جناب صالح السلام و علیکم!
امیدوارم حالتان خوب باشد و امورات کاریتان به خوبی پیش برود.
سخنها و درد دلهایی با شما داریم. امیدواریم این نامه به دست شما برسد و از محرومیت و مشکلات ما آگاهی حاصل کنید. حدود ششسال میشود که ما (باشندگان مارکیت دوم و اول پروژه جدید خیرخانه) از اجرانشدن پروژه عامالمنفعه اعمار سرک و کوچههای ما رنج میبریم. تابستانهای ما با گرد و خاک و زمستانهای ما با گِل و لای سپری میشود. هرسال، مسئولان شهرداری و اداره انکشاف زون پایتخت برای ما وعده سپردند ولی هیچکدام آن عملی نشد. افرادی آمدند و نقشهریزی کردند و عکسبرداری نمودند، اما رفتند که رفتند. کوچههای مناطق دور و بر ما همهیشان سنگفرش و یا کانکریت شده؛ اما کوچههای ما به قول عامیانه همانند «نقطه نیرنگی» باقی مانده است. مسئولان از انکشاف متوازن حرف میزنند؛ اما اگر شما صد متر دورتر از کوچهتان بروید و روی کوچههای سنگفرش قدم بگذارید و سالها شود که کوچههایتان خامه باشد، چه احساس میکنید؟ آیا این انکشاف متوازن است؟ اگر از تابستانها بگذریم که گرد و خاک چقدر به ما ضربه زده، زمستانهای ما نهتنها پرگِلولای است بلکه بسیار «خطرناک» نیز است. هرسال بهدلیل نبود آبروها و جویهای مناسب، در مناطق ما سیل میآید. خانهی ما و همسایههای ما چندینبار در معرض سیلاب قرار گرفت. حتا زیانهای مالی زیادی به خانههای ما رسانیده است. کودکان ما هرروز با کفشهای پاک از خانه بیرون میشوند و با کفشهای کثیف وارد مکتب میشوند. موسفیدان ما از ترس راههای خطرناک (در زمستان) به مسجد رفته نمیتوانند. دکانها و ساختمانهای رهایشی، بهدلیل نبود کوچههای مناسب و پاک، زیانهای زیادی را متقبل شدهاند. درد دلهای ما فراوان است اما کجاست مسئولانی که صدای ما را بشنوند و ما را یاری رسانند.
هیچکدام ما واقعیت اصلی و اجرایینشدن این پروژه را نمیدانیم. هم خسته هستیم و هم متعجب! اگر به ناحیه رفتیم، ما را به شهرداری راجع کردند؛ به شهرداری رفتیم، ما را به وزارت فواید عامه راجع کردند؛ وزارت فواعد عامه رفتیم، ما را به اداره انکشاف زون پایتخت راجع کردند. سرانجام موسفیدان ما پس از تلاش فراوان وقتی به این در و آن در کوبیدند، مسئولان برایشان گفتهاند که مکتوبی به ریاستجمهوری در ارتباط به این پروژه فرستاده شده است. مکتوب نامبرده اکنون در اداره تدارکات ملی قرار دارد. معلوم نیست پروسه کارشناسی و بررسی این مکتوب چه زمانی آغاز خواهد شد. حتا نمیدانیم آن مکتوب روزی روی میز رییسجمهور برای امضا فرستاده خواهد شد و یا نه.
جناب صالح!
خانه شما با منطقه ما شاید ده دقیقه با موترتان فاصله داشته باشد. مطمئن هستیم که به منطقه مارکیت اول و دوم پروژه جدید خیرخانه بارها سر زدهاید. منطقه ما توانایی تبدیلشدن به یکی از مکانهای خوب پایتخت را دارد. همین حالا چندین مکتب خصوصی و نهادهای آموزشی مختلفی در این منطقه فعالیت میکند. بازار لیسه مریم (یکی از بازارهای معروف کابل) فقط پنج دقیقه با کوچه ما فاصله دارد، آنهم اگر پیاده بروید. فرض کنیم، مدتی شده باشد که شما به این منطقه سر نزده باشید، لطف کنید از اعضای محترم روند سبز بپرسید که منطقه ما چه حال دارد. اطراف این کوچهها همهشان سنگفرش و کانکریت شده است. ما هرچه فکر میکنیم، نمیدانیم مشکل در کجاست. در اوقات بیبرقی، شاید اولین مناطقی که برقشان قطع شود، منطقه ما است. اما صبر کردهایم و چیزی نگفتیم. ولی داشتن کوچههای معیاری حق مسلم ما است.
همین حالا که بحث جمهوریت داغ است، منطقه ما در طول انتخاباتهای گذشته بیشترین سهم را در انتخابات داشتهاند. بر مناطق ما بارها در زمان انتخابات حمله شد، ولی به حرمت همین جمهوریت، انتخابات و مردمسالاری، با خون خود بازی کردهایم و به پای صندوقهای رأی رفتهایم. همچنان، میزان جرایم جنایی را اگر بررسی کنید، باشندگان این منطقه جزء افرادی هستند که همواره قانونمدار بودهاند و میزان جرایم در این منطقه بسیار کم است. در کنار این، برخی شخصیتها و مسئولان دولتی نیز در این منطقه زندگی میکنند. خلاصه ما از هر لحاظ حامی و تابع حکومت خود بودهایم و به همینخاطر توقع داریم تا حکومت نیز صدای ما را بشنود. خواسته ما خواسته کلانی نیست. حدود چندکیلومتر کوچه و سرک است که قیر ریزی و سنگفرش شود. حتا از قرار معلوم سالها پیش بودجهای به آن در نظر گرفته شده است.
معاون صاحب گرامی!
تعلل در اجرایی نشدن این پروژه، زمینه را برای شایعهپراکنی علیه حکومت فراهم کرده است. گپ و گفتهای زیادی را از اینسو و آنسو میشنویم و نمیدانیم چه را باور کنیم و چه را باور نکنیم. پرسشهای زیادی در اذهان ما خلق شده است؛ چرا این پروژه اجرا نمیشود؟ دلایل تعلل در اجرای این پروژه چیست؟ چه افرادی تخطی وظیفوی انجام دادهاند؟ حتا گفته میشود که برخی از مسئولان حکومتی دلیل اجرا نشدن این پروژه را مصرف بودجهی آن در بخش کرونا گفتهاند. ما نمیدانیم چقدر این مسأله را باور کنیم. کرونا از خود بودجه جداگانه داشت و بیشتر از دوصد میلیون دالر در این زمینه جامعه جهانی کمک کرده بود. ما تقاضا داریم تا این مسأله را شما جدی تعقیب کنید. شاید اختلاس و فسادی در این زمینه وجود داشته باشد.
آقای صالح!
میدانیم مصروفیتهای شما زیاد است. اما تمام مردم این منطقه به شما امید بستهاند. صدای ما شاید به رییسجمهور نرسد. حلقات نزدیک رییسجمهور شاید همچون موضوعات را به ایشان به سادگی نرسانند. اما شما ارتباط مستقیم با مردم دارید. به همین دلیل این نامه را به شما نگاشتهایم. ما مردم این منطقه میخواهیم پس از سالها انتظار در اوایل سال ۱۴۰۰ خورشیدی شاهد اجرایی شدن این پروژه باشیم. از راههای مختلف بزرگان این منطقه تلاش دارند تا وقت ملاقات با شما را بگیرند ولی تا هنوز موفق نشدهاند. لیوان صبر ما کمکم دارد لبریز میشود. دوست نداریم به خیابانها بیرون شویم و اعتراض کنیم. امید ما به شما است. آرزو داریم تا شخصا این مسأله را تعقیب کنید و دعای خیر موسفیدان و حمایت جوانان این منطقه را حاصل نمایید.
بخیر و سلامت باشید!
جمعی از باشندگان منطقه خیرخانه