عکس: آرشیف

روزهای سیاه کابل (۳۶) | در روزهای بی‌نانی؛ هجوم گوسفندان کوچی‌ها بر گندم هزاره

حسن ادیب

ساعت‌های ۸ صبح (سه‌شنبه، ۲۷ ثور)، حدود ۲۵ نفر از کوچی‌ها به قصد شناسایی منطقه به قریه‌ی «جرْث» ولسوالی شیخ‌علی می‌روند. از این جمع حدود ۱۵ نفر آنان مسلح بوده‌اند. هم‌زمان وقتی که این ۲۵ نفر از موترهای‌شان پیاده می‌شوند، یک جمع دیگری از کوچی‌ها با رمه‌ی حدود چهارهزاری‌شان از میان کشت‌زار مردم می‌رسند.

مردم محل از این آمدن ناگهانی کوچی‌ها به کلی بی‌خبر بوده‌اند. مردم دست‌پاچه می‌شوند و مردان اعم از ریش‌سفیدان و جوانان پیش کوچی‌ها می‌روند و با خُلق خوش از آنان می‌خواهند که مواشی‌شان را از میان کشت‌زارهای مردم بیرون کنند.

در میان آن گروه ۲۵ نفری کوچی‌ها، یک مرد ریش‌سفید قدبلند هم بوده‌اند. او بدون این‌که به حرف مردم گوش بدهد، به کوچی‌های مسلح و غیرمسلح دستور می‌دهد که بالای مردم شلیک کنند. یکی از باشنده‌های قریه‌ی جرث که خواست هویتش محفوظ بماند می‌گوید که با دستور آن مرد ریش‌سفید، کوچی‌های مسلح بالای مردم شلیک کرده‌اند و کوچی‌های غیرمسلح با سنگ و چوب بالای مردم هجوم برده‌اند. در نتیجه در حدود ۲۰ نفر از مردم هزاره‌ی محلی زخمی شده‌اند. به گفته‌ی او، مردم هزاره‌ی محل نمی‌دانسته‌اند که جنگ می‌شود و آمادگی جنگ نداشته‌اند. کوچی‌ها بر مردمی که با تضرع از آنان خواسته بودند که مواشی‌شان را بر گندم‌زار مردم رها نکنند، بی‌هیچ حرف و سخنی شلیک کرده‌اند.

 با فیر کوچی‌ها تعدادی از مردم زخمی می‌شوند، جمعی مصروف انتقال زخمی‌ها به شفاخانه‌ها می‌شوند و جمعی هم به خانه‌های‌شان پناه می‌برند. کوچی‌ها از میان کشت‌زار مردم به راه‌شان ادامه می‌دهند.

پس از ساعاتی، مردم محل دوباره جمع می‌شوند و اول به مسئولان امنیتی محلی طالبان گزارش می‌دهند و از آنان می‌خواهند که جلو حمله‌ی مسلحانه‌ی کوچی‌ها را بگیرند. چند نفر از مسئولان امنیتی طالبان می‌آیند و بنا به گفته‌ی یک شاهد محل، با کوچی‌ها درگیر می‌شوند و در نتیجه نیروهای طالبان عقب‌نشینی می‌کنند. پس از آن، طالبان به مردم محل می‌گویند که ما جواز جنگ با کوچی‌ها را نداریم و کاری از دست ما ساخته نیست.

مردم از طالبان می‌خواهند که در این صورت به خود آنان اجازه بدهند که از حمله‌ی مسلحانه‌ی کوچی‌ها دفاع کنند.

بالاخره مردم علیه کوچی‌ها ایستادگی می‌کنند و نمی‌گذارند که کوچی‌ها به راه‌شان از میان کشت‌زار مردم ادامه دهند.

آن شاهد محلی که نخواست نامش افشا شود، می‌گوید که کوچی‌ها بر هیچ‌چیزی رحم ندارند. ریش‌سفیدان محل هم وقتی به کوچی‌ها می‌گویند که در این قحط‌‌سالی و بی‌نانی گندم‌های‌شان را زیر پای گوسفندان نکنند، کوچی‌ها یا بدون هیچ حرف و حسابی شلیک می‌کنند یا هم اگر بخواهند حرف بزنند، جواب سربالا می‌دهند. او می‌گوید که کوچی‌ها به ریش‌سفیدان محل گفته‌اند که «ما به گوسفندان گفته بودیم که گندم شما را نخورند، ولی خب، گوسفندان از دل خود می‌کنند».

آن شاهد محلی می‌گوید که هرچند کوچی‌ها فعلا در قریه‌ی جرث نیست، ولی رمه‌های کوچی‌ها در دیگر نقاط ولسوالی شیخ‌علی هم‌چنان بالای کشت مردم محل رها می‌شوند. به گفته‌ی او، رمه‌های کوچی‌ها زیاد است و هر رمه از ۵۰۰ تا ۴۰۰۰ گوسفند است. علاوه بر رمه‌های گوسفندان، الاغ‌های کوچی‌ها هم در کشت‌زار مردم رها می‌شوند و گندم و کشت مردم را می‌خورند و پامال می‌کنند.

آن شاهد محلی می‌افزاید که قریه‌ی جرث از خطر تهدید کوچی‌ها بیرون نشده است. مردم از جانب کوچی‌های مسلح تهدیدند و در همین شب‌ها مجبور شده‌اند که بیدار بمانند و مواظب حمله‌ی مسلحانه‌ی کوچی‌ها باشند.

ریش‌سفیدان محل می‌گویند که سال‌هاست کوچی‌ها در قریه‌ی جرث نیامده بودند. تعدادی می‌گویند به خاطر دارند که پس از زمان «تره‌کی» دیگر شاهد هجوم کوچی‌ها بر کشت‌زارهای‌شان نبوده‌اند. اکنون اما به قول آنان «اگر حافظه‌ی‌شان درست کار کنند، پس از حدود ۴۰ تا ۵۰ سال» دوباره نه‌ تنها شاهد هجوم رمه‌های کوچی‌ها بر گندم و نان فرزندان‌شان‌اند، بلکه شاهد حمله‌ی مسلحانه و غیرقابل انتظار کوچی‌ها نیز هستند.