰ تأسیس کرده بود تا به شورشیان اسلام‌گرای افغان در جنگ‌شان علیه نیروهای شوروی در افغانستان کمک کند. گروه حرکت المجاهدین در طول دهه ۱۹۹۰ فعالیت‌هایش را به کشمیر تحت کنترل هند گسترش داد، اما همچنان در افغانستان فعال ماند و برای دفاع از رژیم طالبان، در برابر اتحاد شمال جنگید. گفتنی است که طالبان افغانستان نیز پیرو مکتب دیوبندی هستند. بیشتر طالبان در مدارس دینی دیوبندی پاکستان تحصیل کرده‌اند.

حرکت المجاهدین در دهه ۱۹۹۰، به‌خصوص در دوران حکومت طالبان در افغانستان، روابط نزدیکی با القاعده برقرار کرد. خلیل، رییس این گروه، به چهره برجسته «جبهه جهاد جهانی علیه یهودیان و صلیبی‌ها» تبدیل شد. این جبهه را القاعده در سال ۱۹۹۸ تشکیل داد و جهادگرایی فراملی را تشدید کرد. قبل از ۱۱ سپتامبر القاعده به گروه‌های جهادی پاکستانی متحدش مانند حرکت المجاهدین کمک‌های آموزشی و اقتصادی فراهم می‌کرد که منجر به قرارگرفتن اعضای این گروه‌ها تحت نفوذ مستقیم القاعده شد. این جهادگرایان پاکستانی پس از نابودی مقرهای‌شان در افغانستان پس از ۱۱ سپتامبر، به القاعده کمک کردند دوام بیاورد.

ضرار از کراچی بود؛ کلان‌شهر و مرکز اقتصادی پاکستان که جهادگرایان پاکستانی پس از حمله امریکا به افغانستان از آن به عنوان پایگاهی برای پنهان‌کردن چهره‌های اصلی القاعده استفاده کردند. کراچی علاوه براین که به عنوان یک پناهگاه در خدمت القاعده بود، صحنه‌‌ی برخی از اولین حملات مهم متحدان محلی القاعده علیه ارتش پاکستان، مقامات امریکایی و غربی‌ها نیز شد، زیرا جهادگرایان پاکستانی از تغییر ناگهانی در سیاست‌های دولت خشمگین شده بودند. پیوستن پاکستان به جنگ علیه تروریسم که منجر به حمله‌‌ی امریکا به افغانستان شد، خسارات زیادی بر القاعده و متحدانش وارد کرد. جهادگرایان پاکستان و جامعه اسلام‌گرای حامی القاعده جنرال پرویز مشرف (رییس ارتش و رییس اجرایی وقت پاکستان) را مسئول این تغییر ناگهانی می‌دانستند.

تأسیس حرکت المجاهدین برای جنگ پسا ۱۱ سپتامبر جهادی‌ها در پاکستان

ضرار با چند تن از رفقای جهادی خود در اعتراض به سکوت رهبری حرکت المجاهدین در قبال سیاست‌های پاکستان پس از ۱۱ سپتامبر، از این گروه جدا شدند. آن‌ها پیرو روایت ضددولتی القاعده شدند. ضرار به همراه عمران علی صدیقی (معروف به شیخ ولی‌الله که استاد ضرار و کسی بود که او را جذب جهاد کرده بود) یک گروه منشعب مخفی را به نام «حرکت المجاهدین العالمی» ایجاد کردند. صدیقی امیر این گروه و ضرار معاون وی و رییس عملیاتی حرکت المجاهدین العالمی شد.

به این ترتیب ضرار برنامه‌ریز اصلی حملات تروریستی نخستین اسلام‌گرایان در پاکستان شد. حمله موتربمب بر کاروان حامل مشرف در کراچی در اپریل ۲۰۰۲ از جمله‌ی این حملات بود. ضرار و همراهانش طی چند هفته بر سرکنسول‌گری ایالات متحده در کراچی و یک اتوبوس حامل مهندسین نیروی دریایی فرانسه با موتربمب حمله کردند. یازده مهندس فرانسوی که در یک سفر رسمی در پاکستان به سر می‌بردند و به نیروی دریایی این کشور پشتیبانی فنی ارائه می‌کردند، در حمله بر اتوبوس جان خود را از دست دادند. این یک ضربه شدید بر دستگاه امنیتی پاکستان بود و باعث گسترش ترس از تروریسم در این کشور و افزایش نگرانی‌های بین‌المللی در مورد وضعیت امنیتی پاکستان شد.

نهادهای امنیتی پاکستان طی چند ماه شبکه زیرزمینی حرکت المجاهدین العالمی را کشف و ضرار و صدیقی را با چند تن از زیردستان‌شان دستگیر کردند. یک روزنامه‌نگار ارشد پاکستانی مستقر در کراچی که از ۱۱ سپتامبر تاکنون القاعده پاکستانی را رصد می‌کند، به نویسنده این مقاله گفت که نیروهای امنیتی پاکستان سال‌ها تلاش کردند اما نتوانستند شبکه حرکت المجاهدین العالمی را که به لانه‌های امن القاعده در منطقه قبیله‌ای وزیرستان شمالی نقل مکان کرده بودند، از بین ببرد.

ضرار درون القاعده

ضرار هشت سال با صدیقی در زندان ماند. سرانجام دادگاه عالی سند در سال ۲۰۱۰ آن‌ها را آزاد کرد. آن‌ها خیلی زود به وزیرستان رفتند و وارد شبکه القاعده مستقر در آن منطقه شدند.

شبکه پاکستانی القاعده که ضرار و صدیقی قبل از دستگیری آن را تأسیس کردند، به نیرویی قدرتمند در منطقه افغانستان-پاکستان تبدیل شده بود. رهبری القاعده به گرمی از ضرار و صدیقی استقبال کردند و نظر به تخصصی که آن‌ها داشتند مسئولیت‌های قابل‌توجهی را به آن‌ها سپردند. صدیقی به رهبری اداری القاعده پیوست و مسئولیت اردوگاه‌های آموزشی این گروه را در وزیرستان به عهده گرفت. به گفته یک روزنامه‌نگار ارشد دیگر از کراچی، ضرار مربی ارشد تروریست‌ها و برنامه‌ریز القاعده شد و تخصصش در تروریسم را در اختیار تازه‌سربازان القاعده و رهبری این گروه برای برنامه‌ریزی حملات‌شان در پاکستان و افغانستان قرار داد.

طبق بیانیه‌های القاعده، صدیقی و ضرار هنگامی که زندانی بودند با رهبری مرکزی القاعده مستقر در وزیرستان و گروه خودشان که اکنون بخشی از واحد القاعده مستقر در وزیرستان برای پاکستان بود، در تماس بودند. هر دو نفر به خوبی از نیروی انسانی موردنیاز برای گسترش جبهات القاعده در پاکستان و افغانستان آگاه بودند. بنابراین آن‌ها اعضای جدیدی را از زندان جذب کردند. یکی از آن‌ها مفتی اشتیاق اعظمی (معروف به مفتی خوبیب) بود که پس از آزادی در سال ۲۰۱۳ با گروه کوچک از کراچی به ضرار و صدیقی در وزیرستان پیوست. مفتی اعظمی بعدا به مقام رهبری ارشد القاعده در شبه‌قاره‌‌ هند رسید.

نقطه قوت القاعده مخفی نگه‌داشتن اعضا، گروه‌ها و رهبری‌اش از دنیای خارج به جز تعداد معدودی از افراد رسانه‌ای‌اش که برای سربازگیری و تبلیغات استفاده می‌شوند، است. برای مثال، هیچ اطلاعات رسمی درباره فعالیت‌های صدیقی پس از سال ۲۰۱۰ تا زمان کشته‌شدنش وجود نداشت. تنها پس از کشته‌شدن او بود که رهبری مرکزی القاعده در شبه‌قاره‌‌ هند بیانیه‌ی مفصلی را درباره وی منتشر کرد و از نقش‌های مهمی که او در القاعده ایفا کرده بود پرده برداشت. ضرار از چنین مداحی‌های رهبری درباره خودش بی‌نصیب خواهد بود. القاعده در شبه‌قاره‌‌ هند تمام تلاش خود را می‌کند تا حضورش را در افغانستان برای تسهیل توافق صلح ایالات متحده و طالبان و اطمینان از خروج نیروهای امریکایی از افغانستان مخفی نگه دارد. این گروه هنوز کشته‌شدن رییس‌شان، عاصم عمر را، که در سپتامبر ۲۰۱۸ در ولسوالی موسا قلعه هلمند هدف قرار گرفت، تأیید نکرده‌اند.

اطلاعات ناچیز درباره نقش‌های ضرار در القاعده پس از سال ۲۰۱۰ از طریق اظهارات مقامات ضدتروریسم پاکستان و روزنامه‌نگاران ارشد افغان و پاکستانی در تماس نویسنده این مقاله با آن‌ها به دست آمده است. این اطلاعات نشان می‌دهد که ضرار پس از کشته‌شدن صدیقی در حمله هواپیمای بدون سرنشین ایالات متحده در ۱۰ سپتامبر در ولسوالی گایان ولایت پکتیکا، رییس گروه صدیقی در القاعده می‌شود. برپایه این اطلاعات ضرار پس از مدت کوتاهی بین سال‌های ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۸ معاون القاعده در شبه‌قاره‌‌ هند و سپس مسئول عملیات‌های نظامی این گروه می‌شود. او همچنین در طراحی حمله تروریستی پیچیده بر نیروهای امنیتی افغان و متحدان امریکایی‌شان در افغانستان، به طالبان کمک کرده بود. او همچنین مسئول عملیات های نظامی القاعده در شبه‌قاره‌‌ هند در پاکستان به ویژه کراچی بود.

ادعاها درباره معاون‌شدن ضرار در رهبری القاعده در شبه‌قاره‌‌ هند و سپس گرفتن مسئولیت عملیاتی این گروه قابل باور است. القاعده شبه‌قاره‌‌ هند پس از کشته‌شدن بسیاری از رهبران ارشدش در افغانستان در نتیجه عملیات‌های ضدتروریسم در سال ۲۰۱۵، با بحران رهبری روبه‌رو شد. ضرار قبل از آن ارشدترین رهبر پاکستانی القاعده بود و نقش وی به عنوان امیرِ اولین واحد القاعده در پاکستان در اواخر سال ۲۰۱۴، او را برای این نقش آماده کرده بود. از طرف دیگر ضرار از همان ابتدا برنامه‌ریز ارشد عملیات‌های تروریستی بود و به جای این‌که مسئولیت‌های اداری را به عنوان معاون رییس پیش ببرد، در شاخه نظامی القاعده شبه‌قاره‌‌ هند بهترین عمل‌کرد و بیشترین رشد را می‌داشت.

چرا مرگ ضرار مهم است؟

پس از ۱۱ سپتامبر جهادی‌های بومی پاکستان که طرف‌دار دولت این کشور بودند، در واکنش به سیاست‌های حکومت پاکستان که الگوهای جهادی آن‌ها یعنی طالبان افغانستان را به شدت ضربه می‌زد، تفنگ خود را به سمت دولت پاکستان چرخاندند. حکومت پاکستان نه‌تنها به ایالات متحده کمک کرد طالبان را که میزبان جهادی‌ها در افغانستان بودند، از قدرت سرنگون کند، بلکه از کارزار جهانی مبارزه با تروریسم که منجر به کشته‌ و دست‌گیرشدن جهادی‌های پاکستان شد، نیز حمایت کرد. این سیاست‌ها باعث شد جهادی‌های پاکستان تحت نفوذ مستقیم القاعده قرار گیرند. القاعده همانند آن‌ها خواستار انتقام از دولت پاکستان بود. القاعده از جهادی‌های ضد دولت پاکستانی پس از ۱۱ سپتامبر استقبال کرد و به این ترتیب گروه وابسته قدرت‌مندی را در منطقه افغانستان و پاکستان به نام القاعده در شبه‌قاره‌‌ هند، ایجاد کرد.

مرگ ضرار آن‌هم تحت حمایت و محافظت طالبان افغانستان در یک برهه حساس از مذاکرات صلح طالبان با ایالات متحده (دشمن اصلی القاعده) وفاداری طالبان به برادران القاعده پاکستانی‌اش را نشان می‌دهد که به بازخیزش طالبان پس از ۱۱ سپتامبر کمک کردند. ضرار تنها مورد نیست. حسام عبدال‌رئوف، رهبر ارشد القاعده، عاصم عمر، رییس القاعده در شبه‌قاره‌‌ هند، انجنیر اسامه ابراهیم غوری، مسئول رسانه‌های القاعده در شبه‌قاره‌‌ هند و معاون وی انجنیر هشام، و رنا عمیر افضل، رییس امور خارجی القاعده در شبه‌قاره‌‌ هند از دیگران رهبران ارشد القاعده هستند که اخیرا در مراکز قدرت طالبان در افغانستان کشته شده‌اند.

میزبانی پنهانی طالبان از این کهنه‌سربازان و پیش‎‌کسوتان القاعده نشان می‌دهد که این گروه‌ها در افغانستان در همکاری کامل با یک‌دیگر حضور دارند. این امر همچنین نشان می‌دهد سکوت القاعده در افغانستان به معنای پایان این گروه نیست، بلکه می‌تواند یک سکوت استراتژیک در خدمت اهداف استراتژیک القاعده و طالبان باشد.

از طرف دیگر، این ترورها نشان می‌دهد که نیروهای ایالات متحده مصممند که عناصر القاعده را قبل از خروج از افغانستان از بین ببرند. بنابراین، واشنگتن برای حفظ روند صلح با طالبان افغانستان که خواستار خودداری نظامیان امریکایی از حمله مستقیم بر طالبان است، از نیروهای امنیتی افغانستان برای نابودکردن فرماندهان ارشد القاعده که پشت طالبان پنهان شده‌اند، استفاده می‌کند. سوالاتی در خصوص این وجود دارد که عملیات ضدتروریسم پس از خروج امریکا از افغانستان چگونه خواهد بود. بالاخره، این خروج منجر به کنترل کامل طالبان در این کشور خواهد شد، جایی که آن‌ها در آن همچنان به میزبانی از براداران جهادی خارجی خود، از جمله القاعده، همچنان متعهدند.

مهم‌ترین پرسش این است که آینده کادرهای القاعده در افغانستان پس از خروج ایالات متحده چه خواهد بود. آیا آن‌ها فقط علیه رقبای طالبان در این کشور خواهند جنگید؟ (کاری که القاعده قبل از ۱۱ سپتامبر از طریق دفاع خط مقدم از مواضع طالبان در برابر اتحاد شمال به رهبری احمدشاه مسعود انجام می‌داد) سخنرانی‌های اخیر پسر احمدشاه مسعود در گردهمایی‌های مخفی و بزرگ فرماندهان بانفوذ در شمال کابل نشان‌دهنده این است که این اتحاد ممکن است با حکومت طالبان در افغانستان وارد جنگ شود، درست کاری را که اتحاد شمال قبل از ۱۱ سپتامبر انجام داد. علاوه بر هرگونه نیروی مخالفی مانند اتحاد شمال، دولت اسلامی خراسان نیز همچنان یک چالش عمده طالبان در افغانستان است که نسبت به طالبان، دشمن شریرتری برای طالبان به حساب می‌آید.

در آینده، میراث جهانی القاعده تاحدود زیادی به این بستگی خواهد داشت که پیشکسوتان پاکستانی باقی‌مانده القاعده در افغانستان و منطقه چگونه تعهد خود را نسبت به این گروه و میراث جنگی جهادگرایان علیه ایالات متحده حفظ خواهند کرد. خروج واشنگتن از افغانستان القاعده را وادار خواهد کرد تا خودش را با عصری سازگار کند که در آن نمی‌تواند از حضور نیروهای امریکایی در افغانستان به نفع خود استفاده کند.

عبدال‌ سید پژوهش‌گر مستقل جهادگرایی، سیاست و امنیت در منطقه افغانستان-پاکستان است. او فوق لیسانس علوم سیاسی از دانشگاه لوند سویدن است.