باشندهی ولسوالی کیتی ولایت دایکندی است و ۱۸ سال دارد. سال گذشته روی پای خودش بود و آرزوهای بلند و بالا برای زندگیاش در سال ۱۴۰۰ داشت؛ آرزوهایی که اکنون با تیغ جراحی برباد رفته است. حسن بعد از آن سلامتش را به گونهی کلی از دست داد که به چره مبتلا شد و برای درمان آن به شفاخانهی ولسوالیاش مراجعه کرد.
برادر حسن میگوید که او تا کنون سه بار روی تخت شفاخانه زیر تیغ جراحی برای نجات از درد چره خوابیده است. به گفتهی او این جراحیها نهتنها درد حسن را درمان نکرده؛ بلکه به درد او و مشکلات خانوادهاش افزوده است.
او اضافه میکند که اکنون حسن را در وضعی رسانده که هر لحظه برایش مرگ تمنا میکند: «در اول داکترا میگفتند که رودهاش سیاه شده است و بعد از برداشتهشدن آن قسمت خوب خواهد شد. اما سه بار تا کنون عمل شد و حالا نیز شکمش پاره است. گلاب به روی تان تشناب کلانش از بغلش میآید.»
یکی از کارمندان شفاخانه ولایتی دایکندی نیز با تأیید موضوع میگوید: «این اتفاق زمانی رخ داد که نهاد ارایهکنندهی خدمات صحی، تنها متخصص جراح شفاخانه مرکزی ولایت را بهدلیل مشکلات در پرداخت معاش برکنار کرده بود که مریض چره انسدادی با وضع عاجل به شفاخانه آمد و مسئولان مؤسسه بهزیستی تحرک (MOVE) بهجای فراخوان دوباره متخصص، جراح دیگری را از ولسوالی برای درمان بیمار فراخواند و تا رسیدن او به شفاخانه، رودهی بیمار دچار گندیدگی شد. جراح تازه رسیده به دستور مسئولان مؤسسه، حسن را عمل کرد، اما تنهایی داکتر در جریان عمل سبب شد که مواد غایط داخل روده به داخل جوف بطن مریض بریزد.»
این داکتر اضافه میکند که جراح بدون شستوشو جای بدن، زخم را بخیه کرده به سرویس انتقال داده است. چیزی که سبب وخامت وضع بیمار بعد از سه روز شد: «سه روز بعد بر اثر عفونت، مواد داخل روده به روی بطن مریض از طریق زخم سرازیر شد و بار دیگر مریض برای پاککاری بطن به عملیاتخانه برده شد، اما در جریان جراحی قسمت بخیه خورده دوباره دچار پارگی شد و تمامی مواد غایطه داخل جوف بطن ریخت و تمامی زخم و بطن را آلوده کرد. از همین رو بار دیگر قسمتی از رودهی حسن را برداشت و بعد از بخیه شستوشو داد، اما این عملیات نیز بهدلیل عفونتهای شدید موفق نشد و بار سوم مریض به عملیات خانه انتقال یافت. این بار عمل با کشیدن روده از روی بطن و با باز گذاشتن آن خاتمه یافت».
حسن اکنون در انتظار چهارمین جراحی است. جراحیای که میانهی او با زندگیاش (معلولیت دایمی یا مرگ) را تعیین میکند. برادرش میگوید: «در بیست روز سه بار عمل کردند و در ۱۵ حوت باز عمل چهارم را میکنند.»
بیجا شدن رودهها در داخل شکم را به نام چره یا Hernia یاد میکند. داکتران میگویند که این حالت بر اثر عوامل مختلف زمانی اتفاق میافتد که «پرده پش دامن» سوراخ شود و بخشی از روده بیجا شده و از پرده خارج شوند که عمل جراحی این نوع چره پیچیده نیست.
همین عمل ساده اکنون حسن را «به عذاب زندگی گرفتار کرده است». حسن تنها فرد گرفتار و قربانی این وضع خدمات صحی در دایکندی نیست، بلکه در طول سالهای اخیر شماری دیگر از باشندگان دایکندی نیز از همین روند آسیب دیدهاند.
نوریه یکی از دهها فرد قربانی خدمات ضعیف صحی در دایکندی است. او باشندهی ولسوالی سنگتخت و بندر دایکندی است و بهدلیل سهلانگاری و خدمات ضعیف درمانی اکنون قطع عضو شده است. نوریه بعد از آن قطع عضو شد که بهشکل طبیعی ولادت نتوانست و به عمل تن داد.
او و خانوادهاش آن زمان فکر میکردند که جراحی به دردهایش پایان میدهد و سلامت او را تأمین میکند. نوریه تا کنون سه بار عمل شده است. یکی از نزدیکان این مریض میگوید که او بعد از سپری کردن این عملها بهبود نیافته است.
یک منبع در شفاخانه ولایتی دایکندی میگوید که نوریه بعد از سپریکردن اولین عمل جراحی هیچگاه صحتمند نشد و مدام بیمار بود و داکتران علت بیماری او را عفونت رحم میگفتند. منبع اضافه میکند که عفونت رحم با دوا بهبود نیافت و نوریه را برای بار دوم عمل کرد و رحم او را کشید، اما این عمل نیز سبب بهبود او نشد.
بهگفتهی این منبع، نوریه در نهایت برای بار سوم نیز به عمل رضایت داد تا از دردهایش کاسته شود. یکی از کادرهای درمانی شفاخانه ولایتی نیز با تأیید این موضوع میگوید: «سومین عملیات مریض در شفاخانه مرکزی ولایت دایکندی صورت گرفت. در جریان عمل داکتر جراح متوجه شد، پارچههایی که برای پاککردن خون و زخم در جریان عملیات گذشتهی این مریض کار گرفته شده بود در داخل بطن مریض جا مانده و تمامی بطن مریض را عفونی کرده بود.»
بهگفتهی منبع، داکتران برای بار سوم او را عمل کردند و با بیرون کشیدن بقایای جراحی وضعیت صحی نوریه بهبود نسبی یافت، اما نه مثل گذشته. این داکتر میگوید که جراحان رحم او را کشیدند و به همین دلیل او دیگر قادر به فرزندآوری نیست.»
وضعیت درمانی در دایکندی
به گفتهی باشندگان دایکندی، این دو مریض نمونهای از دهها مورد از خدمات ارایهشدهی صحی به مردم دایکندی است. جریان عادی زندگی مردم دایکندی است که از سالها به این سو از آن رنج میبرند. مردمی که خیر هیچ نظامی سیاسی را ندیدهاند.
دایکندی با نفوس تقریبی ۶۹۸ هزار نفردر مرکز افغانستان موقعیت دارد و از جمله محرومترین ولایتهاست. در این ولایت یک شفاخانه مرکزی، ۳ شفاخانهی ولسوالی، دو مرکز صحی جامع انکشاف یافته، ۷ مرکز صحی جامع، ۱۸ مرکز صحی اساسی، ۳۳ مرکز صحی فرعی، ۵۸ آشیانه صحی، ۱۲ تیم موبایل سیار، ۲ شفاخانه تداوی معتادان، ۱ شفاخانه تداوی توبرکلوز و جذام و ۴۴۴ پستهی صحی فعالیت دارد.
مشکلات در کجاست؟
باشندگان ولایت دایکندی میگویند که بهدنبال سقوط حکومت بهدست طالبان، نهتنها عرضه خدمات اولیه صحی در این مراکز محدود شده، بلکه بدتر از گذشته نیز شده است.
باشندگان این ولایت مدعیاند که اکثر کارمندان صحی با تجربه به دلیل پرداخت نشدن معاش یا کم بودن معاش، وظیفهیشان را ترک کردهاند. چنانچه اکنون بسیاری از مراکز صحی کارمند مسلکی ندارند و در نبود آنان داکتران تازهفارغ با جان مردم بازی میکنند.
مسئولان در شفاخانهی مرکزی این ولایت نیز میپذیرند که به دلیل نبود منابع، مشکلات زیاد در بخش ارایهی خدمات صحی در ولایت دایکندی وجود دارد.
چرا این مشکل به وجود آمده؟
یک منبع دیگر در شفاخانه ولایتی دایکندی نیز میگوید: «ارایهی خدمات صحی دایکندی از گذشته تا اکنون توسط مؤسسات قراردادی بخش صحت پیش برده می شود. مؤسسات تطبیقکننده مخصوصا مؤسسه بهزیستی تحرک (MOVE) در آفرگشایی و رقابتهای مؤسسات با بودجه پایین قرارداد میکند و بعد از آن برای آرامکردن مردم داکتران معالج عمومی تازهفارغ از دانشگاهها را که هیچگونه تخصصی ندارند حتا در بخش جراحی استخدام میکند.»
بهگفتهی این منبع، داکتران تازهفارغ بهدلیل نداشتن تجربه و تخصص با معاش اندک رضایت میدهند: «این افراد را بعد از یک هفته یا دو هفته کار عملی در شفاخانه مرکزی این ولایت، به ولسوالیهای دایکندی به عنوان متخصص جراحی میفرستند.»
منبع اضافه میکند که داکتران تازه وارد جراح بدون درنظرداشت نُرمهای صحی اقدام به جراحی بهصورت غیرمسلکی میکنند و جان مردم را به بازی میگیرند.
این درحالی است که باشندگان دایکندی همواره از معیاری نبودن خدمات صحی، کمبود و بیکیفیتی ادویه، وسایل طبی و کمبود امکانات لوجستیکی شفاخانههای این ولایت شاکی بودهاند.
یک منبع دیگر در ریاست صحت عامهی دایکندی نیز با تأیید این گفتهها، اضافه میکند: «متأسفانه وضعیت عرضهی خدمات صحی که توسط مؤسسه بهزیستی تحرک (MOVE) در دایکندی ارایه میشود، بسیار ضعیف است. بهدلیل این که افراد کارفهم در سطح رهبری ریاست صحت نیست و انارشی حاکم است.»
این منبع پرداختنشدن به موقع معاش کارمندان، «شخصی بازی در دفتر موف و گماشتن افراد کمتجربه با معاش کم و همچنین کمبود دوا و کیفیت پایین در عرضهی خدمات صحی از چالشهاییاند که در دفتر مؤسسه بهزیستی تحرک (MOVE) در دایکندی وجود دارد. بهگفتهی او، عدم نظارت جدی بر کارکردهای مؤسسه MOVE نیز سبب شده است تا این مؤسسه بر کمکاریها چشم ببندد.
این درحالی است که براساس معلومات ارایه شده، مؤسسه ارایهکننده خدمات صحی (MOVE) بیشترین سهم در ارایهی خدمات صحی به مردم ولایت دایکندی را به عهده دارد.
چنانچه این مؤسسه ۵۸ مرکز صحی فرعی، اساسی، جامع، شفاخانه ولسوالی، تیم سیار، شفاخانه ولایتی، دو تیم سیار صحت مادر و طفل و ۵۸ آشیانهی صحی را تمویل میکند.
در همین حال، محمدحسین مظفری، رییس مؤسسه بهزیستی تحرک (MOVE) در دایکندی در صحبت با روزنامه اطلاعات روز میگوید که این مؤسسه نظر به قرارداد و امکاناتی که در اختیار دارد خدمات عرضه میکند. مظفری همچنین گفت که با سقوط حکومت پیشین، بانک جهانی که بزرگترین تمویلکنندهی سیستم صحی افغانستان بود، کمکهایش را متوقف کرد. بهگفتهی او، سازمانهای ملی و بینالمللی تلاش کردند تا سیستم صحی افغانستان سقوط نکند به و این منظور، آنها تنها ماه اکتوبر سال گذشته را با GLOBLE FUND و برنامه انکشافی سازمان ملل قرارداد کرده بودند. داکتر مظفری علاوه کرد که برای سه ماه دیگر با سازمان صحی جهان و صندوق حمایت از کودکان سازمان ملل قرارداد کردهاند که در پایان ماه جنوری خاتمه مییابد. او تأکید کرد که مؤسسه بهزیستی تحرک (MOVE) مراکز صحی را برای سه ماه اکمال کرده و مواد اعاشوی، ادویه و محروقات زمستانی را به مراکز صحی رساندهاند.
رییس مؤسسه بهزیستی تحرک (MOVE) در دایکندی میپذیرد که برخی چالشها در برابر عرضهی خدمات صحی در این ولایت وجود دارد. او میگوید که بیشتر از ۵۰ درصد ساختمانهای شفاخانهها و مراکز صحی در این ولایت معیاری نیست و این سبب میشود که به کیفیت عرضه خدمات صحی تأثیر بگذارد.
او اضافه میکند که داکتران متخصص بدون داشتن سند تخصص و بدون سپریکردن امتحان، استخدام نمیشوند. بهگفتهی او، در سالهای گذشته در شفاخانه ولایتی دایکندی قابلهها و نرسها با سند لیسانس استخدام شدهاند، اما کمبود متخصص نسایی ولادی و چندین داکتر زنانه هنوز رفع نشده است.
از سوی هم، نهاد MEDAIR دو تیم سیار تغذی، CAI پنج مرکز صحی اساسی،SHOHAA چهارمرکز صحی فرعی، LEPCO یک مرکز تداویی توبورکلوز، ACF شش تیم سیار صحت مادر و کودک، MHT/UNCEF/RMNCHچهار تیم سیار صحت مادر و کودک، حلال احمر یک تیم سیار صحی و ریاست کاهش تقاضای مواد مخدر دو مرکز تداوی معتادان را حمایت میکنند.
منابع میگویند که تمویل ناچیز و کوتاه مدت سه ماهه مراکز صحی، منفکیهای غیرموجهی کارمندان صحی، باجگیری در هنگام استخدام، پرداخت نشدن معاش کارمندان صحی، از چالشهای عمدهای هستند که روی عرضهی خدمات صحی و کیفیت آن در دایکندی اثر کردهاند.
این درحالی است که شفاخانه کووید-۱۹ دایکندی بهدلیل نداشتن تمویلکننده، از پنج ماه به این سو از فعالیت باز مانده و تمامی پرسُنل آن نیز معاش چندین ماههیشان را دریافت نکردهاند. به همین ترتیب، معاش کارمندان شفاخانه بیست بستر معتادین زنانه نیز از ماه اسد سال جاری خورشیدی تا کنون پرداخت نشده است.
افزون به این، ۲۰ فیصد معاش ۲۱ ماههی کارمندان صحی برحال را نیز پرداخت نکردهاند. منابع میگویند که این عوامل سبب شده است که شماری از کارمندان صحی مسلکی حتا برای تهیهی مخارج اولیه زندگیشان در کشور با درماندگی مواجه شوند و برای کارگری راهی کشورهای همسایه شوند.
درحالی که مراکزی صحی دایکندی اکنون برای سه ماه تمویل شده است، اما منابع مردمی میگویند که مراکز صحی همیشه با کمبود امکانات و دارو روبهرویند. بهگفتهی آنان، شفاخانهها و مراکز صحی تنها برای یک ماه دارو و آن هم به صورت بسیار محدود در اختیار مریضان قرار میدهند. داکتران نیز تأیید میکنند که عرضهی خدمات صحی در دایکندی براساس قراردادیهای کوتاه مدت است و تا زمان تجدید قرارداد برای اکمال، روند ارایهی خدمات در مراکز صحی متأثر میشود. مشکلی که از پنج ماه به این طرف شدت بیشتر یافته است.
در ۲۴ اسد با فرار محمداشرف غنی از افغانستان، حکومت به دست طالبان سقوط کرد. این سقوط هرچند بدون درگیری صورت گرفت، اما اکنون با گذشت پنج ماه، تمامی ساختارهای حکومتی حتا وزارت صحتعامه نیز با فروپاشی مواجه شده و عرضهی خدمات صحی در سراسر افغانستان را بهشدت متأثر و محدود کرده است.
بهتازگی کمیتهی بینالمللی نجات در گزارشی گفته است که سیستم صحی افغانستان در معرض فروپاشی است و انتظار میرود بیش از ۹۰ درصد از کلینیکهای صحی کشور تعطیل و میلیونها نفر از مراقبتهای اولیه محروم شوند.
در این گزارش که روز جمعه (۱۷ جدی ) منتشر شده، آمده است که رویکارآمدن طالبان باعث شد تا کمککنندگان بینالمللی فورا اکثر کمکهای مالی غیرانسانی خود را به حالت تعلیق درآورند و میلیاردها دالر دارایی این کشور را مسدود کنند.
کمیتهی بینالمللی نجات گفته است که بدون این بودجه، اکثر کلینیکهای صحی تعطیل شدهاند و اقتصاد افغانستان با سقوط مواجه شده است و همچنین میلیونها نفر از خدمات اولیه محروم شدهاند.
این کمیته افزوده است که در دو دههی گذشته، افغانستان برای پرداخت حقوق کارمندان از جمله کارکنان صحی، آموزگاران و ارایه خدمات عمومی ضروری به شدت به بودجه خارجی وابسته بوده است.
بهگفتهی کمیتهی بینالمللی نجات، دولت قبلی حدود ۷۵ درصد از هزینههای عمومی خود را به منابع خارجی متکی بود و بهویژه، حدود ۳۰ میلیون شهروند افغان از طریق یک برنامه تحت مدیریت بانک جهانی، به خدمات صحی دسترسی داشتند.
کمیتهی بیناللملی نجات در این گزارش گفته است که اکنون انتظار میرود بیش از ۹۰ درصد از کلینیکهای صحی کشور تعطیل و میلیونها نفر از مراقبتهای اولیه صحی محروم شوند که این امر خطر عمده شیوع بیماری ساری، سوءتغذیه و مرگهای قابل پیشگیری را ایجاد کند.