یکی از مقامات ارشد دولت امریکا به واشنگتنپست گفته است که در حالیکه رییسجمهور بایدن ارسال تسلیحات ضدزرهی و زمین به هوا به اوکراین را سرعت میبخشد، مقامات ایالات متحده تلاش دارند تا مطمئن شوند این سیستمهای پیشرفته که برای مقابله با نیروهای (متجاوز) روسیه استفاده میشود به دست افراد نادرست نمیافتد.
در حالی که این نگرانیها «یکی از عوامل برنامهریزی» هستند، این مقام امریکایی به شرط ناشناس ماندن برای صحبت صریح در مورد مذاکرات داخلی گفت: «ما اجازه نخواهیم داد که نگرانیهای بوروکراتیک مانع از رسیدن اوکراینیها به چیزی شود که آنها نیاز دارند.»
این تنها یکی از تأثیراتی است که شبح جنگ در افغانستان، از تهاجم شوروی در سال ۱۹۷۹ که نقش بزرگی در فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی داشت، تا خروج پر هرجومرج ایالات متحده در سال ۲۰۲۱ پس از دو دهه جنگ، رویکرد بایدن نسبت به اوکراین را شکل میدهد.
در آن زمان، تصمیم مهم سال ۱۹۸۶ مبنی بر دادن موشکهای استینگر به مجاهدین افغانستان برای از بین بردن چرخبالهای شوروی، با نگرانی در مورد احتمال اینکه این سلاحهای با کاربرد آسان به دست افرادی که ممکن است تمایل به هدف قرار دادن هواپیماهای جنگی ایالات متحده یا بدتر از آن، هواپیماهای تجاریشان داشته باشند، گرفته شد.
از تسلیح اوکراینیها گرفته تا تجدید وحدت و هدف در ناتو، بسیاری از سیاستهای بایدن ریشه در دههها سیاست امریکا و روسیه در افغانستان دارد، جایی که هیچ یک از ابرقدرتهای مجهز به سلاح هستهای نتوانستند اراده خود را بر جمعیت محلی کوچک اما سرسخت تحمیل کنند.
در اینجا برخی از پژواکهای جنگ افغانستان که در اوکراین به گوش میرسد، ارائه شده است.
بایدن در اوکراین همان کاری را میکند که سالها پیش میخواست انجام دهد. در مورد افغانستان هم همینطور
از برخی جهات، تصمیمگیری بایدن در مورد اوکراین یادآور مدیریت او در مناقشه افغانستان در اوایل دوران ریاستجمهوریاش است. بایدن بهعنوان معاون رییسجمهور، مشتاقانه از خروج نیروهای امریکایی از به اصطلاح «جنگ همیشگی» حمایت کرد، اما [باراک] اوباما و تیمش او را نادیده گرفتند. بایدن سپس با وعده بازگرداندن این نیروها به خانه، کارزار انتخاباتی برای ریاستجمهوری را آغاز کرد و در اولین سال ریاستجمهوری خود به این وعده جامهی عمل پوشاند.
مسلح کردن مردم محلی کلید استراتژی ایالات متحده در افغانستان بود
کاخ سفید در روزهای اخیر تلاش کرده توضیح دهد که چرا برخی از تسلیحات را تحت عنوان سلاح «تهاجمی»، با پتانسیل تحریک تشدید تنش از سوی روسیه، و برخی دیگر را تحت عنوان سلاح «تدافعی» طبقهبندی میکند؛ سلاحهایی که میتوان آنها را بدون نگرانی از اینکه [روزی] مسکو از آنها برای هدف قرار دادن ناتو یا ایالات متحده استفاده کند، در اختیار اوکراین قرار دهد.
به هر حال، برای روشنساختن اینکه چرا برای کشتن روسها سلاح میدهد، نیازی به توجیه کنگره ندارد. دلیل آن میتواند سابقه جنگ سرد در تسلیح نیروهای نیابتی باشد.
ناتو هدف و وحدت خود را تجدید کرده است
هنگامی که اتحاد جماهیر شوروی فروپاشید، به نظر میرسید که ناتو به دنبال هدف جدیدی است. این کشور به دلایل بشردوستانه در جنگهای بالکان شرکت کرد. اما (تا حملات ۱۱ سپتامبر) به دنبال تعریف مجدد ماموریت خود بود. حملات تروریستی به ایالات متحده اولین و تنها باری است که باعث شد ائتلاف به ماده ۵ استناد کند؛ اصلی که میگوید حمله به یک شریک ناتو، حمله به همه است.
در پاسخ به جنگ ولادیمیر پوتین، رییسجمهور روسیه در اوکراین، ناتو بار دیگر وحدت هدف پیدا کرد و صفوف خود را پشت تسلیح اوکراینیها منظم کرد؛ اعضای اروپایی آن هزینههای دفاعی خود را افزایش میدهند و امریکا نیروهای بیشتری را به سمت شرق ناتو در مناطقی مانند لهستان میفرستد.
همدلی معروف بایدن با چالش مواجه است
اما به نظر میرسد که این شفقت، دارای محدودیتهای جغرافیایی است؛ درست مثل سیاست داخلی که بر مبنای این جملهی قصار معروف استوار است: stops at the water’s edge Politics. (به این معنا که در سیاست خارجی امریکا یک کشور متحد دوحزبی است.)
اگر مصاحبه جنجالی در فبروری ۲۰۲۰ با سیبیاس را دنبال کنید، عقبنشینی بدون پشیمانی بایدن در سال گذشته چندان شوکه کننده نبود. در آن مبادله، رییسجمهور آینده صراحتا اعلام کرد که پس از خروج نیروهای امریکایی، مسئولیت سرنوشت زنان و دختران افغان را بر عهده نخواهد داشت.
اینطور نیست که رییسجمهور از درد و رنج اوکراین غافل باشد، هر چه باشد، او ناتو و متحدانش در اروپا و آسیا (که اتحاد شگفتانگیزی از خود نشان دادهاند) را گرد هم آورد و به اوکراینیها سلاح داد تا روسها را بکشند.
اما او خطوط دقیقی را ترسیم کرده است: هیچکدام از نیروهایی ناتو در خاک اوکراین پا نمیگذارند یا در آسمان این کشور گشت نمیزنند. و این به نظر بازگشتی به آن مصاحبه سیبیاس است که در آن او مسئولیت خود را «حفاظت از منافع ملی امریکا و نه در معرض خطر قرار دادن زنان و مردان ما در مسیر تلاش برای حل تک تک مشکلات جهان با استفاده از زور» تعریف کرد؛ درسی از عراق و بعدا افغانستان.
میدانید چه کسی افغانستان را به یاد میآورد؟ پوتین
در نهایت، کسی که احتمالا بیشتر شباهتهای بین حمله روسیه به اوکراین و حمله اتحاد جماهیر شوروی به افغانستان را احساس میکند، پوتین است. جنگ قبلی اشتهای شوروی برای امپراتوری را از بین برد و عقبنشینی در سال ۱۹۸۹ کمی قبل از فروپاشی این غول کمونیست بود.
خیلی زود است که بگوییم جنگ ۲۰۲۲ چه دستاوردی برای مسکو خواهد داشت. اما میتوان پژواک آن را شنید.