ترکیه‌ی اردوغان میانجی خوبی نیست

ترکیه‌ی اردوغان میانجی خوبی نیست

در نامه‌ای که آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه ایالات متحده به اشرف غنی، رییس‌جمهور افغانستان فرستاده است، برگزاری یک کنفرانس و تشکیل یک حکومت «فراگیر» (که منجر به تقویت طالبان می‌شود) پیشنهاد شده است.

طرح حکومت بایدن برای افغانستان موارد زیادی برای انتقاد دارد. با این‌حال، ‌اگر نشانه‌ای وجود داشته باشد که بی‌احتیاطی دولت بایدن در برابر تهدید اسلام‌گرایی رادیکال و گروه‌های تروریستی اسلام‌گرا برای آزادی‌های مذهبی را نشان دهد، آن نشانه تصمیم بلینکن برای استفاده از ترکیه به‌عنوان میانجی اصلی ایالات متحده برای نهایی‌کردن توافق‌نامه «صلح» بین طالبان و حکومت منتخب افغانستان است.

افغانستان و ترکیه رابطه دیرینه دارند. در سال ۱۹۳۷ ظاهرشاه از همکاری ترکیه برای ایجاد یک ارتش مدرن در افغانستان استقبال کرد و دو دهه بعد، ترکیه تمبر پستی برای گرامی‌داشت از سفر وی چاپ کرد. ترکیه در جریان جنگ داخلی افغانستان و پس از آن روابط نزدیکش را با جنگ‌سالاران افغان که پس از جنگ به سیاست‌مدار تبدیل شدند، حفظ کرد. ترکیه همچنین به مأموریت ناتو در افغانستان کمک نظامی کرد. درحالی‌که مقامات ترکیه در نشست‌های‌شان با ناتو از مشارکت فعال ترکیه در آیساف اطمینان می‌دهند، اما وقتی من به‌عنوان بازدیدکننده خارجی در خیابان‌های کابل قدم می‌زنم یا رانندگی می‌کنم، تابلوهای تبلیغاتی نصب‌شده توسط ترکیه را می‌بینم که به جای ترویج دموکراسی افغانستان، همبستگی اسلامی را تبلیغ می‌کند.

طی ۲۰ سال گذشته ترکیه تقریبا به اندازه افغانستان تغییر کرده است. رجب طیب اردوغان ابتدا به‌عنوان نخست‌وزیر و سپس به‌عنوان رییس‌جمهور وارد صحنه شد و در مورد دموکراسی و اصلاحات با روزنامه‌نگاران معتبر و دیپلمات‌ها صحبت کرد. اما در عمل یک آجندای آشکارا اسلام‌گرایانه را در پیش گرفت. او باری گفت: «دموکراسی مانند موتر لینی است. وقتی به ایستگاه می‌رسید، پیاده می‌شوید.»

طی سال‌های ریاست‌جمهوری اردوغان جامعه ترکیه شاهد تغییرات اساسی بوده است. با قدرت‌گرفتن اسلام‌گرایان ترکیه و برخورداری آن‌ها از مصئونیت قضایی که در ترکیه‌ی تحت رهبری اردوغان به آن ها داد شده است، میزان قتل زنان در ترکیه ۱۴۰۰ درصد افزایش یافته است. در داخل ترکیه اردوغان نه‌تنها وعده پرورش «نسلی با تقوا» را داده بلکه تلاش کرده است که تفسیر سخت‌گیرانه‌ی خودش از اسلام سنی را بر ترک‌های میانه‌رو، صوفی‌های آناتولی و بیش از ۲۰ درصد ترک‌های علوی تحمیل کند. غیرمسلمانان ترکیه نیز حال و روز قابل تعریفی ندارند.

یکی از دلایل موفقیت اردوغان این بوده که سفیران امریکا آنچه را اردوغان انجام می‌داد نادیده می‌گرفتند. نمونه‌ی این دست سفرا «راس ویلسون» است که از سال ۲۰۰۵ تا ۲۰۰۸ در آنکارا سفیر بود. طی این سال‌های مهم اردوغان رخت سکولاریسم را از ترکیه جمع کرد و قانون اساسی ترکیه را دست‌کاری کرد. طی این دوره ویلسون نه‌تنها هشدارهای اپوزیسیون ترکیه را نادیده گرفت بلکه با این‌ کارش در واقع گروه‌های سکولار و لیبرال را تضعیف کرد. او بعدا عضو اندیش‌کده‌ای مستقر در واشنگتن شد که به دریافت پول از ترکیه معروف است. ویلسون اکنون به‌عنوان سرپرست سفارت ایالات متحده در کابل خدمت می‎کند، جایی که به نظر می‌رسد درحال تقویت جایگاه ترکیه به‌عنوان میانجی مذاکرات صلح افغانستان است.

با این‌حال ترکیه‌ی اردوغان عملا به حامی تروریسم تبدیل شده است. اردوغان روزنامه‌نگارانی را که درباره کمک تسلیحاتی سرویس استخباراتی ترکیه به گروه‌های وابسته به القاعده در سوریه گزارش تهیه کردند، دستگیر کرد. اسناد فاش‌شده نشان می‌دهد که برات آلبایراک، داماد اردوغان، به دنبال سود بردن از معاملات نفتی دولت اسلامی بوده است. گفته می‌شود که مراودات دیپلماتیک و نظامی اردوغان با دولت اسلامی بسیار عمیق‌تر از این حرف‌ها بوده است. اخیرا اردوغان از عناصر نیابتی ستیزه‌جوی اسلام‌گرای داخل سوریه حمایت مالی کرده است. این گروه‌ها به تلاش برای پاک‌سازی قومی و به بردگی کشاندن دختران و زنان یزیدی متهم هستند. در ماه‌های اخیر ترکیه مزدوران جنگی سوری را به منطقه ناگورنو-قره‌باغ منتقل کرد که در آن‌جا این نیروها همانند سوریه در پاک‌سازی قومی ارامنه محلی شرکت کردند.

سپردن مسئولیت میانجی‌گری بین حکومت منتخب افغانستان و طالبان به ترکیه‌ی اردوغان مثل این است که از علی خامنه‌ای بخواهیم مسئولیت میانجی‌گری بین دولت لبنان و حزب‌الله را برعهده گیرد. ترکیه یک میانجی بی‌طرف نیست، بلکه دلسوز طالبان و مخالف کثرت فرقه‌ای است که در دولت منتخب افغانستان وجود دارد. همچنین با این‌که نسلی از زنان افغان پس از سقوط طالبان در این کشور پیشرفت‌های چشم‌‎گیر داشته‌اند، اما تمایل ترکیه به محدودکردن زنان در داخل ترکیه و در مناطق تحت کنترل عناصر نیابتی ترکیه، باید زنگ هشدار را نه‌تنها در افغانستان بلکه در کنگره ایالات متحده نیز به صدا درآورد. مقصر این وضعیت یک طرف مشخص نیست. خلیل‌زاد و ویلسون در دوره ترمپ در سمت‌های مرتبط به افغانستان‌شان منصوب شدند. اکنون به نظر می‌رسد که بایدن و بلینکن به جای اصلاح یک سیاست بد، آن‌را تسریع می‌کنند. اعتماد بایدن و بلینکن به ترکیه برای حفظ دموکراسی و آزادی در افغانستان و محافظت از ایالات متحده و متحدانش در برابر اسلام‌گرایی رادیکال، یا یک ساده‌لوحی گیج‌کننده است یا خوارداشت اساسی آزادی. تا زمانی که ترکیه به آزادی مذهبی و برابری جنسیتی در خاک خودش احترام نگذارد، نباید توان تصمیم‌گیری درباره این مسایل را در خارج از ترکیه داشته باشد.