گفته میشود گفتوگوهای صلح با طالبان در دوحه از سر گرفته میشود. این در حالی است که میدانهای نبرد همچنان گرم است. در یک ماه گذشته افغانستان در تنور گرم جنگ سوخت و خشونتها در افغانستان از کشته پشته ساخت. نبردهای سنگین میان نیروهای امنیتی و طالبان، انفجار ماینهای کنار جاده و مقناطیسی و حملات مرگبار انفجاری و انتحاری عوامل اصلی تلفات انسانی بود. بهعنوان نمونه تنها در ظرف سه روز ۶۷ نفر در افغانستان کشته و زخمی شدهاند. وضعیت در یک ماه گذشته همین و حتا بدتر از این نیز بوده است. امید به زندهماندن در افغانستان به پایینترین حد رسیده و هرکسی را که پای رفتن است، خود را از معرکهی خونین افغانستان میکشد. در یک کلام امید صلح در دل مردم خشکیده است.
بعد از هفتهها وقفه، گفتوگوهای صلح از سر گرفته میشود تا گره بنبست صلح را باز کند. اما این بازگشت به میز گفتوگو را نمیتوان زیاد به فال نیک گرفت. تلاشهای صلح در صورتی میتواند امیدوارکننده باشد که جوی خون را قطع کند. برایند همزمانی شدت جنگ و تلاشهای صلحطلبانه نتیجهبخش نیست. در اولین نشست دوحه دو جانب دستکم باید روی کاهش خشونتها توافق کنند. این خواست شهروندان افغانستان، جامعه جهانی و نهادهای حقوق بشری است. بنابراین گفتوگو در دوحه و جنگ در افغانستان قطعا یک دور باطل و و ضیاع هزینه و وقت است. دیگر کسی فریب وعدههای میانخالی صلح را نمیخورد. اگر طالبان در پی جدی گرفتهشدن ادعاهای صلحشان هستند، باید خشونت را کنار بگذارند.
گروه طالبان همزمان با آغاز خروج نیروهای خارجی موج شدید جنگ را دامن زد. هدف طالبان دستکم سقوط چندین ولایت کلیدی بود. طالبان برای رسیدن به این هدف از هیچ گزینهی نظامی دریغ نکرد و تلاش کرد که نیروهای امنیتی افغانستان را زمینگیر کند. اما در یک ماه گذشته بهرغم نارسایی مدیریتی در جنگ افغانستان، نیروهای امنیتی توانست این هدف طالبان را نقش بر آب کند. طالبان با بهکارگیری آخرین قدرت نظامی خود، توفیقی جز سقوط موقتی چند ولسوالی را نیافتند. همزمان طالبان تلفات بزرگ انسانی را متحمل شد. تلفات انسانی طالبان در روزهای گذشته بسیار بالا بود. از نظر نظامی طالبان با آن هزینه و نیرو، نتایج ناچیزی بهدست آوردند. بار دیگر به روشنی معلوم شد که هیچ طرفی قادر به غلبه به دیگری از طریق جنگ نیست و این جنگ فقط از راه سازش سیاسی یکسره میشود.
دلیل برگشت طالبان به میز مذاکره پس از مدتها بنبست و توقف گفتوگوهای صلح اگر درک این مسأله باشد که چارهای جز سازش سیاسی ندارند و گفتوگو تنها گزینه است، میتوان به بازشدن گره صلح اندکی امیدوار شد. جامعه جهانی باید طالبان را به پذیرش آتشبس و دستبرداشتن از خشونت وادار کند؛ زیرا اگر طالبان دست از جنگ برندارند، هیچ تلاش دیپلماتیک نتیجه نمیدهد. اگر همچنان امتیازهای بیحد و حصر برای طالبان داده شود، آنها این را نشان ضعف میپندارند.
اکنون فرصت کنار گذاشتن جنگ است. نه به این دلیل که جنگ برنده ندارد، بلکه به یک دلیل سادهی انسانی: مردم افغانستان در سختی مضاعفی بهسر میبرند. از یک طرف بیماری کرونا عرصه را بر مردم تنگ کرده است. این روزها بالاترین آمار مرگ و میر و ابتلا به بیماری کرونا در افغانستان به ثبت میرسد. از طرف دیگر، در نتیجهی خشکسالی و جنگ، فقر در افغانستان سر به فلک میکشد. براساس تازهترین برآوردها، بسیاری از سرمایهگذاران از افغانستان در حال فرارند. در نتیجهی این وضعیت دامن فقر در افغانستان در حال بزرگترشدن است. بر پایهی گزارش تازهی سازمان غذایی جهان میلیونها نفر در افغانستان امنیت غذایی ندارند و از گرسنگی رنج میبرند. یعنی بیش از ۱۴ میلیون نفر. این گزارش به معنای واقعی کلمه تکاندهنده و ترسناک است. جنگ جاری در افغانستان این وضعیت را بدتر و ترسناکتر میکند.