دو روز پیش روزنامه اطلاعاتروز مبتنی برا اسناد گزارشی را منتشر کرد که کمیسیون انتخابات افغانستان خلاف واقع ادعای برگزاری همزمان چند انتخابات را در سال ۱۴۰۰ دارد. اسناد نشان میدهد که این ادعای کمیسیون انتخابات خلاف واقع است و در عمل این نهاد تاکنون هیچ گام عملی برای برگزاری دستکم سه انتخابات در سال آینده برنداشته است. یافتههای نگرانکنندهی گزارش این است که تا کنون کمیسیون نه پلان عملیاتی ساخته و نه هیچ بودجه در اختیار دارد. در سند بودجه سال مالی ۱۴۰۰ نیز بودجهای برای برگزاری انتخابات در نظر گرفته نشده است.
کمیسیون انتخابات قبلا اعلام کرده است که در سال آینده خورشیدی انتخاباتهای شوراهای ولایتی، مجلس نمایندگان ولایت غزنی، شوراهای ولسوالیها و شماری از شهرداریها را برگزار میکند. اما برمبنای سندی که دارالانشای کمیسیون انتخابات به مقام این کمیسیون ارسال کرده و اطلاعات روز به نسخهای از آن دست یافته، آمده است که برگزاری انتخابات در میزان ۱۴۰۰ ناممکن است.
ادعای برگزاری همزمان چند انتخابات در وضعیتی که نه بودجه وجود دارد و نه پلان عملیاتی، به معنای این است که کمیسیون انتخابات افغانستان آمادگیهای لازم برای برگزاری انتخابات در سال ۱۴۰۰ خورشیدی را ندارد و تنها در پی فریب و فرافکنی است. رفتن بهسوی برگزاری همزمان چند انتخابات بدون آمادگی برایندی جز یک فاجعهی پرتقلب انتخاباتی دیگر ندارد. زیرا برگزاری انتخابات شفاف به یک روند عملیاتی دقیق، بودجه لازم و آمادگی درست نیاز دارد. حرف از برگزاری انتخابات در چنین اوضاع چه یک امر تاکتیکی سیاسی مرتبط با روند صلح باشد یا واقعا کمیسیون انتخابات در پی برگزاری انتخابات در سال آینده باشد، برایند هردو در واقع بازی خطرناک کمیسیون انتخابات با دموکراسی نیمبند افغانستان است.
در صورت اول، بازی سیاسی برگزاری انتخابات را که یک امر تخنیکی است، از مسیر طبیعی آن خارج میکند. در صورت دوم، رفتن بدون آمادگی بهسوی انتخابات نتیجهی جز یک فاجعهی دیگر ندارد. در هردو صورت بدترین پیامد آن بیاعتمادی بیشتر شهروندان به انتخابات بهعنوان مولفه برجسته دموکراسی است و شهروندان را نسبت به دموکراسی و انتخابات بیباور میکند که میتوان تبلور آن را در کاهش چشمگیر اشتراک شهروندان از انتخابات ۲۰۰۴ تا اکنون دید.
ضعف مدیریتی کمیسیونهای انتخاباتی در افغانستان یک امر روشن است. این ضعف افغانستان را بارها تا مرز فروپاشی سیاسی برده و پس آورده است. آخرین نمونه آن، آخرین انتخابات ریاستجمهوری در کشور است. کمیسیون انتخابات نتوانست از یک انتخابات شفاف صیانت کند. بهدلیل همین ضعف کارکردی افغانستان برای اولین بار در تاریخ کشور شاهد برگزاری دو مراسم تحلیف ریاستجمهوری در یک روز بود. در نهایت رای مردم کنار گذاشته شد و دوباره حکومتی براساس توافق سیاسی روی کار آمد. فاجعه انتخابات پارلمانی ۱۳۹۷، انتخابات ریاستجمهوری ۱۳۹۳ که منجر به تشکیل حکومت ناکام وحدت ملی شد، همگی نتیجهی ضعف مدیریتی و ناکارآمدی نهادهای انتخاباتی است.
ارزیابی نهادهای ناظر از کارکرد نهادهای انتخاباتی در افغانستان ناامیدکننده است. تازهترین ارزیابی را سیگار یا بازرس ویژه امریکا برای افغانستان انجام داده است. یافتههای سیگار نشان میدهد که کمیسیون انتخابات افغانستان ضعیف و در برابر تقلب آسیبپذیر است. گزارش این ارزیابی که حدود یک ماه پیش نشر شده گویای این حقیقت است که کمیسیون انتخابات افغانستان همواره از ضعف رهبری، کارمندان بدون صلاحیت، حداقل پاسخگویی در برابر تقلب و کوتاهیها و ساختار نامناسب برای تصمیمگیری رنج برده و همچنان رنج میبرد. پیامد این وضعیت جز به یغمارفتن آرای شهروندان چیز دیگری نبوده است.
مردم انتخابات شفاف میخواهند و بهنظر میرسد کمیسیونهای انتخاباتی مانند گذشته فقط در پی برگزاری انتخابات صرفنظر از میزان شفافیت آن است. این روحیه، بیتردید راه را بر تخریب انتخابات بهعنوان یک روند ارزشمند میگشاید و صفحهی سیاهی در تاریخ دموکراسی کمعمر افغانستان افزوده خواهد شد. از اینرو، ادعاهای خلاف واقع کمیسیون انتخابات و دادن امید واهی به شهروندان که حاضر شدهاند انگشتشان بهدلیل دادنرای و سهیمشدن در یک امر دموکراتیک قطع شوند، صرفا در حد ادعای خلاف واقع نیست، بلکه دامنزدن به بیاعتمادی بیشتر مردم به نهادهای انتخاباتی و مسألهی انتخابات در افغانستان است و معنای این کار اقدام نهادهای انتخاباتی علیه دموکراسی است.