از دوحه به آنکارا؛ آیا امریکا سناریوی واقع‌بینانه‌تری روی دست گرفته؟

از دوحه به ترکیه؛ آیا امریکا سناریوی واقع‌بینانه‌تری روی دست گرفته؟

طرح حکومت مشارکتی صلح که از سوی وزارت خارجه امریکا به حکومت افغانستان، رهبران سیاسی در کابل و رهبران گروه طالبان در دوحه پیشکش شده، تاکنون واکنش‌های گسترده‌ و متنوع را در داخل افغانستان و منطقه در پی داشته است. عبدالله عبدالله، رییس‌ شورای عالی مصالحه ملی از این طرح استقبال کرده و امرالله صالح، معاون اول ریاست جمهوری آن را «سند بردگی» عنوان کرده است. گروه طالبان، اما هنوز واکنش نشان نداده است.

طرح حکومت مشارکتی صلح و همزمان نامه‌ی هشدارآمیز آنتونی بلینکن، وزیر خارجه امریکا به رییس‌جمهور غنی و عبدالله عبدالله در هفته‌ی گذشته، پروسه صلح افغانستان را به‌شدت تحت تأثیر قرار داده است. طوری‌که در سطح منطقه‌ای نیز در قبال پروسه صلح افغانستان تحرک ایجاد کرده است، روسیه از حکومت افغانستان، رهبران سیاسی و نمایندگان گروه طالبان دعوت کرده که در نشستی در مسکو بروند. در این میان عمده‌ترین پرسش که خلق می‌شود این است که در صورت پافشاری امریکا بر عملی‌شدن این طرح و  روی‌کارآمدن پروسه جدیدی در ترکیه با اشتراک سطح بلند مذاکره‌کنندگان، آیا پروسه دوحه کنار گذاشته می‌شود؟  

سناریوی واقع‌بینانه‌تر

دکتر محمدموسی جعفری، پژوهشگر و استاد دانشگاه در گفت‌وگو با اطلاعات روز می‌گوید که کنارگذاشتن پروسه دوحه اهمیت چندانی ندارد. چرا که مذاکرات دوحه در راستای توافق‌نامه امریکا و طالبان ایجاد شد و بیش از این‌که هدف آن رسیدن به توافق صلح میان طرفین افغانی باشد، تحقق بخشی از توافق‌نامه امریکا و طالبان است که اهمیت دارد: «مسأله اصلی این است که مسیر صلح افغانستان آیا با مذاکرات بین‌الافغانی میسر می‌شود؟ که در این مورد پاسخ من منفی است.»

دکتر محمدموسی جعفری، پژوهشگر روابط بین‌الملل و استاد دانشگاه
دکتر محمدموسی جعفری، پژوهشگر روابط بین‌الملل و استاد دانشگاه

آقای جعفری معتقد است که در مورد صلح افغانستان، جو بایدن میراث خوبی از دولت ترمپ برده است و اداره جدید امریکا بدون تردید به دنبال بهره‌برداری از این میراث خواهد بود: «هدف پایان جنگ است و مدلی که بایدن روی دست گرفته بازگشت به تدبیر امور جهانی Global Governance است. تقویت رژیم‌های بین‌المللی و توجه به پیچیدگی‌های منطقه‌ای باعث شده است که در رابطه با افغانستان نیز از منظر منطقی تصمیم درستی گرفته شود.» امریکایی‌ها با نشان‌دادن چراغ سبز به قدرت‌های منطقه در آستانه خروج از افغانستان، به مراتب از مذاکرات بین‌الافغانی سناریوی واقع‌بینانه‌تری را در پیش گرفته‌اند: «اگرچه مانند گوشت قربانی صلح افغانستان در پایتخت‌های کشورهای همسایه می‌چرخد، اما معتقدم با نامه اخیر وزیر امور خارجه امریکا بیش از هر زمان دیگری صدای خردشدن همزمان بیست استخوان برای زایش وضعیت جدید شنیده می‌شود.»

در صدد مختصرکردن حمایت‌ها از حکومت کابل

سردار محمدرحمان اوغلی، استاد دانشگاه و نماینده پیشین پارلمان در گفت‌وگو با اطلاعات روز، می‌گوید پروسه دوحه محصول توافق‌نامه میان امریکا و طالبان بوده است، بعد از انتخابات پرجنجال امریکا و مقاومت ترمپ در برابر پیروزی جو بایدن، زمینه را به نوعی مساعد ساخت تا اداره جدید امریکا، راه رفته توسط اداره ترمپ را عوض کند. بنابراین احتمال زیاد وجود دارد که پس از بررسی توافق‌نامه دوحه، مذاکرات بین‌الافغانی را کنار بگذارند. اما تلاش‌ها برای دست‌یابی به صلح سریع‌تر، خلاصه‌تر و ملموس‌تر شود: «با درنظرداشت اظهارات قبلی جو بایدن در مورد افغانستان، اداره امریکا بر معضلات افغانستان به‌عنوان مشکلات برخاسته از فرهنگ و مردم افغانستان خواهند نگریست و در صدد مختصرکردن حمایت‌ها از حکومت کابل برآمده و به مقایسه ترمپ، جو بایدن برای حل معضلات افغانستان به‌زعم خودش رادیکال‌تر عمل خواهد کرد.»

سردارمحمدرحمان اوغلی، استاد دانشگاه و نماینده پیشین پارلمان
سردارمحمدرحمان اوغلی، استاد دانشگاه و نماینده پیشین پارلمان

آقای اوغلی در پاسخ به این پرسش که چرا پروسه دوحه پیشرفت نداشته است، می‌گوید هیأت مذاکره‌کننده دولت وظیفه داشت که بر این پیچیدگی‌های جنگ و صلح افغانستان فایق آیند که متأسفانه آن‌ها نتوانستند: «دلیل ناکامی آن‌ها شاید ظرفیت پایین تعدادی از نمایندگان از یکسو و علاقه تعدادی از آن‌ها برای طولانی‌شدن مذاکرات جهت اخذ معاشات بلند از سوی دیگر بوده باشد. از آنجایی‌که مردم می‌دانند تعدادی از مذاکر‌ه‌کنندگان فرزندان و یا وابستگان انگل‌های سیاسی قومی‌اند و زبان طالب را که بیشتر با آیات و احادیث، هر عمل خود را در افغانستان توجیه می‌کنند، نمی‌دانند. این مسأله بر نمایندگان طالبان که فکر می‌کنند امریکا را شکست داده‌اند، غرور کاذب بخشیده تا حضور نمایندگان دولت را زیاد جدی نگرفته و مسائل مطرح‌شده در دوحه را قبل از اعلام سیاست رییس‌جمهور جدید امریکا، اثرگذار نخوانند.»

محمداکرام اندیشمند، نویسنده و پژوهشگر در گفت‌وگو با اطلاعات روز، می‌گوید که امریکایی‌ها از طولانی‌شدن و بی‌نتیجه بودن مذاکرات بین‌الافغانی ناراض و ناامید شده‌اند. این مذاکرات مطابق چارچوب زمانی توافق‌نامه امریکا و طالبان پیش نرفته است: «درحالی‌که امریکایی‌ها امیدوار بودند که با عملی‌شدن گام به گام مراحل توافق‌نامه دوحه راه را برای ترک افغانستان هموار می‌کند. اما این‌گونه نشد. حالا هم بدون تردید مذاکرات قطر لغو نمی‌شود، اما امریکایی‌ها دیگر در انتظار نتیجه این مذاکرات نمی‌نشیند.»

محمد اکرام اندیشمند، نویسنده و پژوهشگر
محمد اکرام اندیشمند، نویسنده و پژوهشگر

آقای اندیشمند می‌گوید که امریکایی‌ها نشست ترکیه را زیر نظر سازمان ملل در روزهای آینده برگزار خواهند کرد. مقدمات این نشست با سفر نماینده سازمان ملل در کابل و دوحه آغاز شده است: «از آنجایی‌که قطر و ترکیه رابطه نزدیک و دوستانه دارند، این نشست به سرعت برگزار خواهد شد و قطر به‌جای مخالفت همکاری خواهد کرد. گروه طالبان در نشست ترکیه به بازگشت نظام امارتی گذشته اصرار نخواهند کرد، چرا که پاکستانی‌ها این را نمی‌خواهند. در توافق‌نامه دوحه نیز از نظام اسلامی پسا توافق سخن رفته است که بر سر نام آن توافق صورت خواهد گرفت». از نظر آقای اندیشمند، امریکایی‌ها به‌صورت قطع در صدد اجرایی‌شدن طرح خود هستند تا راه بیرون رفت از افغانستان برای‌شان هموار شود. برای آن‌ها رفتن به‌گونه‌ی آبرومندانه اهمیت دارد و مهم نیست که آینده‌ی افغانستان چه می‌شود. آینده افغانستان بیشتر در گرو همسویی و ناهمسویی همسایگان و قدرت‌های منطقه‌ای است. طبعا امریکا و اروپا می‌توانند در این همسویی نقش مهم ایفا کنند.

دکتر مهدی عارفی، پژوهشگر و استاد دانشگاه در گفت‌وگو با اطلاعات روز می‌گوید که لحن نامه وزیر خارجه امریکا ناشی از این است که مهم‌ترین مانع فعلی مذاکرات صلح رییس‌جمهور غنی تلقی شده است: «آقای غنی با خط قرمز و شرط‌های که گذاشته، حاضر نیست از حکومت پنج ساله خود دست بکشد و به هیچ صورت حاضر به انعطاف نیست. بنابراین پیام نامه‌ وزیر خارجه امریکا این است که رییس‌جمهور را تحت فشار قرار دهد تا از موضع خودش کوتاه بیاید.»

دکتر مهدی عارفی، پژوهشگر روابط بین‌الملل و استاد دانشگاه
دکتر مهدی عارفی، پژوهشگر روابط بین‌الملل و استاد دانشگاه

دکتر عارفی معتقد است که پروسه دوحه اگر ادامه هم یابد، باز هم به نتیجه نخواهد رسید. چرا که طرف‌های منازعه و به‌خصوص طرف طالبان که ناامن‌کننده کشور هستند، به بن‌بست در جنگ و منازعه نرسیده است: «در بحث صلح‌سازی یکی از مهم‌ترین پیش‌شرط‌ها برای رسیدن به توافق صلح این است که دو طرف به بن‌بست جنگ و منازعه رسیده باشند. اما در شرایط کنونی طالبان از اقتصاد جنگی سود می‌برند. بنابراین هیچ نوع چشم‌انداز مثبت و امیدوارکننده وجود ندارد که پروسه دوحه به نتیجه برسد.»

از نظر دکتر عارفی، پیچیدگی دیگری که در جنگ افغانستان وجود دارد این است که حکومت برخورد قاطع و سرکوب‌گرانه در برابر طالبان ندارد: «بلکه طالبان را به‌عنوان ابزار در مقابل ائتلاف شمال و در مقابل اردوی ملی که به‌زعم حامد کرزی این نهاد ملی نبود، چرا که اکثریت نیروهای این نهاد امنیتی را غیرپشتون‌ها تشکیل می‌داد. بنابراین کرزی نه‌تنها طالبان را به‌طور قاطعانه سرکوب نکرد، بلکه در مواردی حمایت هم کرد.»