دانشمندی که به «عمرکردن بدون پیرشدن» فکر می‌کند

دانشمندی که به «عمرکردن بدون پیرشدن» فکر می‌کند

هرگاه که زیست‌شناس «اندرو استیل» اندیشه‌هایش را در مورد پیری برای مردم بیان می‌کند ــ این‌که پیری یک بیماری است و امکان دارد روزی بتوانیم آن‌را مانند سایر بیماری‌ها درمان کنیم ــ مردم اغلب باورش نمی‌کنند و گاه هم از کوره در می‌روند. او یک بار در عروسی یکی از دوستانش مجبور شد گروهی از مهمانان را که از گفته‌ی او مبنی براین‌که امکان دارد انسان‌ها در آینده‌ی نزدیک بتوانند خیلی راحت تا ۱۰۰ سالگی خود زندگی کنند، عصبانی شده بودند، ترک کند. عین اتفاق در مهمانی‌های شام که استیل به آن دعوت می‌شود می‌افتد. هرچند در این دست مهمانی‌ها واکنش‌ها در برابر او مؤدبانه‌تر است، اما شک مردم همچنان پابرجاست.

ما در مورد پیری، سال‌خوردگی یا سال‌مندی به‌‌عنوان یک حقیقت اجتناب‌ناپذیر زندگی‌مان فکر می‌کنیم؛ این‌که ما متولد می‌شویم، ما پیر می‌شویم و ما می‌میریم. استیل در تماس ویدیویی با من گفت: «این روایت هزاران سال است که ادامه دارد.» اما اگر این‌طور نباشد چی؟

استیل زندگی حرفه‌ای‌اش را به‌‌عنوان فیزیک‌دان آغاز کرد. او در کودکی، همانند بسیاری از دانشمندان، شیفته‌ی فضا بود. با این‌حال استیل سه سال گذشته را صرف پژوهش برای کتابی درباره «پیری‌شناسی زیستی» کرده است. او در این کتاب درباره آینده‌ای بحث می‌کند که در آن زندگی ما ادامه دارد و ادامه می‌یابد. از نظر استیل پیرشدن «بزرگ‌ترین مشکل انسان‌های حال حاضر است.» وقتی او پیرشدن را «بزرگ‌ترین عامل رنج در جهان» توصیف می‌کند، جدی است. او می‌گوید: «پیرشدن اتفاقی اجتناب‌ناپذیر و تدریجی است.» استیل پیراهنی دکمه‌دار به تن کرده و در ۳۵ سالگی سیمای خوش‌بینانه یک جوان را دارد. او می‌گوید: «مردم از چه می‌میرند؟ از سرطان. از بیماری قلبی. از سکته مغزی. همه‌ی این موارد در افراد پیر رخ می‌دهد و در واقع به‌دلیل فرایند پیرشدن افراد رخ می‌دهد.»

استیل پیرشدن را به‌‌عنوان «افزایش تصاعدی احتمال مرگ و رنج با گذشت زمان» تعریف می‌کند و معتقد است که مقابله با این «مقدار خام رنج» مفید خواهد بود. احتمال مرگ انسان‌ها هر هفت یا هشت سال دوبرابر می‌شود. ما انسان‌ها در طول پنج یا شش دهه اول زندگی خود از نظر سلامت تقریبا «نخراشیده» هستیم. احتمال این‌که ما انسان‌ها در ۵۰ سالگی خود با درد و کمی آویزان‌شدن پوست روبه‌رو شویم، غیرمعمول نیست، اما زمانی بدشانس محسوب می‌شویم که توموری را در وجودمان کشف کنیم یا به آرتروز مبتلا شویم یا مشکلات قلبی دامن‌‌گیرمان شود. مرگ یک آدم ۵۰ ساله بر اثر بیماری «مرگ زودرس» است.

اما در مقطعی از دهه هفتم عمر ما نوعی پرتگاه در زندگی‌مان ظاهر می‌شود و ما اغلب چاره‌ای نداریم جز این‌که با آن روبه‌رو شویم. حرکت‌دادن اعضای بدن که زمانی خیلی راحت بود برای مان دشوار می‌شوند. ما کم‌کم شنوایی و بینایی خود را از دست می‌دهیم. کارهای سرخورده‌کننده و شرم‌آور از ما سر می‌زند. از خود می‌پرسیم چرا نمی‌توانم نوک انگشتان پایم را احساس کنم؟ رانم را چه بلا زده است؟ ما می‌دانیم که بدن سال‌ها به‌طور خستگی‌ناپذیر کار کرده است و اثرات تجمعی درونی این کار (تجمع مشکل‌ساز سلول‌های پیر و «سال‌خورده»، جهش‌های خطرناک سلول‌های دیگر، ضعیف‌شدن مداوم سیستم ایمنی بدن، فرسودگی عمومی ساختارهای بدن) ناگهان ما را مستعد ابتلا به انواع بیماری‌‌های مرتبط با پیری می‌کند، از سرطان و بیماری‌های قلبی عروقی گرفته تا فشار خون بالا و زوال عقل. احتمال این‌که یک کودک ۱۰ ساله بمیرد، ۰.۰۰۸۷۵ درصد است. اما این احتمال در ۶۵ سالگی به ۱ درصد و در ۹۲ سالگی به ۲۰ درصد می‌رسد. استیل می‌گوید که ما انسان‌ها عمدتا دهه‌ها تندرست زندگی می‌کنیم اما ناگهان همه‌چیز تغییر می‌کند و متوجه می‌شویم حال‌مان دیگر خوب نیست.

استیل در کتاب خود «عمر نامحدود؛ علم جدید عمرکردن بدون پیرشدن» می‌نویسد: «رویای داروی ضدپیری درمان‌هایی است که بتواند دلایل اصلی اختلال عملکرد بدن‌مان با افزایش سن را تشخیص دهد، سپس پیشرفت این عوارض را کُند یا کاملا متوقف کند.» این علل ریشه‌ای همان چیزی است که متخصصان پیری‌شناسی زیستی آن‌را «مشخصه‌ها» یا نشانه‌ها می‌نامند. اکنون استیل می‌گوید که «سرطان مشخصه پیری نیست. اما چندین مشخصه پیری باعث سرطان می‌شوند.» او معتقد است که اگر دانشمندان بتوانند به این مشخصه‌ها رسیدگی کنند «ما می‌توانیم درمان‌هایی را پیدا کنیم که کل روند پیرشدن را کُند کند و بیماری‌های مرتبط با پیری را به آینده موکول کند.»

در چنین چشم‌اندازی درمان پیری به خاطر زندگی طولانی‌تر نیست، بلکه برای این است که ما به مدت طولانی‌تری تندرست زندگی کنیم. برخی دانشمندان این را «طول عمر» می‌نامند، استیل آن‌را «افزایش دوره تندرستی یک شخص» می‌خواند. او می‌گوید: «وقتی شما با مردم درباره درمان پیری صحبت می‌کنید دچار یک تصور غلط می‌شوند. آن‌ها تصور می‌کنند که با درمان پیری عمر طولانی‌تری خواهند  داشت اما در یک وضعیت ناگوار؛ این‌که ۸۰ سال نه ۹۰ سال عمر خواهند کرد و ۵۰ سال بیشتر در خانه سالمندان زندگی خواهند کرد. این از منظر منطقی یا عملی، منطقی نیست.»

به استیل می‌گویم چه لازم که آدم پیری‌اش را درمان کند تا بتواند ۱۰ سال بیشتر در خانه سالمندان زندگی کند؟

می‌گوید: «دقیقا! این یعنی درد بیشتر… هیچ‌کس چنین چیزی نمی‌خواهد. جای تعجب است که مردم فکر می‌کنند دانشمندان در پی چنین چیزی هستند.»

هزاران سال است که انسان‌ها به دنبال دارویی برای جلوگیری از پیرشدن هستند. «هرودوت» در قرن پنجم قبل از میلاد درباره «چشمه جوانی» نوشت، افراد بی‌شماری سال‌ها اما بیهوده تلاش کرده‌اند «اکسیرهای طولانی‌کننده زندگی» به دست آورند. تا همین اواخر اطلاعات اندکی درباره علت پیرشدن و چگونگی پیرشدن وجود داشت. استیل می‌گوید: «دانشمندان برای مدت طولانی به پیری نگاه می‌کردند و فکر می‌کردند “خدایا، این یک فرایند بسیار پیچیده است که ما احتمالا نمی‌توانیم امیدوار به مطالعه آن در آزمایشگاه باشیم.”» این فکر به باور استیل باعث خودداری دانشمندان از پژوهش بیشتر می‌شد. تا دهه ۱۹۶۰ این باور وجود داشت که نقش ما در این کره‌ی خاکی تولید مثل است و وقتی انسان در این کار موفق  شود، بدن ما که وظیفه‌ی خود را انجام داده، آرام آرام از کار می‌افتد.

بااین‌حال در سه دهه گذشته پژوهش‌های پیری‌شناسی زیستی سرعت گرفته است و موفقیت‌های اخیر آن هیجان‌انگیز است. یک مطالعه که در سال ۲۰۱۵ توسط «کلینیک مایو» در ایالات متحده منتشر شد، نشان داد که استفاده از ترکیبی از داروهای موجود ــ «داساتینیب»، داروی سرطان و «کوئرستین» که گاهی اوقات به‌‌عنوان سرکوب‌کننده غذایی استفاده می‌شود ــ برای از بین‌بردن سلول‌های سال‌خورده در موش‌ها، می‌تواند «تعدادی از علائم پیری از جمله اختلال در عملکرد قلب» را متوقف کند. مطالعه‌ای که در سال ۲۰۱۸ منتشر شد و در آن از همان داروها استفاده شد، نشان داد که این ترکیب در موش‌های پیر «روند پیری را کُند یا حتا متوقف می‌کند.» در مطالعه‌ی دیگر، داروی «اسپرمیدین» طول عمر موش‌ها را ۱۰ درصد افزایش داد و داروی «راپامایسین» باعث افزایش طول عمر موش‌ها، کرم‌ها و مگس‌ها شد، گرچه با عوارض جانبی مشکل‌ساز از جمله سرکوب سیستم ایمنی بدن و ریزش موش همراه بود. دانشمندان سال گذشته در تگزاس سلول‌های بنیادی موش‌های جوان را به موش‌های سال‌خورده پیوند زدند و این کار عمر موش‌های پیر را سه ماه افزایش داد، که اگر با عمر انسان مقایسه کنیم معادل بیش از یک دهه افزایش طول عمر است.

همه‌ی این یافته‌های برای استیل هیجان‌آور است. او با اشاره به پیشرفت‌های اخیر می‌گوید: «سرعت این تغییر سرگیجه‌آور بوده است.» گرچه حقیقت این است که بیشترین هیجان استیل از آغاز این دست آزمایش‌ها بر روی انسان‌ها سرچشمه می‌گیرد. پس از موفقیت آزمایش‌ها بر روی موش‌ها، اولین آزمایش برای ازبین‌بردن سلول‌های سال‌خورده در انسان در سال ۲۰۱۸ آغاز شد و پژوهش‌های دیگری نیز در دست انجام است. یک مطالعه جدیدتر نشان داده است که به نظر می‌رسد ترکیبی از هورمون‌ها و داروها به جوان‌شدن «تیموس» ــ که به سیستم ایمنی بدن کمک می‌کند اما «با افزایش سن به سرعت از بین می‌رود» ــ کمک می‌کند. سال آینده یک آزمایش مهم به‌منظور بررسی این‌که آیا «متفورمین»، دارویی که برای درمان دیابت استفاده می‌شود، می‌تواند واقعا «توسعه یا پیشرفت بیماری‌های مزمن مرتبط با پیری مانند بیماری‌های قلبی، سرطان و زوال عقل» را به تأخیر اندازد یا خیر، آغاز خواهد شد.

استیل در کتابش می‌نویسد که «این مجموعه از شواهد وسوسه‌انگیز است و آینده‌ای را پیش‌بینی می‌کند که در آن پیری قابل‌درمان می‌شود.» او همچنین می‌نویسد: «این آینده شاید دور نباشد.» وقتی از او می‌پرسم که منظورش از دور نباشد دقیقا چیست، لبخند می‌زند و می‌گوید: «شک دانشمندان بی‌جا نیست. اما مهم است بگوییم که پیشرفت‌های قابل‌توجه بسیاری در خصوص طول عمر افراد زنده امروز ممکن است اتفاق بیفتد.» می‌پرسم: «آیا می‌توانید مشخص‌تر صحبت کنید؟» می‌گوید: «فکر می‌کنم که ما به  احتمال زیاد در ۱۰ سال آینده دارویی را برای درمان پیری خواهیم داشت.»

استیل معتقد است که اگر دانشمندان در این مدت با توجه به آزمایش‌های انسانی که در دست انجام است یا در آینده انجام می‌شود، نتوانند به پیشرفتی در این خصوص برسند، ما با صورت نومیدانه‌ای بدشانسی خواهیم آورد. و گرچه این پیشرفت‌ها منجر به درمان‌هایی نخواهد شد که بتواند عمر ما را ۱۰۰ سال افزایش دهد، اما به ما زمان اضافی کافی خواهد داد تا مطمئن شویم که برای پیشرفت‌های بعدی، درمان‌های بعدی، افزودن‌های بعدی به طول عمرمان و غیره کارها زنده باشیم. عمر ما با یک ضرب نه بلکه به تدریج افزایش خواهد یافت، یک سال، یک سال دیگر، و ناگهان متوجه می‌شویم که ۱۵۰ سال عمر کرده‌ایم. استیل در کتاب خود در مورد نسلی از آدم‌ها صحبت می‌کند که در انتظار مردن بزرگ می‌شوند اما به لطف انباشت روش‌های درمانی جدید که هرکدام مؤثرتر از قبلی هستند، نمی‌میرند. او  می‌نویسد: «یکی پس از دیگری پیشرفت‌های پزشکی نجات‌بخش مراسم تشییع جنازه‌ی آن‌ها را بیشتر و بیشتر به آینده موکول خواهد کرد.»

آنچه استیل درباره آن صحبت می‌کند جاودانگی نیست و با وجود پیشرفت در درمان پیری بازهم مردم خواهند مرد. اگر شما چشمان خود را روی صفحه تلفن خود قفل کرده و وارد جاده شوید و موتر بزندتان، یا اگر از نردبان بیفتید و گردن تان بشکند، یا آنقدر بدشانس باشید که در منطقه جنگی مورد اصابت موشک قرار بگیرید، یا اگر به یک بیماری عفونی بدخیم مبتلا شوید که واکسن ندارد، علم کمکی به حال‌تان نخواهد کرد. اما پیشرفت‌هایی که استیل از آن صحبت می‌کند منجر به  طول عمر خواهد شد که به‌طور چشم‌گیری طولانی‌تر از آنچه خواهد بود که ما آن‌را در حال حاضر طول عمر طبیعی می‌دانیم.

از استیل می‌پرسم که آیا  انتظار دارد روزی فرا برسد که در آن ۱۵۰ ساله‌ها را ببینیم که به اندازه افراد ۲۰ ساله سالم هستند و در محله‌هامان پرسه می‌زنند.

می‌گوید: «بلی، اگر همه‌چیز خوب پیش برود.»

می‌پرسم که انتظار دارد شاهد «فوتبال بازی کردن ۲۰۰ ساله‌ها در پارک باشیم؟»

می‌گوید: «چرا که نه؟… مشکل این است که گفتن این‌که ما می‌‌خواهیم افراد ۱۵۰ ساله شوند اما مثل ۲۰ ساله‌ها تندرست باشند، عجیب است. علمی تخیلی به نظر می‌‌رسد. کمی وحشتناک به نظر می‌رسد. من این را نمی‌خواهم. من می‌خواهم ۱۵۰ ساله‌هایی داشته باشیم که شبیه ۲۰ ساله‌ها هستند اما سرطان ندارند و با بیماری‌های قلبی و آرتروز دست‌وپنجه نرم نمی‌کنند. ۱۵۰ ساله‌هایی که بتوانند همچنان با نوه‌هاشان و حتا فرزندان نوه‌هاشان بازی کنند. حرف من درباره فواید طولانی‌کردن عمر برای سلامت و سبک زندگی است.»

وقتی استیل درباره کار خود با مردم صحبت می‌کند، سوالی که اکثرا از او پرسیده می‌شود این است که طول عمر اگر باعث «ازدیاد بیش از حد جمعیت شود چه؟» او پاسخ دم‌دستی دارد که فکر می‌کند مسخره‌بودن این سوال را برجسته می‌کند. او می‌گوید: «تصور کنید ما به بشکه ۱۵۰ میلیارد نفری روی زمین خیره شده‌ایم. روش‌های زیادی برای مقابله با این مشکل وجود دارد. می‌تواند یکی از آن‌ها اختراع پیرشدن باشد.»

استیل از این‌که این سوال از او زیاد پرسیده می‌شود سرخورده شده است. به علاوه از این‌که باورهای وی به جای این‌که برای جامعه مفید تلقی شود نوعی عجیب یا غیرانسانی یا غیرمقدس به نظر می‌رسند، اذیت می‌شود. او می‌گوید: «اگر من کتابی درباره چگونگی معالجه سرطان خون در دوران کودکی می‌نوشتم کسی پیدا نمی‌شد که بگوید “اوه اما آیا این باعث افزایش بیش از حد جمعیت جهان نمی‌شود؟”»

استیل سرش را تکان می‌دهد و می‌گوید:

«آنچه من می‌گویم این است: “ایده‌ای وجود دارد که می‌تواند سرطان، بیماری قلبی، سکته مغزی و… را درمان کند.” درمان هریک از بیماری‌ها باعث تحسین شما می‌شود. اما به محض این‌که شما یک روش بالقوه مؤثر را برای مقابله با آن‌ها پیشنهاد کنید، ناگهان شما را دانشمند دیوانه می‌خوانند که می‌خواهد با ازدیاد بیش از حد نفوس جهان ما را دچار یک آخرالزمان وحشتناک زیست محیطی کند.»

استیل این مسأله را یک مانع مهم در راه موفقیت بالقوه پیری‌شناسی زیستی می‌داند؛ «سوگیری قوی ما نسبت به وضعیت موجود» پیرشدن به‌‌عنوان یک فرایند اجتناب‌ناپذیر و ناتوانی ما در پذیرش آن به‌‌عنوان یک امر قابل‌پیش‌گیری. او می‌گوید که چنین مانع و چنین طرزفکری «اگر ما در جامعه‌ای زندگی می‌کردیم که در آن پیری وجود نمی‌داشت و ناگهان دو-سوم مردم در جریان چند دهه عمرشان شروع به تحلیل رفتن می‌کردند، کم‌کم قدرت خود را از دست می‌دادند، توانایی‌های ذهنی خود را از دست می‌دادند و سپس در معرض این بیماری‌های وحشتناک قرار می‌گیرند، غیرقابل تصور بود. و ما البته تلاش می‌کردیم که درمانی برای آن پیدا کنیم.»

استیل به همه‌گیری‌ای که درحال حاضر جریان دارد اشاره می‌کند و می‌گوید: «ویروس کرونا نمونه‌ای از مشکلات موجود ما در زمینه تمویل علم است، نمونه‌ای از مشکلات ما در تلاش برای مقابله با این نوع چالش‌ها. از آن‌جا که ویروس کرونا بسیار حاد است، از آن‌جا که ناگهان وارد صحنه شد و کل اقتصاد جهانی را فلج کرد، ما به صورت کاملا واضح، هم اکنون و درحال حاضر نیاز می‌بینیم کاری برای مقابله با آن انجام دهیم. اما اگر به پیرشدن و یا حتا تغییرات اقلیمی نگاه کنید، از آن‌جا که این بلایا کُند هستند و به راحتی لمس نمی‌شوند، ما احساس نمی‌کنیم که باید کاری برای مقابله با آن انجام دهیم.» استیل می‌داند که داروهای مربوط به پیری ممکن است تأثیر ویروس کرونا را کاهش دهند زیرا این بیماری به ویژه در میان افراد مسن خطرناک است. او فکر میکند که برای این منظور پیری‌شناسی زیستی سرانجام نقش دارو را از واکنشی به پیش‌گیری‌کننده تغییر خواهد داد. او می‌گوید: «ما به گونه‌ ناخواسته به حالتی درآمده ایم که در آن بعد از ابتلا به یک بیماری مهلک با درماندگی به دنبال درمان آن می‌برآییم نه این‌که از قبل کاری برای پیشگیری از ابتلا به آن کنیم.»

استیل کتاب خود را فراخوانی برای آماده باش می‌داند و امیدوار است که کتابش شواهد کافی را ارائه دهد تا بتواند سرانجام افکار عمومی و همچنین نهادهای نظارتی را که درحال حاضر پیری را به‌‌عنوان یک بیماری تعریف نمی‌کنند و این دریافت‌شاان حمایت برای آزمایش‌ها در این خصوص را دشوار می‌کند، متقاعد کند که پیری مشکلی است که باید برطرف شود. او می‌گوید که مردم در خصوص پیری‌شناسی زیستی واکنش فطری غیرارادی دارند و آن هم فقط به این دلیل که این علم «عجیب به نظر می‌رسد.» او می‌گوید: «ما عادت داریم پژوهش علمی درباره پیری را از لحاظ اخلاقی، اجتماعی و حتا علمی در یک دسته جدا قرار دهیم. وقتی که در واقع پژوهش در این حوزه فقط ادامه‌ی اهداف عادی طب مدرن است.»

به نظر می‌رسد نوشتن کتاب درباره پیری روش خوبی برای ارزیابی مجدد سبک زندگی تان است. این روزها استیل بیشتر از گذشته می‌دود و شروع به نظارت بر این‌که چه می‌خورد و چه مقدار می‌خورد کرده است. او می‌گوید: «این‌طوری نیست که من قبلا یک کچالوخور بوده باشم. اما تلاش کرده‌ام همه چیز را بهینه کنم.» او پیشنهاد می‌کند که در نبود داروهای ضد پیری، همه ما سبک زندگی خود را منظم‌تر و سالم‌تر کنیم. او می‌گوید: «به نظر می‌رسد که بسیاری از توصیه‌های صحی ساده که همه پیشنهاد می‌کنند مانند تمرین بیشتر، خودداری از پرخوری، خوردن غذاهای متنوع و سیگارنکشیدن، همه در واقع روند پیرشدن را آهسته می‌کنند.»

به استیل می‌گویم که با افرادی صحبت کرده‌ام که روزانه چندین مکمل اثبات‌نشده مصرف می‌کنند و امیدوارند که با اینکار چند سال بیشتر عمر کنند. همچنین با او درباره افرادی صحبت کردم که هم اکنون قبل از آزمایش داروی تجربی متفورمین را برای جلوگیری از پیری مصرف می‌کنند.

استیل می‌گوید: «فکر می‌کنم تاکنون استدلال علیه متفورمین قوی‌تر از استدلال به نفع این دارو بوده است. شواهد گویا هستند اما قاطعانه نیستند. افرادی هستند که سنولتیک را آزمایش می‌کنند. همچنین در یک مورد یک مدیرعامل شرکت تکنولوژی به کلمبیا رفته بود تا ژن‌درمانی کند. ولی تاکنون خبری از داده‌ای نیست که نتایج این آزمایش‌ها را بر روی انسان‌ها مثبت بداند.» او می‌افزاید: «عین تردید درباره بسیاری از این مکمل ها و غذاهای کمک‌کننده به سلامت صدق می‌کند. اگر هرکدام از این مکمل‌ها و غذاها تأثیر قابل‌توجهی ‌داشتند ما تا حال از آن آگاه می‌شدیم.»

وقتی از استیل نظرش را درباره صنعت ضدپیری (همه‌ی آن کرم‌ها و سرم‌هایی که نوید جوان‌سازی می‌دهند؛ همان اکسیرهای امروزی ما) می‌پرسم، می‌گوید: «دوست دارم درباره آن‌ فکر نکنم.» او معتقد است که اگر موفقیتی در این راه حاصل شود، احتمالا ساختار زمان بر روی زمین را به صورت قابل ملاحظه‌ای تغییر خواهد داد. ما انسان‌ها به زندگی سه مرحله‌ای عادت کرده‌ایم: ما جوان هستیم و می‌آموزیم، میان‌سال می‌شویم و کار می‌کنیم، پیر هستیم و بازنشسته می‌شویم. ولی اگر بتوانیم ۱۰۰ سال بیشتر عمر کنیم چه اتفاقی می‌افتد؟ آیا امکان دارد در ۶۰ سالگی دوباره به مکتب برویم، یا در ۱۰۵ سالگی تغییرشغل دهیم یا تصمیم بگیریم که در ۲۰ سالگی بمانیم زیرا می‌دانیم که یک قرن یا بیشتر از آن برای انجام کارهای دیگر پس از بازگشت از بیابانی که به آن فرار کرده بودیم، زمان خواهیم داشت؟

و مرگ چه؟ در بخشی از گفت‌وگوی‌مان از استیل پرسیدم که آیا عصری را تصور می‌کند که در آن مردن به یک «انتخاب» تبدیل شود؟ او می‌گوید که از نظرش این سوال غلوآمیز است، زیرا: «مرگ امری اجتناب‌ناپذیر است، مردم آن‌را به‌‌عنوان چیزی که به زندگی معنا می‌بخشد یا به نوعی شرایط انسان را شاعرانه می‌سازد، توجیه و تفسیر می‌کنند. اما فکر می‌کنم که به‌طور کلی مرگ بد است. اگر در جهان مرگ کمتر بود، فکر می‌کنم که اکثر مردم با آن موافق می‌بودند که کمتر بودن مرگ خوب است. و علاقه‌ی من به یافتن درمانی برای پیری نه برای جلوگیری از مرگ، بلکه برای تقویت سلامت در دوره پسا جوانی زندگی، برای غلبه بر بیماری‌های مرتبط با پیری و به‌منظور رهایی از رنج است. و فکر نمی‌کنم این چیز بدی باشد.»

اندرو استیل، زیست‌شناس و نویسنده کتاب «عمر نامحدود؛ علم جدید عمرکردن بدون پیرشدن» است.

***

از نظر دانشمندان پیری سه دلیل اصلی دارد که مشخصه‌های پیری نامیده می‌شود. درمان این مشخصه‌ها سبب کندشدن روند پیری می‌شود. این سه مشخصه عبارتند از:

۱- بی‌ثباتی ژنومیک: با افزایش سن آسیب‌های ژنتیکی درون بدن ما جمع می‌شوند. دی‌ان‌ای ما با گذشت زمان به هم می‌خورد. تصور می‌شود که اگر دانشمندان راهی را برای ترمیم این آسیب‌ پیدا کنند، در نتیجه آن می‌توانند بر روند پیری تأثیر بگذارند.

۲- سال‌خوردگی سلولی: هرچه بیشتر عمر کنیم سلول‌های پیر (سال‌خورده) بیشتری در بدن مان جمع می‌شود که به صورت آویزان در بدن باقی می‌مانند و می‌توانند به بروز بیماری‌های وابسته به سن و سال کمک کنند.

۳- اختلال در عملکرد «میتوکندری: میتوکندری «اندامک‌»هایی است که انرژی موردنیاز سلول‌های ما را برای تأمین واکنش‌های بیوشیمیایی موردنیاز بدن تولید می‌کند. مشخص شده است که اختلال در عملکرد این اندامک‌ها می‌تواند پیرشدن را تسریع کند.