هاملت
هجوم کوچیها بر مناطق مرکزی افغانستان رویداد جدیدی نیست. اما امسال، در زمانهی حاکمیت طالبان، بیشتر مناطقِ دارای آبوعلفِ هزارجات مورد هجوم کوچیها قرار گرفتهاند. دشتهای ناهور، کوههای بهسود و قسمتهایی از درههای لعلوسرجنگل از مناطق تحت هجوم کوچیهایند.
البته در هزارجات نیز امسال خشکسالی است. بعضی کوچیها که دیدهاند در بعضی از مناطق دیگر آب و علفی نمانده که به درد رمهها و شترانشان بخورد، مناطق خشک را ترک کردهاند و به جاهای دیگر رفتهاند. مثلا کوچیها از قریههای لعلوسرجنگل، مشخصا از گرماب، قزل و از دیگر قرا و قصباتی که نیاز رمههایشان را تأمین نمیکردهاند، کوچ کرده و به مناطق دیگر رفتهاند.
در جاهایی که هنوز آبوعلفی مانده است، هجوم و حضور کوچیها همچنان ادامه دارد. هماکنون یکی از آن مناطقِ آبوعلفدارِ تحت هجوم کوچیها بهسود است.
چندین منبع محلی که خواستند هویتشان پنهان بمانند، به روزنامه اطلاعات روز گفتند که «در هردو حصه اول و دوم بهسود، هنوز که هنوز است تا بیشتر از ۵۰۰ رمهی کوچیها حضور دارند. هر یک از این رمهها ۱۵۰ تا بیشتر از ۳۰۰ گوسفند دارد».
به گفتهی منابع محلی، کوچیها این رمهها را از اول بهار در بهسود آورده و تاکنون چندین ماه است که بالای کشت و علف مردم میچرانند. «ما را بسیار متضرر کردهاند. بر هیچچیز ما رحم نمیکنند. از کشت و گندم گرفته تا رشقه و تاله، همه را میچرانند. کسی جرأت درگیری هم ندارد. چندین بار درگیریهای لفظی و کوچکی داشتهایم. زور ما به کوچیها نمیرسد. آنان همانجا سرِ زمین مردم، طرفِ دعوا را لتوکوب کرده و گاهی هم درگیری با پادرمیانی نیروهای طالبان پایان یافته است. طالبان هم ما صاحب زمینها را ملامت میکنند. دیدیم که درگیری با چوپانهای مسلح کوچیها جنگِ خونین در پی دارد، رفتیم و با موسفیدان کوچی جلسه گرفتیم. نشست با بزرگان کوچی هم چیزی از هجوم آنان بر منطقهی ما کم نکرد».
مردم محل میگویند که آدرسی برای شکایت هم ندارند. «جایی برای شکایت نداریم. در این قحطسالی و بیکاری و خشکآبی، منابع سبز ما را کوچیها بر باد میکنند. وقتی هم که آبوعلف خشک شد، خودشان میروند و باز هم ما میمانیم و یک مشت زمینهای خالی. حکومتی هم نیست که یا جلوی هجوم کوچیها را بگیرد و یا هم حالا که چیزی برای ما نمانده است، در فکر نان و گندم ما باشد».
بنا به گفتهی آنان، با نابودشدن چراگاه و علفزار و دیگر منابع سبز بهسود، گوسفندانشان نیز یا از بیعلفی میمیرند و یا هم آنان مجبور میشوند که بهخاطر خرید گندم و دیگر منابعی که توسط کوچیها خشک و خالی شدهاند، گوسفندان خود را به صورت لیلام به فروش بگذارند. «بهسود که چیز دیگری ندارد. تمام داراییاش یک مشت علف و چند زمین گندم است. اینها همه توسط رمههای کوچیها چرانده شدهاند. خیلی زود ما مجبور خواهیم شد که تمام دارایی خود، یعنی همین چند عدد بز و گوسفندی که داریم را به نصف قیمت بفروشیم تا با بهای آنها برای خود نان تهیه کنیم. مجبوریم که بز و گاو خود را به نرخ لیلام بفروشیم تا گندم و کچالو بخریم».
طالبان میگویند که در حکومت آنان بر هیچ یک از اقوام ساکن در افغانستان ستمی صورت نمیگیرد. پیشتر از این، یکی از شعارهای اصلی اشرف غنی، رئیسجمهور قبلی افغانستان هم حل معضل کوچیها بود. از آن زمان تاکنون، کوچیها در لعل و در قسمتهایی از ناهور ادعاهایی در مورد مالکیت بر زمین مردم ساکن در آن مناطق را مطرح کردهاند.